آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

متن

در نگاهى عمیق به احادیث نبوى و ائمه اطهار(ع) درمى‏یابیم که دین مبین اسلام، آموزه‏هاى فراوانى درباره انسان و زیست جسمى و روانى وى ارائه نموده است؛ به گونه‏اى که محدثان و ناقلان حدیث را بر آن داشت که به تألیفاتى مستقل با عنوان «کتاب الطب» و مباحث مربوط به آن بپردازند. بسیارى از رجال حدیثى پس از آگاهى کامل از روایات معصومین(ع) دریافته بودند که پیامبر(ص) و ائمه(ع)، امت خویش را به‏طورى راهنمایى نموده‏اند که ضمن پیمودن راه سلامتى جسم و روح، شیوه‏هاى طرد ناتوانى و بیمارى از خود را نیز بیاموزند.
هنگامى که در پیشینه نگارش احادیث طبى نظر مى‏افکنیم، آنچه در نظر اول جلب توجه مى‏کند، وجود بخشى به عنوان «کتاب الطب» در صحاح ستّه و کتب حدیثى اهل سنت مى‏باشد. از سوى دیگر، نگارش کتاب‏هاى متعدد «طب النبوى» در میان دانشمندان اهل سنت، باعث گردید که در کتابنامه‏هاى گوناگون، سابقه جمع آورى و تألیف احادیث طبى را در میان خود بدانند؛ اما طى کنکاش وسیعى که در کتاب‏هاى تاریخ پزشکى و کتابنامه‏هاى معتبر صورت گرفت، این نکته مشخص گردید که اولین کتاب «طب‏النبوى» را عبدالملک‏بن حبیب اندلسى ابیرى، متوفاى سال 238 هـ. ق، تألیف کرده است؛1 در حالى که به نظر مى‏رسد به علت نا آگاهى از منابع شیعه، عدم تدوین منسجم نگارش این احادیث از لحاظ تاریخى در میان شیعیان، برجسته نبودن این بخش از احادیث در منابع حدیثى شیعه و دلایل متعدد دیگر، زمینه پذیرش عمومى این موضوع ایجاد شده است که نگارش این گونه کتاب‏ها در نزد اهل سنت داراى پیشینه بیشترى مى‏باشد.
واقعیت تاریخى آن است که برخى اصحاب ائمه(ع) داراى کتاب‏هایى مستقل، با نام «کتاب الطب» بوده‏اند؛ اما عنایت جدى و ویژه‏اى از سوى شیعه به این گونه گنجینه‏ها صورت نگرفته است و بسیارى از افراد حوزوى نیز کمترین اطلاع را در این زمینه دارند.2
آنچه در بین علماى شیعه به عنوان اولین کتاب مستقل در زمینه طب مشهور گشته است، رساله ذهبیه امام رضا(ع) مى‏باشد.
مرحوم آقا بزرگ در الذریعة، طب‏الرضا را اولین کتابى مى‏شمرد که در طب اسلامى نوشته شده است.3 اگر این موضوع را بپذیریم، مى‏توان به راحتى دریافت که نگارش کتاب مستقل در زمینه احادیث طبى، در میان شیعیان داراى پیشینه بیشترى مى‏باشد.
بر پایه آنچه گذشت نوشتار حاضر، نخست کتاب طب‏الرضا و شرح‏هاى متعدد آن‏را بر مى‏رسد؛ آن‏گاه کتاب‏هاى طب‏النبوى در میان اهل سنت را مقایسه مى‏کند و در پایان برخى رجال حدیث و علماى شیعه را که به تدوین و نگارش کتاب الطب و احادیث طبى در میان شیعیان پرداخته‏اند، معرفى مى‏نماید.
