چکیده

هسته پایدار اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری عقلانیت است. عقلانیت در اندیشه های وبر با عبور از خوانش پارسونزی، بر اساس سوبژکتویسم کانتی امری برساخته است. یعنی انسان واقعیت را نه در مطابقت با واقع بلکه باید آن را جعل و اعتبار کند؛ چون در حوزه های اندیشه و اخلاقیات هیچ پدیده فرهنگی پیشینی وجود ندارد؛ همچنین عقلانیت در تفکرات شهید مطهری، جنبه های وسیعی چون وحیانی و قرین شرع بودن را در بر می گیرد که از ابزارهای گوناگونی همچون تجربه، وحی، نقل و عقل بهره می برد و از انجا که توانسته است به ابعاد مختلف اجتماعی انقلاب جامعیت بخشد مبنای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی است. در این مقاله از روش تحقیق کیفی استفاده شده و روش تجزیه داده ها بصورت توصیفی است. نتیجه ای که به دست آمد این است که عقلانیت در اندیشه های وبر بر اساس ادراکات اعتباری و نه ادراکات حقیقی در منظومه فکری شهید مطهری قابل فهم و تحلیل می باشد.

"A comparative study of the concept of rationality in the thoughts of Max Weber and Shahid Motahari and its political consequences"

The stable core of the thoughts of Max Weber and Shahid Motahari is rationality. Rationality in Weber's thoughts has built something based on Kantian subjectivism by passing Parsonsian reading. It means that man should not make the reality in accordance with the reality, but should falsify and validate it; Because there is no previous cultural phenomenon in the fields of thought and ethics; Also, rationality in the thoughts of Martyr Motahari includes broad aspects such as being a revelation and a follower of the Sharia, which uses various tools such as experience, revelation, narration, and reason, and from where it has been able to provide comprehensiveness to the various social dimensions of the revolution. It is the ideology of the Islamic revolution. In this article, the qualitative research method is used and the data analysis method is descriptive. The result obtained is that rationality in Weber's thoughts can be understood and analyzed based on credit perceptions and not real perceptions in the intellectual system of Shahid Motahari.

تبلیغات