آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

اسراف و تبذیر حجةالاسلام و المسلمین محمد تقى رهبر آفت اقتصاد و معیشت‏ جهان هستى برپایه عدل استوار است، آسمانها و زمین را میزان و ترازى است که اگر نظم و قاعده آن برهم خورد نظام هستى در هم خواهد ریخت. قرآن کریم با اشاره به این مطلب مى‏فرماید: «والسماء رفعها و وضع المیزان» خداوند آسمان را برافراشت و میزان نهاد. تفسیر این آیه کریمه که اشاره به یک راز بزرگ کیهانى دارد موضوع اصلى این مقال نیست. در برخى روایات آمده است:
 «بالعدل قامت السماوات و الارض» آسمان و زمین بر پایه عدل استوار است. بدین ترتیب عدل و میزان نه فقط در حیات فردى و اجتماعى انسان مطرح است بلکه در گستره خلقت از ذره تا کهکشان جارى، ملکول‏ها و اتمها نیز از این قاعده مستثنى نیستند اگر ملکول‏ها و اتمها نظم خود را از دست بدهند موجود وابسته به آنها نیز سامانه خود را از دست مى‏دهد و ماهیت آن موجود تغییر مى‏کند. به انسان و حیات فردى و اجتماعى او مى‏نگریم. انسان نیز مشمول همین قانون است و بلکه نظم و قانون در وجود او ابعاد پیچیده‏ترى دارد. هم از بُعد فیزیکى و مادى و هم از بعد معنوى و روانى. همانگونه که جسم انسان در سایه قاعده قانون و نظم و عدل ادامه حیات مى‏دهد اگر هر یک از ارگانیزم بدن مثل گردش خون، ضربان قلب و سایر عوامل حیاتى دستخوش بى نظمى یا به عبارت دیگر بى عدالتى شود بدن از حال عادى خارج شده و دچار فشار خون یا افت فشار مى‏گردد که هر کدام از اینها نوعى نابسامانى در بدن است و اگر از حد و مرز بگذرد موجب مرگ خواهد بود. در بعد روحى و معنوى نیز مطلب به همین قرار است اگر مغز آدمى دستخوش بى نظمى شود و تعادل آن مختل گردد به کج فهمى و جنون و نابسامانى روانى مى‏انجامد که این همان خروج از عدل است.
 اوصاف و افعال و غرائز و فعل و انفعالات دیگر درونى انسان نیز مشمول همین قاعده است. لذا علماى اخلاق عدل را به عنوان یک عامل تنظیم کننده و حاکم بر تفکر و تعقل و شهوت و غضب دانسته و اصول چهارگانه اخلاق، حکمت، عفت، شجاعت، عدالت از اینجا نشأت مى‏گیرد که شرح هر یک از اینها را باید در کتب اخلاق مخصوص فلسفه اخلاق جستجو کرد. آنچه در این مقال موضوع سخن است عدل در معیشت و حاکمیت نظم است که از آن به اقتصاد تعبیر مى‏شود. جالب این است که اقتصاد از ماده قصد است و قصد یعنى میانه روى و پرهیز از افراط و تفریط. از این رو در منابع اسلامى قصد و اقتصاد به معنى مدیریت صحیح معیشت یعنى درست بدست آوردن و درست خرج کردن آمده است و به معنى فراگیرتر میانه روى در همه امور که همان راه عدل و اعتدال که سیره برگزیدگان خدا است.