طب‏الرضا
در کتابنامه‏هاى اهل سنت مانند هدیة العارفین4 و کشف الظنون،5 کتابى در طب به امام رضا(ع) نسبت داده‏اند که احتمالاً همان رساله ذهبیه امام رضا(ع) مى‏باشد؛ زیرا نام دیگر این رساله طب‏الرضا است.6
توجه شمار زیادى از علماى شیعه به این رساله، باعث نگارش شرح‏هاى متعدد و ترجمه مناسب آن شد که در اینجا به صورت گذرا به بیست مورد آن اشاره مى‏گردد:7
1. الترجمة العلوى للطب الرضوى، ضیاءالدین ابوالرضا فضل‏الله‏بن على راوندى معروف به قطب راوندى، قدیمى‏ترین شرح موجود بر رساله ذهبیه.8
2. شرح طب‏الرضا، سید عبدالله‏بن محمد رضا شبّر حسینى، متوفاى 1342 هـ. ق.9
3. شرح طب‏الرضا، محمد شریف‏بن محمد حسن مشهدى خاتون آبادى، متوفاى 1121 هـ. ق.10
4. شرح طب‏الرضا، محمدبن محمد حسن مشهدى، متوفاى 1257 هـ. ق.11
5. شرح طب‏الرضا، محمدبن یحیى لاهیجى.12
6. شرح طب‏الرضا، ابومحمد هاشم طبیب.13
7. شرح طب‏الرضا، نوروزعلى بسطامى.14
8. شرح طب‏الرضا، شمس‏الدین محمدبن محمد بدیع رضوى مشهدى، متوفاى 1135 هـ. ق.15
9. شرح طب‏الرضا، ملامحمد مدرس مشهدى، متوفاى 1257 هـ. ق.16
10. شرح محمودیه(شرح طب الرضا)، میرزا کاظم زنجانى.17
11. شرح طب‏الرضا، میرزا محمد هادى شیرازى.18
12. شرح طب‏الرضا، سید صاحب زینى.19
13. شرح طب‏الرضا، جواد فاضل.20
14. شرح طب‏الرضا(به زبان اردو)، مولوى مقبول احمد هندى با نام الذهبیة فى اسرار العلوم الطبیة.21
15. شرح رساله ذهبیة، ابوالحسن طباطبایى رضوى.22
16. کنزالذهب(ترجمه طب‏الرضا)، محمدبن یحیى لاهیجى.23
17. ترجمة الذهبیة، محمدبن باقربن محمد تقى‏بن مقصود على مجلسى، متوفاى 1110 هـ. ق.24
18. ترجمة الذهبیة، فیض‏الله عصاره تسترى، متوفاى 1078 یا 1088 هـ. ق.25
19. ترجمه طب‏الرضا، محمد نصیر یزدى.26
20. طب‏الرضوى، حسین‏بن نصر الله ارومى موسوى، متوفاى 1332 هـ. ق.27
طب‏النبوى
نگارش «کتاب الطب» در ضمن صحاح ستّه اهل سنت صورت گرفته است. به عنوان نمونه، صحیح بخارى داراى دو کتاب به نام «الطب» و «المرض» مى‏باشد که در بردارنده 80 باب مى‏باشد. در کتاب الطب حدود 120 حدیث از پیامبر(ص) نقل شده است.28 در صحیح مسلم نیز حدود 8 حدیث کمتر از صحیح بخارى آورده شده است.29 همچنین کتاب الطب به صورت مستقل از نسائى( 215 ـ 303 هـ. ق) چاپ شده است.30
از قرن سوم به بعد، نگارش احادیث طبى با عنوان «الطب‏النبوى» به صورت مستقل درآمد31 که به ترتیب تاریخى عبارتند از:
1. طب‏النبوى، عبدالملک‏بن حبیب اندلسى ابیرى،(174 ـ 238 هـ. ق).32
2. الطب‏النبوى یا الطب و الامراض، ابوبکر احمدبن عمروبن ابى‏عاصم(قاضى اصفهان)، متوفاى 287 هـ. ق.33
3. الطب‏النبوى، ابوبکر احمدبن محمدبن اسحاق‏بن ابراهیم‏بن اسباط دینورى، معروف به ابن سنى،( 284 ـ 364 هـ. ق)؛ نسخه خطى آن در 72 ورقه در کتابخانه فاتح ترکیه موجود است.34
4. الطب‏النبوى، ابونعیم احمدبن عبدالله‏بن محمدبن اسحاق اصفهانى،(336 ـ 430 یا432 هـ. ق).35
5. الطب‏النبوى، ابوالعباس جعفربن محمد مستغفرى، متوفاى 432 هـ. ق.36
6. الطب‏النبوى، ابوعبدالله محمدبن عبدالله‏بن فتوح حمیدى، متوفاى 488 هـ. ق.37
7. الطب‏النبوى، عبدالحق اشبیلى، متوفاى 581 هـ. ق.38
8. الاربعین الطبیة المستخرجة من سنن ابى‏ماجة مع شرحها، موفق‏الدین عبداللطیف‏بن یوسف بغدادى،( 577 ـ 629 هـ. ق).39
