خداوند از همه چیز بالاتر است
آرشیو
چکیده
متن
سده جاری از نظر انقلابات، تکانها و انفجارهای اجتماعی بسیار غنی بوده است. مطبوعات جهان وطن دنیا، در اهمیت برخی از این رویدادها مبالغه کرده اند. گزارشهای مربوط به "انقلابهای اخیر" و "شورشهای مردمی" که در حقیقت امر، خصلت آزادی خواهی و استقلال طلبی دارد، همه مبهم و کینه جویانه است، زیرا که مانع از اجرای برنامه های نیروهائی می شوند که می خواهند تمام جهان را به یک جمع کامپیوتری انسانهای مورچه مانند تبدیل کنند که در آن به جای حق الهی، "معیارهای بشری" حکمفرما باشند.
اما در میان این قیامهایی که روح آزاد و تسخیر ناپذیر دارند و علیه نیات "معماران نامرئی جهان معاصر" حرکت می کنند، هیچ کدام به اندازه پدیده سرنوشت ساز و
عصر آفرین سال 1979 ایران، توسط مطبوعات آمریکا و اروپا تقبیح نشده است.
15 سال پیش در ایران، انقلابی با نام انقلاب اسلامی به وقوع پیوست که همه نیروهائی را که می خواهند کره زمین را به آزمایشگاهی برای آزمایشات ضد انسانی خود تبدیل کنند، به بلبشو و اضطراب انداخت. این انقلاب، بدون رهبری امام خمینی، رهبر کبیر، غیر ممکن بود. وی در طول 30 سال مبارزه با سخنان و مقالات و هدایتهای الهی خود اهداف انقلاب را در قلب و روح مردم ریشه دار کرد و آنان را برای مبارزه با اهداف معماران نامرئی جهان معاصر، به صورت یک پارچه بر خیزاند.
در جامعه مظلوم و محروم ایرانی که در آن پول پرستی و زورگوئی، ناله ها و اعتراضات مردم ستم دیده را ضعیف می کرد، ناگهان ندای معنویت شنیده شد که قیود اسارت را برداشته و نوید رهائی آتی را داد. انقلاب بر علیه رژیم ضد مردمی آمریکائی شاهنشاهی در طول سالهای متوالی نضج گرفته بود و بالاخره مانند رعد و برق در روز روشن شروع شد. مسئولین سازمان "سیا"ی آمریکا اعتراف می کردند: "ما انتظار چنین چیزی را نداشتیم و از این اتفاق متعجبیم".
آیت الله خامنه ای می نویسند: "انقلاب اسلامی در عصر ما با ندای خاموش نشدنی امام خمینی (س) شروع شد ... امام (س) انقلاب اسلامی را شروع کرد و آن را به پیروزی رساند و با به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی، اسلام را در عصر کنونی تا حد بالاترین سطح دفاع از حماسه و آزادگی ارتقاء داد و نام او حقیقت همیشه زنده و جاوید است."
تنها به برکت یاری خداوند و رهبری بی نظیر امام و نقش حقیقی مردم این امر امکان پذیر شد.
امام مفهوم فرهنگ "فرمانبری" جامعه را تغییر داد و دیوار ترس را شکست و مردم را به سوی سرچشمه پاک فطرت الهی هدایت کرد. او بنیانگذار، استاد و پدر انقلاب اسلامی یعنی بزرگترین رویداد عصر حاضر است.
انقلاب اسلامی در سراسر جهان به نام خمینی پیوند خورده است زیرا که جنبش انقلابی با او شروع شد، او رهبری نهضت را بر عهده گرفت و آن را از همه مشکلات و خطرات گذراند و انقلاب اسلامی مردم ایران را به رویداد بزرگ جهانی تبدیل کرد.
بدون شک، هیچ انقلابی نمی تواند صرفا بخاطر حضور رهبر، پیروز شود. نه تنها حضور مبارک و رهبری امام خمینی، بلکه دو عامل مهم ایمان اسلامی و فداکاری مردم در پیروزی انقلاب ما، نقش خود را ایفاء کرده است.
امام خمینی نه تنها یک رهبر انقلابی، بلکه یک فقیه عالیقدر اسلامی است، یعنی
"مظهر دین" و مرجع تقلید بود. او همانند انبیاء فقط با حضور خود، "دین"، "سیاست" "انقلاب"، "خدا" و "مردم" را و ارتباط ناگسستنی آنها با انسان متفکر را نشان داد و معنی قیام خویش و قیام انبیای الهی را یادآور شد.
او جهان بینی مذهبی را احیاء کرد و نور ایمان را روشن ساخت و بزرگترین حماسه عظیم فداکاری عصر ما را بوجود آورد".
