نگاهى به چند اثر جدید قرآنى
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
1. موسوعة القرآن العظیم
عبدالمنعم الحفنى، قاهره: مکتبة مدبولى، چاپ اول، سال 2004، 2 جلد، 2484 ص.
نگارش مجموعههاى دائرة المعارفى در سالهاى اخیر رشد فزایندهاى داشته است. کمتر موضوعى مىتوان یافت که در آن موسوعه و یا دائرةالمعارفى تدوین نشده باشد. چاپ مجموعههاى علمى، فقهى، کلامى، فلسفى، تاریخى، قرآنى و... گواه این مدعا است. هر چند که برخى با اصول دائرة المعارفنویسى و موسوعهنگارى فاصله بسیارى دارند.
در دهه اخیر چندین دائرة المعارف و دانشنامه قرآنى انتشار یافته که تنها بخشى از آنها با اصول نوین دایرةالمعارفنویسى برابرى دارد. از جمله: دائرة المعارف قرآنى 5جلدى چاپ هند؛ همچنین دائرة المعارف قرآنى چاپ لیدن هلند که تاکنون سه جلد آن منتشر گردیده و ظاهراً دو جلد دیگر آن باقى مانده است. نیز دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى جناب آقاى خرمشاهى و جمعى از نویسندگان در 2 جلد (2382 صفحه) و اثر ارزشمند دیگرى با عنوان دائرة المعارف قرآن کریم تألیف جمعى از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن که اگر این اثر سودمند به سرانجام برسد با توجه به جامعیت و رعایت اصول دائرةالمعارفنویسى نوین، جامعترین و کاملترین اثر در نوع خود مىباشد و ضرورى است که به زبانهاى دیگر بهویژه عربى و انگلیسى ترجمه گردد. متأسفانه تاکنون تنها یک جلد این اثر منتشر شده و بىصبرانه انتظار انتشار دیگر مجلدات آن را داریم که ظاهراً بیش از 30 جلد خواهد شد.
اثر دیگرى که جدیداً منتشر گردیده، موسوعة القرآن العظیم است که متأسفانه تنها از عنوان موسوعه یا دائرةالمعارف برخوردار است و هیچ یک از اصول کمى و کیفى دائرةالمعارفنویسى در آن رعایت نشده و صرفاً مجموعهاى گزینشى از برخى مباحث قرآنى است که به صورت غیر روشمند گردآورده است. برخى مباحث این اثر عبارتند از: برخى اصطلاحات قرآنى، قصص، امثال، سور، اسباب نزول، شبهات مستشرقان یهود، نصارا و مسلمین و ردیههاى آن، اتهامات وارد شده بر پیامبر در بخش قرآنى، احکام فقهى اعم از فردى و اجتماعى، دیدگاهى درباره زن و جایگاه آن، حقوق انسان. با توجه به تخصص موءلف در علم ادیان مقارن. مىتوان گفت این اثر به صورت مقارنهاى با قرآن و تورات و انجیل تدوین شده است.
موضوعات و مباحث موسوعة القرآن العظیم، در 18 باب تنظیم شده است: 8 باب در جلد اول و 10 باب در جلد دوم. عناوین این بابها عبارتند از: 1. مباحث قرآنشناسى و علوم قرآنى ؛ 2. نبوت و نبى در قرآن؛ 3. ایمان و اسلام؛ 4. اسرائیلیات و شبهات و ایرادات وارده در تفاسیر و ردیههاى آن؛ 5. یهود و نصارا در قرآن؛ 6. معرفى سورههاى قرآن؛ 7. قصص قرآن؛ 8. امثال و حکم قرآن؛ 9. اسباب نزول؛ 10. نسخ؛ 11.اصطلاحات قرآنى؛ 12. مباحث اعتقادى از جمله: مرگ و قیامت، بهشت و دوزخ؛ 13. قرآن وعلوم روانشناسى در قرآن؛ 14. قرآن و فنون و صنایع ادب واخلاق 15. اسلام وجنگ و جهاد؛ 16. اسلام و اجتماع شامل زن در اسلام، ازدواج و طلاق، حمل و ولادت و... ؛ 17. عبادات؛ 18. معاملات شامل مباحث سیاسى، اقتصادى، حدود، قصاص، دیات و... . این اثر مجموعاً 2413 مدخل اصلى و فرعى را در موضوعات یاد شده، بررسیده است. از دیگر کاستىهاى این موسوعه، نیاوردن منابع است. موءلف از منابعى که استفاده کرده، در متن پاورقى نامى نبرده است. همچنین این اثر فاقد کتابنامه است.
2. الموسوعة المسیرة فى تراجم ائمة التفسیر والاقراء والنحو واللغة من القرن الاول الى المعاصرین مع دراسة لعقائدهم و شىء من طرائفهم
این اثر همچنان که از نام آن روشن است به معرفى اعلام و شخصیتهاى تفسیر، قرائات، نحو و لغت از قرن اول هجرى تا عصر حاضر پرداخته است. بهرغم ایراداتى که بدان وارد است ـ خصوصاً در بخش معرفى اعلام و شخصیتهاى شیعه ـ اثرى است جامع، کارگشا و ارزشمند. البته با توجه به اینکه از اهداف نویسندگان ـ همچنان که در مقدمه و عنوان کتاب اشاره نمودهاند ـ نقد و بررسى اعتقادات شخصیتها و اعلام مىباشد و موءلفان خود نیز داراى گرایش خاص مذهبى اهل سنت سلفى مىباشند، نسبت به اعلام شیعه آراى ناصوابى ارائه داده و راه افراط را در پیش گرفتهاند. در چنین مجموعهاى این مطالب دور از انتظار مىباشد و طرح این مباحث جایى در این نوع آثار ندارد.
موءلف انگیزه تألیف این کتاب را نیاز بدان و خلجان فکرى خود خصوصاً با مراجعه به کتاب البلغة فى تراجم ائمة النحو و اللغة، تألیف فیروز آبادى که کتابى مختصر در حدود 120 صفحه مىباشد، ذکر مىکند و راه و چاره آن را گسترش و توسع کمى و کیفى آن مىداند و با همکارى چهار نفر از همکاران خود به نامهاى ایاد بن عبداللطیف القیسى، مصطفى بن قطحان الحبیب، بشیر بن جواد القیسى و عماد بن محمد البغدادى به معرفى 3863 شخصیت و اعلام تفسیرى، قراء، لغوى و نحوى مىنماید که علاوه بر معرفىهاى مرسوم در این نوع آثار به بعد اعتقادى اعلام و شخصیتها و بعضاً به نقد آنها نیز پرداخته است.