امیر مؤمنان(ع) در وصف پیامبر اکرم مى‏فرماید: «سیرته القصد و سنّته الرشد»(نهج البلاغه، خطبه 94) سیره پیغمبر میانه روى بود و سنّت او هدایتگرى و نیز در وصف آنحضرت مى‏فرماید: «و هدى الى الرشد و امر بالقصد»(همان، خطبه 195) به سوى کمال هدایت کرد و به میانه روى و اعتدال فرمان داد. در مقابل آن راه گمراهان را روى برگردانى از عدل و راه میانه و صراط مستقیم دانسته و در نامه‏اى به معاویه مى‏نویسد: «و عدلت بهم عن القصد»(نامه 32) و مردم را از راه راست منحرف کرده و به گمراهى کشاندى. موارد متعددى از این قبیل در سخن امام على و دیگر ائمّه زیاد است بطور خلاصه واژه قصد و اقتصاد با مفهوم کلىّ همان میانه روى که در همه امور توصیه شده. در باب معیشت و مال و خرج و دخل نیز اقتصاد واژه‏اى است که در روایات به کار آمده از جمله على علیه السلام مى‏فرماید:
 «ما عال من اقتصد»(کلمات قصار، 140) کسى که اعتدال و میانه‏روى پیشه کند تهیدست و نیازمند نخواهد شد. در روایت از عدل در معیشت به تعبیر «تقدیر المعیشة» تعبیر شده که به معناى اندازه‏گیرى و حفظ حدود یعنى اعتدال در خرج و دخل است که یکى از اصول اولیّه در تنظیم زندگى است. اگر انسانها به قدر درآمد خود خرج کنند چه در زندگى فردى یا خانوادگى یا اجتماعى، وضع دولت و بیت المال دستخوش بى نظمى و نابسامانى نخواهد شد. بخش عمده مشکل معیشت بد خرج کردن است و گرنه خداوند براى معیشت انسان همه چیز در زمین قرار داده و از آسمان نیز فرو مى‏فرستد که اگر به درستى استخراج و استحصال شود و بدرستى توزیع گردد و بنحواحسن مدیریت شود از فقر و بیچارگى در جهان اثرى نخواهد ماند . مشکل بشر همواره این بوده که عدّه‏اى زیاده طلب به ناحق روزى انسان‏ها را به تاراج برده و با حرص و ولع به جانب خود کشیده‏اند و فقر و رنج و بیمارى را بر دیگران تحمیل کرده‏اند. امیرالمؤمنین(ع) که خود تراز عدل و داد است این مطلب را به صراحت بیان نموده است. «ان اللّه سبحانه فرض فى اموال الاغنیاء اقوات الفقراء فما جاع فقیر الابما متع به غنى و اللّه تعالى سائلهم عن ذالک»(همان، قصار 328). خداوند سبحان در ثروت اغنیاء روزى فقیران را قرار داده است پس فقیرى گرسنه نمى‏ماند مگر اینکه توانگرى روزى او را برده است و خداوند متعال از آنها بازخواست آن را خواهد کرد. عدالت اجتماعى اینست که همه انسان‏ها از ثروت این دنیا برخوردار شوند، از زمین و آب که سرچشمه همه خیرات است تا انفال و منابع ارضى و محصولات آن که اگر حق هر کس داده شود و زیاده طلبان در پى تضییع حق دیگران نباشند و مالداران سهم مقرر و مشروع نیازمندان را بدهند، واژه فقر از قاموس زندگى بشر برچیده خواهد شد. و در همین راستا و به منظور درک مشکل نیازمندان، خداوند حاکمان را موظف نموده از ولخرجى و زیاده روى و تجمل و رفاه بپرهیزند تا همه مشکل طبقات ضعیف جامعه را درک کنند و هم جامعه فقیر با دیدن ساده زیستى حاکمان دستخوش رنج و حسرت وبى اعتبارى نگردند.
