آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

دانستنیهایى از قرآن‏ بد مکن که بد افتى‏ «استکباراً فى الارض و مکر السىّ‏ء و لا یحیق المکر السىّ‏ء الّا بأهله.. فهل ینظرون إلّا سنّت الاولین فلن تجد لسنّت الله تبدیلاً و لن تجد لسنّت الله تحویلاً». (سوره فاطر، آیه 43) همانا آن مستکبران درزمین گردنکشى کردند و نیرنگ بد نمودند و همانا نیرنگ بد جز به صاحبش بر نمى‏گردد. اهل مکر و نیرنگ جز شیوه پیشینیان انتظارى نمى‏کشند، پس هرگز در روش و سنت الهى تغییرى نمى‏بینى و هرگز براى روش خدا تبدیلى نخواهى یافت. از آیه شریفه استفاده مى‏شود که دو گونه مکر وجود دارد یکى مکر نیکو و دیگرى که در آیه از آن یاد شده، مکر و نیرنگ بد است. راغب در مفرداتش گوید: «المکر صرف الغیر عما یقصده بحیلة، و ذلک ضربان: مکر محمود و ذلک أن یتحرى بذلک فعل جمیل و على ذلک قال تعالى: «و الله خیر الماکرین» و مذموم و هو أن یتحرى به فعل قبیح قال تعالى: «لا یحیق المکر السىّ‏ء إلّا بأهله». مکر به معناى حیله اى است که دیگرى را از کارى که دارد باز دارد. و این بر دو گونه است یکى مکر نیکو که در پى کار خیرى باشیم مانند سخن خداى متعال که مى‏فرماید:
 و همانا خداوند بهترین ماکران و حیله کنندگان است . و دیگرى نکوهیده که در پى کار بدى باشیم مانند سخن خداى متعال که مى‏فرماید: "و همانا مکر بد جز با صاحبش به دیگرى احاطه نکند." و اینکه خداوند مى‏فرماید: "لا یحیق" یعنى اصابت نمى‏کند و نازل نمى‏شود و مستقر نمى‏شود جز در آن. البته ممکن است از نظر دنیوى طرف مقابل، رنج و زیان و ضرر بسیار ببیند و زجر بسیار بکشد ولى به هر حال چه در دنیا و چه در روز جزا مکرکننده نتیجه نیرنگ بدش را خواهد دید. چه بسا در همین دنیا دیر یا زود به جزاى مکر خویش برسد و اگر نرسید بى گمان در روز رستاخیز نتیجه دردناکى در انتظارش است چرا که خداوند عادل است و مقتضاى عدالت همین است که نیرنگ بد، نتیجه بدى براى صاحبش داشته باشد همانگونه که آیه شریفه نیز توضیح مى‏دهد و سپس بر این امر مهم تأکید مى‏کند که این سنت الهى است و همچنان که پیشینیان به آن گرفتار شدند دیگران نیز به همین سنت الهى آزمایش مى‏شوند و این سنت خدا است که هرگز تبدیل نمى‏شود و هیچ تغییرى در آن پیدا نمى‏شود. در امثال عرب آمده است که "من حفر حفرة وقع فیها" اگر کسى براى دیگرى گودى بکند خود در آن افتد یعنى اگر نیرنگى براى آزار رساندن به کسى کند خود به همان نیرنگ گرفتار آید. و ایرانیان نیز گویند: بد مکن که بد افتى‏ چَهْ مَکَنْ که خود افتى‏ در این جهان خود شاهد بسیارى از موارد نیرنگ بد بودیم که دچار صاحبانش شد. صدام حسین که لعنت خدا بر او باد به توسط آمریکاى جنایتکار جنگى تمام عیار در ایران اسلامى نوپا برافروخت که قصدش نابودى ایران اسلامى بود و همه شاهد بودیم که خود صدام به دست اربابانش چنان به ذلت و خوارى افتاد که در جستجوى او به هر سوراخ موشى نزدیک مى‏شدند تا اینکه او را با آن وضع آشفته و موهاى سر و ریش ژولیده در یکى از سوراخهاى زیرزمینى جستند و پس از مدتى زجر و بدبختى به سزاى اعمال بد خویش در دنیا رسید و با خوارى و ذلت به جهنم واصل شد تا آنکه در روز رستاخیز جزاى آن همه جنایت را ببیند. و خود نیز شاهد بودیم که کویت آن همه به صدام کمک کرد و در جنگ تحمیلى بالاترین نقش خدمت و اخلاص را در کمک بلا عوض به صدام و صدامیان نمود و چیزى از خفتن جنگ تحمیلى نگذشته بود که خود صدام به سراغ آن رفت و آن را اشغال کرد و آرزوهاى حاکمان کویت را بر باد برد. و این نتیجه فورى و حتمى کمک کردن به گرگ است که بى رحمانه دوست و دشمنش را طعمه خود قرار مى‏دهد. و چه گویم که از این نمونه‏ها بسیار است و بر آن ترسم که نیرنگ کنندگان خانگى نیز به جزاى نیرنگ خود دیر یا زود گرفتار آیند و وقتى به خود آیند که کار از کار گذشته باشد. بگذریم.. زهرى گوید: از رسول خدا روایت شده که فرمود: "مکر مکنید و نیرنگ کنندگان را یارى نکنید که خداى تعالى گوید:
"و لا یحیق المکر السىّ‏ء الا بأهله" و ستم مکنید و ستمکاران را کمک ننمائید که خداوند گوید: "إنما بغیکم على أنفسکم". فهل ینظرون: ینظرون یعنى ینتظرون. پس آیا انتظار نمى‏کشند و این استفهام به معنى نفى است یعنى مکاران و نیرنگ کشان انتظار نمى‏برند و چشم نمى‏دوزند مگر به سنت الهى در باره گذشتگان وپیشینیان که همان تعذیب آنان بود به خاطر تکذیب و مکرشان نسبت به پیامبران و رسولان خدا ز و همانا این سنت و قانون خدا تبدیل شدنى و تغییر شدنى نخواهد بود یعنى هیچ کس عذاب و کیفر خدا را نمى‏تواند مبدل به ثواب و مزد کند. و چه مزدى!! مگر کیفر نیرنگ بد جز عذاب دردناک است؟! در این آیه دو واژه تبدیل و تحویل آمده است. آیا هر دو به یک معنى هستند و تنها براى تأکید ذکر شده اند یا اینکه هر یک معناى جداگانه اى دارد؟ تبدیل یعنى چیزى را به کلى عوض کنند و تغییر کامل دهند یعنى آن را پس زنند و چیز دیگرى را جایگزینش کنند ولى تحویل معنایش این است که آن شى‏ء را به نحوى تغییر دهند و دگرگون سازند. بنا بر این سنتها و قوانین الهى نه تنها تبدیل نمى‏شوند بلکه تحویل و تحویل و دگرگونى نیز در آنها پیدا نمى‏شود که خود فرمود: "حلال محمد حلال الى یوم القیامة و حرام محمد حرام الى یوم القیامة" و نه تنها حلال و حرام و احکامش بلکه قوانینى را که تشریع کرده است و یا تکوینا ایجاد نموده هرگز تغییرپذیر نیست.

تبلیغات