موءلف روش کار خود را در 14 بند خلاصه نموده که برخى از آنها عبارتند از:
یک. تمام موءلفات و آثارى که مرتبط با موضوعات تاریخ، طبقات، بلدان و تراجم ـ چه به صورت تخصصى و یا عمومى بوده ـ استقصا شده است. چه بسا افرادى که در رشتههایى مانند تفسیر، لغت و یا نحو صاحبنظر بودهاند که در کتابهاى محدثین و یا فقه دیده شده است.
دو. جهت بیان گرایش اعتقادى اعلام معرفى شده، به کتب و رسالههاى دانشگاهى مراجعه شده است.
سه. براى دستیابى به عقیده شخصیتها و اعلام ـ علاوه بر آثار آنان ـ به کتابهاى مختلف اعتقادى مراجعه شده است.
چهار. ملاک معرفى اشخاص در گرایشهاى چهارگانه (تفسیر، قرائات، نحو و لغت) شهرت آنان بوده و در مواردى که در چند گرایش مشهور بوده، بدان اشاره شده است.
پنج. اختصار و خلاصهنگارى در حد لازم در معرفى اشخاص رعایت شده و ضمن ذکر نام، کنیه، لقب و شهرت از نسبهاى طولانى اجتناب شده است (در واقع اصول موسوعهنویسى رعایت شده است).
شش. جهت اطلاع و تحقیق بیشتر محققان، منابع و مصادر مورد استفاده جهت معرفى اشخاص در پاورقى ذکر شده است.
هفت. جهت استفاده بهتر در پاورقى، فِرق و مذاهب، ملل و نحل و برخى مصطلحات و آنچه مبهم و مشکل بوده است، معرفى و شرح داده شده است.
هشت. برخى آثار افراد ـ بهویژه مهمترین و مشهورترین آثار آنان ـ معرفى شده است.
از ویژگىهاى این اثر وجود فهرست اعلام در انتهاى کتاب مىباشد. با توجه به این که تدوین و تنظیم این موسوعه همچون کتاب الاعلام زرکلى براساس نام اول اشخاص مىباشد نه نام مشهور (به عبارت دیگر طبق زبان فارسى براساس نام کوچک اشخاص مىباشد نه لقب) و اطلاع از نام اول براى همگان روشن نمىباشد ـ خصوصا که براى مراجعه باید علاوه بر اسم خود فرد، نام پدر و جد او نیز معلوم باشد که این روش قدرى دسترسى به افراد مورد نظر را دشوار مىنماید ـ اسم مشهور که تیتر عنوان هم مىباشد، به نام کوچک ارجاع شده است. البته بهتر بود شماره رکورد شخص معرفى شده یا صفحه آن نیز ذکر مىشد؛ چرا که باید علاوه بر نام خود فرد، پدر و جد او نیز معلوم باشد، تا دسترسى بدان آسان گردد. مثلاً نام علامه طباطبایى (سید) محمد حسین با رکورد 2878 بین نام (ابن امام الیمین) محمد بن الحسین بن القاسم بن محمد بن على و نام (الحکرى) محمد الحکرى، شمس الدین قرار گرفته که توجیه ندارد. همچنین بهتر بود تاریخ تولد و وفات در همان ابتدا، تیتر گردد نه در متن معرفى فرد؛ همچون کتاب الاعلام زرکلى.
در مجموعه این اثر بهرغم کاستىها و تحمیل کردن عقاید سلفى اهل سنت و نفى اعتقادات دیگران، در موضوع شناخت اعلام کارگشا است.
3. الفهرس الموضوعى لآیات القرآن الکریم
محمد عوض العایدى، قاهره: مرکز الکتاب للنشر، چاپ اول، سال 2004، 3 جلد، 2549 ص.
این اثر که بیش از 9200 مدخل اصلى و فرعى دارد، اگر چه نسبت به برخى آثار کاملتر و برتر است، نسبت به المعجم المفهرس لمعانى القرآن تألیف محمد سام رشدى برجستگى و ویژگى مهمى ندارد. البته در برخى موضوعات به صورت ریزتر و تخصصىتر وارد شده است.
موءلف این اثر که از اساتید و آگاهان به علم فهرست و معجمنگارى است، روش کار خود را در آن فهرست، چنین بیان داشته است:
ابتدا باید اقرار کرد که در این گونه آثار نمىتوان قواعد خاص و ثابتى وضع کرد و طبق آن آیات، موضوعات را استخراج کرد، بلکه این کار، تقریباً اجتهادى و قدرى سلیقهاى خواهد بود؛ اما قواعدى که در این اثر مراعات شده عبارتند از: 1. بنا بر گزینش آیات ذیل یک موضوع، ارتباط خاص آیه با موضوع بوده است، نه اینکه به صورت عام و کلى باشد؛ 2. براى اجتناب از قرار گرفتن آیات یک موضوع ذیل مترادفات، مدخلهاى مشهور ملاک قرار گرفته است و واژه دیگر ارجاع بدان شده. مثل الحیض به المحیض؛ المرء به الشک؛ الفاحشه به الفحشاء (به عبارت دیگر از سیستم مترادفات استفاده شده است)؛ 3. در انتخاب واژه و مصطلحات آن، لفظ و اصطلاحى که در قرآن رایج است، ملاک قرار گرفته است؛ 4. با استفاده از واو عطف موضوعات مرتبط با هم آورده شده است، مثل الامراض و المرضى؛ الفتح و الفاتحون؛ الفتوى و الاستفتاء. همچنین از واو عطف براى دو موضوع متقابل نیز استفاده شده است، مثل الخیر و الشر؛ السراء و الضراء؛ القلة و الکثرة؛ 5. اصل در انتخاب موضوعها ضمیر جمع بوده، مثل الاباء، الکافرون. البته در برخى مواقع که اقتضاى مفرد آوردن بوده، مثل البقره و الشجر، به صورت مفرد ذکر شده است؛ 6. از سیستم ارجاعات در تمام موارد لازم استفاده شده است.
