آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

« قَالَ اَبِى مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِىِّ(ع): «عَلَیْکَ بِالِاقْتِصَادِ وَ اِیَّاکَ وَ الْاِسْرَافَ فَاِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّیْطَنَةِ؛بر تو باد به میانه روى و پرهیز کن از اسراف زیرا اسراف از کارهاى شیطان است.»(1) یکى دیگر از هشدارهاى اجتماعى در فرهنگ دینى موضوع «اسراف» و «تبذیر» و ریخت و پاش‏ها و ولخرجى‏هاى بى‏حد و حساب است. لغت‏شناسان در تعریف و ترسیم اسراف گفته‏اند: «تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان و ان کان ذلک فى الانفاق اشهر و یقال تارة اعتبارا بالقدر و تاره بالکیفیة؛خارج شدن انسان از حد و مرز در هر کارى که انجام مى‏دهد را اسراف گویند گر چه این معنى در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهى در اندازه و مقدار (یک چیز است) و گاهى در کیفیت و چگونگى آن.»(2) واژه «اسراف» و «تبذیر» در برابر واژه «اقتصاد» و «اعتدال» قرار دارند و با اندک تفاوتى یک مفهوم و پیام را مى‏رسانند. با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت (اسراف و تبذیر) چنین به نظر مى‏رسد که وقتى این دو در مقابل هم قرار مى‏گیرند اسراف به معنى خارج شدن از حد اعتدال، بى آن که چیزى را ظاهراً ضایع کرده باشد، مثل این‏که، ما لباس گرانقیمتى بپوشیم که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز ما باشد یا غذاى خود را آنچنان گرانقیمت تهیه کنیم که با قیمت آن بتوان عده زیادى را آبرومندانه تغذیه کرد. در این جا از حد گذرانده‏ایم ولى ظاهراً چیزى نابود نشده است اما: «تبذیر» و ریخت و پاش، آن است که چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بینجامد مثل این که براى دو نفر میهمان غذاى ده نفر را تهیه کنیم آنگونه که بعضى از جاهلان چنین مى‏کنند و به آن افتخار مى‏نمایند و باقى مانده را در زباله‏دان مى‏ریزند و اتلاف مى‏کنند.»(3) البته گاهى هم مى‏شود که در کاربردها، این دو واژه در یک معنى به کار مى‏رود و به اصطلاح عطف تفسیرى مى‏شوند، امام على(ع) در نهج البلاغه مى‏فرماید: «اَلَا وَ اِنَّ اِعْطَاءَ الْمَالِ فِى غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ اِسْرَافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِى الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ یُکْرِمُهُ فِى النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛ آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن تبذیر و اسراف است. ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلندمرتبه کند اما مسلماً در آخرت پست و حقیر خواهد کرد. در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.»(4)
 از حدیث آغاز نوشتار و این حدیث شریف معلوم شد که: 1- میانه‏روى و اقتصاد و اعتدال یک فضیلت انسانى و رفتار سالم اجتماعى است. 2- اسراف و تبذیر خارج شدن از حد و مرز فضیلت است و به عنوان رذیلت شناخته مى‏شود. 3- اهمیت پرهیز از اسراف به اندازه‏اى است که امام معصوم(ع) با به کارگیرى واژه «ایاک» و نیز کلمه «الا» هشدار مى‏دهد و مردم را به آگاهى و بیدارى فرا مى‏خواند. از آیات و روایات کاملاً این معنا به دست مى‏آید که افراط و تفریط و خروج از خط اعتدال در هر کارى مذموم و ناپسند است. زیست شایسته در سایه معتدلانه حرکت کردن و مقتصد بودن امکان‏پذیر است. بى‏تردید نعمت‏ها و مواهب موجود در کره زمین از سوى خداى رب العالمین به گونه‏اى تنظیم و تقدیر شده است که براى ساکنان زمین کافى است و همه مى‏توانند در سایه بهره‏گیرى درست از آن مواهب استفاده بهینه ببرند، لیکن خرج‏هاى بیهوده و مصرف کردن‏هاى بى‏اندازه این نعمت را هدر مى‏دهد و چه