مقایسه و نقد دائرة المعارف هاى قرآنى معاصر
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
اشاره:
نوشتار حاضر جستارى است در چیستى دائرةالمعارف و ویژگىها و تاریخچه آن. سپس دائرةالمعارف گونههاى قرآنى پیشین را برمى رسد. همچنین به معرفى سه دائرةالمعارف بزرگ معاصر، مىپردازد؛ یعنى دائرةالمعارف قرآن لایدن، دائرةالمعارف قرآن کریم مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دانشنامه قرآنشناسى پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
در پایان نیز این سه دائرةالمعارف را در اهداف، ساختار و مدخل مقایسه مىکند و نقاط قوت و ضعف هر کدام را مىشمارد.
مقدمه
مفهومشناسى دائرةالمعارف
اصطلاح دائرةالمعارف ( Encgclooedia) را نخستین بار پطرس بستانى، در حدود 1876 م، به زبان عربى و حوزه فرهنگ اسلامى وارد کرد. وى دائرةالمعارف را این گونه تعریف مىکند:
انسکلوبیذیا (aedio-Enycloedie) لفظة یونانیة معناها دائرة التعلیم و هى فى الاصل اسم لمجموع الفنون و العلوم التعلیمیة السبعة التى کان اعیان الناس یتعلمونها فى القدیم و هى الغراماتیق و الحساب و الهندسة و الموسیقى و الهیئة والمنطق و البیان. و قد ذکرها کونتلیاوس فقال هى حدقة او دائرةالمعارف الکاملة: اما کلمة انسکلوبیذیا فى ایامنا هذه فمعناها ملخص المعرفة البشریة اما فى باب واحد او فى الابواب کلها. و هى اما ان تکون مرتبة ترتیباً نظامیاً موافقاً للارتباط المنطقى بین المواضیع او ترتیبا قاموسیا موافقا لنظام الاحرف الهجائیة و لذلک کانت الانسکلوبیذیا على نوعین خاصة و عامة نظامیة بحسب المواضیع او قاموسیة بحسب الأحرف.1
دهخدا درباره واژه «دائرةالمعارف» مىنویسد:
حاوى العلوم. کتابى حاوى مجموع معارف انسانى. فرهنگ فنون و علوم. خلاصه قابل فهمى از معارف بشرى. شاخهاى از اطلاعات علمى، حاوى رشتهها و زمینههاى مختلف علمى در موضوعات جداگانه و آن معمولا ترتیب الفبایى دارد؛ مانند دائرةالمعارف بریتانیکا که نخستین بار در 1768 م انتشار یافت. دائرةالمعارف، گاه به رشتههاى یک موضوع محدود است؛ چون دائرةالمعارف کاتولیک و جز آن.2
برخى نیز نوشتهاند:
دائرةالمعارف، کتاب مرجعى خود بسنده، با دو هدف اصلى است: دربرگیرى دانش روزآمد درباره یک رشته خاص علمى یا گروهى از رشتهها، به منظور آسان کردن دسترس به رشتههاى علوم.3
گفتنى است که معادل واژه دائرةالمعارف در فارسى، «دانشنامه» است.
ویژگىهاى دائرةالمعارف مطلوب
مهمترین ویژگىهاى یک دائرةالمعارف مطلوب، عبارت است از:
1. ارائه اطلاعات جامع در یک موضوع یا رشته علمى که محقق را از منابع فرعى بى نیاز گرداند؛
2. نظامیافتگى اطلاعات درقالب مقالات، یا ساختار موضوعى یا الفبایى و نظمى منطقى؛
3. پیروى از شیوه علمى تدوین مقالات دائرةالمعارفى، از جمله:
ـ گزارشى بودن مقالات؛
ـ رعایت بى طرفى در ارائه مطالب، دیدگاهها و دلایل در موضوع موردبحث و پرهیز از پیش داورى و تحمیل نظر بر خواننده؛
ـ رعایت شیوههاى فنى نگارش؛
ـ گزیده نویسى و پرهیز از پرگویى و تکرار؛
ـ مستند بودن مطالب؛
ـ استفاده از منابع اصیل و معتبر؛
ـ استفاده از نثر علمى و پرهیز از عبارتپردازىهاى شاعرانه؛
ـ ارائه نظاممند و منسجم مطالب و پرهیز از نظریهپردازىهاى نوظهور.
تأکید بر این نکته لازم است که اصل اساسى در دائرةالمعارفنگارى، گزارش بىطرفانه اطلاعات و پرهیز ازپیشداورى است و بهترین راه براى دفاع از عقیده حق نیز دورى از غرضورزى و بیان عین حقیقت است. بنابر این لزومى ندارد که مطالب با عبارتهاى غیر علمى و متعصبانه درآمیزد تا از حقیقت دور شود. این آسیب همانطور که برخى نوشتهاند،4 موجب مىشود برخى از دانشوران به تدوین دائرةالمعارف، در باب موضوعهاى مقدس و مذهبى رغبت نشان ندهند.
پیشینه دائرةالمعارف نگارى
گسترش علوم بشرى و نیاز به مراجعه به کتابهاى گوناگون و لزوم دسترسى سریع و آسان به اطلاعات، همگان را به سوى دائرةالمعارفنویسى سوق داد که فشرده علوم را در هر موضوع، در جایى گردآورند تا افراد بتوانند به جاى مراجعه به صدها منبع، به یک منبع مراجعه کنند و مطالب مورد نظر را بیابند.
دائرةالمعارفنگارى در جهان، پیشینهاى دیرینه دارد. گویا چینىها نخستین ملتى بودهاند که در اندیشه تألیف آن برآمدهاند و پانزده سده پیش از میلاد، مجموعههایى پر حجم و جُنگگونه نوشتند که برخى از آنها هنوز پابرجا است.
5بستانى نوشته است:
اکثر مورخان برآنند که سبوسیبوس پسر برادر و شاگرد افلاطون، اولین کسى بود که دائرةالمعارف نوشت؛ ولى به دست ما نرسیده است.
6ولى دهخدا معتقد است که اولین دائرةالمعارف در قرن پنجم میلادى توسط شخصى به نام «مارسیانوس کایلا» نوشته شد که معلومات آن روزى بشر را ـ که مجموعاً هفت علم بود ـ در یک مجلد مورد بحث قرار داد و آن هفت علم عبارت بودند از: صرف و نحو، معانى و بیان، هندسه، نجوم، حساب و موسیقى.
در بین مسلمانان در سدههاى نخستین اسلامى، انواع تألیفات دائرةالمعارفگونه پدید آمد که مشتمل بر مسائل و مباحث علوم و فنون گوناگون بود. دهخدا معتقد است که فکر دائرةالمعارفنویسى در قرن سوم پیدا شد و رسائل اخوانالصفا از دائرةالمعارفهاى اختصاصى است.7 نیز کتابهایى همچون عیونالاخبار ابن قتیبه (213 ـ 270 ق) و الحیوان جاحظ (163 ـ 255 ق) را نخستین نسل دائرةالمعارفهاى جهان اسلام شمردهاند. مجموعههایى چون احصاء العلوم فارابى، مفاتیحالغیب خوارزمى، جامعالعلوم فخر رازى، مفاتحالعلوم سکّاکى و نفائسالفنون آملى را هم در این مسیر برشمردهاند.
8دگرگونى دائرةالمعارف نویسى در اروپا با آثار فرانسیس بیکن (1561 ـ 1626م) آغاز شد که بر پایه رده بندى تازهاى از علوم بشرى نوشته شد. در سده هفدهم میلادى، روش تنظیم دائرةالمعارف از موضوعى و رشتهاى، به الفبایى تبدیل شد. از نخستین دائرةالمعارفهاى الفبایى در اروپا، فرهنگ بزرگ تاریخى لوئى مورى بود که در سال 1674 انتشار یافت؛ ولى سر آغاز دائرةالمعارفنویسى نوین را، دائرةالمعارف چمبرز به زبان انگلیسى (1728 م) دانستهاند.
9دائرةالمعارفنویسى فارسى به شیوه نو در ایران، با نامه دانشوران (1294 ق) آغاز شد، پس از آن چندین مجموعه دائرةالمعارفى رخ نمود که برخى از آنها عبارتند از:
ـ دائرةالمعارف اسلامى، محمد على خلیلى (جلد اول: 1318 ق).
ـ دائرةالمعارف میرزا عبدالحسین خان سپهر (م 1351 ق).
ـ دائرةالمعارف اسلامیه، به همت عبدالعزیز جواهر کلام (1372 ق).
ـ قاموس المعارف، تألیف محمد على خیابانى تبریزى (م 1373 ق).
ـ لغتنامه فارسى دهخدا. (وى در جلد 24، ص 5، کتاب خودش را از گروه دائرةالمعارفها مىشمارد).
ـ دائرةالمعارف فارسى، به سرپرستى غلامحسین مصاحب.
ـ دانشنامه ایران و اسلام.
ـ دانشنامه مصوّر (1368 ش).
ـ دائرةالمعارف تشیع (1361 ش).
ـ دائرةالمعارف بزرگ اسلامى (1362 ش).
ـ دانشنامه جهان اسلام (1362 ش).
تاریخچه دانشنامه نگارى نشان مىدهد که در فرهنگ بشرى، این حرکتى رو به رشد و کمال بوده است، و هر روز تخصصىتر مىشود؛ هم از جهت شیوه دائرةالمعارفنویسى و نکات ریزى که باید در آن رعایت شود، و هم از جهت موضوع دائرةالمعارف؛ به طورى که مىتوان گفت عصر دائرةالمعارفهاى بزرگ که تمام علوم و فنون بشرى را شامل شود رو به پایان است وعصر دائرةالمعارفهاى تخصصى در هر رشته و موضوع شروع شده و هر روز بالندهتر مىشود. یکى از نمونههاى آن، شروع دائرةالمعارفهاى قرآنى در شرق و غرب جهان است.
دائرةالمعارفنگارى قرآنى
دائرةالمعارفهاى قرآنى نیز همچون دائرةالمعارفهاى عمومى، سیرى تکاملى داشتهاند؛ به طورى که با تنظیم «قاموسها وفرهنگها و واژهنامههاى قرآنى»10 شروع شده و با گردآورى «مجموعه مقالات و گفتارها در مورد مفاهیم و موضوعات قرآنى»11 ادامه یافتهاند. سپس دانشنامهها و دائرةالمعارفهاى قرآنى نیز به آنها ملحق شدهاند.
البته برخى از آنها ویژگىهاى دائرةالمعارف را ندارند، ولى در تاریخچه تکاملى دائرةالمعارف قرآنى از آنها نام مىبرند.12
برخى از این موارد عبارتند از:
1. دائرةالمعارف قرآن، جلال الدین سیوطى، ترجمه محمد جعفر اسلامى، 1362 ش، بنیاد علوم اسلامى، تهران، فارسى دو جلدى، مشتمل بر هشتاد نوع از علوم مرتبط با قرآن.
این اثر، ترجمه الاتقان فى علوم القرآن سیوطى است که مجموعهاى موضوعى در عرضه علوم قرآن است.
2. دائرةالمعارف بزرگ قرآنى (فارسى)، جلیل ملاجوادى، 114 جلد.
3. دائرةالمعارف بزرگ واژگان قرآنى (فارسى ـ انگلیسى)، گروهى از محققان حوزه و دانشگاه، دفترتبلیغات اسلامى مشهد.
4. دائرةالمعارف فرهنگ قرآن (فارسى) سید طاهر شاهچراغى، 1300 ش، به ترتیب حروف معجم آیات و روایات و لغات و حکایات.
5. دائرةالمعارف قرآن (عربى)، شیخ حسن سعید تهرانى (م 1337 ـ 1416 ق).
6. دائرةالمعارف قرآن (فارسى)، میر سید ابوالفتح دعوتى(متولد 1316 ش).
7. دائرةالمعارف قرآن، مهران کندرى، 1372 ش، انتشارات سیمین، تهران.
8. دائرةالمعارف قرآن کریم (فارسى)، جمعى از نویسندگان، 11 جلد، گرد آورنده: حسن سعید، کتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران.
9. دائرةالمعارف قرآن کریم (انگلیسى)، مولانا وحیدالدین خان، مرکز مطالعات اسلامى هند، دهلى، 300 صفحه.
10. دائرةالمعارف القرآنیة، حاج شیخ یحیى فلسفى شیرازى.
11. دائرةالمعارف قرآن کریم، ترجمه دکتر محمد على نجفى.
12. دائرةالمعارف قرآنشناسى، على حاجىوند، دانیال، تبریز، 1378 ش، فارسى، 245 صفحه، اطلاعات موضوعى.
13. دائرةالمعارف قرآن کریم، گردآورى حسن سعید کتابخانه چهلستون مسجد جامع تهران، 1406 تا 1411 ق، تهران، فارسى، 10 جلد، شامل مقالات و خطاب نامههاى پراکنده از افراد مختلف در موضوعات مربوط به قرآن.
14. دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، بهاء الدین خرمشاهى، دوستان، ناهید، تهران 1377 ش، فارسى، دو جلدى، 2382 صفحه، شامل مقالاتى در 19 محور، مثل: اعلام، احکام، سور، اصطلاحات ادبى، علوم قرآن، واژگان کلیدى، قرآن پژوهى، نهادهاى قرآنى و هزار زندگى نامه خودنوشت یا دیگرنوشت از قرآن پژوهان قدیم و جدید، شامل 3600 مقاله با نظام الفبایى غیر ریشهاى.
15. فرهنگ قرآن، محمد باقر شریعت سنگلجى، دانشگاه آذربادگان، تبریز، 1353 ش، شامل مقالاتى پیرامون لغات، اعلام تاریخى و جغرافیایى واصطلاحات خاص قرآنى.
16. نثر طوبى یا دائرةالمعارف قرآن مجید، ابوالحسن شعرانى، کتابفروشى اسلامیه، تهران، بى تا، 604 صفحه دردو جلد، فارسى، مشتمل بر شرح لغات و مصطلحات قرآنى بر نظام الفبایىِ ریشهاى. (البته این کتاب یک لغت نامه قرآنى به شمار مىآید و نهادن نام دائرةالمعارف برآن خالى از تسامح نیست).
17. قاموس القرآن الکریم (المدخل)، موءسسة الکویت للتقدم العلمى، 1992 م، عربى، 260 ص، مشتمل بر مباحث کلى قرآنى مثل اعجاز و احکام و تفسیر.
18. فرهنگ قرآن، اکبر هاشمى رفسنجانى و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1379 ش، شامل کلیدواژههاى قرآنى به شکل طبقه بندى شده و با نظام الفبایى.
19. دائرةالمعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان کتاب قم، 1382 ش، بر اساس ساختار الفبایى (تا کنون جلد اول و دوم آن منتشر شده است).
21. دائرةالمعارف قرآن، جان دامن مک اولیف، لیدن هلند، 2001 م، مشتمل بر هزار مدخل در موضوعات و اعلام قرآن، با کمک قرآن پژوهان مستشرق معاصر. (سه جلد آن تا کنون منتشر شده است).
21. دانشنامه قرآنشناسى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى (از سال 1381 ش شروع شده و جلدهاى نخستین آن آماده چاپ است).
سه دائرةالمعارف اخیر، موضوع بررسىهاى این مقاله است.
با توجه به ضوابط و ویژگىهاى دانشنامهنگارى، نام دائرةالمعارف بر اکثر آنچه نام بردیم، صدق نمىکند؛ همان طور که در دائرةالمعارف قرآن به این مطلب تصریح شده است.13 مگر اینکه دائرةالمعارفنویسى در موضوعات خاص قرآنى را با تسامح دائرةالمعارف قرآنى بنامیم و از اشکالات فنى آنها چشم پوشیم.
بنابراین اگر کسى ادعا کند که فقط سه مورد اخیر دائرةالمعارف قرآنى مصطلح به شمار مىآیند، گزافه نگفته است. هر یک از این سه دائرةالمعارف نیز با رویکرد و ویژگىهاى خاصى، به صورت فنى و علمى به نگارش درآمده و ادامه دارند.
بررسى سه دائرةالمعارف بزرگ قرآنى
قبل از هر چیز لازم است که این سه دائرةالمعارف بزرگ معاصر را بشناسیم و ویژگىها و اهداف آنها را روشن نماییم تا بتوانیم در مرحله بعد، به مقایسه آنها بپردازیم.
1. دائرةالمعارف قرآن لایدن (QrantheofEncyclooedia)
جلد اول و دوم وسوم این دائرةالمعارف منتشر شده است و در مقدمه جلد اول خانم جان دمن مک اولیف14 سرویراستار دائرةالمعارف، توضیحات خوبى درباره آن داده است و نیز چند مقاله در معرفى این دائرةالمعارف نوشتهاند؛ از جمله:
ـ دائرةالمعارف قرآن به انگلیسى، مرتضى کریمى نیا، گلستان قرآن، سال چهارم، ش 86، آبان 1380، ص 35 ـ 36.
ـ معرفى و نقد دائرةالمعارف قرآن لیدن، قبسات، سال هشتم، ش 29، پاییز 1382، ص 267 ـ 285.
ـ انتشار جلد سوم دائرةالمعارف قرآن EQ، کتاب ماه دین، سال هفتم، ش 1، شماره پیاپى 73، آبان 1382 ش، ص 51 ـ 53.
آشنایى با دائرةالمعارف قرآن، مرتضى کریمى نیا، گلستان قرآن، سال هفتم، ش 190، آبان 1383 ش، ص 30 ـ 56.
تعریف: مجموعه مقالاتى که مستقیم یا غیر مستقیم یک مجموعه، تفسیر قرآن راترسیم مىکند؛ ولى محور آن قرآن است (نه دائرةالمعارف قرآن همراه با تفسیر)؛ تحقیقى که از کثرت نقطهنظرات و پایههاى استدلالى رشد یافته است و آمده است تا فهم و شعور علمى از قرآن را ارائه کند و ارتقا دهد.