جهت سهولت در بازیابى موضوعات و مداخل در انتهاى این اثر، فهرستى از موضوعات و مدخلهاى اصلى و فرعى کتاب ارائه شده که بالغ بر 9200 عنوان مىباشد که در ارتباط با آن، ذکر چند نکته را لازم دیده است:
یک. ترتیب موضوعات و مدخلها براساس ترتیب حروف الفباى متعارف عربى است؛ چرا که این روش آسانیابتر است.
دو. ترتیب موضوعات و مدخلها براساس ترتیب الفباى کلمه به کلمه است، نه حرف به حرف؛ چرا که این روش ضمن شایعتر بودن، بهتر است. چون که در این روش ابتدا با موضوعات متصل به هم حفظ مىگردد. براى روشن شدن این روش چند موضوع ذکر کرده است.
روش کلمه به کلمه
الام
ام اسماعیل
ام مریم
الامانة
امرأة العزیز
امرأة العزیز
الامراض والمرضى
روش حرف به حرف
الام
ام اسماعیل
الامانة
المرأة العزیز
الامرارض والمرض
الامر بالتقوى
ام مریم
سه. الف و لام تعریف در ابتداى حروف الفبا، لحاظ نشده، ولى حروف جر و عطف لحاظ شده است. در انتهاى این اثر، وعده ترجمه آن به سایر زبانهاى مهم دنیا از جمله اندونزى، اردو، فارسى، انگلیسى، فرانسوى و ترکى داده شده است.
4. معناشناسى واژگان قرآن (فرهنگ اصطلاحات قرآنى)
صالح عضیمه، ترجمه: سید حسین سیدى، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوى (شرکت به نشر)، چاپ اول، 1380، 964 ص (عنوان اصلى: مصطلحات القرآنیة، لندن: الجامعة العالمیة... ، بیروت: دار النصر، چاپ اول، 1414، 448 صفحه).
این اثر با دیگر کتابها و رسالههایى که در فرهنگ معانى قرآن نوشته شده است، جدایى و تفاوت دارد که به واشکافى عرفانى، فلسفى واژگان و تعبیرهاى قرآنى نیز پرداخته است. نگاه و نگرش موءلف به اندیشههاى دانشمندان و عارفان ایرانى از دیگر ویژگىهاى این اثر است. وى از مریدان علامه طباطبایى است و از آثار ایشان در این کتاب بسیار استفاده کرده و متأثر از او است. موءلف مقصود از واژگان قرآنى که بدان پرداخته، چنین مىگوید:
واژگان قرآنى همان واژگانى است که نقش اصلى را در آیه دارد و منبع نورى است که الهامبخش است و معنا را گسترش مىهد. بدون فهم آن واژگان به شکل درست و دقیق، پژوهشگر و جستوجوگر نمىتواند به اسرار قرآن دستیابد و از کشف ژرفا و اشراف بر ابعاد آن محروم مىماند.
روش موءلف در این اثر چنین است که ابتدا به توضیح و معرفى واژه، توضیحات ادبى، لغوى از زبان صاحبنظرانى همچون راغب اصفهانى و جرجانى مىپردازد و سپس دیدگاههاى فلسفى عرفانى و صوفیانه صاحبنظرانى همچون: ابن عربى، باباطاهر، قشیرى و گنابادى و بالاخره علامه طباطبایى را بیان مىکند. از دیگر ویژگىهاى مهم این اثر استفاده از فرهنگ اهل بیت و روایات معصومین(ع) در توضیح و تفسیر واژهها است. با این ویژگىها و تنوع و لطایف عرفانى، خواننده به هنگام آشنایى با معانى و تعبیرهاى قرآنى، حال و هوایى دیگر پیدا کرده، هیچ گاه خستگى را احساس نمىکند.
معناشناسى واژگان قرآنى که در حقیقت نوعى فرهنگ واژگان قرآنى به حساب مىآید، در پىکاویدن معناى واژگان کلیدى قرآن کریم است. نویسنده پس از بررسى معناى قاموسى واژگان، به جستوجوى مفهوم آنها در بافت متنى قرآن و سپس طرح دیدگاههاى قرآنپژوهان، مفسران، زبانشناسان و عرفاى مسلمان از ابن عربى تا علامهطباطبایى مىپردازد. ارائه دیدگاهاى متنوع قرآنپژوهان در حوزه مفهومى هر واژه در ساختار زبانى قرآن از ویژگىهاى مهم این اثر مىباشد.
در این اثر، 103 واژه قرآنى با ویژگىهاى فوق مورد بررسى قرار گرفته است که عبارتند از: ابتلا، اخلاص، اسراء، اسم، اعتزال، امام، امانت، اهل ـ آل، امل، انسان، آیه، بخل، برزخ، بلیغ، تجلى، تسبیح، تطیّر، تفکر، تقوا، تمثّل، توبه، توسّم، توکل، جدال، جوع، حب، حبط، حزن، حسد، حکمت، حیا، حیات، خلود، خوف، خلیفه، دعا، ذکر، ریا، رحیم، رحمت، رضا، رقیب، روءیا، روح، سحر، سرّ، سکینه، سیما، شاکله، شجره، شفاعت، شکر، شمس و قمر، شهادت، صبر، طمس، ظلم، عبث، عدل، عذاب، عقل، علم، غرور، غضب، غل، غیب، غیبت، فتنه، فطرت، فقر، قدر، قرین، قضا، قلب، کاهن، کبر، کتاب، کذب، کفر، کلام، کلمات، کلمه، مثل، مجاهدت، مجنون، مس، مکر، ملکوت، مرگ، میثاق، نبوّت، نعمت، نفس، نور، هدایت، همز و لمز، هوى، وحى، وسواس، وقت، ولایت، یقین.
5. اسباب الخطاء فى التفسیر دراسة تأصیلیه
طاهر محمود محمد یعقوب، المملکة العربیة السعودیة، الدمام، دار ابن الجوزى، چاپ اول، 1425، 2 جلد، 1164 ص (رسائل جامعیه 31).
این اثر رساله دکتراى موءلف در دانشگاه مدینه است. وى در برخى موارد از جمله آنچه مربوط به شیعه و تفاسیر شیعه مىباشد، دچار خطا گشته و مغرضانه سخن گفته است. از این جهت بایسته نقد و بررسى عالمانه است.