9. الطب من الکتاب و السنة، موفق‏الدین عبداللطیف‏بن یوسف بغدادى،(577 ـ 629 هـ. ق).40
10. شرح حدیث الاربعین فى الطب‏النبوى، نجم‏الدین ابوالعباس احمدبن موفق‏الدین ابى‏الفضل اسعدبن حلوان‏بن منفاخ دمشقى، معروف به ابن عالمه،(593 ـ 652 هـ. ق).41
11. الطب‏النبوى، ضیاءالدین ابوعبدالله محمدبن عبدالواحدبن احمد مقدس حنبلى، (569 ـ 643 هـ. ق).42
12. الشفاء فى الطب المسند عن السید المصطفى یا الشفاء فى الطب‏النبوى یا الوافى فى الطب الشافى) ابوالعباس احمدبن یوسف‏بن احمدبن حمدون‏بن حجاج‏بن میمون‏بن سلیمان‏بن سعد قیسى قفصى تیفاشى،( 580 ـ 652 هـ. ق).43
13. الطب‏النبوى، شمس‏الدین ابوعبدالله محمدبن ابى‏فتح‏بن ابى‏فضل‏بن ابى‏على بعلى حنبلى دمشقى،(645ـ709 هـ. ق).44
14. الاحکام النبویة فى الصناعة الطبیة، علاءالدین ابوالحسن على‏بن عبدالکریم‏بن طرخان‏بن تقى حموى صفدى،(650ـ 720 هـ. ق).45
15. تذکرة فى الطب‏النبوى، امام بدربن جُماعة، متوفاى 733 هـ. ق.46
16. الطب‏النبوى، شمس‏الدین ابوعبدالله محمدبن احمدبن عثمان‏بن قایماز ذهبى فارقى شافعى،(673ـ748 هـ. ق).47
17. الطب‏النبوى، شمس‏الدین ابو عبدالله محمدبن ابى‏بکربن ایوب‏بن سعد زرعى، معروف به ابن قیم جوزیة،(691ـ751 هـ. ق).48
18. الطب‏النبوى، محمدبن احمدبن محمدبن ابراهیم محلى شافعى،(791ـ864 هـ. ق).49
19. السیرالقوى فى الطب‏النبوى، شمس‏الدین ابوالخیر محمدبن عبدالرحمن‏بن محمدبن ابى‏بکربن عثمان سخاوى،(830ـ902 هـ. ق).50
20. الطب‏النبوى یا المنهج‏السوى و المنهل‏الروى فى الطب‏النبوى، جلال‏الدین ابوالفضل عبدالرحمن‏بن‏ابى‏بکربن عثمان‏بن محمدبن خضربن ایوب‏بن محمدبن همام الدین خضیرى طولونى مصرى شافعى،(849 ـ 911 هـ. ق). این شخص همان جلال‏الدین سیوطى مى‏باشد که در برخى کتاب‏ها با نام ابن طولون آمده است. کتاب دیگر وى که احادیث نبوى را جمع آورى کرده، النبات و الشجر است.51
21. السرالمصطفوى فى الطب‏النبوى، نورالدین ابوالحسن على‏بن جزار حنفى مصرى، متوفاى 984 هـ. ق.52
22. المختار فى اختصار الطب‏النبوى، ابوسعود محمدبن رضى‏الدین محمدبن محمدبن احمد مفرج عامرى غزى،(977ـ1061 هـ. ق).53
23. الطب‏النبوى، ابو وزیربن احمد ابهرى، متوفاى 1070 هـ. ق.54
24. الطب‏النبوى، حبیب نیسابورى، متوفاى 1138 هـ. ق.55
25. الطب‏النبوى، محمدبن ابراهیم‏بن مساعد انصارى.56
26. الطب‏النبوى، محمد صفتى زینى.57
27. مختصر الطب‏النبوى، احمدبن عبدالله قادرى روحى، متخلص به قدوسى، متوفاى 1265 هـ. ق.58
28. طب النبى، مصطفى افندى فهمى.59
29. الطب‏النبوى و العلم الحدیث، محمود ناظم نسیمى، متوفاى 1401 هـ. ق. نامبرده فقیه و طبیب اهل حلب بوده است.60
30. رسالة فى الطب‏النبوى، ابراهیم‏بن على‏بن حسن سقا،(1212ـ1298 هـ. ق).61
31. الطب‏النبوى، جمال‏الدین‏بن داود.62
32. الهدى‏النبوى فى الطب، عبدالله‏بن جار الله‏بن ابراهیم آل جاراللّه، (1354ـ 1414 هـ. ق).63
33. الابداعات الطبیة لرسول الانسانیة، مختار سالم.64
34. معجم جامع الشفاء للتداوى بالقرآن و الطب‏النبوى، على عبدالحمید بلطه‏چى.65
35. فى رحاب الطب‏النبوى، نجیب کیلانى(1350ـ1415 هـ. ق).66