نهاد سرپرستى: سرویراستار این دائرةالمعارف خانم جان دمن مک اولیف، استاد دانشگاه جرج تاون (آمریکا) است و چهار نفر از قرآن پژوهان مشهور غرب او را همراهى مىکنند؛ یعنى: کلودژیلیو از فرانسه، ویلیام گراهام از آمریکا، و دادقاضى از شیکاگو، آندرو رپین از کانادا. هیئت مشاوران ارشد آن عبارتند از: نصر حامد ابوزید، محمد ارکون، گرهارد بورینگ (آمریکا)، جرالد هاوتینگ (انگلستان)، فِرد لیمهاوس (هلند)، آنگلیکا نویرورت (آلمان). نویسندگان آن از کشورهاى مختلف مسلمان و غیر مسلمان هستند. این اثر قرآنى توسط انتشارات بریل حمایت مىشود.
مراحل اجرایى: طرح دائرةالمعارف قرآن، در لیدن هلند توسط جان دمن مک اولیف در سال 1993 میلادى با همکارى دانشمندان مختلف شروع شد و جلد اول آن در سال 2001 م از سوى انتشارات بریل در لیدن (هلند) چاپ شد که حاوى حرف A تا D است و جلد دوم آن مشتمل بر حرف E تا I در سال 2002 و جلد سوم شامل حرف J تا O در سال 2003 انتشار یافت.
اهداف: 1. خلق اثرى مرجع که بهترین موفقیت قرن را در زمینه پژوهشهاى قرآنى به دست آورد؛ 2. باعث برانگیخته شدن تحقیق گستردهترى در زمینه قرآن در دهههاى آینده بشود؛ 3. در دسترس قراردادن دنیاى پژوهشهاى قرآن براى طبقه دانشمندان آکادمیک و خوانندگان تحصیل کرده، با توجه به اطلاعات ناقص و ناتمامى که در زبانهاى اروپایى نسبت به قرآن وجود دارد و فقر علمى براى ارائه به دانشجویان.
رویکردها: 1. دائرةالمعارف قرآن هم به آینده و هم به گذشته نگریسته و این بینش دو جانبه ساختمان این دائرةالمعارف را شکل داده است؛ 2. قالبهاى الفبایى پیش بینى شده دائرةالمعارف گسترش مىیابد تا شامل مقالات طولانى و مبسوط بشود؛ 3. ضمن احترام به دستاوردهاى قرن گذشته، موفقیتهاى این قرن را نیز ترویج مىکند؛ 4. دائرةالمعارف قرآن شامل تفسیر قرآن نمىشود. از این رو حتى در مورد مفسران قرآن مثل طبرى و فخر رازى قطعه مستقل نخواهد داشت، اما ارجاعهایى به آنها خواهد داشت؛ 5. گستردهترین شعاع ممکن از یک تحقیق علمى موشکافانه درباره قرآن در دائرةالمعارف مىگنجد؛ 6. استفاده از روشها و دیدگاههاى متفاوت در لا به لاى دائرةالمعارف یک اقدام عمدى بوده است.
ساختار علمى: حدود هزار مدخل با نظم الفبایى متداول در این دائرةالمعارف وجود خواهد داشت که این مدخلها دوگونهاند:
یک. مدخلهاى مربوط به اشخاص، مفاهیم، اماکن، ارزشها، اعمال و وقایع که در درون متن قرآن یافت مىشوند یا ارتباط قابل توجهى با متن دارند.
دو. مدخلهایى که در مورد موضوعات مهم در زمینه پژوهشهاى قرآنى است؛ مثل هنر و معمارى در قرآن یا علم تاریخ و قرآن.
در این دائرةالعمارف از مدخلهایى با عنوانهاى انگلیسى استفاده شده است (نه واژههاى عربى که با الفباى انگلیسى نوشته مىشود، آن گونه که دائرةالمعارف اسلام عمل کرده است) و براى اینکه مشکل معادلسازى و معادل یابى عربى حل شود، فهرستى موضوعى حاوى کلمات انگلیسى و واژگان حرف به حرف نقل شده به عربى در آخرین جلد خواهد آمد.15
آقاى على کریمى مجموع مدخلهاى جلد اول تا سوم دائرةالمعارف لایدن را 445 مورد معرفى مىکند16، ولى پس از بررسى روشن شد که فهرست کل مدخلهاى این سه جلد از این قرار است:
جلد اول: 325 مدخل؛
جلد دوم: 263 مدخل؛
جلد سوم: حروف J تا O، حدود 200 مدخل.
اینک براى آشنایى بیشتر مخاطبان، برخى عناوین مدخلهاى جلد سوم را یاد مىکنیم:
گوشها؛ زمین؛ زلزله، زمین لرزه؛ شرق و غرب؛ بومشناسى، روابط جانداران با محیط؛ علم اقتصاد؛ عدن، بهشت؛ ویراستارى قرآن؛ آموزش و پرورش؛ مصر؛ گزینش، انتخاب؛ عناصر؛ فیل؛ الیاس؛ یسع؛ اختلاس، دزدى؛ جَنین؛ مهاجرین و انصار، مهاجرت؛ دشمنان؛ امر به معروف و نهى از منکر؛ ادریس؛ ورود به خانهها از پشت آنها؛ رشک، حسد؛ نگارش روى فلزات و سنگها (علم یا هنر حکاکى)؛ گمراهى، انحراف؛ معادشناسى، خلود، جاودانگى؛ اخلاق وقرآن؛ ایتوپى؛ مدح، تمجید؛ حوّا؛ غروب؛ قرآن در زندگى روزمره؛ شرّ، بدى؛ سیئات؛ تفسیر قرآن در دوره باستان و قرون وسطا؛ تفسیر قرآن در عصر اخیر و معاصر؛ نصایح و مواعظ؛ تبعید، نفى بلد؛ استعاذه، تعویذ؛ لشکرکشىها و نبردها؛ چشمها؛ حزقیال نبى، حزقیل نبى، عزرانبى؛ افسانهها؛ صورت، چهره؛ وجه الله (صورت خدا)؛ فرقه، گروه؛ فضیلت و... .
نقاط قوت
1. استفاده از نویسندگان متنوع در غرب و شرق جهان.
2. توجه به موضوعات نو (مثل فیمینیسم) همراه با توجه به موضوعات سنتى.
3. جداسازى دائرةالمعارف قرآن از تفسیر قرآن.
4. طرح زمان بندى شده و سرعت عمل در نشر دائرةالمعارف.
5. بازگشت از شیوه مستشرقان قدیمى و رعایت انصاف در اظهار نظرها در بسیارى از موارد؛ مثلا در مقاله «قرآن و فیمینیسم»، «مارگارت بدران»17 تصریح مىکند که قرآنمدافع حقوق از دست رفته زنان است. همچنین در مقاله «تحریف»18، «نیوباى» تصریح شده که اتهام تحریف باورى به شیعه، اتهامى بى اساس است و قرآنِ شیعیان با اهل سنت تفاوتى ندارد. نیز «دنیس اى» در مقاله «عایشه»19 به برترى فاطمه (س) بر همه زنان جهان تصریح مىکند.
نقاط ضعف
1. ادعاى تحقیق موشکافانه. این ادعا که در مقدمه دائرةالمعارف آمده است، در عملکرد برخى نویسندگان در پارهاى از مقالات دانشنامه، به چشم نمىآید.
مثلا «کلود جیلیوت»، در مقاله «تفسیر قرآن در دوره باستان»20 کتاب حقایق التأویل فى متشابه التنزیل سید مرتضى(م 406 ق) را از تفاسیر معتزله معرفى مىکند و نیز شیخ طوسى (م 460 ق) و شیخ طبرسى (م 548 ق) را از مفسران شیعى معتزلى معرفى مىکند! در حالیکه مىدانیم در جهان اسلام سه جریان عمده کلامى وجود دارد: اشاعره؛ معتزله؛ شیعه. جریان سوم هر چند با جریان معتزلى در برخى مقولات ـ مثل عقل گرایى ـ تشابه دارند، اما هر کدام جریان مستقلى هستند و ویژگىهاى خاص خود را دارند. براى مثال شیعه معتقد به استمرار نبوت در امامت است، ولى معتزلیان با این عقیده مهم کلامى شیعه همراه نیستند. و یا معتزله «منزلة بین المنزلتین» را قبول دارند که مورد پذیرش کلام شیعى نیست.21
البته به نظر مىرسد که این لغزش دائرةالمعارف لایدن، از کتابهایى همچون التفسیر و المفسرون دکتر ذهبى ریشه گرفته باشد، که قبل از آنان همین نسبتها را به سید مرتضى داده بود.22
2. مشکلات روش شناختى در معرفى تفاسیر. مثلاً «راترود ویلانت» در مقاله «تفسیر قرآن در دوره جدید و معاصر»23 تفسیر عقلانى را منحصر به تفسیر اجتهادى افرادى همچون سید احمد خان هندى (م 1898 م) و محمد عبده مصرى (م 1905م) کرده است که بین تمدن و علم غربى با قرآن جمع کردهاند.
جالب آن است که در ادامه مقاله، کتاب الهدایة والعرفان فى تفسیر القرآن بالقرآن را به محمد ابوزید (1930 م) نسبت مىدهد. در حالى که اولاً کتاب فوق از ابوزید نیست، بلکه از سرسید احمد خان هندى است و ثانیاً کتاب فوق از تفاسیر علمى به شمار مىآید، نه تفاسیر عقلى. ثالثاً تفسیر عقلانى یا تعقّلى منحصر در تفسیر اجتهادى نیست، بلکه واژه «عقل» در مسائل تفسیرى دو کاربرد دارد: اول عقل برهانى که با استفاده از برهانهاى عقلى به تفسیر مىپردازد، مثلا آیه یَدُ اللّهِ فَوقَ أیدِیهِم24 با توجه به برهان عقلى بر اینکه «خدا جسم نیست» تأویل مىشود و دست از ظاهر آن بر مىداریم و مىگوییم مقصود از «دست» در اینجا قدرت است. دوم عقل مصباحى یا قوه مدرکه و نیروى فکر است که در روشهاى تفسیرى متعدد به کار مىرود. زیرا هماره از نیروى فکر براى تدبّر و فهم آیات و جمع بندى و استنباط و اجتهاد استفاده مىشود که نوع اخیر را تفسیر اجتهادى مىنامند.25
بنابراین تفسیر عقلانى منحصر به تفاسیر محمد عبده مصرى (1848 ـ 1905م) و سید احمد خان هندى (1898 ـ 1817 م) نمىشود؛ بلکه این نوع تفسیر در میان مسلمانان سابقهاى هزار ساله دارد که از تفسیر شیخ طوسى و طبرسى (م 548 ق) شروع شد و همچنان ادامه دارد.
آرى تفسیر محمد عبده داراى نوآورىهایى بوده است از جمله توجه به گرایش اجتماعى در تفسیر و نیز توجه به روش علمى ونقش علوم جدید در تفسیر که از مطالعه تفسیر عمّ جزء و تفسیر شاگردش رشید رضا در المنار روشن مىشود.
3. تکرار مطالب بى اساس و تهمتهاى مستشرقان گذشته، نسبت به قرآن. با اینکه شیوه عمومى این دائرةالمعارف با پژوهشهاى قبلى مستشرقان فاصله زیادى دارد و رویکردى منصفانه و محققانه بر بسیارى از مقالات آن حاکم است، ولى برخى از نویسندگان مقلدانه و بدون تحقیق، همان مطالب قبلى مستشرقان را تکرار کردهاند که به یک نمونه اشاره مىکنیم:
در مدخل «هارون»، آندرورپین، چنین مىنویسد:
قرآن به غلط و خطا مادر عیسى (ع) را خواهر هارون مىداند: یا اختَ هَاروُنَ.26 حال آنکه هارون قرنها پیش از مادر عیسى مرده بود. در کتاب مقدس آمده است که هارون خواهرى به نام مریم داشت که در زمان هارون و موسى بوده است، نه در زمان عیسى.27
اگر آندرورپین به تفاسیر مهم شیعه و اهل سنت توجه مىکرد، در مىیافت که این جمله قرآن که از زبان مخالفان مریم حکایت شده است، ضرب المثلى در میان قوم او بوده است. در حدیثى از پیامبر(ص) نیز حکایت شده که: «چون هارون مرد پاکى بود، در میان بنىاسرائیل ضرب المثل شده بود. از این رو به افراد پاک مىگفتند: این برادر یا خواهر هارون است». 28
این لغزش آندرورپین در فهم آیه قرآن و عدم توجه او به تفاسیر و روایات تفسیرى و نسبت خطاى تاریخى به قرآن دادن، همان اندازه براى دائرةالمعارف لایدن مشکل آفرین است که عدم توجه آندرورپین و سرویراستاران و ناظران دائرةالمعارف فوق به تحقیقات مستشرقان و نقدهاى مسلمانان به آنها، مشکل ساز است؛ چرا که این مطلب آندرورپین مطلب جدیدى نیست؛ بلکه تکرار مطالب مستشرقان قبلى است، گویا اولین بار شخصى به نام ادریان ریلاند (1676 ـ 1718م) این اشکال را بر قرآن مطرح کرد و مسلمانان بارها جواب این اشکال را دادهاند و لغزش مستشرقان را در فهم آیه فوق آشکار کردهاند. از جمله عبدالرحمن بدوى (1988م) در کتاب دفاع عن القرآن، ص161، همین اشکال را مطرح کرده و جواب مفصلى مىدهد. عجیب این است که چهارده سال بعد از انتشار کتاب عبدالرحمان بدوى همان اشتباه مستشرقان قبلى در دائرةالمعارف لایدن تکرار مىشود، بدون اینکه به جواب آن اشاره شود.
4. تناقض درونى. در هر کتاب لازم است مطالب آن در تناقض باید یکدیگر نباشد؛ بهویژه در مسائل تاریخى که به مذاهب و کتابهاى آسمانى نسبت داده مىشود؛ اما در دائرةالمعارف لایدن گاهى این تناقضها به چشم مىخورد. مثلاً جوین بُل در مقاله «حدیث و قرآن» مطالبى در مورد تحریف قرآن حکایت کرده است؛ از جمله: آیه رجم را از سیوطى نقل مىکند که بر محمد (ص) وحى شده، اما در قرآن نیامده است! کلمه «ائمه» به امت تبدیل شده است! به شیعه نسبت مىدهد که معتقدند سوره احزاب در اصل از سوره بقره طولانىتر بوده است، ولى درمعرض تغییر قرار گرفته است! شیعه قرائتهاى هفت گانه قرآن را براى استنباط فتاواى فقهى تفسیر کردهاند!
29در حالى که مسئله تحریف قرآن را «ینوباى» در مقاله «تحریف»،30 مردود اعلام کرده است.
این مطلب اولا تناقض درونى دائرةالمعارف قرآن لایدن را آشکار مىسازد. ثانیا روایات مربوط به تحریف توسط علماى بزرگ شیعه و اهل سنت، بارها مورد نقد قرار گرفته و مردود اعلام شده است؛ چرا که بسیارى از این روایات، مخالف قرآن است و هر چه مخالف قرآن باشد، اعتبار ندارد، و سند این روایات نیز مخدوش است و برخى از آنها نیز به مطالب تفسیرى و اختلاف قرائات اشاره دارد. ثالثاً مسئله زیادتر بودن اصل سوره احزاب از سوره بقره در اهل سنت به اُبى بن کعب و عایشه نسبت داده شده است.31 پس چرا نویسنده، شیعه را به این مطلب متهم مىسازد؟! رابعاً قرائتهاى هفت گانه قرآن که در برخى احادیث حکایت شده، از نظر سند و دلالت آنها، مورد خدشه علماى شیعه قرار گرفته است.32 از آنجا که قرائات متواتر نیست و قرآن به وسیله آنها اثبات نمىشود، نمىتوانند مبناى حکم فقهى قرار گیرند. بلى روایت حفص از عاصم به خاطر اینکه بیشترین تطابق را با قرآن متواتر مسلمانان دارد، مورد اعتنا قرار گرفته و قرآنهاى فعلى در جهان اسلام معمولاً بر اساس این قرائت چاپ مىشود.
5. کمبود اطلاعات لازم در یک زمینه. همان طور که در مبحث ویژگىهاى دائرةالمعارف گذشت، وظیفه دائرةالمعارف آن است که تمام اطلاعات لازم را در مورد یک مطلب به صورتى فشرده ارائه کند؛ به طورى که خواننده را از مراجعه به کتابهاى دیگر بى نیاز سازد. اما گاهى دائرةالمعارف لایدن این مهم را به انجام نرسانده است.
مثلاً خانم جین دمن مک اولیف، در مقاله «فاطمه» نوشته است که مفسران قرآن آیه 61 در آل عمران (آیه مباهله) و 33 در احزاب (آیه تطهیر) را در مورد فاطمه(س) مىدانند.
سپس از تفسیر طبرى نقل مىکند که مقصود از «اهل البیت» در سوره احزاب، محمد، فاطمه، على، حسن و حسین(ع) هستند؛ ولى از «عکرمه» نقل مىکند که مقصود همسران پیامبر(ص) هستند.33 در حالى که اولاً آیات مربوط به فاطمه(س) در قرآن از 60 آیه تا 135 آیه حکایت شده است.
34البته برخى شأن نزول آنها در مورد فاطمه(س) و در برخى آنها فاطمه(س) از مصادیق یا تأویل یا بطن و یا تفسیر آیه شمرده شده است و برخى آیات نیز مورد تأیید و تأکید مفسران بزرگ شیعه و اهل سنت بوده است؛ از جمله سوره کوثر35 و آیات نذر در سوره انسان (هل اتى).36
درباره فاطمه (س) بیش از 2400 کتاب نوشته شده37 که در بسیارى از آنها آیات مربوط به حضرت فاطمه (س) یادآورى شده است.