روش موءلف در این اثر چنان که خود گفته است، عبارت است از: 1. این اثر بررسى و نقد گونه است؛ 2. مثالهایى از خطاهاى تفسیرى مفسران اهل سنت، خوارج، شیعه، معتزله، اباضیه، صوفیه و باطنیه از گذشته و حال با بیان بطلان آنها ذکر شده است؛ 3. مذهب صحیح اهل سنت و جماعت، اصل قرار گرفته و آنچه مخالف آن است، مردود شمرده شده است؛ 4. منشأ وقوع و اسباب خطا در تفسیر بیان شده است؛ 5. مبناى نقد و دیدگاهها و آثار، غالباً تألیفات ابنتیمیه است.
این کتاب در یک مقدمه، تمهید، چهار باب، یک خاتمه و نه فهرست تدوین شده است:
در مقدمه اهمیت علم تفسیر و موضوع کتاب بیان شده و در تمهید، به روش تفسیر صحیح که به دور از انحرافات باشد و نیز روش برخورد با عالمانى که دچار خطا و انحراف در تفسیر شدهاند پرداخته شده است.
باب اول: با عنوان «عدول از مصادر تفسیر اصلى و صحیح» در نه فصل و هر فصل سه مبحث است. فصول نهگانه آن عبارتند از: 1. اجتهاد در تفسیر آیه با وجود نص؛ 2. اعتماد بر احادیث موضوعه و ضعیف؛ 3. گرفتار شدن در اسرائیلیات؛ 4.اعتماد بر گمانها و حکایات؛ 5. اعتماد صِرف بر لغت و برترى دادن آن بر آثار صحیح؛ 6. اعتماد بر فرضیههاى مجازى و متوسل شدن به تمثیل و تخییل؛ 7.گرفتارى و شیدایى بیش از حد در فلسفه و کلام در تفسیر؛ 8. استناد به عقل صِرف و ترجیح آن بر نقل صحیح؛ 9. اخذِ بدعتها و هواهاى نفسانى.
باب دوم: در این باب با عنوان «عدم دقت در فهم آیات و مدلول آنها» در سه فصل به سه موضوع پرداخته است: فصل اول. روشن نبودن اندیشه و دیدگاهها در موضوع ناسخ و منسوخ؛ فصل دوم. خطاها و اشتباهات در روش استدلال به آیات و خطاها در اصولى که رعایت آن اصول لازم است؛ در این فصل مباحث آیات اسما و صفات، تأویل فاسد، تبعیت از متشابه و عدم رد آن، محکم، تحریف ادله از مواضع آن، دیدگاههاى شاذ در تفسیر و تبعیت از عقل محض در غیبیات قرآن آمده است. فصل سوم. بحث اعتماد به منقول در کتب تفسیر بدون اجتهاد بین صحیح و سقیم.
باب سوم: موضوعات این باب در هفت فصل و مجموعاً نوزده بحث و شش مطلب، عبارتند از: 1. تعصب مذهبى؛ 2. اشاعه زندقه و الحاد در دین (تأویلات و امور خارج از تفسیر در دین)؛ 3. ترویج و یارى هواها و بدعتهاى در تفسیر؛ 4.تأویلات صوفیه و باطنیه در آیات؛ 5. رابطه دیدگاههاى جدید و قدیم در تفسیر؛ 6. تکلّف و دشوارى در تفسیر علمى؛ 7. بیان دیدگاهها و اعتقادات فردى و سرانجام تکلف و دشوراى حمل آن بر الفاظ قرآن.
باب چهارم: این باب که با عنوان «کوتاهى در تطبیق بعض شروط لازمه تفسیر» در چهار فصل و مجموعاً نه مبحث تدوین گردیده، و فصول چهارگانه آن عبارت است از: 1. قصور و کوتاهى در تطبیق قواعد موجه در نزد مفسران؛ 2. اعراض از روش سلف صالح در تفسیر؛ 3. عدم آگاهى بر قواعد لغت عربى؛ 4. دورى از فهم مقاصد نزول و اهداف اصلى قرآن. در پایان هر فصل در همه ابواب مثالهاى تطبیقى براى مدعاى خود آورده که بخش عمده کتاب است و سرانجام در پایان کتاب به مهمترین نتایج بحث پرداخته است و در آخر نه فهرست از جمله فهرست آیات، روایات، اعلام، مصطلحات علمى، ابیات شعرى، مصادر (650 عنوان) آورده است.
6. سلامة القرآن من التحریف و تفنید الإفتراءات على الشیعة الامامیة
فتح الله المحمدى (نجارزادگان)، تهران، مشعر، 1382، 758 صفحه.
یکى از اتهاماتى که به ناروا بر شیعه وارد شده و گاه بر آن اصرار مىشود، اعتقاد به تحریف قرآن است. این امر بهویژه در کتابى با عنوان اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنى عشریة تألیف ناصر على قفارى به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. موءلف با عنایت به این کتاب و برخى کتب دیگر که قبل از آن تألیف شده و در آنها این اتهام به شیعه مطرح گردیده، اقدام به تألیف کتاب سلامة القرآن من التحریف نموده است. کتاب در دو بخش اصلى تنظیم شده است: بخش اول به مسئله سلامت قرآن از تحریف در نظر فریقین، با قطع نظر از آرا و افترائات بعض افراد، پرداخته است. بخش دوم به مسئله اتهاماتى که در خصوص تحریف قرآن بر شیعه وارد شده، اختصاص دارد.
پارهاى از مهمترین مباحث کتاب عبارتند از:
بررسى ادله مصونیت قرآن از تحریف از نظر شیعه امامیه، بررسى روایات تحریف قرآن در کتب شیعه، بررسى کتاب فصل الخطاب محدّث نورى، شهادت علماى امامیه به مصونیت قرآن از تحریف، بررسى احادیث تحریف قرآن در کتب اهل سنّت، و پاسخگویى به شبهات دکتر ناصر بن على قفارى در کتاب اصول مذهب الشیعه، احسان الهى ظهیر در کتاب شیعه و القرآن و محمد مال الله در کتاب الشیعة و تحریف القرآن.
کتاب سلامة القرآن من التحریف، در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهورى اسلامى اثر ممتاز شناخته شد.