بسا اسراف و تبذیر در گوشه‏اى از جهان و منطقه‏اى از زمین دلیل محرومیت انسان‏هاى دیگرى در منطقه‏اى از جهان گردد. و نیز بدمصرف‏کردن و بى‏رویه بهره‏بردارى کردن از منابع طبیعى و نعمت‏هاى خدادادى نسل‏هاى آینده را دچار محرومیت و تهدید قرار مى‏دهد. به همین جهت قرآن کریم با عبارت‏هاى گوناگون، مسلمانان را از این بلاى خانمانسوز و جهانسوز پرهیز داده و فرموده است: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ و (از نعمت‏هاى الهى) بخورید و بیاشامید ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد.»(5)
قرآن مسرفان را چهره‏هاى منفور پیش خداوند معرفى کرده زیرا آنان با این رفتار غیرانسانى و غیراسلامى از حد و حدودى که خداوند تعیین کرده و انبیاى او اعلام کردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهاى حکیمانه و واقع‏بینانه را نادیده گرفته‏اند. روشن است آن که قانون شکنى مى‏کند و حرکت قوانین انسان ساز و جامعه ساز را رعایت نمى‏کند پیش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضى خواهد داشت. باز در قرآن مجید مى‏خوانیم: «اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِى الْاَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِین؛فرعون، برترى‏جویى در زمین داشت و از اسرافکاران بود.»(6) اسراف‏کارى را روش فرعون مى‏شمارد و اسراف را یک برنامه فرعونى قلمداد مى‏کند. و در جاى دیگر اسراف کاران و مبذّران را برادران شیطان مى‏نامد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً؛ اِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ و حق نزدیکان را بپرداز (و همچنین حق) مستمند وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطنند. و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»(7) گر چه اسراف به معناى گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مى‏دهد اما بیشتر در مورد هزینه‏ها و خرج‏هاى مالى گفته مى‏شود و حتى انفاق و کارهاى خوب را نیز شامل مى‏شود. قرآن در سوره فرقان اسراف را در برابر سخت‏گیرى و بخل و فشرده‏دستى قرار داده و مى‏فرماید: «وَ الَّذِینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً؛(بندگان شایسته خداوند) کسانى هستند که به هنگام انفاق نه اسراف مى‏کنند و نه سخت‏گیرى و بخل مى‏ورزند بلکه میان این دو حد اعتدال و میانه را مى‏گیرند.»(8) مصادیق اسراف‏ معمولاً هر کسى واژه «اسراف» را مى‏شنود، موضوع ولخرجى، زیاده‏روى و تجاوز از حد و شأن اجتماعى به ذهن او مى‏رسد، لیکن در لابه‏لاى کلمات نورانى پیشوایان معصوم(ع) اشارات لطیفى به مصداق‏ها و موارد اسراف شده است که اشاره به آن در این بخش از نوشتار، خالى از فایده نیست و مى‏تواند هشدارى اجتماعى براى کسانى باشد که از این گونه اسراف‏ها غافلند یا این‏گونه امور را در ردیف معانى و مصادیق اسراف به شمار نمى‏آورند.
دورافکندن هسته خرما و... بشر بن مروان گوید خدمت امام صادق(ع) رسیدیم، آن حضرت دستور داد مقدارى خرما آوردند یکى از افراد پس از خوردن خرما هسته‏هاى آن را دور مى‏انداخت، حضرت دستش را گرفت و فرمود: «لَا تَفْعَلْ اِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِیرِ وَ اِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ؛ این کار را نکن، این حیف و میل است و خداوند تباهکارى را دوست ندارد.»