عدم توجه به این میراث گران سنگ اهل سنت و شیعه در مورد آیات مربوط به حضرت زهراء(س) از نویسنده و سرویراستار دائرةالمعارف قرآن لایدن قابل اغماض نیست و ممکن است برخى آن را حمل بر کم اطلاعى نویسنده بنمایند.
ثانیاً نویسنده دائرةالمعارف لازم است گزارش کاملى از دیدگاهها را در هر موضوع ارائه کند و اگر از کسى یک دیدگاه را نقل کرد، دیدگاه مخالف او را نیز حکایت کند. در مثال فوق هنگامى که حدیث عکرمه حکایت شد، لازم بود که به ضعف سند حدیث عکرمه اشاره مىشد؛ به ویژه آنکه بزرگان علم رجال در اهل سنت و شیعه عکرمه را تضعیف کردهاند و او را از خوارج دانستهاند.38 نیز باید به ضعف دلالتى حدیث عکرمه (نزلت فى نساء النبى(ص) خاصة)39 اشاره مىشد؛ چون همانطور که برخى مفسران اشاره کردهاند، آیه تطهیر دلالت بر پاکى از هر گونه گناه و آلودگى یعنى عصمت اهلبیت دارد.40 و این مطلب نمىتواند مربوط به همه زنان پیامبر(ص) باشد که آیات 4ـ 6 سوره تحریم در مورد توبه آنان نازل شده است.41
در مورد دائرةالمعارف قرآن لایدن، اشکالات اساسى دیگرى نیز وجود دارد که از نقل همه آنها در این مقاله صرف نظر مىکنیم.
دو. دائرةالمعارف قرآن کریم
پیشگفتار جلد اول این دائرةالمعارف در 34 صفحه تنظیم شده و اطلاعات خوبى در مورد این دائرةالمعارف آورده است.
کتاب، مرجعى خود بسنده است که در برگیرنده اطلاعات اصیل در قلمرو موضوعات، مفاهیم، اعلام و علوم قرآنى مىباشد که آنها را با نثر معیار در اختیار عموم اهل تحقیق، طلاب و دانشجویان قرار مىدهد.42
نهاد سرپرستى: مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.
پیشنهاد طرح نخستین دائرةالمعارف توسط مسئول سابق مرکز فرهنگ و معارف قرآن، حجت الاسلام والمسلمین ایزدپناه ارائه شده است. سپس حجت الاسلام و المسلمین خراسانى به عنوان مسئول دائرةالمعارف نقش ایفا کرده است.
این دائرةالمعارف داراى گروههاى علمى در زمینه تاریخ، اعلام، فقه و حقوق، فلسفه و کلام، علوم قرآنى، معارف و مفاهیم قرآنى، ادیان و... است و از تعداد زیادى همکار علمى و پژوهشگر و مشاور قرآنى و ارزیاب بهره مىبرد که در جلد اول نام 64 نفر آنها آمده است.
مراحل اجرایى: با اینکه در پیشگفتار جلد اول دائرةالمعارف قرآن کریم مطالب سودمندى آمده است و حتى در مورد سازمان و گردش کار و مدخلیابى و نگارش مقالات و... توضیحات لازم داده شده است، اما در مورد زمان آغاز دانشنامه و پایان آن یا مراحل انجام یافته و در دست اجرا به طور دقیق مطلبى یافت نشد.
ولى در میزگرد «معرفى جدیدترین دائرةالمعارفهاى قرآنى» سرپرست این دائرةالمعارف، آقاى على خراسانى، سال شروع را 1376 ش اعلام کرد.43 جلد اول آن در سال 1382 ش چاپ شد و پیش بینى مىشود تا سال 1389 ش به طول انجامد.44
اهداف: «هدف اصلى این دائرةالمعارف عبارت از ارائه اطلاعات ناب و اصیل در قلمرو و موضوعات قرآنى است؛ به گونهاى که اهل تحقیق را در این موضوعات، به مثابه منبعى مادر و ماندگار، از منابع فرعى بى نیاز کند. در کنار این هدف اصلى و خاص، غرض عمومى تدوین دائرةالمعارف حاضر این است که مخاطبان دانشپژوه در حد مطالعات پایه اسلامى نیز بتوانند از پژوهشهاى اصیل و قویم قرآنى بهره گیرند».45
رویکردها: رویکردهاى اساسى دائرةالمعارف قرآن کریم را از لا به لاى پیشگفتار آن مىتوان این گونه استنباط کرد:
1. توجه به عموم مخاطبان اهل تحقیق و طلاب و دانشجویان؛ یعنى قلم دائرةالمعارف به گونهاى انتخاب شده که عموم دانش پژوهان آشنا به مبانى قرآنى بتوانند از آن استفاده کنند.
2. حفظ بى طرفى و علمیت و امانت درنقل همه دیدگاهها و در عین حال ذکر نقدهاى علمى وارد بر هر دیدگاه.
3. حفظ همزمان علمیت بىطرفانه و غیرت و حمیّت دینى؛ یعنى پرهیز از عبارتهاى غیر علمى و متعصبانه و تکیه بر اطلاعات دست اول و سالم و دفاع ازحقیقت.46
4. احترام به آرا و عقاید مذاهب خاص و مکاتب اسلامى و پرهیز از تشنج زایى و اختلاف انگیزى بین مذاهب و در عین حال نقد دیدگاههاى غیر شیعى و غیر مشهور با روشى منصفانه و علمى.
5. حفظ رویکرد قرآنى مقالات مگر به ضرورت.47
6. در مباحث تاریخى گاه گزارشهایى آمده است که از لحاظ ارزشى مورد تأیید نیستند.
7. جز در موارد ضرور و حساس، ارزیابى و نقدى درباره صحت شأن نزولها صورت نمىگیرد.48
8. ارائه همه آرا و دیدگاههاى مهم در هر موضوع با بهرهگیرى از منابع اصلى و دست اول.
49ساختار علمى: این دائرةالمعارف براساس نظام الفبایى است. هندسه دائرةالمعارف با عنایت و نقش و کاربرد هر جزء طراحى شده است؛ تا ارتباط منطقى میانه همه اجزا حفظ شود.50
مجموع مدخلهاى دائرةالمعارف بیش از چهار هزار خواهد شد و پیش بینى مىشود به سى جلد برسد.51
مدخلها ازسه حوزه اصلى برگزیده شدهاند:
ـ موضوعات و مفاهیم قرآنى؛
ـ اعلام قرآنى؛
ـ علوم قرآن.52
دائرةالمعارف داراى شش بخش علمى است: 1. بخش علوم قرآن؛ 2. بخش معارف و مفاهیم؛ 3. بخش ادیان؛ 4. بخش تاریخ و اعلام؛ 5. بخش فلسفه؛ 6.بخش فقه و حقوق.53
مدخلهاى اصلى جلد اول دائرةالمعارف عبارتند از:
آب؛ آبرو؛ آب میوه؛ آتش؛ آتش بس؛ آثار باستانى؛ آجرپزى؛ آخِذ؛ آخر؛ آخرت؛ آخرالزمان؛ آدم؛ آدم ربایى؛ آرامش؛ آرزو؛ آزادى؛ آزر؛ آسانى؛ آسمان؛ آسیه؛ آشامیدنى؛ آشتى؛ آصف بن برخیا؛ آل؛ آل ابراهیم؛آل داود؛ آل عمران؛ آل فرعون؛ آل لوط؛ آلموسى؛ آل یعقوب؛ آمادگى نظامى؛ آمنه بنت وهب؛ آمیزش؛ آوارگى؛ آهن؛ آیات الاحکام؛ آیات خدا؛ آیات نام دار؛ آیه؛ آیه آمن الرسول؛ آیه امن یجیب؛ آیه تبلیغ؛ آیه تطهیر؛ آیه غار؛ آیة الکرسى؛ آیه و ان یکاد؛ آیه ولایت؛ ابابیل؛ ابتر؛ ابتکار؛ ابر؛ ابراء؛ ابرار؛ ابراهیم؛ ابریق؛ ابضاع؛ ابلیس؛ ابن ام مکتوم؛ ابن زبعدى؛ ابن سبیل؛ ابن صوریا؛ ابن عبد یالیل؛ ابوالاشدّین؛ ابوالاعور سلمى؛ ابو ایوب انصارى؛ ابوالبخترى؛ ابوبکر؛ ابوثمامه؛ ابوجمعه؛ ابوجندل عامرى؛ ابوالجواظ؛ ابوجهل؛ ابوجهینه؛ ابوحذیفة بن عتبه؛ ابوالحصین انصارى؛ ابوخیثمه انصارى؛ ابودجانه؛ ابودحراح انصارى؛ ابودرداء انصارى؛ ابوذر غفارى؛ ابورافع نضرى؛ ابوزمعه اسدى؛ ابوسفیان؛ ابوسلمه مخزومى؛ ابوصرمه خزرجى.54
نقاط قوت دائرةالمعارف قرآن کریم
1. گستردگى موضوعات و مدخلها تا حدود 4000 مدخل.
2. رعایت ضوابط دائرةالمعارفنویسى.
3. استفاده از منابع اصیل.
4. استفاده از نویسندگان جوان و نو قلم در دانشنامه که موجب تشویق و ترویج فعالیتهاى قرآنى آنان مىشود.
کاستىهاى دائرةالمعارف قرآن کریم
1. کم توجهى به موضوعات نوپدید مرتبط با قرآن.
براى مثال در جلد اول تنها مدخلهاى محدودى مثل آدم ربایى، آزادى و آرامش، نوآمد است. و در مقاله «آرامش» نیز اشارات محدودى به مباحث روان شناختى آرامش شده و مسئله «تأثیر تجربى قرآن در بهداشت روانى» مورد توجه قرار نگرفته است؛ در حالى که از مباحث مهم دهه اخیر بوده است و توسط روان کاوان و پزشکان متعددى تأیید شده و شواهد تجربى آن در مقالات و کتابها و پایاننامههاى پزشکى و قرآنى بیان شده است.55
2. عدم استفاده از استوانههاى علمى قرآن پژوه، بهویژه در خارج از ایران. البته این نکته، بر اساس اطلاعات به دست آمده از نویسندگان جلد اول است و شاید درجلدهاى بعدى این نقیصه بر طرف شود.
3. عدم معرفى شوراى علمى دائرةالمعارف و گروههاى علمى آن.
یعنى همه مشاوران، ارزیابان، نویسندگان، مسئولان و حتى پژوهشگران پروانههاى علمى در عرض هم معرفى شده و مسئولیت علمى دائرةالمعارف روشن نشده است که این بر خلاف شیوه مرسوم در دائرةالمعارفها است. البته در برخى موارد نیز افرادى از قلم افتادهاند.
3. تعریف مشخص و متمایزى براى «دائرةالمعارف قرآن کریم» ارائه نشده است؛ هر چند که از پیش گفتار قابل استنباط و اصطیاد است.
4. زمانبندى مشخصى براى آغاز و انتها در مقدمه دائرةالمعارف ارائه نشده است. حتى تعداد مجلدات احتمالى آن پیش بینى نشده است.
5. آوردن مطالب تاریخى مشکوک و نقد نکردن شأن نزولها با توجه به مشکلات سندى آنها جاى تأمل دارد و سطح اعتبار دائرةالمعارف را تنزل مىدهد؛ هر چند که تذکر این مطلب مفید بوده و انصاف و صداقت حاکم بر دائرةالمعارف را نشان مىدهد.
6. در دائرةالمعارفِ قرآنى لازم است به موضوعات و مدخلهاى مرتبط با قرآن پرداخته شود، مثل مباحث علوم قرآن و مباحث تاریخى که ارتباط مستقیم با قرآن دارد، مثل جمع قرآن؛ اما «دائرةالمعارف قرآن» با «دائرةالمعارف تفاسیر و کتب و علوم قرآن» متفاوت است.
به نظر مىرسد که این دائرةالمعارف به سوى نوع دوم متمایل شده است؛ براى مثال در جلد اول از حدود سى نفر از افراد، همچون صحابه پیامبر (ص) نام مىبرد که به مناسبت در شأن نزولها و کتب تفسیرى از آنها یاد شده است. اگر این روند در دائرةالمعارف فوق ادامه یابد، دیگر نام «دائرةالمعارف قرآن» براى آن زیبنده نیست، و مثنوى هفتاد من کاغذ مىشود؛ چرا که از دائرةالمعارف قرآن انتظار مىرود اطلاعات مربوط به موضوعات قرآنى ارائه کند؛ همانطور که در پیشگفتار جلد اول این مطلب را هدف اصلى دائرةالمعارف معرفى کردهاند. اطلاعات تاریخى و جغرافیایى و شخصیتشناسى، از موضوعات قرآنى به شمار نمىآیند. به عبارت دیگر این مجموعه در حقیقت چندین دائرةالمعارف را در خود جاى داده است که لازم است جداسازى شود تا به سرعت کار و زودیابى آن لطمه وارد نشود.
یادآورى این نکته لازم است که این دائرةالمعارف از نظر علمى ارزشمند است و ذکر کاستىها به معناى نادیده گرفتن زحمات نویسندگان و سرپرستان محترم نیست؛ بلکه براى کمال یافتن کار است، و شاید به برخى از این مطالب توجه شده اما در مسیر اهداف دائرةالمعارف تشخیص دادهاند.
سه. دانشنامه قرآنشناسى
در مورد این دانشنامه تا کنون چندین مقاله و گفتوگو و مصاحبه توصیفى منتشر شده است؛ از جمله در مجله گلستان قرآن، شماره 153، سال ششم، شماره پیاپى 196، تیر ماه 1382 ش، مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین رشاد و نگارنده.
تعریف: دانشنامه قرآنشناسى، گستردهنگاشتهاى است با ساختار موضوعى، که مدخلهاى آن در دو محور عمده مباحث پیرامون قرآن (علوم قرآنى) و مباحث درون قرآنى (معارف قرآن) است.
نهاد سرپرستى: این دانشنامه در گروه قرآن پژوهى پژوهشگاه، تحت سرپرستى حجت الاسلام و المسلمین على اکبر رشاد است و امور پژوهشى آن به عهده نگارنده است.
این دانشنامه شوراى علمى به ریاست آیت اللّه معرفت دارد که اعضاى آن از شخصیتها و اساتید فن هستند و نیز سه حلقه علمى که متشکل از شخصیتهاى قرآن پژوه است. در مرحله اول این دانشنامه از بیش از صد نفر نویسنده، ارزیاب علمى، اعضاى حلقه کارشناسى، اعضاى شوراى علمى، مشاور علمى و مترجم بهره مىبرد.
مراحل اجرایى: 1381 ش مرحله اول آن شروع شد (محور مباحث پیرامون قرآن). مهرماه 1383 ش مرحله دوم آن شروع شد (محور مباحث درون قرآنى) و پیش بینى مىشود تا سال 1385 ش نگارش آن به پایان برسد.
تاریخ نشر: مجلدات نخستین این دانشنامه تقریباً آماده سازى شده است؛ ولى نهاد سرپرستى ترجیح داده که تمام مجلدات یکجا منتشر شود.
اهداف دانشنامه: 1. معرفى درست و دقیق قرآن کریم و تبیین متقن و مستند هویت و حقانیت آن.
2. تبیین بالندگى و کارایى تعالیم قرآن کریم.
3. تحلیل روزآمد و نظاممند دیدگاههاى قرآنى با لحاظ نظرات نوپدید و نیازهاى معاصر.
4. نقد آراى انحرافى و پاسخ به پرسشهاى اساسى و شبهات شایع در حوزه علوم قرآنى و معارف قرآن.
رویکردهاى دانشنامه: 1. التزام روشن به یکى از سه رویکرد بنیادى (به منظور گسترش مرزهاى معرفت دینى)، «راهبردى» (به منظور زمینه سازى براى انجام پژوهشهاى کاربردى) و «کاربردى» (به منظور تعمیق و تحکیم فرهنگ و اندیشه اسلامى، ارائه راه کارهاى عملى).
2. اهتمام به نوآورى در حوزه مباحث نظرى از طریق اتخاذ موضوع تازه و یا ارائه «نظریه جدید» یا «تبیینى نو» با «راهکارى تازه» (کشف یا نوگسترى و عدم نقدگریزى) و یا «نقد عالمانه» و اساسى نظرى مشهور و مطرح (نهراسیدن از مشهورات با منطق علمى).
البته وفادارى به اصول و مسلمات اعتقادى بر مبناى نصوص و ادله محرزه، التزام به منطق اجتهاد و روش علمى ضرورى است.
3. سعى در استقراى «نظریات مطرح» در زمینه موضوع تحقیق و اهتمام ویژه به «نظریات معاصر». بدین منظور توجه به پیشینه تحقیق ضرورى مىنماید. همچنین منبعشناسى و تهیه فهرستى از منابع مرتبط از پیششرطهاى پژوهش است.
4. سعى بر احراز قابلیت براى «مرجعیت علمى»؛ زیرا حاصل پژوهش، باید حاوى مهمترین، اساسىترین و تحلیلىترین اطلاعات در زوایاى موضوع خود باشد و کم و بیش خواننده را از مراجعه به متون دیگر بىنیاز سازد و همچنین از حیث سطح علمى، قابلیت رجوع محققان را به عنوان مأخذ داشته باشد.
5. از رویکردهاى مهم این دانشنامه توجه به شبهات خاورشناسان است که همواره تلاش بر این بوده است که شبهات متناسب با هر مدخل از متون مرتبط استخراج شده و براى تغذیه فکرى و غناى علمى به محقق داده مىشود تا به تحلیل آن بپردازد. به همین جهت این دانشنامه اقدام به ترجمه برخى از مقالات دائرةالمعارف قرآن لایدن که جدیدترین تحقیقات قرآن غرب است، نمود.
ساختار علمى: این دانشنامه ساختار موضوعى دارد و کمتر از هزار مدخل خواهد داشت و شامل دو محور اساسى است.