عبدالمنعم الحفنى، قاهره: مکتبة مدبولى، چاپ اول، سال 2004، 2 جلد، 2484 ص.
نگارش مجموعههاى دائرة المعارفى در سالهاى اخیر رشد فزایندهاى داشته است. کمتر موضوعى مىتوان یافت که در آن موسوعه و یا دائرةالمعارفى تدوین نشده باشد. چاپ مجموعههاى علمى، فقهى، کلامى، فلسفى، تاریخى، قرآنى و... گواه این مدعا است. هر چند که برخى با اصول دائرة المعارفنویسى و موسوعهنگارى فاصله بسیارى دارند.
در دهه اخیر چندین دائرة المعارف و دانشنامه قرآنى انتشار یافته که تنها بخشى از آنها با اصول نوین دایرةالمعارفنویسى برابرى دارد. از جمله: دائرة المعارف قرآنى 5جلدى چاپ هند؛ همچنین دائرة المعارف قرآنى چاپ لیدن هلند که تاکنون سه جلد آن منتشر گردیده و ظاهراً دو جلد دیگر آن باقى مانده است. نیز دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى جناب آقاى خرمشاهى و جمعى از نویسندگان در 2 جلد (2382 صفحه) و اثر ارزشمند دیگرى با عنوان دائرة المعارف قرآن کریم تألیف جمعى از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن که اگر این اثر سودمند به سرانجام برسد با توجه به جامعیت و رعایت اصول دائرةالمعارفنویسى نوین، جامعترین و کاملترین اثر در نوع خود مىباشد و ضرورى است که به زبانهاى دیگر بهویژه عربى و انگلیسى ترجمه گردد. متأسفانه تاکنون تنها یک جلد این اثر منتشر شده و بىصبرانه انتظار انتشار دیگر مجلدات آن را داریم که ظاهراً بیش از 30 جلد خواهد شد.
اثر دیگرى که جدیداً منتشر گردیده، موسوعة القرآن العظیم است که متأسفانه تنها از عنوان موسوعه یا دائرةالمعارف برخوردار است و هیچ یک از اصول کمى و کیفى دائرةالمعارفنویسى در آن رعایت نشده و صرفاً مجموعهاى گزینشى از برخى مباحث قرآنى است که به صورت غیر روشمند گردآورده است. برخى مباحث این اثر عبارتند از: برخى اصطلاحات قرآنى، قصص، امثال، سور، اسباب نزول، شبهات مستشرقان یهود، نصارا و مسلمین و ردیههاى آن، اتهامات وارد شده بر پیامبر در بخش قرآنى، احکام فقهى اعم از فردى و اجتماعى، دیدگاهى درباره زن و جایگاه آن، حقوق انسان. با توجه به تخصص موءلف در علم ادیان مقارن. مىتوان گفت این اثر به صورت مقارنهاى با قرآن و تورات و انجیل تدوین شده است.
موضوعات و مباحث موسوعة القرآن العظیم، در 18 باب تنظیم شده است: 8 باب در جلد اول و 10 باب در جلد دوم. عناوین این بابها عبارتند از: 1. مباحث قرآنشناسى و علوم قرآنى ؛ 2. نبوت و نبى در قرآن؛ 3. ایمان و اسلام؛ 4. اسرائیلیات و شبهات و ایرادات وارده در تفاسیر و ردیههاى آن؛ 5. یهود و نصارا در قرآن؛ 6. معرفى سورههاى قرآن؛ 7. قصص قرآن؛ 8. امثال و حکم قرآن؛ 9. اسباب نزول؛ 10. نسخ؛ 11.اصطلاحات قرآنى؛ 12. مباحث اعتقادى از جمله: مرگ و قیامت، بهشت و دوزخ؛ 13. قرآن وعلوم روانشناسى در قرآن؛ 14. قرآن و فنون و صنایع ادب واخلاق 15. اسلام وجنگ و جهاد؛ 16. اسلام و اجتماع شامل زن در اسلام، ازدواج و طلاق، حمل و ولادت و... ؛ 17. عبادات؛ 18. معاملات شامل مباحث سیاسى، اقتصادى، حدود، قصاص، دیات و... . این اثر مجموعاً 2413 مدخل اصلى و فرعى را در موضوعات یاد شده، بررسیده است. از دیگر کاستىهاى این موسوعه، نیاوردن منابع است. موءلف از منابعى که استفاده کرده، در متن پاورقى نامى نبرده است. همچنین این اثر فاقد کتابنامه است.
2. الموسوعة المسیرة فى تراجم ائمة التفسیر والاقراء والنحو واللغة من القرن الاول الى المعاصرین مع دراسة لعقائدهم و شىء من طرائفهم
این اثر همچنان که از نام آن روشن است به معرفى اعلام و شخصیتهاى تفسیر، قرائات، نحو و لغت از قرن اول هجرى تا عصر حاضر پرداخته است. بهرغم ایراداتى که بدان وارد است ـ خصوصاً در بخش معرفى اعلام و شخصیتهاى شیعه ـ اثرى است جامع، کارگشا و ارزشمند. البته با توجه به اینکه از اهداف نویسندگان ـ همچنان که در مقدمه و عنوان کتاب اشاره نمودهاند ـ نقد و بررسى اعتقادات شخصیتها و اعلام مىباشد و موءلفان خود نیز داراى گرایش خاص مذهبى اهل سنت سلفى مىباشند، نسبت به اعلام شیعه آراى ناصوابى ارائه داده و راه افراط را در پیش گرفتهاند. در چنین مجموعهاى این مطالب دور از انتظار مىباشد و طرح این مباحث جایى در این نوع آثار ندارد.
موءلف انگیزه تألیف این کتاب را نیاز بدان و خلجان فکرى خود خصوصاً با مراجعه به کتاب البلغة فى تراجم ائمة النحو و اللغة، تألیف فیروز آبادى که کتابى مختصر در حدود 120 صفحه مىباشد، ذکر مىکند و راه و چاره آن را گسترش و توسع کمى و کیفى آن مىداند و با همکارى چهار نفر از همکاران خود به نامهاى ایاد بن عبداللطیف القیسى، مصطفى بن قطحان الحبیب، بشیر بن جواد القیسى و عماد بن محمد البغدادى به معرفى 3863 شخصیت و اعلام تفسیرى، قراء، لغوى و نحوى مىنماید که علاوه بر معرفىهاى مرسوم در این نوع آثار به بعد اعتقادى اعلام و شخصیتها و بعضاً به نقد آنها نیز پرداخته است.
