La découverte de la foi dans La Nuit de feu d’Éric-Emmanuel Schmitt (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
Publié en 2015, chez Albin Michel, La Nuit de feu est un roman d’Éric-Emanuel Schmitt, un auteur français, qui raconte un départ vers des lieux désertiques, en Afrique, qui se transforme progressivement en une tentative d’introspection jusqu’à l’instant d’une révélation divine. Le personnage principal, Éric, tente une aventure spirituelle, constituée des phases : la préparation, la mort symbolique et la renaissance. Ce processus est en lien avec les quatre éléments de la nature : l’air, l’eau, la terre et le feu, qui assureront une fonction purificatrice et régénératrice. Les images symboliques et mythiques, riches de significations, abondent implicitement dans ce récit. L’objectif de notre recherche consiste à étudier la transformation d’un voyage ordinaire à un voyage spirituel, le passage du monde terrestre au monde céleste, ainsi qu’à expliquer le sens caché des images qui s’enchaînent implicitement dans le récit. L’utilisation des théories de Mircea Elide, de Simone Vierne, de Gaston Bachelard et de Rudolf Otto nous permettront de les mettre en lumière. Nous constatons là une manifestation de l’art de Schmitt qui réussit à transformer son vécu, en un récit littéraire, poétique. Au terme de notre recherche, nous avons constaté que ce parcours permet à Éric de découvrir des univers inconnus et le fait accéder à une vision différente du monde qui va changer définitivement sa vie. Le désert, à la fois menaçant et prévenant, contribue à des explorations successives, celles de soi et de la transcendance.چگونگی نیل به ایمان در شب آتش اثر اِریک اِمانوئل اِشمیت
شب آتش رمانی به قلم اِریک اِمانوئل اشمیت، نویسنده فرانسوی، است که در سال 2015، انتشارات البن میشل آن را به چاپ رساند. این اثر روایتگر سفری به مناطق بیابانی آفریقا است که به مرور زمان به سفری روحانی، سیر و سلوکی درونی و درنهایت تجلی خدا و ملاقات با او منتهی می شود. اِریک، شخصیت اصلی رمان، تجربه ای معنوی را از سر می گذراند که طی مراحلی برای او اتفاق می افتد و این مراحل عبارتند از: آماده سازی، مرگ نمادین و تولدی دوباره. نکته شایان توجه این است که این سلسله مراتب در ارتباط معناداری با عناصر اربعه در طبیعت یعنی آب، باد، زمین و آتش، قرار می گیرد که به سالک در پاکسازی نفس و تبدیل او به انسانی کمال یافته یاری می رساند. تصاویر نمادین و اسطوره ای به وفور در این اثر یافت می شود که دارای مفاهیمی غنی است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی چگونگی تبدیل سفر بیرونی به سفر درونی و گذر از عالم مادی به عالم معنوی و نیز رمزگشایی و تحلیل تصاویر نهان در داستان است. رجوع به نظریه های میرچه آ الیاده، سیمون ویرن، گاستون باشلار و رودولف اوتو کمک شایانی در این راه کرده است. درحقیقت، اشمیت با استفاده از این تصاویر توانسته است تجربه فردی خود را به اثری ادبی تبدیل کند. در پایان مشخص خواهد شد که دستاورد اِریک از این سیر و سلوک، کشف عوالم ناشناخته و نگاهی بس متفاوت به جهان است که زندگی او را متحول میسازد؛ درضمن بیابان که در آن واحد ترسناک و دلنشین است، نقش بسزایی در کشف و شهود درونی و الهی قهرمان داستان خواهد داشت