1. مباحث برونقرآنى (مجموعاً 79 مدخل)
یک. منطق فهم قرآن: منطق فهم قرآن (کلیات)، مفهومشناسى تفسیر قرآن، امکان و جواز تفسیر، قواعد و ضوابط فهم قرآن، سنجههاى فهم قرآن (ارزش سنجى و میزان اعتبار فهم)، منابع تفسیر، تاریخ تفسیر و مفسران، تدبر در قرآن، هویت قدسى و ماورایى قرآن، حکیمانگى قرآن (ناظر به مبدأ، پیام، مخاطب و روش فهم)، غایت مندى هدایتگرانه قرآن، فطرتنمونى قرآن (معطوف به تعالیم، مخاطب و مواجهه و انسانگرایى)، زبان قرآن (معرفتزایى و معنادارى)، انسجام ساختارى قرآن، انسجام محتوایى قرآن، ظاهر و باطن قرآن، رابطه قرآن و سنت و مناسبت کتاب با کلام معصوم (ارجاع به رابطه قرآن و سنت)، روشها و گرایشهاى تفسیرى (کلیات)، روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیر روایى، روش تفسیر عقلى، روش تفسیر علمى، روش تفسیر اشارى، روش تفسیر اجتهادى (جامع)، گرایشهاى تفسیرى، اسلوبهاى تفسیرى (سبکهاى ترتیبى و موضوعى)، تفسیر به رأى، ضوابط مفسر (صفات و صلاحیتهاى)، موانع و آسیبشناسى فهم قرآن، تأویل، قرآن و فرهنگ زمانه، قرآن و هرمنوتیک.
دو. قرآن شناخت: اسباب نزول، اسرائیلیات و مجعولات در تفسیر، اعجاز قرآن، اهداف و مقاصد سورهها، اهل بیت (ع) و قرآن، باستانشناسى در قرآن، تاریخ قرآن، تاریخ گذارى قرآن، تاریخ و قرآن، تأثیر قرآن بر ادب فارسى، تأثیر قرآن بر ادبیات زنده جهان، تأثیر قرآن بر فرهنگ عصر جاهلى، تأثیر قرآن بر فرهنگ و تمدن بشر (فرهنگ آفرینى قرآن)، تحریف ناپذیرى قرآن، ترجمه قرآن، تکرار در قرآن، تلاوت، حفظ و آداب آن، جامعیت و قلمرو قرآن، جاودانگى و جهانى بودن قرآن، جمع قرآن، حروف مقطعه، خواص آیات و سور قرآن (با نگاه نقدى)، رسم الخط و کتابت قرآن، علوم قرآن، قرآن، قرآن از منظر دیگران، قرآن و خاور شناسان، قرآن و زندگى، قرآن و شعر، قرآن و عرفان، قرآن و عقل، قرآن و علوم ادبى، قرآن و علوم تجربى، قرآن و علوم نقلى، قرائات قرآن، قصه و قرآن، لغات دخیل در قرآن، محکم و متشابه، محمد (با عنوان دریافت کننده وحى)، مصاحف صحابه، مصحف امام على (ع)، مکى و مدنى، ناسخ و منسوخ، نزول، نزول قرآن بر هفت حرف، نسخههاى خطى قرآن، وحى.
2. مباحث درونقرآنى
یک. نگرش دینى: معرفتشناسى و فلسفه معرفت دینى، هستىشناسى (امور عامه و عوالم)، جهان بینى (کلیات)، مبدأشناسى (الله)، فراحس (عرش، کرسى، لوح، قلم، ملائک، جن و... )، انسانشناسى (فطرت، طبیعت)، مرگ و معاد (فرجامشناسى)، خلود، دین (راهشناسى = فلسفه دین)، نبوت و امامت (راهنماشناسى).
دو. منش و پرورش دینى: فلسفه اخلاق، اخلاق نظرى (و امهات فضائل و رذائل)، اخلاق اجتماعى، اخلاق حرفهاى (اصناف)، فلسفه تربیت، فرد دینى (و ایمان، تقوا، عمل صالح)، نهاد خانواده و خانواده دینى، اجتماع و جامعه دینى، فرج و فرجام تاریخ، جهانشهر آرمانى دینى.
سه. کنش دینى: فلسفه فقه و حقوق اسلامى، فقه عبادت، حقوق (فقه قانون)، فقه قضا و جزا، فقه سیاست، فقه اقتصاد، فقه روابط بین الملل، فقه فرهنگ و اجتماعیات.
چهار. دانش دینى: فلسفه علم، منطق، علم النفس، علم الاجتماع، علم تاریخ و تاریخ، علم مدیریت، علم اقتصاد، علم سیاست، معمارى و... ، زیستشناسى و علم الحیوان، علوم پزشکى، گیاهشناسى، نجوم، هیئت، کیهانشناسى، زمینشناسى، ریاضیات، باستانشناسى، تمدنشناسى، هنر (استطرادى)، صنایع (استطرادى)
نقاط قوت دانشنامه قرآنشناسى
1. توجه به موضوعات نوآمد و مطرح شده در جهان معاصر.
2. توجه به شبهات مطرح شده در مورد قرآن کریم، بهویژه شبهات مستشرقان.
3. استفاده از مباحث نوین علوم در دانشنامه؛ یعنى با توجه به ساختار موضوعى دانشنامه، مثلاً مىتوانیم علاوه بر توضیح مفاهیم قرآن در علم اقتصاد به مباحث مبانى اقتصاد، نظام اقتصاد، عوامل تولید، توزیع و... از دیدگاه قرآنى نیز بپردازیم و همینطور در دانش سیاست، معرفتشناسى، اخلاق و تربیت و علوم تجربى مثل کیهانشناسى، پزشکى و... که در قرآن بدانها اشارت رفته است.
4. استفاده از استوانههاى علمى قرآن پژوه در داخل و خارج از کشور.
کاستىهاى دانشنامه قرآنشناسى
1. محدودیت مدخلهاى دانشنامه.
2. با توجه به اینکه جلدهاى این دانشنامه هنوز منتشر نشده، نمىتوان نقد واقع بینانهاى از آن ارائه داد.
مقایسه سه دائرةالمعارف بزرگ قرآن معاصر
از مجموع مطالبى که در مورد سه دائرةالمعارف بزرگ قرآن گفته شد، روشن شد که هر کدام داراى نقاط ضعف و قوتى هستند.
1. دائرةالمعارف قرآن لایدن و دانشنامه قرآنشناسى توانسته از نویسندگان متنوعى در سطح ایران و جهان استفاده کنند ولى دائرةالمعارف قرآن کریم مرکز فرهنگ و معارف قرآن تا کنون از این تنوع برخوردار نبوده است.
اما عدم استفاده از نویسندگان معتبر جهان اسلام، نقطه ضعف دائرةالمعارف لایدن است.
2. توجه به موضوعات نو در کنار مدخلهاى سنتى قرآن کریم از نقاط قوت دائرةالمعارف لایدن و دانشنامه قرآنشناسى است، ولى کم توجهى به مدخلهاى نو از نقاط ضعف دائرةالمعارف قرآن کریم مرکز فرهنگ قرآن است.
3. کثرت مدخلها و درنتیجه مخلوط شدن مباحث تفسیرى و حاشیهاى از نقاط ضعف دائرةالمعارف لایدن و دائرةالمعارف قرآن کریم است و کمبود مدخلها و عدم پوشش همه مباحث سنتى از نقاط ضعف دانشنامه قرآنشناسى است.
4. نقاط ضعف علمى دائرةالمعارف قرآن لایدن نسبت به دو دائرةالمعارف دیگر بیشتر است. بلکه قابل مقایسه نیست؛ چرا که برخى نویسندگان احتمالاً به منابع اصیل دسترسى نداشتهاند.
5. توجه به دیدگاههاى مستشرقان در دائرةالمعارف قرآن لایدن و دانشنامه قرآنشناسى زیاد است و این مطلب در دائرةالمعارف قرآن کریم ضعیف است.
البته رویکرد دانشنامه قرآنشناسى به نظرات مستشرقان نقادانه و منصفانه است، اما رویکرد دائرةالمعارف قرآن لایدن نسبت به نظرات مستشرقان مقلدانه بوده است.
6. زمان بندى دائرةالمعارف قرآن لایدن و دانشنامه قرآنشناسى منظم و زود بازده است، اما در دائرةالمعارف قرآن کریم این گونه به نظر نمىرسد.
7. جدا سازى مباحث درون قرآنى از برون قرآنى و نیز جدا سازى مباحث تفسیرى از مباحث دائرةالمعارفى در دانشنامه قرآنشناسى و دائرةالمعارف قرآن لایدن قابل توجه است، اما در دائرةالمعارف قرآن کریم این گونه نبوده است و همین مطلب موجب طولانى شدن کمیت و زمان آن شده است.
سخن پایانى
با توجه به مطالبى که از ابتداى مقاله بیان شد و نقاط ضعف و قوت سه دائرةالمعارف قرآن بزرگ معاصر، به نظر مىرسد که:
1. هر کدام از سه دائرةالمعارف بزرگ قرآن که در عصر حاضر تدوین مىشود، نقاط قوت و ضعفى دارند که لازم است نقاط ضعف خود را برطرف سازند، اما از نظر علمى مىتوان گفت دائرةالمعارف قرآن کریم و دانشنامه قرآنشناسى نصاب لازم را کسب کردهاند، اما دائرةالمعارف قرآن لایدن نصاب علمى لازم را تا کنون نداشته است.
2. لازم است دائرةالمعارفهاى تخصصى در مورد قرآن کریم، نگاشته شود تا متخصصان و فرهیختگان هر رشته بتوانند موضوعات مورد علاقه خود را به آسانى وبا ارزانترین قیمت به دست آورند؛ از جمله:
ـ دائرةالمعارف هنرهاى قرآنى (خط و... )؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى کودکان (ترجیحاً به صورت مصور)؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى نوجوانان؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى جوانان؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى نویسندگان کتابها و مقالات قرآنى؛
ـ دائرةالمعارف قرآن و علوم تجربى؛
ـ دائرةالمعارف قرآن و تاریخ؛
ـ دائرةالمعارف تفسیر قرآن؛
ـ دائرةالمعارف علوم قرآن؛
ـ دائرةالمعارف ترجمههاى قرآن؛
ـ دائرةالمعارف واژگان قرآن.
و... .
البته تا کنون تلاشهاى محدودى در برخى زمینههاى فوق انجام شده، ولى این کارها نیاز به کار تشکیلاتى بزرگ با حمایتهاى اساسى و پژوهشهاى طولانى مدت و مستمر دارد. بدین معنا که ضرورت دارد «بنیاد بزرگ قرآنپژوهى» تشکیل شود و این دائرةالمعارفها را بنویسد. سپس هر سال مورد بازنگرى قرار دهد و جدیدترین یافته را در آنها به ثبت برساند و در چاپهاى بعدى اعمال کند.
پىنوشتها:
* دانش آموخته حوزه علمیه، دکتراى تفسیر و علوم قرآن و الهیات، عضو هیئت علمى مرکز جهانى علوم اسلامى و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
1. المعلم پطرس البستانى، دائرةالمعارف قاموس عام لکل فن و مطلب، ج 4، ص 500.
2. لغت نامه دهخدا، ج 24، ص 4.
3. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، پیشگفتار، ص 9.
4 مصطفى محامى، دائرةالمعارف قرآن، ج 1، پیش گفتار ص 11.
5. همان، ص 10.
6. المعلم پطرس البستانى، دائرةالمعارف قاموس عام لکل فن و مطلب، ج 4، ص 500.
7. لغت نامه دهخدا، ج 24، ص 5.
8. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 10.
9. همان، ص 9.
10. همچون:
الف. فرهنگ نامه قرآنى، گروه فرهنگ و ادب بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1372 ـ 1376 ش، فارسى، شامل برابرهاى فارسى واژگان قرآن براساس 142 نسخه خطى کهن موجود در کتابخانه آستان قدس.
ب. قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، دارالکتب الاسلامیه، 1378 ش.
ج. قاموس قرآنى، حسن محمد موسى، مطبعة خلیل ابراهیم، 1966 م، مصر.
د. لغت نامه قرآنکریم، محمود عادل، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1369 ش.
11. همچون:
الف. اعلام قرآن، محمد خزائلى، امیر کبیر، 1378 ش، 114 مقاله بلند در معرفى اعلام قرآن.
ب. اعلام القرآن، عبدالحسین شبسترى، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1379 ش، عربى، مقالاتى در معرفى اعلام قرآن.
ج. از مفاهیم قرآن، مصطفى اسرار، محیا، 1375 ش، 148 مقاله کوتاه در توضیح مفاهیم کلیدى قرآن.
د. مصطلحات آنیة، صالح عضیمه، الجامعة العالمیة للعلوم الاسلامیة، لندن 1994، عربى، 104 مقاله درباره اصطلاحات مفهومى در قرآن.
12. ر. ک: دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 13 ـ 17.
13. آقاى مصطفى محامى در پیشگفتار دائرةالمعارف قرآن کریم، ص 18، بعد از برشمارى بسیارى از این کتابها و اهداف دائرةالمعارف قرآن مىنویسد: «در هیچ یک از آثار مزبور نمىتوان از آن نشان جُست، به این دلیل که پدیدآورندگان آن آثار یا در پى چنین هدفى نبوده و فقط مىخواستهاند قاموس یا معجمى قرآنى پدید آورند یا این هدف را دنبال مىکردهاند، اما سازمان و مجموعهاى دائرةالمعارفى، تدارک نکرده بودند تا بتوانند چنین هدفى را تأمین سازند».
14.DammenMCALIFFEJaneed).(
15. ر. ک: مقدمه جلد اول دائرةالمعارف قرآن لایدن (دسته بندى مطالب از نگارنده است).
16. گلستان قرآن، ش 190، سال هفتم، آبان 1383، ص 30 ـ 56.
17. دائرةالمعارف قرآن لایدن، ج 2، ص 199 ـ 203.
Feminism)MargotQrantheand
(Badran18. همان، ص 242.
19. همان، ج 1، ص 55 ـ 60.
20. همان، ج 2، ص 99 ـ 124.
Exegesis)theof:Clade_MedievalandClassicalQran
(Gilliot21. براى اطلاع بیشتر از دیدگاه شیعه و معتزله و اشاعره، به کتابهاى کلامى مثل شرح تجرید، خواجه نصیر ونیز شرح مواقف، ایجى و... مراجعه کنید.
22. دکتر ذهبى، التفسیر والمفسرون، ج 1، ص 404.
23. دائرةالمعارف لایدن، ج 2، ص 12.
Exeyesis)theof:RotradcontemandNoderenEarlyQran-orary
(Wielandt24. سوره فتح، آیه 10.
25. ر. ک: نگارنده، درسنامه روشها و گرایشهاى تفسیر قرآن، مبحث روش تفسیر عقلى و اجتهادى.
26. مریم، آیه 28.
27. دائرةالمعارف قرآن لایدن، ج 1، ص 1 و 2.
RiinAoran)-Andrew(
28. مجمع البیان، ذیل آیه 28 سوره مریم؛ نورالثقلین، ج 3، ص 333؛ نمونه، ج 13، ص 51.
29. دائرةالمعارف لایدن، ج 2، ص 376 ـ 396.
30. همان، ص 242.
31. ر. ک: مسند احمد، ج 5، ص 132؛ الاتقان، ج 2، ص 72.
32. ر. ک: ابوالقاسم خوئى، البیان فى تفسیر القرآن، مبحث قرائات؛ محمد هادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، مبحث قرائات و حدیث سبعة احرف؛ سید محمد باقر حجتى، پژوهشى در تاریخ قرآن، مبحث قرائات.
33. دائرةالمعارف قرآن لایدن، ج 2، ص 192 ـ 193.
Fatima)-McDammenJaneAliffe
34 .ر. ک: شیخ على حیدر موءید، فضائل فاطمة فى الذکر الحکیم؛ سید محمد على الحلو، ما نزل من القرآن فى شأن فاطمة الزهراء؛ سید صادق شیرازى، فاطمة الزهراء فى القرآن و... .
35. ر. ک: تفسیر فخر رازى، ذیل سوره کوثر و تفاسیر المیزان، نمونه و... .
36. ر. ک: تفاسیر قرطبى، نیشابورى در غرائب القرآن، بغوى در معالم التنزیل و تفاسیر المیزان، نورالثقلین، البرهان، صافى، نمونه و... .
37. اسماعیل انصارى زنجانى خوئینى، فاطمه در آئینه کتاب.
38. ر. ک: ذهبى، میزان الاعتدال، ج 3، ص 93 ـ 96؛ تسترى، قاموس الرجال، ج 6، ص 327. البته برخى بزرگان نیز عکرمه را توثیق کرده، ولى در استناد این روایت به او تشکیک کردهاند. ر. ک: التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 348 ـ 361.
39. تفسیر طبرى، ج 12، ص 8.
40. المیزان، ج 16، ص 310 ـ 311.
41. صحیح بخارى، ج 3، ص 314، حدیث 4915 و 4914.
42. این تعریف به صورت اصطیادى از پیشگفتار جلد اول دائرةالمعارف قرآن کریم، ص 18 ـ 23 استفاده شد.
43. گفت و گوهاى قرآنى، گزیده نشستها و سخنرانىهاى سراى قرآن و اندیشه یازدهمین نمایشگاه بین المللى قرآن کریم، على خراسانى، 195، انتشارات دستان، تهران 1383 ش.
44. همان، ص 202.
45. مصطفى محامى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد اول، ص 18، پیش گفتار.
46. ر. ک: همان، ص 11.
47. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 18 ـ 19.
48. همان، ص 20.
49. على خراسانى، گفتوگوهاى قرآنى، ص 199.
50. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 20.
51. على خراسانى، گفتوگوهاى قرآنى، ص 202.
52. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 23.
53. على خراسانى، گفت و گوهاى قرآنى، ص 203.
54. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 33 ـ 34.
55 .ر. ک: اسلام و بهداشت روان، نشر معارف؛ مجموعه منشورات کنگره دین و بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشکى ایران.