موءلف روش کار خود را در 14 بند خلاصه نموده که برخى از آنها عبارتند از:
یک. تمام موءلفات و آثارى که مرتبط با موضوعات تاریخ، طبقات، بلدان و تراجم ـ چه به صورت تخصصى و یا عمومى بوده ـ استقصا شده است. چه بسا افرادى که در رشتههایى مانند تفسیر، لغت و یا نحو صاحبنظر بودهاند که در کتابهاى محدثین و یا فقه دیده شده است.
دو. جهت بیان گرایش اعتقادى اعلام معرفى شده، به کتب و رسالههاى دانشگاهى مراجعه شده است.
سه. براى دستیابى به عقیده شخصیتها و اعلام ـ علاوه بر آثار آنان ـ به کتابهاى مختلف اعتقادى مراجعه شده است.
چهار. ملاک معرفى اشخاص در گرایشهاى چهارگانه (تفسیر، قرائات، نحو و لغت) شهرت آنان بوده و در مواردى که در چند گرایش مشهور بوده، بدان اشاره شده است.
پنج. اختصار و خلاصهنگارى در حد لازم در معرفى اشخاص رعایت شده و ضمن ذکر نام، کنیه، لقب و شهرت از نسبهاى طولانى اجتناب شده است (در واقع اصول موسوعهنویسى رعایت شده است).
شش. جهت اطلاع و تحقیق بیشتر محققان، منابع و مصادر مورد استفاده جهت معرفى اشخاص در پاورقى ذکر شده است.
هفت. جهت استفاده بهتر در پاورقى، فِرق و مذاهب، ملل و نحل و برخى مصطلحات و آنچه مبهم و مشکل بوده است، معرفى و شرح داده شده است.
هشت. برخى آثار افراد ـ بهویژه مهمترین و مشهورترین آثار آنان ـ معرفى شده است.
از ویژگىهاى این اثر وجود فهرست اعلام در انتهاى کتاب مىباشد. با توجه به این که تدوین و تنظیم این موسوعه همچون کتاب الاعلام زرکلى براساس نام اول اشخاص مىباشد نه نام مشهور (به عبارت دیگر طبق زبان فارسى براساس نام کوچک اشخاص مىباشد نه لقب) و اطلاع از نام اول براى همگان روشن نمىباشد ـ خصوصا که براى مراجعه باید علاوه بر اسم خود فرد، نام پدر و جد او نیز معلوم باشد که این روش قدرى دسترسى به افراد مورد نظر را دشوار مىنماید ـ اسم مشهور که تیتر عنوان هم مىباشد، به نام کوچک ارجاع شده است. البته بهتر بود شماره رکورد شخص معرفى شده یا صفحه آن نیز ذکر مىشد؛ چرا که باید علاوه بر نام خود فرد، پدر و جد او نیز معلوم باشد، تا دسترسى بدان آسان گردد. مثلاً نام علامه طباطبایى (سید) محمد حسین با رکورد 2878 بین نام (ابن امام الیمین) محمد بن الحسین بن القاسم بن محمد بن على و نام (الحکرى) محمد الحکرى، شمس الدین قرار گرفته که توجیه ندارد. همچنین بهتر بود تاریخ تولد و وفات در همان ابتدا، تیتر گردد نه در متن معرفى فرد؛ همچون کتاب الاعلام زرکلى.
در مجموعه این اثر بهرغم کاستىها و تحمیل کردن عقاید سلفى اهل سنت و نفى اعتقادات دیگران، در موضوع شناخت اعلام کارگشا است.
3. الفهرس الموضوعى لآیات القرآن الکریم
محمد عوض العایدى، قاهره: مرکز الکتاب للنشر، چاپ اول، سال 2004، 3 جلد، 2549 ص.
این اثر که بیش از 9200 مدخل اصلى و فرعى دارد، اگر چه نسبت به برخى آثار کاملتر و برتر است، نسبت به المعجم المفهرس لمعانى القرآن تألیف محمد سام رشدى برجستگى و ویژگى مهمى ندارد. البته در برخى موضوعات به صورت ریزتر و تخصصىتر وارد شده است.
موءلف این اثر که از اساتید و آگاهان به علم فهرست و معجمنگارى است، روش کار خود را در آن فهرست، چنین بیان داشته است:
ابتدا باید اقرار کرد که در این گونه آثار نمىتوان قواعد خاص و ثابتى وضع کرد و طبق آن آیات، موضوعات را استخراج کرد، بلکه این کار، تقریباً اجتهادى و قدرى سلیقهاى خواهد بود؛ اما قواعدى که در این اثر مراعات شده عبارتند از: 1. بنا بر گزینش آیات ذیل یک موضوع، ارتباط خاص آیه با موضوع بوده است، نه اینکه به صورت عام و کلى باشد؛ 2. براى اجتناب از قرار گرفتن آیات یک موضوع ذیل مترادفات، مدخلهاى مشهور ملاک قرار گرفته است و واژه دیگر ارجاع بدان شده. مثل الحیض به المحیض؛ المرء به الشک؛ الفاحشه به الفحشاء (به عبارت دیگر از سیستم مترادفات استفاده شده است)؛ 3. در انتخاب واژه و مصطلحات آن، لفظ و اصطلاحى که در قرآن رایج است، ملاک قرار گرفته است؛ 4. با استفاده از واو عطف موضوعات مرتبط با هم آورده شده است، مثل الامراض و المرضى؛ الفتح و الفاتحون؛ الفتوى و الاستفتاء. همچنین از واو عطف براى دو موضوع متقابل نیز استفاده شده است، مثل الخیر و الشر؛ السراء و الضراء؛ القلة و الکثرة؛ 5. اصل در انتخاب موضوعها ضمیر جمع بوده، مثل الاباء، الکافرون. البته در برخى مواقع که اقتضاى مفرد آوردن بوده، مثل البقره و الشجر، به صورت مفرد ذکر شده است؛ 6. از سیستم ارجاعات در تمام موارد لازم استفاده شده است.