36. الطب‏النبوى و الصحة العامة و الاحصاء الحیوى، حسان احمد قمیحة، محمد معتز معصرانى.67
37. الاحکام‏النبویة فى الصناعة الطبیة، عبدالسلام هاشم حافظ،(1347ـ1415 هـ. ق).68
38. الطب‏النبوى فى علاج مرض الجهاز الهاضمى، على موءنس.69
39. الصیدلیة‏المحمدیة، احمد رجب محمد.70
40. العقاقیرالنبویة و العلم الحدیث، محمد نابلسى.71
روند تدوین کتاب‏هاى طبى بر مبناى احادیث ائمه(ع)
متأسفانه تاکنون براى آشنایى اولیه با تاریخ نگارش احادیث طبى، کتابى تدوین نشده است. به همین دلیل، اطلاعات اولیه در این زمینه بسیار اندک مى‏باشد؛ در حالى که به نظر مى‏رسد بسیارى از علماى شیعه به نگارش مستقل احادیث طبى عنایت خاص داشته‏اند و به عنوان یک روند مستمر، تدوین کتاب‏هاى طبى در زمینه احادیث از قرن دوم هجرى تاکنون ادامه داشته است. مرحوم سید عبدالله شبر در مقدمه خود بر کتاب طب الائمة به روشنى ضرورت نگارش این گونه احادیث و رد برخى شبهات پیرامون این موضوع را بیان کرده است؛72 اما آنچه در نگاه اولیه به نظر مى‏آید، آن است که هر گونه اظهار نظر پیرامون احادیث طبى و تدوین کتاب‏هاى مربوط، منوط به تدوین اولیه پیشینه این روند مى‏باشد.
در این بخش، به عنوان شمه‏اى از روند مستمر نگارش و تدوین کتاب‏هاى طبى بر مبناى احادیث ائمه(ع)، به معرفى چهل نفر از علماى شیعه که در این زمینه همت گماشته‏اند، اشاره مى‏گردد. امید است در آینده نزدیک بتوان کتاب مناسبى در این زمینه در اختیار علاقه‏مندان قرار داد.
1. ابومحمد حسن‏بن على‏بن فضال کوفى(حسن‏بن فضال)، متوفاى 224 هـ. ق.
نجاشى، شیخ طوسى و برقى او را از اصحاب امام رضا(ع) برشمرده‏اند؛ ولى برخى مانند تفریشى او را از اصحاب امام رضا و امام جواد دانسته‏اند. شیخ طوسى براى او کتاب الطب ذکر کرده است.
2. ابومحمد حمادبن عیسى جهنى، متوفاى 208 یا 209 هـ. ق.
وى از اصحاب امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده و در زمان امام جواد(ع) در گذشته، ولى روایتى از امام رضا(ع) و امام جواد(ع) نقل نکرده است. شیخ مفید گفته: وى حدود نود و چند سال زندگى کرده و در سال 209 هـ. ق فوت نموده است. نجاشى سال وفات وى را 208 هـ. ق ذکر کرده است. کتاب تنبیهات على منافع الاعضاء من الانسان و الحیوان را براى او ذکر کرده‏اند.
3. ابوعبدالله محمدبن حسن‏بن جمهور عمّى(محمدبن جمهور).
برخى او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته‏اند؛ اما نجاشى مى‏گوید: وى از امام رضا(ع) نقل مى‏کرده است. شیخ طوسى، کتاب الرسالة المذهبة عن الرضا(ع) را براى او مى‏شمرد.
4. ابوعبدالله احمدبن محمدبن سیار کاتب بصرى(احمدبن محمد البصرى یا احمدبن محمد السیارى).
او را از اصحاب امام هادى(ع) و امام حسن عسکرى(ع) دانسته‏اند. نجاشى گفته: وى از نویسندگان آل طاهر در زمان ابومحمد بوده است که داراى کتاب الطب است؛ ولى تأسیس الشیعة او را نحوى، لغوى، شاعر و ادیب مصرى و از علماى امامیه قرن سوم و زمان امام حسن عسکرى(ع) معرفى کرده است. ریحانة الادب به نقل از منهج المقال، نام برده را متوفاى 368 هـ. ق دانسته، ولى این تاریخ درست نیست؛ زیرا وى در زمان امام عسکرى(ع) مى‏زیسته و متوفاى 260هـ. ق بوده است.
5. ابوجعفر محمدبن احمدبن محمدبن رجاء بجلى، متوفاى 266 هـ. ق.