نوشتار حاضر جستارى است در چیستى دائرةالمعارف و ویژگىها و تاریخچه آن. سپس دائرةالمعارف گونههاى قرآنى پیشین را برمى رسد. همچنین به معرفى سه دائرةالمعارف بزرگ معاصر، مىپردازد؛ یعنى دائرةالمعارف قرآن لایدن، دائرةالمعارف قرآن کریم مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دانشنامه قرآنشناسى پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
در پایان نیز این سه دائرةالمعارف را در اهداف، ساختار و مدخل مقایسه مىکند و نقاط قوت و ضعف هر کدام را مىشمارد.
مقدمه
مفهومشناسى دائرةالمعارف
اصطلاح دائرةالمعارف ( Encgclooedia) را نخستین بار پطرس بستانى، در حدود 1876 م، به زبان عربى و حوزه فرهنگ اسلامى وارد کرد. وى دائرةالمعارف را این گونه تعریف مىکند:
انسکلوبیذیا (aedio-Enycloedie) لفظة یونانیة معناها دائرة التعلیم و هى فى الاصل اسم لمجموع الفنون و العلوم التعلیمیة السبعة التى کان اعیان الناس یتعلمونها فى القدیم و هى الغراماتیق و الحساب و الهندسة و الموسیقى و الهیئة والمنطق و البیان. و قد ذکرها کونتلیاوس فقال هى حدقة او دائرةالمعارف الکاملة: اما کلمة انسکلوبیذیا فى ایامنا هذه فمعناها ملخص المعرفة البشریة اما فى باب واحد او فى الابواب کلها. و هى اما ان تکون مرتبة ترتیباً نظامیاً موافقاً للارتباط المنطقى بین المواضیع او ترتیبا قاموسیا موافقا لنظام الاحرف الهجائیة و لذلک کانت الانسکلوبیذیا على نوعین خاصة و عامة نظامیة بحسب المواضیع او قاموسیة بحسب الأحرف.1
دهخدا درباره واژه «دائرةالمعارف» مىنویسد:
حاوى العلوم. کتابى حاوى مجموع معارف انسانى. فرهنگ فنون و علوم. خلاصه قابل فهمى از معارف بشرى. شاخهاى از اطلاعات علمى، حاوى رشتهها و زمینههاى مختلف علمى در موضوعات جداگانه و آن معمولا ترتیب الفبایى دارد؛ مانند دائرةالمعارف بریتانیکا که نخستین بار در 1768 م انتشار یافت. دائرةالمعارف، گاه به رشتههاى یک موضوع محدود است؛ چون دائرةالمعارف کاتولیک و جز آن.2
برخى نیز نوشتهاند:
دائرةالمعارف، کتاب مرجعى خود بسنده، با دو هدف اصلى است: دربرگیرى دانش روزآمد درباره یک رشته خاص علمى یا گروهى از رشتهها، به منظور آسان کردن دسترس به رشتههاى علوم.3
گفتنى است که معادل واژه دائرةالمعارف در فارسى، «دانشنامه» است.
ویژگىهاى دائرةالمعارف مطلوب
مهمترین ویژگىهاى یک دائرةالمعارف مطلوب، عبارت است از:
1. ارائه اطلاعات جامع در یک موضوع یا رشته علمى که محقق را از منابع فرعى بى نیاز گرداند؛
2. نظامیافتگى اطلاعات درقالب مقالات، یا ساختار موضوعى یا الفبایى و نظمى منطقى؛
3. پیروى از شیوه علمى تدوین مقالات دائرةالمعارفى، از جمله:
ـ گزارشى بودن مقالات؛
ـ رعایت بى طرفى در ارائه مطالب، دیدگاهها و دلایل در موضوع موردبحث و پرهیز از پیش داورى و تحمیل نظر بر خواننده؛
ـ رعایت شیوههاى فنى نگارش؛
ـ گزیده نویسى و پرهیز از پرگویى و تکرار؛
ـ مستند بودن مطالب؛
ـ استفاده از منابع اصیل و معتبر؛
ـ استفاده از نثر علمى و پرهیز از عبارتپردازىهاى شاعرانه؛
ـ ارائه نظاممند و منسجم مطالب و پرهیز از نظریهپردازىهاى نوظهور.
تأکید بر این نکته لازم است که اصل اساسى در دائرةالمعارفنگارى، گزارش بىطرفانه اطلاعات و پرهیز ازپیشداورى است و بهترین راه براى دفاع از عقیده حق نیز دورى از غرضورزى و بیان عین حقیقت است. بنابر این لزومى ندارد که مطالب با عبارتهاى غیر علمى و متعصبانه درآمیزد تا از حقیقت دور شود. این آسیب همانطور که برخى نوشتهاند،4 موجب مىشود برخى از دانشوران به تدوین دائرةالمعارف، در باب موضوعهاى مقدس و مذهبى رغبت نشان ندهند.
پیشینه دائرةالمعارف نگارى
گسترش علوم بشرى و نیاز به مراجعه به کتابهاى گوناگون و لزوم دسترسى سریع و آسان به اطلاعات، همگان را به سوى دائرةالمعارفنویسى سوق داد که فشرده علوم را در هر موضوع، در جایى گردآورند تا افراد بتوانند به جاى مراجعه به صدها منبع، به یک منبع مراجعه کنند و مطالب مورد نظر را بیابند.
دائرةالمعارفنگارى در جهان، پیشینهاى دیرینه دارد. گویا چینىها نخستین ملتى بودهاند که در اندیشه تألیف آن برآمدهاند و پانزده سده پیش از میلاد، مجموعههایى پر حجم و جُنگگونه نوشتند که برخى از آنها هنوز پابرجا است.
5بستانى نوشته است:
اکثر مورخان برآنند که سبوسیبوس پسر برادر و شاگرد افلاطون، اولین کسى بود که دائرةالمعارف نوشت؛ ولى به دست ما نرسیده است.
6ولى دهخدا معتقد است که اولین دائرةالمعارف در قرن پنجم میلادى توسط شخصى به نام «مارسیانوس کایلا» نوشته شد که معلومات آن روزى بشر را ـ که مجموعاً هفت علم بود ـ در یک مجلد مورد بحث قرار داد و آن هفت علم عبارت بودند از: صرف و نحو، معانى و بیان، هندسه، نجوم، حساب و موسیقى.
در بین مسلمانان در سدههاى نخستین اسلامى، انواع تألیفات دائرةالمعارفگونه پدید آمد که مشتمل بر مسائل و مباحث علوم و فنون گوناگون بود. دهخدا معتقد است که فکر دائرةالمعارفنویسى در قرن سوم پیدا شد و رسائل اخوانالصفا از دائرةالمعارفهاى اختصاصى است.7 نیز کتابهایى همچون عیونالاخبار ابن قتیبه (213 ـ 270 ق) و الحیوان جاحظ (163 ـ 255 ق) را نخستین نسل دائرةالمعارفهاى جهان اسلام شمردهاند. مجموعههایى چون احصاء العلوم فارابى، مفاتیحالغیب خوارزمى، جامعالعلوم فخر رازى، مفاتحالعلوم سکّاکى و نفائسالفنون آملى را هم در این مسیر برشمردهاند.
8دگرگونى دائرةالمعارف نویسى در اروپا با آثار فرانسیس بیکن (1561 ـ 1626م) آغاز شد که بر پایه رده بندى تازهاى از علوم بشرى نوشته شد. در سده هفدهم میلادى، روش تنظیم دائرةالمعارف از موضوعى و رشتهاى، به الفبایى تبدیل شد. از نخستین دائرةالمعارفهاى الفبایى در اروپا، فرهنگ بزرگ تاریخى لوئى مورى بود که در سال 1674 انتشار یافت؛ ولى سر آغاز دائرةالمعارفنویسى نوین را، دائرةالمعارف چمبرز به زبان انگلیسى (1728 م) دانستهاند.
9دائرةالمعارفنویسى فارسى به شیوه نو در ایران، با نامه دانشوران (1294 ق) آغاز شد، پس از آن چندین مجموعه دائرةالمعارفى رخ نمود که برخى از آنها عبارتند از:
ـ دائرةالمعارف اسلامى، محمد على خلیلى (جلد اول: 1318 ق).
ـ دائرةالمعارف میرزا عبدالحسین خان سپهر (م 1351 ق).
ـ دائرةالمعارف اسلامیه، به همت عبدالعزیز جواهر کلام (1372 ق).
ـ قاموس المعارف، تألیف محمد على خیابانى تبریزى (م 1373 ق).
ـ لغتنامه فارسى دهخدا. (وى در جلد 24، ص 5، کتاب خودش را از گروه دائرةالمعارفها مىشمارد).
ـ دائرةالمعارف فارسى، به سرپرستى غلامحسین مصاحب.
ـ دانشنامه ایران و اسلام.
ـ دانشنامه مصوّر (1368 ش).
ـ دائرةالمعارف تشیع (1361 ش).
ـ دائرةالمعارف بزرگ اسلامى (1362 ش).
ـ دانشنامه جهان اسلام (1362 ش).
تاریخچه دانشنامه نگارى نشان مىدهد که در فرهنگ بشرى، این حرکتى رو به رشد و کمال بوده است، و هر روز تخصصىتر مىشود؛ هم از جهت شیوه دائرةالمعارفنویسى و نکات ریزى که باید در آن رعایت شود، و هم از جهت موضوع دائرةالمعارف؛ به طورى که مىتوان گفت عصر دائرةالمعارفهاى بزرگ که تمام علوم و فنون بشرى را شامل شود رو به پایان است وعصر دائرةالمعارفهاى تخصصى در هر رشته و موضوع شروع شده و هر روز بالندهتر مىشود. یکى از نمونههاى آن، شروع دائرةالمعارفهاى قرآنى در شرق و غرب جهان است.
دائرةالمعارفنگارى قرآنى
دائرةالمعارفهاى قرآنى نیز همچون دائرةالمعارفهاى عمومى، سیرى تکاملى داشتهاند؛ به طورى که با تنظیم «قاموسها وفرهنگها و واژهنامههاى قرآنى»10 شروع شده و با گردآورى «مجموعه مقالات و گفتارها در مورد مفاهیم و موضوعات قرآنى»11 ادامه یافتهاند. سپس دانشنامهها و دائرةالمعارفهاى قرآنى نیز به آنها ملحق شدهاند.
البته برخى از آنها ویژگىهاى دائرةالمعارف را ندارند، ولى در تاریخچه تکاملى دائرةالمعارف قرآنى از آنها نام مىبرند.12
برخى از این موارد عبارتند از:
1. دائرةالمعارف قرآن، جلال الدین سیوطى، ترجمه محمد جعفر اسلامى، 1362 ش، بنیاد علوم اسلامى، تهران، فارسى دو جلدى، مشتمل بر هشتاد نوع از علوم مرتبط با قرآن.
این اثر، ترجمه الاتقان فى علوم القرآن سیوطى است که مجموعهاى موضوعى در عرضه علوم قرآن است.
2. دائرةالمعارف بزرگ قرآنى (فارسى)، جلیل ملاجوادى، 114 جلد.
3. دائرةالمعارف بزرگ واژگان قرآنى (فارسى ـ انگلیسى)، گروهى از محققان حوزه و دانشگاه، دفترتبلیغات اسلامى مشهد.
4. دائرةالمعارف فرهنگ قرآن (فارسى) سید طاهر شاهچراغى، 1300 ش، به ترتیب حروف معجم آیات و روایات و لغات و حکایات.
5. دائرةالمعارف قرآن (عربى)، شیخ حسن سعید تهرانى (م 1337 ـ 1416 ق).
6. دائرةالمعارف قرآن (فارسى)، میر سید ابوالفتح دعوتى(متولد 1316 ش).
7. دائرةالمعارف قرآن، مهران کندرى، 1372 ش، انتشارات سیمین، تهران.
8. دائرةالمعارف قرآن کریم (فارسى)، جمعى از نویسندگان، 11 جلد، گرد آورنده: حسن سعید، کتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران.
9. دائرةالمعارف قرآن کریم (انگلیسى)، مولانا وحیدالدین خان، مرکز مطالعات اسلامى هند، دهلى، 300 صفحه.
10. دائرةالمعارف القرآنیة، حاج شیخ یحیى فلسفى شیرازى.
11. دائرةالمعارف قرآن کریم، ترجمه دکتر محمد على نجفى.
12. دائرةالمعارف قرآنشناسى، على حاجىوند، دانیال، تبریز، 1378 ش، فارسى، 245 صفحه، اطلاعات موضوعى.
13. دائرةالمعارف قرآن کریم، گردآورى حسن سعید کتابخانه چهلستون مسجد جامع تهران، 1406 تا 1411 ق، تهران، فارسى، 10 جلد، شامل مقالات و خطاب نامههاى پراکنده از افراد مختلف در موضوعات مربوط به قرآن.
14. دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، بهاء الدین خرمشاهى، دوستان، ناهید، تهران 1377 ش، فارسى، دو جلدى، 2382 صفحه، شامل مقالاتى در 19 محور، مثل: اعلام، احکام، سور، اصطلاحات ادبى، علوم قرآن، واژگان کلیدى، قرآن پژوهى، نهادهاى قرآنى و هزار زندگى نامه خودنوشت یا دیگرنوشت از قرآن پژوهان قدیم و جدید، شامل 3600 مقاله با نظام الفبایى غیر ریشهاى.
15. فرهنگ قرآن، محمد باقر شریعت سنگلجى، دانشگاه آذربادگان، تبریز، 1353 ش، شامل مقالاتى پیرامون لغات، اعلام تاریخى و جغرافیایى واصطلاحات خاص قرآنى.
16. نثر طوبى یا دائرةالمعارف قرآن مجید، ابوالحسن شعرانى، کتابفروشى اسلامیه، تهران، بى تا، 604 صفحه دردو جلد، فارسى، مشتمل بر شرح لغات و مصطلحات قرآنى بر نظام الفبایىِ ریشهاى. (البته این کتاب یک لغت نامه قرآنى به شمار مىآید و نهادن نام دائرةالمعارف برآن خالى از تسامح نیست).
17. قاموس القرآن الکریم (المدخل)، موءسسة الکویت للتقدم العلمى، 1992 م، عربى، 260 ص، مشتمل بر مباحث کلى قرآنى مثل اعجاز و احکام و تفسیر.
18. فرهنگ قرآن، اکبر هاشمى رفسنجانى و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1379 ش، شامل کلیدواژههاى قرآنى به شکل طبقه بندى شده و با نظام الفبایى.
19. دائرةالمعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان کتاب قم، 1382 ش، بر اساس ساختار الفبایى (تا کنون جلد اول و دوم آن منتشر شده است).
21. دائرةالمعارف قرآن، جان دامن مک اولیف، لیدن هلند، 2001 م، مشتمل بر هزار مدخل در موضوعات و اعلام قرآن، با کمک قرآن پژوهان مستشرق معاصر. (سه جلد آن تا کنون منتشر شده است).
21. دانشنامه قرآنشناسى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى (از سال 1381 ش شروع شده و جلدهاى نخستین آن آماده چاپ است).
سه دائرةالمعارف اخیر، موضوع بررسىهاى این مقاله است.
با توجه به ضوابط و ویژگىهاى دانشنامهنگارى، نام دائرةالمعارف بر اکثر آنچه نام بردیم، صدق نمىکند؛ همان طور که در دائرةالمعارف قرآن به این مطلب تصریح شده است.13 مگر اینکه دائرةالمعارفنویسى در موضوعات خاص قرآنى را با تسامح دائرةالمعارف قرآنى بنامیم و از اشکالات فنى آنها چشم پوشیم.
بنابراین اگر کسى ادعا کند که فقط سه مورد اخیر دائرةالمعارف قرآنى مصطلح به شمار مىآیند، گزافه نگفته است. هر یک از این سه دائرةالمعارف نیز با رویکرد و ویژگىهاى خاصى، به صورت فنى و علمى به نگارش درآمده و ادامه دارند.
بررسى سه دائرةالمعارف بزرگ قرآنى
قبل از هر چیز لازم است که این سه دائرةالمعارف بزرگ معاصر را بشناسیم و ویژگىها و اهداف آنها را روشن نماییم تا بتوانیم در مرحله بعد، به مقایسه آنها بپردازیم.
1. دائرةالمعارف قرآن لایدن (QrantheofEncyclooedia)
جلد اول و دوم وسوم این دائرةالمعارف منتشر شده است و در مقدمه جلد اول خانم جان دمن مک اولیف14 سرویراستار دائرةالمعارف، توضیحات خوبى درباره آن داده است و نیز چند مقاله در معرفى این دائرةالمعارف نوشتهاند؛ از جمله:
ـ دائرةالمعارف قرآن به انگلیسى، مرتضى کریمى نیا، گلستان قرآن، سال چهارم، ش 86، آبان 1380، ص 35 ـ 36.
ـ معرفى و نقد دائرةالمعارف قرآن لیدن، قبسات، سال هشتم، ش 29، پاییز 1382، ص 267 ـ 285.
ـ انتشار جلد سوم دائرةالمعارف قرآن EQ، کتاب ماه دین، سال هفتم، ش 1، شماره پیاپى 73، آبان 1382 ش، ص 51 ـ 53.
آشنایى با دائرةالمعارف قرآن، مرتضى کریمى نیا، گلستان قرآن، سال هفتم، ش 190، آبان 1383 ش، ص 30 ـ 56.
تعریف: مجموعه مقالاتى که مستقیم یا غیر مستقیم یک مجموعه، تفسیر قرآن راترسیم مىکند؛ ولى محور آن قرآن است (نه دائرةالمعارف قرآن همراه با تفسیر)؛ تحقیقى که از کثرت نقطهنظرات و پایههاى استدلالى رشد یافته است و آمده است تا فهم و شعور علمى از قرآن را ارائه کند و ارتقا دهد.