امیرالمؤمنین(ع) که شیوه حکومتش براى همه حاکمان مسلمان سند و سرمشق است در این‏باره مى‏فرماید: «ان اللّه فرض على ائمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس کیلا یتبیّغ بالفقیر فقره.» (همان قصار 209) خداوند بر رهبران عدالت واجب نموده که خود را با ضعفاى مردم همسان سازند براى آنکه فقر و تهى دستى بر فقیران دشوار نیاید و سر به عصیان برندارند. این را امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ به کسى گفت که زندگى ساده و فقیرانه از آن حضرت را دید و آن را ملاک قرار داد که من نیز مى‏خواهم چنین باشم و حضرت یادآور شدند که این براى همگان میسور و حتى لازم نیست و همینکه دیگران از اسراف کارى و حرامخورى بپرهیزند مى‏توانند از رفاه در معیشت برخوردار باشند. پیام سخن امام این است که زمامداران اسلام مانند طبقات پائین جامعه باید زندگى کنند، مشکل آنها را درک کنند و براى نیازمندان عقده آفرین نباشند. بارى سخن از این مقوله را به فرصتى دیگر محول مى‏کنیم و بالأخره آنچه در این مقال مد نظر است. بحث از رعایت اعتدال و پرهیز از اسراف و تبذیر یا تقطیر است. تقطیر یعنى کم خرج کردن که بخل و خساست است، اسراف و تبذیر یعنى هدر دادن مال چه مال شخصى و چه اموال عمومى که هر دو مذموم است با این تفاوت که اموال عمومى دولتى مظلمه و پاسخگویى دارد و تبعات آن سنگین‏تر از هدر دادن مال شخص است. هر چند اسراف همه جا ناپسند است و قرآن کریم از آن نهى فرموده: «کلوا واشربوا و لاتسرفوا» و تبذیر و هدر دادن مال را عمل شیطانى دانسته است: «انّ المبذرین کانوا اخوان الشیاطین»(سوره اسرا، آیه 26).
 ایران اسرافکارترین‏ مى‏توان گفت: اسراف زیاده روى در خوردن و آشامیدن و مصارف دیگر زندگى است. و تبذیر هدر دادن مال و بى مورد خرج کردن که ایندو در اموال شخصى و عمومى مصداق دارد.تبذیر در اموال شخصى مانند دور ریختن مال با مصارف نامناسب مانند سیگار و مشابه آن و دور ریختن نان و هدر دادن آب، مواد سوختى چون بنزین و... که متأسفانه امروز بصورت یک فرهنگ درآمده است. در اموال دولتى چون هدر دادن بیت المال و بیهوده خرج کردن سرمایه‏هاى ملى از بودجه دولتى رائج شده است. ایران اسرافکارترین کشورها گفته مى‏شود ایران اسرافکارترین کشورهاى دنیا و یا یکى از اسرافکارترین آنهاست. مثلاً: در مصرف آب و هدر دادن آن تا آنجا که آب آشامیدنى که براى وزارت نیرو به قیمت گزاف فراهم مى‏شود به ارزانترین وجه هدر داده مى‏شود در کار بنائى و ساخت و ساز تا شستشوى اتومبیل و حیات منزل و پیاده روهاى خیابان‏ها که جا دارد براى موارد پر مصرف قیمت آب به صورت پلکانى بیش از این افزایش یابد. در مصرف برق که معمولاً در خانه‏ها و ادارات و خیابانها یله و رها است و برخى مغازه‏هاى لوستر فروشى صدها لامپ روشن مى‏گذارند با این حال ما از کمبود برق و وارد کردن آن از خارج صحبت مى‏کنیم و زیان دهى وزارت نیرو، که باید تمهیدى اندیشیده شود مصرف برق مهار شود و نرخ آن براى موارد پرمصرف به صورت پلکانى افزایش یابد و ادارات نیز به طور جد پیگیر مصرف معقول برق در ساختمان‏هاى دولتى باشند و مدیران مسؤول نظارت کنند و از لامپ‏هاى کم مصرف استفاده کنند متأسفانه در مصارف ادارى ما هیچگاه دغدغه مصرف وجود نداشته! اینجانب در کشور چین دیدم ادارات از کمترین مصرف و استفاده از لامپ استفاده مى‏کنند و ایام نوروز که هوا هنوز سرد بود شوفاژ ادارات و مؤسسات دولتى را خاموش کرده‏اند، آن وقت در کشورما شوفاژها کار مى‏کنند و پنجره باز گذاشته مى‏شود! در یک گزارش آمده که مصرف برق در کشور ما سه برابر استاندارد جهانى است.
