کلید واژه ها: فقه مصالح نوعیه کودک امامیه

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۳-۱۴
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۱۹

چکیده

اصل عدم ولایت در فقه امامیه یکی از اصول مهم و اساسی است که ولایت هر انسانی بر دیگری را نفی می کند. در این میان ولایت بر صغیر از استثنائات این اصل است که نظر به شرایط خاص کودک مطرح شده است. با این حال عنصر مصلحت به عنوان امر محدود و مقیدکننده ولایت و تصدی امور کودک ضروری است. مصلحت طفل را از نظر عمومیت داشتن یا شخصی بودن می توان به نوعیه و شخصیه تقسیم کرد. در متون فقهی مصلحت شخصیه مورد توجه است، درحالی که مصالح نوعیه از منابع فقهی قابل استنباط می باشند. تعیین این معیارهای نوعیه با توجه به مراحل زندگی انسان و دوره های مختلف رشدی و غایت کودک در هر دوره قابل تبیین است. امری که می تواند سرپرستان و قضات را در تصمیم گیری در مورد طفل و ارزیابی این تصمیمات یاریگر باشد.

Determining the interests and foundations of the type of child from the perspective of Imami jurisprudence

The principle of non-wilayat in Imami jurisprudence is one of the important and fundamental principles that negates the wilayat of any human being over another. In the meantime, guardianship over a minor is one of the exceptions to this principle, considering the special conditions of the child. However, the element of expediency is necessary as a limited and binding issue of guardianship and management of the child's affairs. The interest of the child can be divided into general and personal in terms of being general or personal. In jurisprudence texts, personal interest is considered, while the benefits can be inferred from jurisprudence sources. Determining these types of criteria can be explained according to the stages of human life and different developmental periods and the end of the child in each period. This can help guardians and judges in making decisions about children and evaluating these decisions.
jurisprudence, material, child, Imamiya

تبلیغات