نهاد سرپرستى: سرویراستار این دائرةالمعارف خانم جان دمن مک اولیف، استاد دانشگاه جرج تاون (آمریکا) است و چهار نفر از قرآن پژوهان مشهور غرب او را همراهى مىکنند؛ یعنى: کلودژیلیو از فرانسه، ویلیام گراهام از آمریکا، و دادقاضى از شیکاگو، آندرو رپین از کانادا. هیئت مشاوران ارشد آن عبارتند از: نصر حامد ابوزید، محمد ارکون، گرهارد بورینگ (آمریکا)، جرالد هاوتینگ (انگلستان)، فِرد لیمهاوس (هلند)، آنگلیکا نویرورت (آلمان). نویسندگان آن از کشورهاى مختلف مسلمان و غیر مسلمان هستند. این اثر قرآنى توسط انتشارات بریل حمایت مىشود.
مراحل اجرایى: طرح دائرةالمعارف قرآن، در لیدن هلند توسط جان دمن مک اولیف در سال 1993 میلادى با همکارى دانشمندان مختلف شروع شد و جلد اول آن در سال 2001 م از سوى انتشارات بریل در لیدن (هلند) چاپ شد که حاوى حرف A تا D است و جلد دوم آن مشتمل بر حرف E تا I در سال 2002 و جلد سوم شامل حرف J تا O در سال 2003 انتشار یافت.
اهداف: 1. خلق اثرى مرجع که بهترین موفقیت قرن را در زمینه پژوهشهاى قرآنى به دست آورد؛ 2. باعث برانگیخته شدن تحقیق گستردهترى در زمینه قرآن در دهههاى آینده بشود؛ 3. در دسترس قراردادن دنیاى پژوهشهاى قرآن براى طبقه دانشمندان آکادمیک و خوانندگان تحصیل کرده، با توجه به اطلاعات ناقص و ناتمامى که در زبانهاى اروپایى نسبت به قرآن وجود دارد و فقر علمى براى ارائه به دانشجویان.
رویکردها: 1. دائرةالمعارف قرآن هم به آینده و هم به گذشته نگریسته و این بینش دو جانبه ساختمان این دائرةالمعارف را شکل داده است؛ 2. قالبهاى الفبایى پیش بینى شده دائرةالمعارف گسترش مىیابد تا شامل مقالات طولانى و مبسوط بشود؛ 3. ضمن احترام به دستاوردهاى قرن گذشته، موفقیتهاى این قرن را نیز ترویج مىکند؛ 4. دائرةالمعارف قرآن شامل تفسیر قرآن نمىشود. از این رو حتى در مورد مفسران قرآن مثل طبرى و فخر رازى قطعه مستقل نخواهد داشت، اما ارجاعهایى به آنها خواهد داشت؛ 5. گستردهترین شعاع ممکن از یک تحقیق علمى موشکافانه درباره قرآن در دائرةالمعارف مىگنجد؛ 6. استفاده از روشها و دیدگاههاى متفاوت در لا به لاى دائرةالمعارف یک اقدام عمدى بوده است.
ساختار علمى: حدود هزار مدخل با نظم الفبایى متداول در این دائرةالمعارف وجود خواهد داشت که این مدخلها دوگونهاند:
یک. مدخلهاى مربوط به اشخاص، مفاهیم، اماکن، ارزشها، اعمال و وقایع که در درون متن قرآن یافت مىشوند یا ارتباط قابل توجهى با متن دارند.
دو. مدخلهایى که در مورد موضوعات مهم در زمینه پژوهشهاى قرآنى است؛ مثل هنر و معمارى در قرآن یا علم تاریخ و قرآن.
در این دائرةالعمارف از مدخلهایى با عنوانهاى انگلیسى استفاده شده است (نه واژههاى عربى که با الفباى انگلیسى نوشته مىشود، آن گونه که دائرةالمعارف اسلام عمل کرده است) و براى اینکه مشکل معادلسازى و معادل یابى عربى حل شود، فهرستى موضوعى حاوى کلمات انگلیسى و واژگان حرف به حرف نقل شده به عربى در آخرین جلد خواهد آمد.15
آقاى على کریمى مجموع مدخلهاى جلد اول تا سوم دائرةالمعارف لایدن را 445 مورد معرفى مىکند16، ولى پس از بررسى روشن شد که فهرست کل مدخلهاى این سه جلد از این قرار است:
جلد اول: 325 مدخل؛
جلد دوم: 263 مدخل؛
جلد سوم: حروف J تا O، حدود 200 مدخل.
اینک براى آشنایى بیشتر مخاطبان، برخى عناوین مدخلهاى جلد سوم را یاد مىکنیم:
گوشها؛ زمین؛ زلزله، زمین لرزه؛ شرق و غرب؛ بومشناسى، روابط جانداران با محیط؛ علم اقتصاد؛ عدن، بهشت؛ ویراستارى قرآن؛ آموزش و پرورش؛ مصر؛ گزینش، انتخاب؛ عناصر؛ فیل؛ الیاس؛ یسع؛ اختلاس، دزدى؛ جَنین؛ مهاجرین و انصار، مهاجرت؛ دشمنان؛ امر به معروف و نهى از منکر؛ ادریس؛ ورود به خانهها از پشت آنها؛ رشک، حسد؛ نگارش روى فلزات و سنگها (علم یا هنر حکاکى)؛ گمراهى، انحراف؛ معادشناسى، خلود، جاودانگى؛ اخلاق وقرآن؛ ایتوپى؛ مدح، تمجید؛ حوّا؛ غروب؛ قرآن در زندگى روزمره؛ شرّ، بدى؛ سیئات؛ تفسیر قرآن در دوره باستان و قرون وسطا؛ تفسیر قرآن در عصر اخیر و معاصر؛ نصایح و مواعظ؛ تبعید، نفى بلد؛ استعاذه، تعویذ؛ لشکرکشىها و نبردها؛ چشمها؛ حزقیال نبى، حزقیل نبى، عزرانبى؛ افسانهها؛ صورت، چهره؛ وجه الله (صورت خدا)؛ فرقه، گروه؛ فضیلت و... .
نقاط قوت
1. استفاده از نویسندگان متنوع در غرب و شرق جهان.
2. توجه به موضوعات نو (مثل فیمینیسم) همراه با توجه به موضوعات سنتى.
3. جداسازى دائرةالمعارف قرآن از تفسیر قرآن.
4. طرح زمان بندى شده و سرعت عمل در نشر دائرةالمعارف.
5. بازگشت از شیوه مستشرقان قدیمى و رعایت انصاف در اظهار نظرها در بسیارى از موارد؛ مثلا در مقاله «قرآن و فیمینیسم»، «مارگارت بدران»17 تصریح مىکند که قرآنمدافع حقوق از دست رفته زنان است. همچنین در مقاله «تحریف»18، «نیوباى» تصریح شده که اتهام تحریف باورى به شیعه، اتهامى بى اساس است و قرآنِ شیعیان با اهل سنت تفاوتى ندارد. نیز «دنیس اى» در مقاله «عایشه»19 به برترى فاطمه (س) بر همه زنان جهان تصریح مىکند.
نقاط ضعف
1. ادعاى تحقیق موشکافانه. این ادعا که در مقدمه دائرةالمعارف آمده است، در عملکرد برخى نویسندگان در پارهاى از مقالات دانشنامه، به چشم نمىآید.
مثلا «کلود جیلیوت»، در مقاله «تفسیر قرآن در دوره باستان»20 کتاب حقایق التأویل فى متشابه التنزیل سید مرتضى(م 406 ق) را از تفاسیر معتزله معرفى مىکند و نیز شیخ طوسى (م 460 ق) و شیخ طبرسى (م 548 ق) را از مفسران شیعى معتزلى معرفى مىکند! در حالیکه مىدانیم در جهان اسلام سه جریان عمده کلامى وجود دارد: اشاعره؛ معتزله؛ شیعه. جریان سوم هر چند با جریان معتزلى در برخى مقولات ـ مثل عقل گرایى ـ تشابه دارند، اما هر کدام جریان مستقلى هستند و ویژگىهاى خاص خود را دارند. براى مثال شیعه معتقد به استمرار نبوت در امامت است، ولى معتزلیان با این عقیده مهم کلامى شیعه همراه نیستند. و یا معتزله «منزلة بین المنزلتین» را قبول دارند که مورد پذیرش کلام شیعى نیست.21
البته به نظر مىرسد که این لغزش دائرةالمعارف لایدن، از کتابهایى همچون التفسیر و المفسرون دکتر ذهبى ریشه گرفته باشد، که قبل از آنان همین نسبتها را به سید مرتضى داده بود.22
2. مشکلات روش شناختى در معرفى تفاسیر. مثلاً «راترود ویلانت» در مقاله «تفسیر قرآن در دوره جدید و معاصر»23 تفسیر عقلانى را منحصر به تفسیر اجتهادى افرادى همچون سید احمد خان هندى (م 1898 م) و محمد عبده مصرى (م 1905م) کرده است که بین تمدن و علم غربى با قرآن جمع کردهاند.
جالب آن است که در ادامه مقاله، کتاب الهدایة والعرفان فى تفسیر القرآن بالقرآن را به محمد ابوزید (1930 م) نسبت مىدهد. در حالى که اولاً کتاب فوق از ابوزید نیست، بلکه از سرسید احمد خان هندى است و ثانیاً کتاب فوق از تفاسیر علمى به شمار مىآید، نه تفاسیر عقلى. ثالثاً تفسیر عقلانى یا تعقّلى منحصر در تفسیر اجتهادى نیست، بلکه واژه «عقل» در مسائل تفسیرى دو کاربرد دارد: اول عقل برهانى که با استفاده از برهانهاى عقلى به تفسیر مىپردازد، مثلا آیه یَدُ اللّهِ فَوقَ أیدِیهِم24 با توجه به برهان عقلى بر اینکه «خدا جسم نیست» تأویل مىشود و دست از ظاهر آن بر مىداریم و مىگوییم مقصود از «دست» در اینجا قدرت است. دوم عقل مصباحى یا قوه مدرکه و نیروى فکر است که در روشهاى تفسیرى متعدد به کار مىرود. زیرا هماره از نیروى فکر براى تدبّر و فهم آیات و جمع بندى و استنباط و اجتهاد استفاده مىشود که نوع اخیر را تفسیر اجتهادى مىنامند.25
بنابراین تفسیر عقلانى منحصر به تفاسیر محمد عبده مصرى (1848 ـ 1905م) و سید احمد خان هندى (1898 ـ 1817 م) نمىشود؛ بلکه این نوع تفسیر در میان مسلمانان سابقهاى هزار ساله دارد که از تفسیر شیخ طوسى و طبرسى (م 548 ق) شروع شد و همچنان ادامه دارد.
آرى تفسیر محمد عبده داراى نوآورىهایى بوده است از جمله توجه به گرایش اجتماعى در تفسیر و نیز توجه به روش علمى ونقش علوم جدید در تفسیر که از مطالعه تفسیر عمّ جزء و تفسیر شاگردش رشید رضا در المنار روشن مىشود.
3. تکرار مطالب بى اساس و تهمتهاى مستشرقان گذشته، نسبت به قرآن. با اینکه شیوه عمومى این دائرةالمعارف با پژوهشهاى قبلى مستشرقان فاصله زیادى دارد و رویکردى منصفانه و محققانه بر بسیارى از مقالات آن حاکم است، ولى برخى از نویسندگان مقلدانه و بدون تحقیق، همان مطالب قبلى مستشرقان را تکرار کردهاند که به یک نمونه اشاره مىکنیم:
در مدخل «هارون»، آندرورپین، چنین مىنویسد:
قرآن به غلط و خطا مادر عیسى (ع) را خواهر هارون مىداند: یا اختَ هَاروُنَ.26 حال آنکه هارون قرنها پیش از مادر عیسى مرده بود. در کتاب مقدس آمده است که هارون خواهرى به نام مریم داشت که در زمان هارون و موسى بوده است، نه در زمان عیسى.27
اگر آندرورپین به تفاسیر مهم شیعه و اهل سنت توجه مىکرد، در مىیافت که این جمله قرآن که از زبان مخالفان مریم حکایت شده است، ضرب المثلى در میان قوم او بوده است. در حدیثى از پیامبر(ص) نیز حکایت شده که: «چون هارون مرد پاکى بود، در میان بنىاسرائیل ضرب المثل شده بود. از این رو به افراد پاک مىگفتند: این برادر یا خواهر هارون است». 28
این لغزش آندرورپین در فهم آیه قرآن و عدم توجه او به تفاسیر و روایات تفسیرى و نسبت خطاى تاریخى به قرآن دادن، همان اندازه براى دائرةالمعارف لایدن مشکل آفرین است که عدم توجه آندرورپین و سرویراستاران و ناظران دائرةالمعارف فوق به تحقیقات مستشرقان و نقدهاى مسلمانان به آنها، مشکل ساز است؛ چرا که این مطلب آندرورپین مطلب جدیدى نیست؛ بلکه تکرار مطالب مستشرقان قبلى است، گویا اولین بار شخصى به نام ادریان ریلاند (1676 ـ 1718م) این اشکال را بر قرآن مطرح کرد و مسلمانان بارها جواب این اشکال را دادهاند و لغزش مستشرقان را در فهم آیه فوق آشکار کردهاند. از جمله عبدالرحمن بدوى (1988م) در کتاب دفاع عن القرآن، ص161، همین اشکال را مطرح کرده و جواب مفصلى مىدهد. عجیب این است که چهارده سال بعد از انتشار کتاب عبدالرحمان بدوى همان اشتباه مستشرقان قبلى در دائرةالمعارف لایدن تکرار مىشود، بدون اینکه به جواب آن اشاره شود.
4. تناقض درونى. در هر کتاب لازم است مطالب آن در تناقض باید یکدیگر نباشد؛ بهویژه در مسائل تاریخى که به مذاهب و کتابهاى آسمانى نسبت داده مىشود؛ اما در دائرةالمعارف لایدن گاهى این تناقضها به چشم مىخورد. مثلاً جوین بُل در مقاله «حدیث و قرآن» مطالبى در مورد تحریف قرآن حکایت کرده است؛ از جمله: آیه رجم را از سیوطى نقل مىکند که بر محمد (ص) وحى شده، اما در قرآن نیامده است! کلمه «ائمه» به امت تبدیل شده است! به شیعه نسبت مىدهد که معتقدند سوره احزاب در اصل از سوره بقره طولانىتر بوده است، ولى درمعرض تغییر قرار گرفته است! شیعه قرائتهاى هفت گانه قرآن را براى استنباط فتاواى فقهى تفسیر کردهاند!
29در حالى که مسئله تحریف قرآن را «ینوباى» در مقاله «تحریف»،30 مردود اعلام کرده است.
این مطلب اولا تناقض درونى دائرةالمعارف قرآن لایدن را آشکار مىسازد. ثانیا روایات مربوط به تحریف توسط علماى بزرگ شیعه و اهل سنت، بارها مورد نقد قرار گرفته و مردود اعلام شده است؛ چرا که بسیارى از این روایات، مخالف قرآن است و هر چه مخالف قرآن باشد، اعتبار ندارد، و سند این روایات نیز مخدوش است و برخى از آنها نیز به مطالب تفسیرى و اختلاف قرائات اشاره دارد. ثالثاً مسئله زیادتر بودن اصل سوره احزاب از سوره بقره در اهل سنت به اُبى بن کعب و عایشه نسبت داده شده است.31 پس چرا نویسنده، شیعه را به این مطلب متهم مىسازد؟! رابعاً قرائتهاى هفت گانه قرآن که در برخى احادیث حکایت شده، از نظر سند و دلالت آنها، مورد خدشه علماى شیعه قرار گرفته است.32 از آنجا که قرائات متواتر نیست و قرآن به وسیله آنها اثبات نمىشود، نمىتوانند مبناى حکم فقهى قرار گیرند. بلى روایت حفص از عاصم به خاطر اینکه بیشترین تطابق را با قرآن متواتر مسلمانان دارد، مورد اعتنا قرار گرفته و قرآنهاى فعلى در جهان اسلام معمولاً بر اساس این قرائت چاپ مىشود.
5. کمبود اطلاعات لازم در یک زمینه. همان طور که در مبحث ویژگىهاى دائرةالمعارف گذشت، وظیفه دائرةالمعارف آن است که تمام اطلاعات لازم را در مورد یک مطلب به صورتى فشرده ارائه کند؛ به طورى که خواننده را از مراجعه به کتابهاى دیگر بى نیاز سازد. اما گاهى دائرةالمعارف لایدن این مهم را به انجام نرسانده است.
مثلاً خانم جین دمن مک اولیف، در مقاله «فاطمه» نوشته است که مفسران قرآن آیه 61 در آل عمران (آیه مباهله) و 33 در احزاب (آیه تطهیر) را در مورد فاطمه(س) مىدانند.
سپس از تفسیر طبرى نقل مىکند که مقصود از «اهل البیت» در سوره احزاب، محمد، فاطمه، على، حسن و حسین(ع) هستند؛ ولى از «عکرمه» نقل مىکند که مقصود همسران پیامبر(ص) هستند.33 در حالى که اولاً آیات مربوط به فاطمه(س) در قرآن از 60 آیه تا 135 آیه حکایت شده است.
34البته برخى شأن نزول آنها در مورد فاطمه(س) و در برخى آنها فاطمه(س) از مصادیق یا تأویل یا بطن و یا تفسیر آیه شمرده شده است و برخى آیات نیز مورد تأیید و تأکید مفسران بزرگ شیعه و اهل سنت بوده است؛ از جمله سوره کوثر35 و آیات نذر در سوره انسان (هل اتى).36
درباره فاطمه (س) بیش از 2400 کتاب نوشته شده37 که در بسیارى از آنها آیات مربوط به حضرت فاطمه (س) یادآورى شده است.
عدم توجه به این میراث گران سنگ اهل سنت و شیعه در مورد آیات مربوط به حضرت زهراء(س) از نویسنده و سرویراستار دائرةالمعارف قرآن لایدن قابل اغماض نیست و ممکن است برخى آن را حمل بر کم اطلاعى نویسنده بنمایند.