جهت سهولت در بازیابى موضوعات و مداخل در انتهاى این اثر، فهرستى از موضوعات و مدخلهاى اصلى و فرعى کتاب ارائه شده که بالغ بر 9200 عنوان مىباشد که در ارتباط با آن، ذکر چند نکته را لازم دیده است:
یک. ترتیب موضوعات و مدخلها براساس ترتیب حروف الفباى متعارف عربى است؛ چرا که این روش آسانیابتر است.
دو. ترتیب موضوعات و مدخلها براساس ترتیب الفباى کلمه به کلمه است، نه حرف به حرف؛ چرا که این روش ضمن شایعتر بودن، بهتر است. چون که در این روش ابتدا با موضوعات متصل به هم حفظ مىگردد. براى روشن شدن این روش چند موضوع ذکر کرده است.
روش کلمه به کلمه
الام
ام اسماعیل
ام مریم
الامانة
امرأة العزیز
امرأة العزیز
الامراض والمرضى
روش حرف به حرف
الام
ام اسماعیل
الامانة
المرأة العزیز
الامرارض والمرض
الامر بالتقوى
ام مریم
سه. الف و لام تعریف در ابتداى حروف الفبا، لحاظ نشده، ولى حروف جر و عطف لحاظ شده است. در انتهاى این اثر، وعده ترجمه آن به سایر زبانهاى مهم دنیا از جمله اندونزى، اردو، فارسى، انگلیسى، فرانسوى و ترکى داده شده است.
4. معناشناسى واژگان قرآن (فرهنگ اصطلاحات قرآنى)
صالح عضیمه، ترجمه: سید حسین سیدى، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوى (شرکت به نشر)، چاپ اول، 1380، 964 ص (عنوان اصلى: مصطلحات القرآنیة، لندن: الجامعة العالمیة... ، بیروت: دار النصر، چاپ اول، 1414، 448 صفحه).
این اثر با دیگر کتابها و رسالههایى که در فرهنگ معانى قرآن نوشته شده است، جدایى و تفاوت دارد که به واشکافى عرفانى، فلسفى واژگان و تعبیرهاى قرآنى نیز پرداخته است. نگاه و نگرش موءلف به اندیشههاى دانشمندان و عارفان ایرانى از دیگر ویژگىهاى این اثر است. وى از مریدان علامه طباطبایى است و از آثار ایشان در این کتاب بسیار استفاده کرده و متأثر از او است. موءلف مقصود از واژگان قرآنى که بدان پرداخته، چنین مىگوید:
واژگان قرآنى همان واژگانى است که نقش اصلى را در آیه دارد و منبع نورى است که الهامبخش است و معنا را گسترش مىهد. بدون فهم آن واژگان به شکل درست و دقیق، پژوهشگر و جستوجوگر نمىتواند به اسرار قرآن دستیابد و از کشف ژرفا و اشراف بر ابعاد آن محروم مىماند.
روش موءلف در این اثر چنین است که ابتدا به توضیح و معرفى واژه، توضیحات ادبى، لغوى از زبان صاحبنظرانى همچون راغب اصفهانى و جرجانى مىپردازد و سپس دیدگاههاى فلسفى عرفانى و صوفیانه صاحبنظرانى همچون: ابن عربى، باباطاهر، قشیرى و گنابادى و بالاخره علامه طباطبایى را بیان مىکند. از دیگر ویژگىهاى مهم این اثر استفاده از فرهنگ اهل بیت و روایات معصومین(ع) در توضیح و تفسیر واژهها است. با این ویژگىها و تنوع و لطایف عرفانى، خواننده به هنگام آشنایى با معانى و تعبیرهاى قرآنى، حال و هوایى دیگر پیدا کرده، هیچ گاه خستگى را احساس نمىکند.
معناشناسى واژگان قرآنى که در حقیقت نوعى فرهنگ واژگان قرآنى به حساب مىآید، در پىکاویدن معناى واژگان کلیدى قرآن کریم است. نویسنده پس از بررسى معناى قاموسى واژگان، به جستوجوى مفهوم آنها در بافت متنى قرآن و سپس طرح دیدگاههاى قرآنپژوهان، مفسران، زبانشناسان و عرفاى مسلمان از ابن عربى تا علامهطباطبایى مىپردازد. ارائه دیدگاهاى متنوع قرآنپژوهان در حوزه مفهومى هر واژه در ساختار زبانى قرآن از ویژگىهاى مهم این اثر مىباشد.
در این اثر، 103 واژه قرآنى با ویژگىهاى فوق مورد بررسى قرار گرفته است که عبارتند از: ابتلا، اخلاص، اسراء، اسم، اعتزال، امام، امانت، اهل ـ آل، امل، انسان، آیه، بخل، برزخ، بلیغ، تجلى، تسبیح، تطیّر، تفکر، تقوا، تمثّل، توبه، توسّم، توکل، جدال، جوع، حب، حبط، حزن، حسد، حکمت، حیا، حیات، خلود، خوف، خلیفه، دعا، ذکر، ریا، رحیم، رحمت، رضا، رقیب، روءیا، روح، سحر، سرّ، سکینه، سیما، شاکله، شجره، شفاعت، شکر، شمس و قمر، شهادت، صبر، طمس، ظلم، عبث، عدل، عذاب، عقل، علم، غرور، غضب، غل، غیب، غیبت، فتنه، فطرت، فقر، قدر، قرین، قضا، قلب، کاهن، کبر، کتاب، کذب، کفر، کلام، کلمات، کلمه، مثل، مجاهدت، مجنون، مس، مکر، ملکوت، مرگ، میثاق، نبوّت، نعمت، نفس، نور، هدایت، همز و لمز، هوى، وحى، وسواس، وقت، ولایت، یقین.
5. اسباب الخطاء فى التفسیر دراسة تأصیلیه
طاهر محمود محمد یعقوب، المملکة العربیة السعودیة، الدمام، دار ابن الجوزى، چاپ اول، 1425، 2 جلد، 1164 ص (رسائل جامعیه 31).
این اثر رساله دکتراى موءلف در دانشگاه مدینه است. وى در برخى موارد از جمله آنچه مربوط به شیعه و تفاسیر شیعه مىباشد، دچار خطا گشته و مغرضانه سخن گفته است. از این جهت بایسته نقد و بررسى عالمانه است.