(9) شاید آن روز این معنا در اندیشه افراد درست جا نمى‏افتاد. اما امروز بشر با پیشرفت علوم و زیادى جمعیت جهان، سخت به این موضوع توجه کرده تا آنجا که مى‏کوشد از همه چیز استفاده بهینه کند و با بازیافت از زباله بهترین کود و از تفاله‏ها بهترین وسیله مورد نیاز و حتى از فاضلاب‏ها به وسیله تصفیه، آب قابل استفاده را براى کشاورزى به دست آورد. یقیناً از چیزهایى مانند هسته خرما با دستگاه‏ها و امکانات مدرن امروز مى‏توان غذا براى دام‏ها و مرغ‏ها تهیه کرد که مواد غذایى آن به مراتب از علوفه‏ها و دانه‏هاى دیگر بیشتر و بهتر است. آن روزى که امام صادق(ع) نسبت به دور ریختن هسته خرما هشدار داد ابزار و وسیله تبدیل آن به این‏گونه استفاده‏ها نبود اما امام(ع) با آگاهى همه‏جانبه از مسائل اجتماعى و انسانى و حتى طبیعى و تجربى این گونه رهنمود را با هشدار به هم آمیخته است. در همین راستا امام(ع) از دور ریختن آب باقى مانده در ته ظرف نیز نهى کرده و آن را از مصادیق اسراف برشمرده و مى‏فرماید: «اَدْنَى الْاِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْاِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ کمترین اندازه اسراف دور ریختن ته مانده ظرف (آب یا غذا) و تبدیل لباس بیرون به لباس خانه و دم دستى است.»(10)
 در نگاه امام صادق(ع) آن‏که از ظرف آب یا غذا زاید مقدارى مى‏نوشد و مى‏خورد و باقیمانده آن را دور مى‏ریزد مسرف است. زیرا با آن باقى مانده آب یا غذا مى‏توان تشنه‏اى را سیراب و گرسنه‏اى را سیر کرد یا دست کم درخت و گیاه و گلى را شاداب کرد و حیوانى را از گرسنگى و تشنگى نجات داد. نگاه ژرف امام(ع) در رابطه با پوشیدن لباس نیز قابل تأمل و دقت است کسى که بین لباس کار و لباس میهمانى فرقى نمى‏گذارد و هر کدام دم دست بود براى کار یا مثلاً نماز و مجالس مى‏پوشد این هم به گونه‏اى گرفتار رذیلت اسراف شده است. از امام کاظم(ع) سؤال شد که آیا داشتن ده پیراهن اسراف است؟ فرمود: «خیر، بلکه داشتن پیراهن زیاد باعث مى‏شود که پیراهن‏هایش بیشتر عمر کند. اسراف آن است که لباس بیرونت را در جاى کثیف بپوشى.»(11) بنابراین بسیارى از چیزهایى که به نظر ما اسراف به شمار نمى‏رود در نگاه پیشوایان دینى از مصادیق اسراف به حساب آمده است. از جمله موارد اسرافى که در روایات دینى به آن اشاره شده مى‏توان موارد ذیل را برشمرد: هر چه دلت بخواهد خوردن(12) به بدن ضرر و صدمه وارد کردن(13) به هنگام وضو آب زیاد مصرف کردن(14) حلال‏ها را حرام شمردن و خون ریختن(15) بیش از شأن و موقعیت اجتماعى مصرف کردن (در پوشیدن و خوردن و خریدن)(16) و به کارهاى باطل نازیدن و به کار خیر بى‏رغبتى نشان دادن(17) عیب ملى‏ رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى در خطبه‏هاى عید فطر سال 86 ضمن شمارش درس‏هاى ماه رمضان یکى از درس‏ها را «سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران» برشمردند و در ادامه به بلا و عیب بزرگ ملت ایران اشاره کردند و فرمودند: «ما مردم مسرفى هستیم، ما اسراف مى‏کنیم، در آب، در نان، اسراف در وسایل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین، کشورى که تولیدکننده نفت است واردکننده فرآورده نفت -بنزین- است. این تعجب‏آور نیست؟
 هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهاى دیگرى وارد کنیم براى این که بخشى از جمعیت و ملت ما دلشان مى‏خواهد ریخت و پاش کنند. ما ملت به عنوان یک عیب ملى به این نگاه کنیم، اسراف بد است.»(18) در رساله «اجوبة الاستفتائات» سؤال 1469 از ایشان پرسیده شده: «گفته مى‏شود که استفاده از نیروى برق براى روشنایى بیشتر از مقدار نیاز اسراف محسوب نمى‏شود آیا این سخن صحیح است؟» ایشان جواب داده‏اند: «شکى نیست که استفاده و مصرف هر چیزى حتى نیروى برق و نور و چراغ بیشتر از مقدار نیاز اسراف محسوب مى‏شود. آنچه صحیح است سخن منقول از رسول اللّه(ص) است که مى‏فرماید:«لا اسراف فى خیر». در کار خیر، اسراف وجود ندارد.»