ثانیاً نویسنده دائرةالمعارف لازم است گزارش کاملى از دیدگاهها را در هر موضوع ارائه کند و اگر از کسى یک دیدگاه را نقل کرد، دیدگاه مخالف او را نیز حکایت کند. در مثال فوق هنگامى که حدیث عکرمه حکایت شد، لازم بود که به ضعف سند حدیث عکرمه اشاره مىشد؛ به ویژه آنکه بزرگان علم رجال در اهل سنت و شیعه عکرمه را تضعیف کردهاند و او را از خوارج دانستهاند.38 نیز باید به ضعف دلالتى حدیث عکرمه (نزلت فى نساء النبى(ص) خاصة)39 اشاره مىشد؛ چون همانطور که برخى مفسران اشاره کردهاند، آیه تطهیر دلالت بر پاکى از هر گونه گناه و آلودگى یعنى عصمت اهلبیت دارد.40 و این مطلب نمىتواند مربوط به همه زنان پیامبر(ص) باشد که آیات 4ـ 6 سوره تحریم در مورد توبه آنان نازل شده است.41
در مورد دائرةالمعارف قرآن لایدن، اشکالات اساسى دیگرى نیز وجود دارد که از نقل همه آنها در این مقاله صرف نظر مىکنیم.
دو. دائرةالمعارف قرآن کریم
پیشگفتار جلد اول این دائرةالمعارف در 34 صفحه تنظیم شده و اطلاعات خوبى در مورد این دائرةالمعارف آورده است.
کتاب، مرجعى خود بسنده است که در برگیرنده اطلاعات اصیل در قلمرو موضوعات، مفاهیم، اعلام و علوم قرآنى مىباشد که آنها را با نثر معیار در اختیار عموم اهل تحقیق، طلاب و دانشجویان قرار مىدهد.42
نهاد سرپرستى: مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.
پیشنهاد طرح نخستین دائرةالمعارف توسط مسئول سابق مرکز فرهنگ و معارف قرآن، حجت الاسلام والمسلمین ایزدپناه ارائه شده است. سپس حجت الاسلام و المسلمین خراسانى به عنوان مسئول دائرةالمعارف نقش ایفا کرده است.
این دائرةالمعارف داراى گروههاى علمى در زمینه تاریخ، اعلام، فقه و حقوق، فلسفه و کلام، علوم قرآنى، معارف و مفاهیم قرآنى، ادیان و... است و از تعداد زیادى همکار علمى و پژوهشگر و مشاور قرآنى و ارزیاب بهره مىبرد که در جلد اول نام 64 نفر آنها آمده است.
مراحل اجرایى: با اینکه در پیشگفتار جلد اول دائرةالمعارف قرآن کریم مطالب سودمندى آمده است و حتى در مورد سازمان و گردش کار و مدخلیابى و نگارش مقالات و... توضیحات لازم داده شده است، اما در مورد زمان آغاز دانشنامه و پایان آن یا مراحل انجام یافته و در دست اجرا به طور دقیق مطلبى یافت نشد.
ولى در میزگرد «معرفى جدیدترین دائرةالمعارفهاى قرآنى» سرپرست این دائرةالمعارف، آقاى على خراسانى، سال شروع را 1376 ش اعلام کرد.43 جلد اول آن در سال 1382 ش چاپ شد و پیش بینى مىشود تا سال 1389 ش به طول انجامد.44
اهداف: «هدف اصلى این دائرةالمعارف عبارت از ارائه اطلاعات ناب و اصیل در قلمرو و موضوعات قرآنى است؛ به گونهاى که اهل تحقیق را در این موضوعات، به مثابه منبعى مادر و ماندگار، از منابع فرعى بى نیاز کند. در کنار این هدف اصلى و خاص، غرض عمومى تدوین دائرةالمعارف حاضر این است که مخاطبان دانشپژوه در حد مطالعات پایه اسلامى نیز بتوانند از پژوهشهاى اصیل و قویم قرآنى بهره گیرند».45
رویکردها: رویکردهاى اساسى دائرةالمعارف قرآن کریم را از لا به لاى پیشگفتار آن مىتوان این گونه استنباط کرد:
1. توجه به عموم مخاطبان اهل تحقیق و طلاب و دانشجویان؛ یعنى قلم دائرةالمعارف به گونهاى انتخاب شده که عموم دانش پژوهان آشنا به مبانى قرآنى بتوانند از آن استفاده کنند.
2. حفظ بى طرفى و علمیت و امانت درنقل همه دیدگاهها و در عین حال ذکر نقدهاى علمى وارد بر هر دیدگاه.
3. حفظ همزمان علمیت بىطرفانه و غیرت و حمیّت دینى؛ یعنى پرهیز از عبارتهاى غیر علمى و متعصبانه و تکیه بر اطلاعات دست اول و سالم و دفاع ازحقیقت.46
4. احترام به آرا و عقاید مذاهب خاص و مکاتب اسلامى و پرهیز از تشنج زایى و اختلاف انگیزى بین مذاهب و در عین حال نقد دیدگاههاى غیر شیعى و غیر مشهور با روشى منصفانه و علمى.
5. حفظ رویکرد قرآنى مقالات مگر به ضرورت.47
6. در مباحث تاریخى گاه گزارشهایى آمده است که از لحاظ ارزشى مورد تأیید نیستند.
7. جز در موارد ضرور و حساس، ارزیابى و نقدى درباره صحت شأن نزولها صورت نمىگیرد.48
8. ارائه همه آرا و دیدگاههاى مهم در هر موضوع با بهرهگیرى از منابع اصلى و دست اول.
49ساختار علمى: این دائرةالمعارف براساس نظام الفبایى است. هندسه دائرةالمعارف با عنایت و نقش و کاربرد هر جزء طراحى شده است؛ تا ارتباط منطقى میانه همه اجزا حفظ شود.50
مجموع مدخلهاى دائرةالمعارف بیش از چهار هزار خواهد شد و پیش بینى مىشود به سى جلد برسد.51
مدخلها ازسه حوزه اصلى برگزیده شدهاند:
ـ موضوعات و مفاهیم قرآنى؛
ـ اعلام قرآنى؛
ـ علوم قرآن.52
دائرةالمعارف داراى شش بخش علمى است: 1. بخش علوم قرآن؛ 2. بخش معارف و مفاهیم؛ 3. بخش ادیان؛ 4. بخش تاریخ و اعلام؛ 5. بخش فلسفه؛ 6.بخش فقه و حقوق.53
مدخلهاى اصلى جلد اول دائرةالمعارف عبارتند از:
آب؛ آبرو؛ آب میوه؛ آتش؛ آتش بس؛ آثار باستانى؛ آجرپزى؛ آخِذ؛ آخر؛ آخرت؛ آخرالزمان؛ آدم؛ آدم ربایى؛ آرامش؛ آرزو؛ آزادى؛ آزر؛ آسانى؛ آسمان؛ آسیه؛ آشامیدنى؛ آشتى؛ آصف بن برخیا؛ آل؛ آل ابراهیم؛آل داود؛ آل عمران؛ آل فرعون؛ آل لوط؛ آلموسى؛ آل یعقوب؛ آمادگى نظامى؛ آمنه بنت وهب؛ آمیزش؛ آوارگى؛ آهن؛ آیات الاحکام؛ آیات خدا؛ آیات نام دار؛ آیه؛ آیه آمن الرسول؛ آیه امن یجیب؛ آیه تبلیغ؛ آیه تطهیر؛ آیه غار؛ آیة الکرسى؛ آیه و ان یکاد؛ آیه ولایت؛ ابابیل؛ ابتر؛ ابتکار؛ ابر؛ ابراء؛ ابرار؛ ابراهیم؛ ابریق؛ ابضاع؛ ابلیس؛ ابن ام مکتوم؛ ابن زبعدى؛ ابن سبیل؛ ابن صوریا؛ ابن عبد یالیل؛ ابوالاشدّین؛ ابوالاعور سلمى؛ ابو ایوب انصارى؛ ابوالبخترى؛ ابوبکر؛ ابوثمامه؛ ابوجمعه؛ ابوجندل عامرى؛ ابوالجواظ؛ ابوجهل؛ ابوجهینه؛ ابوحذیفة بن عتبه؛ ابوالحصین انصارى؛ ابوخیثمه انصارى؛ ابودجانه؛ ابودحراح انصارى؛ ابودرداء انصارى؛ ابوذر غفارى؛ ابورافع نضرى؛ ابوزمعه اسدى؛ ابوسفیان؛ ابوسلمه مخزومى؛ ابوصرمه خزرجى.54
نقاط قوت دائرةالمعارف قرآن کریم
1. گستردگى موضوعات و مدخلها تا حدود 4000 مدخل.
2. رعایت ضوابط دائرةالمعارفنویسى.
3. استفاده از منابع اصیل.
4. استفاده از نویسندگان جوان و نو قلم در دانشنامه که موجب تشویق و ترویج فعالیتهاى قرآنى آنان مىشود.
کاستىهاى دائرةالمعارف قرآن کریم
1. کم توجهى به موضوعات نوپدید مرتبط با قرآن.
براى مثال در جلد اول تنها مدخلهاى محدودى مثل آدم ربایى، آزادى و آرامش، نوآمد است. و در مقاله «آرامش» نیز اشارات محدودى به مباحث روان شناختى آرامش شده و مسئله «تأثیر تجربى قرآن در بهداشت روانى» مورد توجه قرار نگرفته است؛ در حالى که از مباحث مهم دهه اخیر بوده است و توسط روان کاوان و پزشکان متعددى تأیید شده و شواهد تجربى آن در مقالات و کتابها و پایاننامههاى پزشکى و قرآنى بیان شده است.55
2. عدم استفاده از استوانههاى علمى قرآن پژوه، بهویژه در خارج از ایران. البته این نکته، بر اساس اطلاعات به دست آمده از نویسندگان جلد اول است و شاید درجلدهاى بعدى این نقیصه بر طرف شود.
3. عدم معرفى شوراى علمى دائرةالمعارف و گروههاى علمى آن.
یعنى همه مشاوران، ارزیابان، نویسندگان، مسئولان و حتى پژوهشگران پروانههاى علمى در عرض هم معرفى شده و مسئولیت علمى دائرةالمعارف روشن نشده است که این بر خلاف شیوه مرسوم در دائرةالمعارفها است. البته در برخى موارد نیز افرادى از قلم افتادهاند.
3. تعریف مشخص و متمایزى براى «دائرةالمعارف قرآن کریم» ارائه نشده است؛ هر چند که از پیش گفتار قابل استنباط و اصطیاد است.
4. زمانبندى مشخصى براى آغاز و انتها در مقدمه دائرةالمعارف ارائه نشده است. حتى تعداد مجلدات احتمالى آن پیش بینى نشده است.
5. آوردن مطالب تاریخى مشکوک و نقد نکردن شأن نزولها با توجه به مشکلات سندى آنها جاى تأمل دارد و سطح اعتبار دائرةالمعارف را تنزل مىدهد؛ هر چند که تذکر این مطلب مفید بوده و انصاف و صداقت حاکم بر دائرةالمعارف را نشان مىدهد.
6. در دائرةالمعارفِ قرآنى لازم است به موضوعات و مدخلهاى مرتبط با قرآن پرداخته شود، مثل مباحث علوم قرآن و مباحث تاریخى که ارتباط مستقیم با قرآن دارد، مثل جمع قرآن؛ اما «دائرةالمعارف قرآن» با «دائرةالمعارف تفاسیر و کتب و علوم قرآن» متفاوت است.
به نظر مىرسد که این دائرةالمعارف به سوى نوع دوم متمایل شده است؛ براى مثال در جلد اول از حدود سى نفر از افراد، همچون صحابه پیامبر (ص) نام مىبرد که به مناسبت در شأن نزولها و کتب تفسیرى از آنها یاد شده است. اگر این روند در دائرةالمعارف فوق ادامه یابد، دیگر نام «دائرةالمعارف قرآن» براى آن زیبنده نیست، و مثنوى هفتاد من کاغذ مىشود؛ چرا که از دائرةالمعارف قرآن انتظار مىرود اطلاعات مربوط به موضوعات قرآنى ارائه کند؛ همانطور که در پیشگفتار جلد اول این مطلب را هدف اصلى دائرةالمعارف معرفى کردهاند. اطلاعات تاریخى و جغرافیایى و شخصیتشناسى، از موضوعات قرآنى به شمار نمىآیند. به عبارت دیگر این مجموعه در حقیقت چندین دائرةالمعارف را در خود جاى داده است که لازم است جداسازى شود تا به سرعت کار و زودیابى آن لطمه وارد نشود.
یادآورى این نکته لازم است که این دائرةالمعارف از نظر علمى ارزشمند است و ذکر کاستىها به معناى نادیده گرفتن زحمات نویسندگان و سرپرستان محترم نیست؛ بلکه براى کمال یافتن کار است، و شاید به برخى از این مطالب توجه شده اما در مسیر اهداف دائرةالمعارف تشخیص دادهاند.
سه. دانشنامه قرآنشناسى
در مورد این دانشنامه تا کنون چندین مقاله و گفتوگو و مصاحبه توصیفى منتشر شده است؛ از جمله در مجله گلستان قرآن، شماره 153، سال ششم، شماره پیاپى 196، تیر ماه 1382 ش، مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین رشاد و نگارنده.
تعریف: دانشنامه قرآنشناسى، گستردهنگاشتهاى است با ساختار موضوعى، که مدخلهاى آن در دو محور عمده مباحث پیرامون قرآن (علوم قرآنى) و مباحث درون قرآنى (معارف قرآن) است.
نهاد سرپرستى: این دانشنامه در گروه قرآن پژوهى پژوهشگاه، تحت سرپرستى حجت الاسلام و المسلمین على اکبر رشاد است و امور پژوهشى آن به عهده نگارنده است.
این دانشنامه شوراى علمى به ریاست آیت اللّه معرفت دارد که اعضاى آن از شخصیتها و اساتید فن هستند و نیز سه حلقه علمى که متشکل از شخصیتهاى قرآن پژوه است. در مرحله اول این دانشنامه از بیش از صد نفر نویسنده، ارزیاب علمى، اعضاى حلقه کارشناسى، اعضاى شوراى علمى، مشاور علمى و مترجم بهره مىبرد.
مراحل اجرایى: 1381 ش مرحله اول آن شروع شد (محور مباحث پیرامون قرآن). مهرماه 1383 ش مرحله دوم آن شروع شد (محور مباحث درون قرآنى) و پیش بینى مىشود تا سال 1385 ش نگارش آن به پایان برسد.
تاریخ نشر: مجلدات نخستین این دانشنامه تقریباً آماده سازى شده است؛ ولى نهاد سرپرستى ترجیح داده که تمام مجلدات یکجا منتشر شود.
اهداف دانشنامه: 1. معرفى درست و دقیق قرآن کریم و تبیین متقن و مستند هویت و حقانیت آن.
2. تبیین بالندگى و کارایى تعالیم قرآن کریم.
3. تحلیل روزآمد و نظاممند دیدگاههاى قرآنى با لحاظ نظرات نوپدید و نیازهاى معاصر.
4. نقد آراى انحرافى و پاسخ به پرسشهاى اساسى و شبهات شایع در حوزه علوم قرآنى و معارف قرآن.
رویکردهاى دانشنامه: 1. التزام روشن به یکى از سه رویکرد بنیادى (به منظور گسترش مرزهاى معرفت دینى)، «راهبردى» (به منظور زمینه سازى براى انجام پژوهشهاى کاربردى) و «کاربردى» (به منظور تعمیق و تحکیم فرهنگ و اندیشه اسلامى، ارائه راه کارهاى عملى).
2. اهتمام به نوآورى در حوزه مباحث نظرى از طریق اتخاذ موضوع تازه و یا ارائه «نظریه جدید» یا «تبیینى نو» با «راهکارى تازه» (کشف یا نوگسترى و عدم نقدگریزى) و یا «نقد عالمانه» و اساسى نظرى مشهور و مطرح (نهراسیدن از مشهورات با منطق علمى).
البته وفادارى به اصول و مسلمات اعتقادى بر مبناى نصوص و ادله محرزه، التزام به منطق اجتهاد و روش علمى ضرورى است.
3. سعى در استقراى «نظریات مطرح» در زمینه موضوع تحقیق و اهتمام ویژه به «نظریات معاصر». بدین منظور توجه به پیشینه تحقیق ضرورى مىنماید. همچنین منبعشناسى و تهیه فهرستى از منابع مرتبط از پیششرطهاى پژوهش است.
4. سعى بر احراز قابلیت براى «مرجعیت علمى»؛ زیرا حاصل پژوهش، باید حاوى مهمترین، اساسىترین و تحلیلىترین اطلاعات در زوایاى موضوع خود باشد و کم و بیش خواننده را از مراجعه به متون دیگر بىنیاز سازد و همچنین از حیث سطح علمى، قابلیت رجوع محققان را به عنوان مأخذ داشته باشد.
5. از رویکردهاى مهم این دانشنامه توجه به شبهات خاورشناسان است که همواره تلاش بر این بوده است که شبهات متناسب با هر مدخل از متون مرتبط استخراج شده و براى تغذیه فکرى و غناى علمى به محقق داده مىشود تا به تحلیل آن بپردازد. به همین جهت این دانشنامه اقدام به ترجمه برخى از مقالات دائرةالمعارف قرآن لایدن که جدیدترین تحقیقات قرآن غرب است، نمود.
ساختار علمى: این دانشنامه ساختار موضوعى دارد و کمتر از هزار مدخل خواهد داشت و شامل دو محور اساسى است.