نجاشى براى وى کتاب الطب را ذکر کرده است.
6. ابواحمد عبدالعزیزبن یحیى‏بن احمدبن عیسى جلودى ازدى بصرى، متوفاى 330 هـ.ق.
برخى او را از اصحاب امام جواد(ع) ذکر کرده‏اند؛ ولى طریحى او را از اصحاب امام باقر(ع) دانسته است. آیت اللّه خویى گفته: جدّ او ـ یعنى عیسى جلودى ـ ممکن است از اصحاب امام باقر(ع) باشد و مراد از ابى‏جعفر در کلام نجاشى این است که جدّ او از اصحاب امام جواد(ع) بوده است. موءید این موضوع، گفته ابن ندیم در الفهرست است که فوت عبدالعزیز را در سال 330 هـ. ق ذکر کرده است. نجاشى براى وى کتاب‏هاى متعددى یاد کرده که برخى از آنها عبارتند از: کتاب الطب، کتاب‏قوله فى الدعاء و العوذ و ذکر الخیر و فضل ثواب الاعمال و الطب و النجوم، کتاب الطیب، کتاب اللباس، کتاب ما جاء فى‏الحمام و کتاب ریاحین.
7. ابوجعفر احمدبن محمدبن خالدبن عبد الرحمان‏بن محمدبن على البرقى، متوفاى 274 یا 280 هـ. ق.
او را از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادى(ع) شمرده‏اند که علاوه بر کتاب الطب داراى کتاب‏هاى الم‏آکل، المشارب، الطیب و الزینة نیز بوده است. على‏بن محمد ماجیلویه، وفات او را 280 هـ. ق ذکر کرده است، در حالى که سایر مورخان، تاریخ وفات او را 274 هـ. ق بیان نموده‏اند.
8. ابوالعباس عبدالله‏بن جعفربن حسن [حسین] بن مالک‏بن جامع حمیرى قمى، متوفاى 274 هـ. ق.
شیخ طوسى وى را از اصحاب امام رضا(ع)، امام هادى(ع) و امام عسکرى(ع) ذکر کرده است. کشّى او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته؛ ولى آیت الله خویى این را بعید شمرده است. نام برده در سال دویست و نودواندى وارد کوفه شده است. شیخ طوسى و نجاشى براى او کتاب الطب را ذکر کرده‏اند.
9. ابوالحسن على‏بن حسن‏بن على‏بن فضال‏بن عمربن ایمن کوفى( على‏بن حسن‏بن فضال یا على‏بن حسن تیملى یا على‏بن حسن تیمى یا على‏بن حسن میثمى).
شیخ طوسى وى را از اصحاب امام هادى(ع) و امام عسکرى(ع) دانسته و برایش بیش از 30 کتاب ذکر کرده که یکى از آنها کتاب الطب است. نجاشى علاوه بر کتاب الطب، کتاب ما روى فى الحمام را نیز براى او ذکر کرده و وى را فقیه کوفه دانسته است.
10. ابونضر محمدبن مسعودبن محمدبن عیّاش سلمى سمرقندى، متوفاى 320 هـ.ق.
او همان عیاشى معروف و صاحب تفسیر مى‏باشد که کتاب‏هاى زیادى را تألیف نموده است. در فهرست کتاب‏هایش کتاب الطب نیز به چشم مى‏خورد.
11. ابوعلى احمدبن محمدبن یعقوب‏بن مسکویه رازى، متوفاى 321 هـ.ق.
در میان کتاب‏هاى وى، کتاب الاشربة و ما یتعلق بها من الاحکام الطبیة و مقالة فى علاج الحزن دیده مى‏شود.
12. ابوالحسن على‏بن حسین‏بن موسى‏بن بابویه قمى، متوفاى 329 هـ. ق.
او پدر شیخ صدوق است و داراى کتاب الطب مى‏باشد. برخى وى را از اصحاب امام عسکرى(ع) ذکر کرده‏اند.
13. ابوجعفر احمدبن محمدبن حسین‏بن حسن عیسى اشعرى قمى، متوفاى 350 هـ.ق.
اکثر کتاب‏هاى رجالى، در شرح حال وى کتاب الطب را از تألیف‏هاى او دانسته‏اند.
14. احمدبن محمدبن حسین‏بن حسن‏بن دوءل قمى، متوفاى 350 هـ.ق.
نجاشى وى را داراى 100 کتاب دانسته که از میان آنها مى‏توان به این موارد اشاره نمود: کتاب الطب، کتاب الادویة، کتاب الزینة، کتاب الاغذیة، کتاب الاشربة و کتاب التجمل.