(19) از مصادیق اسراف که از گرفتارى‏هاى اجتماعى و آسیب‏ها و آفت‏هاى خانوادگى جامعه ما به شمار مى‏رود و نوعى غرب‏زدگى و چشم و هم‏چشمى هم چاشنى آن شده است، موضوع و پدیده «تجمل‏گرایى» و «تشریفات» و رو آوردن به زندگى‏هاى پرزرق و برق و پرهزینه و خرج‏هاى اضافى است. به گونه‏اى که آن اندازه گرفتار شده‏ایم که: جمال زندگى را با تجمل‏گرایى سودا کرده‏ایم و شرافت را قربانى تشریفات نموده‏ایم و بالاخره آنچه باید وسیله زندگى باشد را هدف زندگى قرار داده و درباره آن به مسابقه پرداخته‏ایم. این اسراف‏ها و ریخت و پاش‏هاى جدید و مدرنى است که بسیارى از خانواده‏ها را فرا گرفته و سوگمندانه در رسانه‏ها به نمایش گذاشته مى‏شود و فرهنگ رفاه‏زدگى و تجمل‏گرایى را عملاً رواج مى‏دهد. از مقام معظم رهبرى در این رابطه پرسیده شده است که نظر حضرت عالى در مورد ترویج تجمل‏گرایى که مخصوصاً طى ماه‏هاى اخیر توسط برخى رسانه‏ها دنبال مى‏شود چیست؟ ایشان در جواب مرقوم داشته‏اند که: «اینجانب از این کسانى که مى‏کوشند تا در میان مردم ما رسم تجمل‏گرایى و اسراف و ولخرجى را شایع کنند شدیداً نگران و متأسفم و از این‏که مردم فداکار و انقلابى ایران در امور شخصى به مصرف‏گرایى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از یاد ببرند به خدا پناه مى‏برم... براى متمکنین، میانه‏روى و براى قشرهاى متوسط، قناعت در امور شخصى و براى همه تلاش و کار و تولید و رونق دادن به وضع عمومى فریضه‏اى انقلابى و رسمى اسلامى است.»(20) بار دیگر سخن آغازین این بخش از نوشتار را که از امام حسن عسگرى(ع) نقل کردیم مرور کنیم که هم رهنمود دادند و هم هشدار، رهنمودشان این بود که «بر شما باد به میانه‏روى» (و اقتصاد و اعتدال در زندگى) و هشدارشان این بود که: «پرهیز کنید از اسراف، زیرا اسراف از کارهاى شیطان است.»
 حسن ختام این فصل از این گفتار و نوشتار را با سخنى از امام پرهیزکاران و امیرمؤمنان على(ع) زینت مى‏بخشیم که به یکى از کارگزارانش نوشت: «فَدَعِ الْاِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْکُرْ فِى الْیَوْمِ غَداً وَ اَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ اَ تَرْجُو اَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ اَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ اَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ تَطْمَعُ وَ اَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِى النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْاَرْمَلَةَ اَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ اِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِىٌّ بِمَا اَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ؛ اسراف را کنار بگذار و میانه‏روى را پیشه کن. از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به مقدار ضرورت براى خویش نگاهدار و زیادى را براى روز نیازت از پیش بفرست. آیا امید دارى خداوند ثواب متواضعان را به تو بدهد در حالى که در پیشگاهش از متکبران باشى!؟ و آیا طمع دارى که ثواب انفاق‏کنندگان را به تو عنایت کند در صورتى که در زندگى پرنعمت و ناز قرار دارى و مستمندان و بیوه‏زنان را از آن منع مى‏کنى؟ بدان انسان به آنچه از پیش فرستاده پاداش داده مى‏شود و به آنچه قبلاً براى خود ذخیره کرده وارد مى‏گردد.»(21) والسلام.
پى‏نوشت‏ها:
 1. سفینه البحار، هشت جلدى، اسوه، ج 4،ص 132. 2. مفردات راغب، واژه سرف. 3. تفسیر نمونه، ج 12،ص 116و 115. 4. نهج‏البلاغه، خطبه 126. 5. سوره اعراف، آیه 21. 6. سوره یونس، آیه 82. 7. سوره اسراء، آیات 26و 27. 8. سوره فرقان، آیه 67. 9. میزان الحکمه، رى شهرى، مترجم، ج 5، ص 2462. 10. همان مدرک‏ 11. همان، ص 2463. 12. همان‏ 13. همان‏ 14. همان‏ 15. همان‏ 16. همان، ص 2460. 17. همان‏ 18. سخنرانى 21/7/86. 19. استفتائات، ص 352. 20. به نقل از عبرت‏هاى عاشورایى، شماره 94، 13/7/86. 21. نهج‏البلاغه، نامه 21.

تبلیغات