1. مباحث برونقرآنى (مجموعاً 79 مدخل)
یک. منطق فهم قرآن: منطق فهم قرآن (کلیات)، مفهومشناسى تفسیر قرآن، امکان و جواز تفسیر، قواعد و ضوابط فهم قرآن، سنجههاى فهم قرآن (ارزش سنجى و میزان اعتبار فهم)، منابع تفسیر، تاریخ تفسیر و مفسران، تدبر در قرآن، هویت قدسى و ماورایى قرآن، حکیمانگى قرآن (ناظر به مبدأ، پیام، مخاطب و روش فهم)، غایت مندى هدایتگرانه قرآن، فطرتنمونى قرآن (معطوف به تعالیم، مخاطب و مواجهه و انسانگرایى)، زبان قرآن (معرفتزایى و معنادارى)، انسجام ساختارى قرآن، انسجام محتوایى قرآن، ظاهر و باطن قرآن، رابطه قرآن و سنت و مناسبت کتاب با کلام معصوم (ارجاع به رابطه قرآن و سنت)، روشها و گرایشهاى تفسیرى (کلیات)، روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیر روایى، روش تفسیر عقلى، روش تفسیر علمى، روش تفسیر اشارى، روش تفسیر اجتهادى (جامع)، گرایشهاى تفسیرى، اسلوبهاى تفسیرى (سبکهاى ترتیبى و موضوعى)، تفسیر به رأى، ضوابط مفسر (صفات و صلاحیتهاى)، موانع و آسیبشناسى فهم قرآن، تأویل، قرآن و فرهنگ زمانه، قرآن و هرمنوتیک.
دو. قرآن شناخت: اسباب نزول، اسرائیلیات و مجعولات در تفسیر، اعجاز قرآن، اهداف و مقاصد سورهها، اهل بیت (ع) و قرآن، باستانشناسى در قرآن، تاریخ قرآن، تاریخ گذارى قرآن، تاریخ و قرآن، تأثیر قرآن بر ادب فارسى، تأثیر قرآن بر ادبیات زنده جهان، تأثیر قرآن بر فرهنگ عصر جاهلى، تأثیر قرآن بر فرهنگ و تمدن بشر (فرهنگ آفرینى قرآن)، تحریف ناپذیرى قرآن، ترجمه قرآن، تکرار در قرآن، تلاوت، حفظ و آداب آن، جامعیت و قلمرو قرآن، جاودانگى و جهانى بودن قرآن، جمع قرآن، حروف مقطعه، خواص آیات و سور قرآن (با نگاه نقدى)، رسم الخط و کتابت قرآن، علوم قرآن، قرآن، قرآن از منظر دیگران، قرآن و خاور شناسان، قرآن و زندگى، قرآن و شعر، قرآن و عرفان، قرآن و عقل، قرآن و علوم ادبى، قرآن و علوم تجربى، قرآن و علوم نقلى، قرائات قرآن، قصه و قرآن، لغات دخیل در قرآن، محکم و متشابه، محمد (با عنوان دریافت کننده وحى)، مصاحف صحابه، مصحف امام على (ع)، مکى و مدنى، ناسخ و منسوخ، نزول، نزول قرآن بر هفت حرف، نسخههاى خطى قرآن، وحى.
2. مباحث درونقرآنى
یک. نگرش دینى: معرفتشناسى و فلسفه معرفت دینى، هستىشناسى (امور عامه و عوالم)، جهان بینى (کلیات)، مبدأشناسى (الله)، فراحس (عرش، کرسى، لوح، قلم، ملائک، جن و... )، انسانشناسى (فطرت، طبیعت)، مرگ و معاد (فرجامشناسى)، خلود، دین (راهشناسى = فلسفه دین)، نبوت و امامت (راهنماشناسى).
دو. منش و پرورش دینى: فلسفه اخلاق، اخلاق نظرى (و امهات فضائل و رذائل)، اخلاق اجتماعى، اخلاق حرفهاى (اصناف)، فلسفه تربیت، فرد دینى (و ایمان، تقوا، عمل صالح)، نهاد خانواده و خانواده دینى، اجتماع و جامعه دینى، فرج و فرجام تاریخ، جهانشهر آرمانى دینى.
سه. کنش دینى: فلسفه فقه و حقوق اسلامى، فقه عبادت، حقوق (فقه قانون)، فقه قضا و جزا، فقه سیاست، فقه اقتصاد، فقه روابط بین الملل، فقه فرهنگ و اجتماعیات.
چهار. دانش دینى: فلسفه علم، منطق، علم النفس، علم الاجتماع، علم تاریخ و تاریخ، علم مدیریت، علم اقتصاد، علم سیاست، معمارى و... ، زیستشناسى و علم الحیوان، علوم پزشکى، گیاهشناسى، نجوم، هیئت، کیهانشناسى، زمینشناسى، ریاضیات، باستانشناسى، تمدنشناسى، هنر (استطرادى)، صنایع (استطرادى)
نقاط قوت دانشنامه قرآنشناسى
1. توجه به موضوعات نوآمد و مطرح شده در جهان معاصر.
2. توجه به شبهات مطرح شده در مورد قرآن کریم، بهویژه شبهات مستشرقان.
3. استفاده از مباحث نوین علوم در دانشنامه؛ یعنى با توجه به ساختار موضوعى دانشنامه، مثلاً مىتوانیم علاوه بر توضیح مفاهیم قرآن در علم اقتصاد به مباحث مبانى اقتصاد، نظام اقتصاد، عوامل تولید، توزیع و... از دیدگاه قرآنى نیز بپردازیم و همینطور در دانش سیاست، معرفتشناسى، اخلاق و تربیت و علوم تجربى مثل کیهانشناسى، پزشکى و... که در قرآن بدانها اشارت رفته است.
4. استفاده از استوانههاى علمى قرآن پژوه در داخل و خارج از کشور.
کاستىهاى دانشنامه قرآنشناسى
1. محدودیت مدخلهاى دانشنامه.
2. با توجه به اینکه جلدهاى این دانشنامه هنوز منتشر نشده، نمىتوان نقد واقع بینانهاى از آن ارائه داد.
مقایسه سه دائرةالمعارف بزرگ قرآن معاصر
از مجموع مطالبى که در مورد سه دائرةالمعارف بزرگ قرآن گفته شد، روشن شد که هر کدام داراى نقاط ضعف و قوتى هستند.
1. دائرةالمعارف قرآن لایدن و دانشنامه قرآنشناسى توانسته از نویسندگان متنوعى در سطح ایران و جهان استفاده کنند ولى دائرةالمعارف قرآن کریم مرکز فرهنگ و معارف قرآن تا کنون از این تنوع برخوردار نبوده است.
اما عدم استفاده از نویسندگان معتبر جهان اسلام، نقطه ضعف دائرةالمعارف لایدن است.
2. توجه به موضوعات نو در کنار مدخلهاى سنتى قرآن کریم از نقاط قوت دائرةالمعارف لایدن و دانشنامه قرآنشناسى است، ولى کم توجهى به مدخلهاى نو از نقاط ضعف دائرةالمعارف قرآن کریم مرکز فرهنگ قرآن است.
3. کثرت مدخلها و درنتیجه مخلوط شدن مباحث تفسیرى و حاشیهاى از نقاط ضعف دائرةالمعارف لایدن و دائرةالمعارف قرآن کریم است و کمبود مدخلها و عدم پوشش همه مباحث سنتى از نقاط ضعف دانشنامه قرآنشناسى است.
4. نقاط ضعف علمى دائرةالمعارف قرآن لایدن نسبت به دو دائرةالمعارف دیگر بیشتر است. بلکه قابل مقایسه نیست؛ چرا که برخى نویسندگان احتمالاً به منابع اصیل دسترسى نداشتهاند.
5. توجه به دیدگاههاى مستشرقان در دائرةالمعارف قرآن لایدن و دانشنامه قرآنشناسى زیاد است و این مطلب در دائرةالمعارف قرآن کریم ضعیف است.
البته رویکرد دانشنامه قرآنشناسى به نظرات مستشرقان نقادانه و منصفانه است، اما رویکرد دائرةالمعارف قرآن لایدن نسبت به نظرات مستشرقان مقلدانه بوده است.
6. زمان بندى دائرةالمعارف قرآن لایدن و دانشنامه قرآنشناسى منظم و زود بازده است، اما در دائرةالمعارف قرآن کریم این گونه به نظر نمىرسد.
7. جدا سازى مباحث درون قرآنى از برون قرآنى و نیز جدا سازى مباحث تفسیرى از مباحث دائرةالمعارفى در دانشنامه قرآنشناسى و دائرةالمعارف قرآن لایدن قابل توجه است، اما در دائرةالمعارف قرآن کریم این گونه نبوده است و همین مطلب موجب طولانى شدن کمیت و زمان آن شده است.
سخن پایانى
با توجه به مطالبى که از ابتداى مقاله بیان شد و نقاط ضعف و قوت سه دائرةالمعارف قرآن بزرگ معاصر، به نظر مىرسد که:
1. هر کدام از سه دائرةالمعارف بزرگ قرآن که در عصر حاضر تدوین مىشود، نقاط قوت و ضعفى دارند که لازم است نقاط ضعف خود را برطرف سازند، اما از نظر علمى مىتوان گفت دائرةالمعارف قرآن کریم و دانشنامه قرآنشناسى نصاب لازم را کسب کردهاند، اما دائرةالمعارف قرآن لایدن نصاب علمى لازم را تا کنون نداشته است.
2. لازم است دائرةالمعارفهاى تخصصى در مورد قرآن کریم، نگاشته شود تا متخصصان و فرهیختگان هر رشته بتوانند موضوعات مورد علاقه خود را به آسانى وبا ارزانترین قیمت به دست آورند؛ از جمله:
ـ دائرةالمعارف هنرهاى قرآنى (خط و... )؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى کودکان (ترجیحاً به صورت مصور)؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى نوجوانان؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى جوانان؛
ـ دائرةالمعارف قرآن براى نویسندگان کتابها و مقالات قرآنى؛
ـ دائرةالمعارف قرآن و علوم تجربى؛
ـ دائرةالمعارف قرآن و تاریخ؛
ـ دائرةالمعارف تفسیر قرآن؛
ـ دائرةالمعارف علوم قرآن؛
ـ دائرةالمعارف ترجمههاى قرآن؛
ـ دائرةالمعارف واژگان قرآن.
و... .
البته تا کنون تلاشهاى محدودى در برخى زمینههاى فوق انجام شده، ولى این کارها نیاز به کار تشکیلاتى بزرگ با حمایتهاى اساسى و پژوهشهاى طولانى مدت و مستمر دارد. بدین معنا که ضرورت دارد «بنیاد بزرگ قرآنپژوهى» تشکیل شود و این دائرةالمعارفها را بنویسد. سپس هر سال مورد بازنگرى قرار دهد و جدیدترین یافته را در آنها به ثبت برساند و در چاپهاى بعدى اعمال کند.
پىنوشتها:
* دانش آموخته حوزه علمیه، دکتراى تفسیر و علوم قرآن و الهیات، عضو هیئت علمى مرکز جهانى علوم اسلامى و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
1. المعلم پطرس البستانى، دائرةالمعارف قاموس عام لکل فن و مطلب، ج 4، ص 500.
2. لغت نامه دهخدا، ج 24، ص 4.
3. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، پیشگفتار، ص 9.
4 مصطفى محامى، دائرةالمعارف قرآن، ج 1، پیش گفتار ص 11.
5. همان، ص 10.
6. المعلم پطرس البستانى، دائرةالمعارف قاموس عام لکل فن و مطلب، ج 4، ص 500.
7. لغت نامه دهخدا، ج 24، ص 5.
8. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 10.
9. همان، ص 9.
10. همچون:
الف. فرهنگ نامه قرآنى، گروه فرهنگ و ادب بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1372 ـ 1376 ش، فارسى، شامل برابرهاى فارسى واژگان قرآن براساس 142 نسخه خطى کهن موجود در کتابخانه آستان قدس.
ب. قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، دارالکتب الاسلامیه، 1378 ش.
ج. قاموس قرآنى، حسن محمد موسى، مطبعة خلیل ابراهیم، 1966 م، مصر.
د. لغت نامه قرآنکریم، محمود عادل، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1369 ش.
11. همچون:
الف. اعلام قرآن، محمد خزائلى، امیر کبیر، 1378 ش، 114 مقاله بلند در معرفى اعلام قرآن.
ب. اعلام القرآن، عبدالحسین شبسترى، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1379 ش، عربى، مقالاتى در معرفى اعلام قرآن.
ج. از مفاهیم قرآن، مصطفى اسرار، محیا، 1375 ش، 148 مقاله کوتاه در توضیح مفاهیم کلیدى قرآن.
د. مصطلحات آنیة، صالح عضیمه، الجامعة العالمیة للعلوم الاسلامیة، لندن 1994، عربى، 104 مقاله درباره اصطلاحات مفهومى در قرآن.
12. ر. ک: دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 13 ـ 17.
13. آقاى مصطفى محامى در پیشگفتار دائرةالمعارف قرآن کریم، ص 18، بعد از برشمارى بسیارى از این کتابها و اهداف دائرةالمعارف قرآن مىنویسد: «در هیچ یک از آثار مزبور نمىتوان از آن نشان جُست، به این دلیل که پدیدآورندگان آن آثار یا در پى چنین هدفى نبوده و فقط مىخواستهاند قاموس یا معجمى قرآنى پدید آورند یا این هدف را دنبال مىکردهاند، اما سازمان و مجموعهاى دائرةالمعارفى، تدارک نکرده بودند تا بتوانند چنین هدفى را تأمین سازند».
14.DammenMCALIFFEJaneed).(
15. ر. ک: مقدمه جلد اول دائرةالمعارف قرآن لایدن (دسته بندى مطالب از نگارنده است).
16. گلستان قرآن، ش 190، سال هفتم، آبان 1383، ص 30 ـ 56.
17. دائرةالمعارف قرآن لایدن، ج 2، ص 199 ـ 203.
Feminism)MargotQrantheand
(Badran18. همان، ص 242.
19. همان، ج 1، ص 55 ـ 60.
20. همان، ج 2، ص 99 ـ 124.
Exegesis)theof:Clade_MedievalandClassicalQran
(Gilliot21. براى اطلاع بیشتر از دیدگاه شیعه و معتزله و اشاعره، به کتابهاى کلامى مثل شرح تجرید، خواجه نصیر ونیز شرح مواقف، ایجى و... مراجعه کنید.
22. دکتر ذهبى، التفسیر والمفسرون، ج 1، ص 404.
23. دائرةالمعارف لایدن، ج 2، ص 12.
Exeyesis)theof:RotradcontemandNoderenEarlyQran-orary
(Wielandt24. سوره فتح، آیه 10.
25. ر. ک: نگارنده، درسنامه روشها و گرایشهاى تفسیر قرآن، مبحث روش تفسیر عقلى و اجتهادى.
26. مریم، آیه 28.
27. دائرةالمعارف قرآن لایدن، ج 1، ص 1 و 2.
RiinAoran)-Andrew(
28. مجمع البیان، ذیل آیه 28 سوره مریم؛ نورالثقلین، ج 3، ص 333؛ نمونه، ج 13، ص 51.
29. دائرةالمعارف لایدن، ج 2، ص 376 ـ 396.
30. همان، ص 242.
31. ر. ک: مسند احمد، ج 5، ص 132؛ الاتقان، ج 2، ص 72.
32. ر. ک: ابوالقاسم خوئى، البیان فى تفسیر القرآن، مبحث قرائات؛ محمد هادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، مبحث قرائات و حدیث سبعة احرف؛ سید محمد باقر حجتى، پژوهشى در تاریخ قرآن، مبحث قرائات.
33. دائرةالمعارف قرآن لایدن، ج 2، ص 192 ـ 193.
Fatima)-McDammenJaneAliffe
34 .ر. ک: شیخ على حیدر موءید، فضائل فاطمة فى الذکر الحکیم؛ سید محمد على الحلو، ما نزل من القرآن فى شأن فاطمة الزهراء؛ سید صادق شیرازى، فاطمة الزهراء فى القرآن و... .
35. ر. ک: تفسیر فخر رازى، ذیل سوره کوثر و تفاسیر المیزان، نمونه و... .
36. ر. ک: تفاسیر قرطبى، نیشابورى در غرائب القرآن، بغوى در معالم التنزیل و تفاسیر المیزان، نورالثقلین، البرهان، صافى، نمونه و... .
37. اسماعیل انصارى زنجانى خوئینى، فاطمه در آئینه کتاب.
38. ر. ک: ذهبى، میزان الاعتدال، ج 3، ص 93 ـ 96؛ تسترى، قاموس الرجال، ج 6، ص 327. البته برخى بزرگان نیز عکرمه را توثیق کرده، ولى در استناد این روایت به او تشکیک کردهاند. ر. ک: التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 348 ـ 361.
39. تفسیر طبرى، ج 12، ص 8.
40. المیزان، ج 16، ص 310 ـ 311.
41. صحیح بخارى، ج 3، ص 314، حدیث 4915 و 4914.
42. این تعریف به صورت اصطیادى از پیشگفتار جلد اول دائرةالمعارف قرآن کریم، ص 18 ـ 23 استفاده شد.
43. گفت و گوهاى قرآنى، گزیده نشستها و سخنرانىهاى سراى قرآن و اندیشه یازدهمین نمایشگاه بین المللى قرآن کریم، على خراسانى، 195، انتشارات دستان، تهران 1383 ش.
44. همان، ص 202.
45. مصطفى محامى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد اول، ص 18، پیش گفتار.
46. ر. ک: همان، ص 11.
47. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 18 ـ 19.
48. همان، ص 20.
49. على خراسانى، گفتوگوهاى قرآنى، ص 199.
50. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 20.
51. على خراسانى، گفتوگوهاى قرآنى، ص 202.
52. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 23.
53. على خراسانى، گفت و گوهاى قرآنى، ص 203.
54. دائرةالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 33 ـ 34.
55 .ر. ک: اسلام و بهداشت روان، نشر معارف؛ مجموعه منشورات کنگره دین و بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشکى ایران.