در مصرف نان و مواد غذائى گران قیمت در رستوران‏ها و هتل‏ها و میهمانیها و خانه‏ها آنقدر اسراف و تبذیر دیده مى‏شود و نعمت خداوند دور ریخته مى‏شود که مایه تعجب است. نان به قیمت تقریباً رایگان داده مى‏شود و صدها میلیاردها در هر سال نان خشک و کپک زده دور ریز و به گاودارى‏ها سرازیر مى‏گردد. که جا دارد قیمت نان تعدیل شود به گونه‏اى که مردم قدر نان را بدانند و از اسراف و تبذیر خوددارى کنند. در موارد دیگر مانند تلفن ثابت و سیّار نیز وضع به همین گونه است گفته مى‏شود ایرانیان پانزده برابر فرانسوى‏ها از تلفن همراه استفاده مى‏کنند هر کودکى یک تلفن همراه در خیابان بدست دارد و به حرف زدن مشغول است و هزینه پرداخت پول آن پدر خانواده را به عصبانیت کشانده است... و چنین است تلفن منزل‏ها و صحبت‏هاى دور و دراز بعضى افراد و فرزندان خانواده که داستان شنیدنى دارد. جاى آن دارد که رسانه‏ها آموزش دهند و فرهنگ سازى کنند و مردم یک قدرى به خود آیند و از مصرف بى‏رویه پرهیز کنند آنگاه بر سر وجه پرداختى در خانه‏ها جنگ و نزاع به راه نیفتد و از کمبودها سخن گفته نشود... و چنین است مصرف بنزین که از خارج به قیمت 580 تومان وارد مى‏شود و به قیمت ارزان داده مى‏شود و مشکل مهم ترافیک . از این موارد که بگذریم به مصرف سیگار مى‏رسیم که با همه تبلیغات و مرگ و میرهاى ناشى از سرطان سینه و غیره ناشى از سیگار این ماده سمّى همچنان در رگها و ریه‏هاى انسان‏ها بویژه جوانان و بعضاً زنان جریان دارد و اینها حتى به خود رحم نمى‏کنند و از دود و دخان فاصله بگیرند! گزارش‏ها نشان مى‏دهد که هر روز بیش از سه میلیارد تومان پول را اینان بابت دود سیگار هوا مى‏کنند، این رقم سالانه به ارقام نجومى مى‏رسد از سیگارهاى داخلى و خارجى و بیشتر آمریکایى که از کشور خود به خارج صادر مى‏کنند و براى جهان سومى‏ها مى‏فروشند و ما ورود آن را مجاز کرده‏ایم، آنگاه روى پاکت سیگار مى‏نویسیم، سرطان زا است!!
این تناقضات چه توجیهى دارد؟! به هر حال روى موضوع الگوى مصرف اصلاً کار نشده و از یک طرف از کسر بودجه مشکل کمى حقوق حرف مى‏زنیم اما براى مصرف، فرهنگ سازى نمى‏کنیم!! رسانه‏هاى ما به جاى همه چیز همه‏اش فیلم و سریال داخلى و خارجى پخش مى‏کنند اما براى مردم از این رسانه ملى درس زندگى نمى‏دهند. در این باره سخن بسیار است که به مناسبتى دیگر موکول مى‏کنیم. این جمله قرآنى را بار دیگر مرور کنیم: «اسرافکاران برادران شیطان‏اند» و مراقب باشیم ما از یاران شیطان نباشیم و نعمت‏هاى خدا دادى را ضایع نکنیم و از اسراف و تبذیر که عملى حرام است به حکم شرع و به حکم عقل بپرهیزیم و رسانه‏هاى ما بویژه صدا و سیما به رسالت خود در این زمینه بیندیشند که این بخشى از وظیفه آنهاست. خداوند گوش شنوا دهد.

تبلیغات