رابطه ابتناء چندگانه و بازسازی دیدگاه داروینیسم نورونی درمورد آگاهی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اغلب پاسخ های علمی که به مساله آگاهی داده شده، یا به سمت تقلیل گرایی لغزیده اند و یا از طریق کارکردگرایی سعی در تبیین آن داشته اند. اشکال مشترک اکثر آنها نادیده گرفتن جنبه پدیداری و کیفی آگاهی است. دیدگاه داروینیسم نورونی این مزیت را دارد که به رغم علمی بودن، هردو منظر تقلیل گرایی و کارکردگرایی را کنار میگذارد و از طریق مکانیسم انتخاب طبیعی در فرایند تشکیل گروه های نورونی سعی در تبیین آگاهی دارد. این نظریه اگرچه بر اکثر چالش های معاصر که در مسیر تبیین آگاهی قرار گرفته اند، مثل مساله کوربینی، فائق می آید ولی مساله دشوار یا همان تبیین کوالیا را فرومیگذارد. در این زمینه این دیدگاه دچار نوعی عدم کفایت داده های تجربی برای تعین نظریه است. در این مقاله پیشنهادی برای تکمیل و توسعه این نظریه در جهت عبور از اشکال مذکور، ارائه شده است. این کار با معرفی رابطه ابتناچندگانه که ریشه در متافیزیک تمایلی دارد، انجام میشود. این رابطه ویژگی های پایه را به ویژگی های سطح بالا مرتبط میکند اما تفاوت آن با رابطه ابتناء کلاسیک این است که میتواند رابطه خاص علّی بین سطوح را توضیح دهد. در مقاله نشان داده می شود این رابطه قابل انطباق بر نظریه داروینیسم نورونی است. داروینیسم نورنی برای تبیین آگاهی، از قابلیت نورونهای منفرد یا گروه های نورونی و از محرکهایی که از طریق حسگرهای بیرونی بدست می آید و همچنین از ویژگی های بروز یافته سطح بالاتر، استفاده می کند.Multiple Supervenience and the Reconstruction of Neural Darwinism view of consciousness
Most of the scientific answers given to the problem of consciousness have either slipped towards reductionism or tried to explain it through functionalism. The common deficiency of most of them is ignoring the phenomenological and qualitative aspects of consciousness. The view of neural Darwinism has the advantage that, despite being scientific, it leaves aside both reductionist and functionalist perspectives. This view seeks to explain consciousness through the mechanism of natural selection in forming neural groups. Although this theory overcomes most of the contemporary challenges that consciousness has faced, such as Blind-sight, it leaves the hard problem or the explanation of Qualia untouched. In this regard, this view suffers from a kind of inadequacy of empirical data to determine the theory. In this article, a proposal is made to complete and develop this theory in order to overcome the mentioned deficiency. This is done by introducing a Multiple Supervenience that is rooted in Dispositionalism. This relationship relates basic properties to higher-order properties but differs from the classical supervenience in that it can explain the specific causal relationship between levels. The paper shows that this Multiple Supervenience is applicable to the theory of neuronal Darwinism. In order to explain consciousness, Neural Darwinism uses the potential of individual neurons or groups of neurons and the stimuli obtained through external sensors, as well as emergent properties.