اینک، در سال 1979 در ایران چه اتفاقی افتاد؟ "ریچارد پیوسن" ، عضو هیئت تحریریه روزنامه "واشنگتن پست" چنین جوابی را می دهد: " (امام) خمینی (ره) رهبر و مبارز اسلامی ، متدین و سازش ناپذیر، شاه را سرنگون کرد و به آمریکا جای واقعی آن را نشان داد". البته، حق با روزنامه نگار آمریکائی است ولو اینکه این سادگی بیان بیشتر برای یک شاگرد مدرسه مناسب است تا نماینده یک روزنامه رسمی.
قبل از هر چیز دیگر، فعالیت و نقش رهبری امام خمینی، تصورات کور از حکومت اسلامی را که به عنوان بازگشت به دوران تاریک قرون وسطی تلقی و معرفی می کردند بر طرف ساخت و ثابت کرد که اسلام نیروئی متحرک و پویا برای معاصر است. شعار معروف " نه شرقی، نه غربی "موجب استقرار و ایجاد استقلال برای حکومت اسلامی شد و این بدور از اختیار ابرقدرتها اتفاق افتاد. ایران به وضوح نشان داد که راه سومی هم به غیر از "کمونیسم" و "سرمایه داری" وجود دارد. ایران نیروهای "پشت پرده جهانی" را که سعی می کنند با پیشبرد اهداف خود، جامعه انسانی را اداره کنند، به مبارزه طلبید. به همین دلیل این کشور مستقل "ایران" در میان آنهایی که جان خود را به "امیر این دنیا" فروخته اند، این همه دشمن کینه جو دارد.
اما ناگفته نماند که حتی در جهان مسیحیت شخصیتهای روشنفکر و عاقلی هستند که مفهوم واقعی پدیده (امام) خمینی و انقلاب اسلامی را درک می کنند. برای مثال، "میتسوتاکیس"، کشیش ارتدوکس یونانی، آیت الله کبیر را "دست خداوند بر روی زمین" نامید. به عقیده "لنسر"، استاد فلسفه از اتریش، "امام خمینی فصل جدید نزدیک شدن انسان به خدا را باز کرد". او می افزاید:
["امام] خمینی با کمک مردم، انقلاب اسلامی را که نقطه عطف مهمی در تاریخ قرن بیستم شد، به پایان پیروزمندانه آن رساند. این انقلاب حتی روند تکامل بشر را تغییر داد که این ادعا به هیچ وجه اغراق آمیز نیست.
به وسیله این انقلاب کبیر منابع جدید انرژی در همه اقشار جامعه و به ویژه میان جوانان کشف شدند که اهداف و مقاصد جدیدی یافتند. پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت اسلامی بر اساس اصول الهی ثابت کرد که این پیروزی در قرن بیستم هم غیرممکن نیست. امکان کاربرد موازین و اصول اسلامی نه تنها در زندگی خصوصی مردم، بلکه در زندگی جامعه نیز به اثبات رسید.
به این ترتیب، ضربه شدیدی به ادعاهای تبلیغاتی مبنی بر اینکه اسلام یک دین قرون وسطائی و نامناسب برای قرن بیستم و دنیای معاصر است، زده شد."
در آستانه قرن بیست و یکم امام خمینی اسلام را به مذهب پیروزی مستضعفان بر مستکبرین تبدیل کرد.
وقتی که دشمنان انقلاب اسلامی فهمیدند که نمی توانند با استفاده از اقدامات نظامی، سیاسی و اقتصادی با این نهضت مبارزه کنند، آنها به مداخله فرهنگی و ایدئولوژیکی متوسل شدند. با کمک سلمان رشدی می خواستند به پیغمبر اسلام و اصول اسلامی توهین کنند. مافیای فرهنگی صهیونیستی و امپریالیستی می خواست بدین وسیله اسلام را تا سطح استهزاء و توهین و خفت پائین آورد.
امام خمینی جلوی اهانت به مقدسات را گرفتند و متخلفی را که هنوز آرام نگرفته است، به جستجوی پناهگاه وادار کردند. به این ترتیب تبلیغات صهیونیستی و امپریالیستی علیه ترتیب دهندگان آن تمام شد زیرا که مسلمانان را متحد کرد و به غرب نشان داد که حقوق اسلامی باید در سراسر جهان رعایت شود و کسی حق ندارد به خرابکاری های فرهنگی و مذهبی علیه اسلام دست بزند.
انقلاب کبیر اسلامی که بر سیاست و اقتصاد سراسر جهان تاثیر عظیمی گذاشت، نمی تواند از راه راست عدول کند و پیروز نشود زیرا که امام خمینی از رسالت کبیر الهی برخوردار بود. او ادامه دهنده راه بهترین و بزرگترین متفکرین اسلامی بود.
حتی در آمریکا که (امام) خمینی آن را "شیطان بزرگ" می نامید، افراد هوشیاری به او احترام می گذارند ویلیام بیمان، پروفسور دانشگاه برائون می نویسد: "این انسان با اعتقادات قوی مذهبی که غرب آنها را منسوخ و متعلق به قرون وسطی می داند، توانست کاری بکند که واقعا تمام جهان را به لرزه درآورد".