15. ابوالقاسم جعفربن محمدبن جعفربن موسى‏بن قولویه قمى، متوفاى 368 یا 369 هـ.ق.
نجاشى گفته: از ثقات اصحاب است که در حدیث و فقه از اجلا محسوب مى‏گردد و داراى کتاب مداوة الجسد است. شیخ طوسى نام کتاب وى را مداوة الجسد لحیاة الابد ذکر کرده است.
16. ابوجعفر محمدبن على‏بن حسین‏بن موسى‏بن بابویه قمى، متوفاى 381 هـ.ق.
نجاشى گفته: شیخ صدوق در سال 355 وارد بغداد شد. وى در زمینه طب داراى این کتاب‏هابوده است: کتاب نوادرالطب، کتاب السواک و کتاب اللباس.
17. ابوجعفر محمدبن احمدبن یحیى‏بن عمران‏بن عبدالله‏بن سعدبن مالک اشعرى قمى.
وى از ثقات حدیث است و شیخ طوسى و علامه حلى او را به بزرگى یاد کرده‏اند. کتاب الطب از تألیف‏هاى او است.
18. ابوالحسن‏بن حسن‏بن عامربن عمران‏بن عبدالله‏بن سعد اشعرى قمى (موسى بن عامر).
وى از ثقات حدیث بوده و نجاشى با تعابیر ثقه، عین و جلیل از او یاد کرده و شمار کتاب‏هایش را 30 کتاب دانسته که یکى از آنها کتاب الطب است.
19. ابوعبدالله محمدبن ابى‏القاسم عبیدالله‏بن عمران جنابى برقى( معروف به ماجیلویه)، متوفاى 376 هـ. ق.
وى، به ابن بندار نیز ملقب بوده و از قمیین به شمار مى‏آمده است. او ثقه، فقیه و داماد احمدبن ابى‏عبدالله برقى است و داراى کتاب الطب بوده است.
20. اسماعیل‏بن شعیب عریشى.
شیخ طوسى او را فردى ثقه دانسته است. وى کم حدیث است؛ ولى کتاب الطب دارد.
21. ابوعتاب عبدالله‏بن بسطام‏بن سابور زیّات.
نجاشى گفته: وى به همراه برادرش حسین‏بن عتاب، کتابى را در طب جمع آورى نموده‏اند که کثیر الفوائد و المنافع نام دارد.
22. ابومحمد زیدبن على‏بن حسین حسینى.
وى فقیه و شاگرد شیخ طوسى بوده و کتابى با نام علم الطب عن اهل البیت علیهم السلام داشته است.
23. ضیاءالدین ابوالرضا فضل‏الله‏بن على‏بن عبید الله حسنى راوندى(قطب راوندى).
وى داراى کتاب ترجمة العلوى للطب الرضوى بوده است و برخى نیز براى او الطب الرضوى را نقل کرده‏اند.
24. حسین‏بن محیى‏الدین‏بن عبداللطیف‏بن ابى‏جامع عاملى.
شیخ حرّ عاملى در امل ال‏آمل گفته: وى داراى کتاب فى الطب مى‏باشد.
25. محمدبن حسن‏بن على‏بن محمدبن حسین حرّ عاملى مشغرى( شیخ حرّ عاملى). مهم‏ترین کتاب وى در زمینه احادیث طبى را مى‏توان الفصول المهمة فى اصول الائمة دانست که مشتمل بر احادیث فراوانى در این زمینه است.
26. ضیاءالدین نورالله‏بن محمد شاه حسینى مرعشى شوشترى.
وى نیز داراى کتاب الطب مى‏باشد.
27. شبربن فخار موسوى.
وى داراى کتاب الاطعمة و الاشربة در بیان روایات مربوط و احکام خوراکى‏ها و آشامیدنى‏ها از دیدگاه اطبا است.
28. حسین‏بن شهاب الدین‏بن حسین‏بن محمدبن [حسین بن] حیدر جاندار بقاعى کرکى عاملى،(1012ـ1076 هـ.ق).
شیخ حر در امل ال‏آمل گفته: وى ساکن اصفهان بود. سپس به حیدرآباد رفته و در آنجا فوت نموده است و داراى کتاب کبیر فى الطب، مختصر فى الطب و رسائل فى الطب مى‏باشد.
29. شمس‏الدین محمد حسینى احساوى، متوفاى 1089 هـ. ق.
او کتابى با عنوان کشف الاخطار فى طب الائمة الاطهار تنظیم نموده است.
30. میرزا محمد شفیع‏بن صاحب «ابواب الجنان» واعظ قزوینى، متوفاى 1089 هـ.ق.