روش موءلف در این اثر چنان که خود گفته است، عبارت است از: 1. این اثر بررسى و نقد گونه است؛ 2. مثالهایى از خطاهاى تفسیرى مفسران اهل سنت، خوارج، شیعه، معتزله، اباضیه، صوفیه و باطنیه از گذشته و حال با بیان بطلان آنها ذکر شده است؛ 3. مذهب صحیح اهل سنت و جماعت، اصل قرار گرفته و آنچه مخالف آن است، مردود شمرده شده است؛ 4. منشأ وقوع و اسباب خطا در تفسیر بیان شده است؛ 5. مبناى نقد و دیدگاهها و آثار، غالباً تألیفات ابنتیمیه است.
این کتاب در یک مقدمه، تمهید، چهار باب، یک خاتمه و نه فهرست تدوین شده است:
در مقدمه اهمیت علم تفسیر و موضوع کتاب بیان شده و در تمهید، به روش تفسیر صحیح که به دور از انحرافات باشد و نیز روش برخورد با عالمانى که دچار خطا و انحراف در تفسیر شدهاند پرداخته شده است.
باب اول: با عنوان «عدول از مصادر تفسیر اصلى و صحیح» در نه فصل و هر فصل سه مبحث است. فصول نهگانه آن عبارتند از: 1. اجتهاد در تفسیر آیه با وجود نص؛ 2. اعتماد بر احادیث موضوعه و ضعیف؛ 3. گرفتار شدن در اسرائیلیات؛ 4.اعتماد بر گمانها و حکایات؛ 5. اعتماد صِرف بر لغت و برترى دادن آن بر آثار صحیح؛ 6. اعتماد بر فرضیههاى مجازى و متوسل شدن به تمثیل و تخییل؛ 7.گرفتارى و شیدایى بیش از حد در فلسفه و کلام در تفسیر؛ 8. استناد به عقل صِرف و ترجیح آن بر نقل صحیح؛ 9. اخذِ بدعتها و هواهاى نفسانى.
باب دوم: در این باب با عنوان «عدم دقت در فهم آیات و مدلول آنها» در سه فصل به سه موضوع پرداخته است: فصل اول. روشن نبودن اندیشه و دیدگاهها در موضوع ناسخ و منسوخ؛ فصل دوم. خطاها و اشتباهات در روش استدلال به آیات و خطاها در اصولى که رعایت آن اصول لازم است؛ در این فصل مباحث آیات اسما و صفات، تأویل فاسد، تبعیت از متشابه و عدم رد آن، محکم، تحریف ادله از مواضع آن، دیدگاههاى شاذ در تفسیر و تبعیت از عقل محض در غیبیات قرآن آمده است. فصل سوم. بحث اعتماد به منقول در کتب تفسیر بدون اجتهاد بین صحیح و سقیم.
باب سوم: موضوعات این باب در هفت فصل و مجموعاً نوزده بحث و شش مطلب، عبارتند از: 1. تعصب مذهبى؛ 2. اشاعه زندقه و الحاد در دین (تأویلات و امور خارج از تفسیر در دین)؛ 3. ترویج و یارى هواها و بدعتهاى در تفسیر؛ 4.تأویلات صوفیه و باطنیه در آیات؛ 5. رابطه دیدگاههاى جدید و قدیم در تفسیر؛ 6. تکلّف و دشوارى در تفسیر علمى؛ 7. بیان دیدگاهها و اعتقادات فردى و سرانجام تکلف و دشوراى حمل آن بر الفاظ قرآن.
باب چهارم: این باب که با عنوان «کوتاهى در تطبیق بعض شروط لازمه تفسیر» در چهار فصل و مجموعاً نه مبحث تدوین گردیده، و فصول چهارگانه آن عبارت است از: 1. قصور و کوتاهى در تطبیق قواعد موجه در نزد مفسران؛ 2. اعراض از روش سلف صالح در تفسیر؛ 3. عدم آگاهى بر قواعد لغت عربى؛ 4. دورى از فهم مقاصد نزول و اهداف اصلى قرآن. در پایان هر فصل در همه ابواب مثالهاى تطبیقى براى مدعاى خود آورده که بخش عمده کتاب است و سرانجام در پایان کتاب به مهمترین نتایج بحث پرداخته است و در آخر نه فهرست از جمله فهرست آیات، روایات، اعلام، مصطلحات علمى، ابیات شعرى، مصادر (650 عنوان) آورده است.
6. سلامة القرآن من التحریف و تفنید الإفتراءات على الشیعة الامامیة
فتح الله المحمدى (نجارزادگان)، تهران، مشعر، 1382، 758 صفحه.
یکى از اتهاماتى که به ناروا بر شیعه وارد شده و گاه بر آن اصرار مىشود، اعتقاد به تحریف قرآن است. این امر بهویژه در کتابى با عنوان اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنى عشریة تألیف ناصر على قفارى به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. موءلف با عنایت به این کتاب و برخى کتب دیگر که قبل از آن تألیف شده و در آنها این اتهام به شیعه مطرح گردیده، اقدام به تألیف کتاب سلامة القرآن من التحریف نموده است. کتاب در دو بخش اصلى تنظیم شده است: بخش اول به مسئله سلامت قرآن از تحریف در نظر فریقین، با قطع نظر از آرا و افترائات بعض افراد، پرداخته است. بخش دوم به مسئله اتهاماتى که در خصوص تحریف قرآن بر شیعه وارد شده، اختصاص دارد.
پارهاى از مهمترین مباحث کتاب عبارتند از:
بررسى ادله مصونیت قرآن از تحریف از نظر شیعه امامیه، بررسى روایات تحریف قرآن در کتب شیعه، بررسى کتاب فصل الخطاب محدّث نورى، شهادت علماى امامیه به مصونیت قرآن از تحریف، بررسى احادیث تحریف قرآن در کتب اهل سنّت، و پاسخگویى به شبهات دکتر ناصر بن على قفارى در کتاب اصول مذهب الشیعه، احسان الهى ظهیر در کتاب شیعه و القرآن و محمد مال الله در کتاب الشیعة و تحریف القرآن.
کتاب سلامة القرآن من التحریف، در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهورى اسلامى اثر ممتاز شناخته شد.