امام خمینی کذب ادعاهای غرب مبنی بر اینکه: سیاست و توان نظامی تنها نیروی تعیین کننده صحنه جهانی است و مذهب نمی تواند جامعه معاصر را اداره کند و ملتها مجبورند از حمایت یکی از قطبهای قدرت بهره مند شوند تا در جهان معاصر زنده بمانند، را بر ملا ساخت.
امام خمینی در مبارزه خود با قدرتهای کبیر آن دوران، واشنگتن و مسکو را به مبارزه طلبید و به آنها اجازه نداد در امور ایران دخالت کنند و بالاخره پیروز شد...
حکام قدرتهای کبیر مبالغ زیادی را خرج کردند که او را شکست بدهند و بدنام کنند و این در حالی است که اگر حداقل بخشی ازاین پولها را صرف ادراک ارتباط وی با پیروانش و کشف نیروهای پنهانی او کرده بودند، حتما از این کوششهای بی نتیجه خودداری می کردند.
یک ویژگی فعالیت امام خمینی این بود که او توجه پیروان خود را به مسائل سیاسی و رویدادهائی را که پیرامون آنها می گذرند، جلب کرد. او نشان داد که این رویدادها تا چه اندازه با اعتقادات آنان در ارتباط است و جوابگوی آنها هستند. او مرتبا به پیروان خود می گفت که هر رویداد سیاسی می تواند از نظر اصول جهانبینی در نظر گرفته شود. قدرت اندیشه های او شگفت انگیز بود. هر چند که بعضی ها تلاش می کردند از تصمیماتش انتقاد کنند، هیچ کس نمی توانست با قدرت استدلالات امام خمینی مقابله کند...
اسلام بعد از چند قرن رکود تحت تاثیر امام خمینی دوباره پویاترین و جهان شمولترین مذهب جهان شد.
ضمن بررسی انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی، نمی توان به مهمترین تفاوت های آن با انقلابهای دیگر اشاره نکرد و آن سرشت مذهبی و معنویت است. انقلاب اسلامی در ایران اولین انقلاب مذهبی سیاسی در طول قرنهاست. انقلاب فرانسه که رژیم سلطنتی را نابود کرد، نظام عرفی - اجتماعی - سیاسی برقرار کرد. اما انقلاب اسلامی با سرنگونی رژیم شاهنشاهی به جای آن حکومت و نظام جمهوری اسلامی را بر اساس شریعت به جهانیان تقدیم کرد.
همه انقلابهای اخیر سعادت و ترقی را در آتیه می جستند اما ریشه آرمانهای انقلاب اسلامی در گذشته است و باید در آینده، مجددا تحقق یابد. در حقیقت امر، انقلاب اسلامی، انقلابی است که در افکار و تاریخ ریشه دارد و واقع شده است و تاریخ دیگر به طور یکطرفه و از یک زاویه دید در نظر گرفته نمی شود و در چنین شرایطی مذهب جایگاه شایسته خود را کسب کرده، زیرا که نباید خود را تابع نیازهای عصر بداند بلکه انقلاب اسلامی با اصول دین مطابقت داشته و به این اصول پایبند است.
فکر انقلاب فرانسه در سال 1789 و منبع پیدایش نظام لیبرال دمکرات درغرب واقع شده، واندیشه های انسان دوستی و ولویت شخصیت را به ارمغان آورد و انقلاب اکتبر در روسیه در سال 1917، سوسیالیسم و اولویت جامعه و نظام اجتماعی بلشویستی را به بشریت عرضه کرد و انقلاب اسلامی سال 1979 ایران، به بشریت معاصر نظام سیاسی معطوف به برقراری عدالت با ولویت حاکمیت خداوند و معنویت را به بشر ارزانی داشت.
در سالهای اخیر کمونیسم که در طول سالهای زیادی مدعی نقش پرچمداری مبارزه در راه عدالت اجتماعی بود، به سرعت کهنه و از درون منفجر شد. و خیانت هایش در فروپاشی آن نقش تعیین کننده ای ایفاء کرد. و از طرفی سرمایه داری هم جوابگوی نیازهای انسانهای سالمی که به بلوغ معنوی رسیدند، نیست و ناسیونالیسم هم پدیده ای است طبیعی و تنها می تواند بخشی از شعور و عواطف انسان را تحت پوشش قرار دهد و در این صورت بدیهی است که انسان کنونی در آستانه و مرحله جدید تاریخی واقع شده است و به نظر می رسد که در این مرحله روح برآشفته انسانی به معنویت بیشتر و به خداجوئی نیازمند است و در غیر این صورت هر تکنولوژی پیشرفته و پیچیده ای بی مصرف خواهد بود. به همین دلیل آیت الله خمینی، دشمن سازش ناپذیر همه مستکبرین و ستمگران، است و هرگز خدا و خیر ملت را از یاد نمی برد و الگوی رهبر معاصر سیاسی و معنوی بوده و خواهد بود.