وى کتابى با عنوان الفصول التسعین فى معالجات امراض اهل الدین باحادیث آل طه و یاسین تدوین نموده است.
31. محمد تقى دهخوارقانى، متوفاى 1093 هـ.ق.
شیخ حرّ عاملى در تذکرة المتبحرین گفته: گرچه وى متولد دِه خوارقان است، ولى در قزوین رشد یافته و در بسیارى از فنون، از جمله طب، ماهر بوده و از شاگردان خلیل قزوینى و برادرش محمد باقر قزوینى است و داراى کتاب فى الطب مى‏باشد.
32. محمد شریف‏بن محمد صادق خاتون آبادى، متوفاى 1121 هـ.ق.
وى داراى شرح‏هاى مناسب بر طب الائمه، طب الرضا و طب النبى، مى‏باشد.
33. احمدبن صالح‏بن حاجى‏بن على‏بن عبدالحسین‏بن شیبة درازى بحرانى، (1075ـ1124 هـ.ق).
او کتابى با عنوان طب الاحمدى دارد که در این کتاب، روایات اهل بیت(ع) درباره طب را جمع آورى نموده است.
34. میرزا محمدبن میرزا صادق‏بن میرزا باقربن میرزا خلیل رازى، متوفاى 1218 هـ.ق.
کتابى با عنوان طب الامام الصادق تألیف نموده است.
35. عبدالله‏بن محمد رضا شبّر حسینى حلّى،( 1188 ـ 1242 هـ. ق).
دو کتاب الطب‏المروى و طب‏الائمة براى وى نقل شده است که احتمال مى‏رود هر دو، نام یک کتاب باشد.
36. عبدالمطلب‏بن غیاث‏الدین محمد، متوفاى 1298 هـ. ق.
وى کتابى را با عنوان تسهیل الدواء و الداء لتحصیل الشفاء و دفع المرض بالدعاء در 8 باب به زبان فارسى تنظیم نموده است.
37. حسین‏بن نصرالله ارومى موسوى، متوفاى 1332 هـ. ق.
او کتاب الطب الرضوى را تدوین نموده است.
38. عارف‏بن سلیم‏بن على قراغولى.
وى کتابى با عنوان الامام الصادق و الطب در سال 966 هـ. ق در نجف نوشته است.
39. محمودبن مهدى‏بن اسدالله موسوى ده سرخى اصفهانى.
او کتاب مفاتیح‏الصحة فى طب‏النبى و الائمة را به عربى تدوین نموده است که على‏صحت، آن‏را به فارسى ترجمه کرده و آیین تندرستى نامیده است.
40. ابراهیم کفعمى.
کتابى با نام حافظ الابدان دارد که احادیث مربوط به سلامتى بدن را شرح نموده است.
 پى‏نوشت‏ها:
1. این کتاب، با شرح دکتر محمد على البار در انتشارات دارالقلم دمشق در سال 1993 میلادى چاپ گردیده است.
2. آیت اللّه سبحانى، در مقاله‏اى با عنوان پزشک و پزشکى در اسلام در مجموعه مقالات اخلاق پزشکى، جلد دوم، صفحه 41 به نکته مهمى اشاره نموده‏اند:
در عنایت اسلام به امر پزشکى همین بس که مجموع سخنان معصومین(ع) در مورد پزشکى به صورت کتاب‏هایى درآمده و در طول تاریخ، کتاب‏هاى متعددى به نام طب النبى، طب الائمه، طب الصادق، طب الکاظم و طب الرضا نگارش یافته است. شکى نیست که بخش عظیمى از این سفارش‏ها از آن مقامات صادر گردیده است و این خود مى‏رساند که عنصر حاکم بر فضاى عصر رسالت و پیشوایان معصوم(ع) استقبال از مسائل بهداشت و درمان بوده است و اگر موضع اسلام در این مورد منفى بود، هرگز چنین احادیثى از آنان نقل نمى‏شد و موءلفان دست به تألیف آنها نمى‏زدند.
3. الذریعة، ج 10، ص 46.
4. هدیة العارفین، ج 1، ص 668.
5. کشف الظنون، ج 2، ص 876.
6. این کتاب، در میان اهل سنت از اعتبار خاصى برخوردار است و آنها شرح‏هاى متعددى بر آن نوشته‏اند. محمد على البار در سال 1992 م آخرین شرح را بر این کتاب نوشت که به الامام على الرضا و رسالته فى الطب النبوى؛ الرسالة الذهبیة نام یافت. این کتاب در انتشارات دار المناهل بیروت چاپ شده است.
7. شرح و توضیح گسترده پیرامون رساله ذهبیه یا طب‏الرضا و فهرست کامل ترجمه و شرح‏هاى متعدد این کتاب در کتابنامه بزرگ طب‏اسلامى که به زودى از سوى مرکز تحقیقات طب اسلامى امام صادق(ع) منتشر خواهد گردید، در اختیار علاقه‏مندان قرار خواهد گرفت.
8. الذریعة، ج 13، ص 364؛ معجم رجال الحدیث، 9417.
9. الذریعة، ج13، ص 364.
10. همان؛ و ج 15، ص 138.
11. فوائد الرضویه، ص 485؛ الذریعة، ج 13، ص 364.
12. الذریعة، ج 13، ص 364.
13. فهرست خطى کتابخانه آیت اللّه گلپایگانى، ص 6(نوشته 1087 هـ. ق)؛ الذریعة، ج 13، ص 364.
14. الذریعة، ج 13، ص 364.
15. همان، ج 4، ص 103.
16. همان، ج 13، ص 364.
17. همان.
18. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى.
19. همان.
20. همان.
21. الذریعة، ج 10، ص 46.
22. موجود در کتابخانه آستان قدس رضوى.
23. الذریعة، ج 18، ص 154.
24. همان، ج 4، ص 103.
25. همان.
26. فهرست خطى کتابخانه گلپایگانى، ص 162.
27. الذریعة، ج 15، ص 142.
28. این بخش از صحیح بخارى با نام «الطب النبوى»، امام بخارى و با تحقیق عبدالغفار سلیمان البنداوى در سال 1990 میلادى در انتشارات دارالجیل بیروت چاپ گردیده است.
29. در اینکه طب ـ اولاً و بالذات ـ مقصود پیامبر(ص) بوده است یا نه، بین اهل سنت اختلاف نظر مى‏باشد. اکثر آنان معتقدند که طب ـ اولاً و بالذات ـ مقصود پیامبر(ص) نبوده است؛ ولى ـ به صورت ثانوى و بالعرض ـ روایات متعددى از حضرت رسول(ص) درباره طب نقل شده است که در کتب روایى اهل سنت موجود مى‏باشد. کتاب‏هاى فراوانى نیز پیرامون این موضوع به نگارش درآمده است. مانند هل هناک طب نبوى؟ اثر محمد على البار، الدار السعودیة للنشر و التوزیع، 1990. همچنین مرکز «المنظمة الاسلامیة للعلوم الطبیة» کویت در چهارمین کنفرانس جهانى پیرامون طب اسلامى این موضوع‏ها را بررسى کرد: مدى الاحتجاج بالاحادیث النبویة فى الشئون الطبیة و العلاجیة؛ احادیث الطب، خصائصها، تصنیفها و منهج جمعها.
30. عبدالرحمن احمدبن شعیب‏بن على‏بن بحر نسائى که کتاب الطب وى با تصحیح ابوالفدا سامى تونى چاپ شده است.
31. دکتر کمال سامرائى در کتاب مختصر تاریخ الطب العربى، جلد اول، مى‏گوید: پیامبر(ص) حدود 300 روایت در زمینه طب دارد که باعث گردیده کتاب‏هایى با عنوان «الطب النبوى» به نگارش درآید.
32. کشف‏الظنون، ج 2، ص 1095.
33. فتح البارى، ج 10، ص 135؛ الرسالة المستطرفة، ص 263.
34. الاعلام، ج 1، ص 209.
35. کشف الظنون، ج 2، ص 1095 و 1435.
36. همان.
37. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى.
38. همان.
39. چاپ دار المعرفة، بیروت، 1414 هـ.ق.
40. همان.
41. مطرح الانظار، ج 1، ص 76؛ دائرة‏المعارف بزرگ اسلامى، ج 4، ص 174؛ هدیة العارفین، ج 1، ص 95؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 285.
42. معهد المخطوطات بجامعة الدول العربیة، رقم 2183 که در 13 ورقه است و دار الکتب المصریة در 25 ورقه(طب طلعت 536).
43. هدیة العارفین، ج 1، ص 94؛ کشف الظنون، ج 2، ص 1055 و ج 2، ص 625؛ معجم الموءلفین، ج1، ص 326.
44. ایضاح المکنون، ج 2، ص 263؛ الاعلام، ج 4، ص 302؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 462.
45. همان.
46. ریحانة الادب، ج 2، ص 277؛ الاعلام، ج 5، ص 326؛ اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 210؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص 909.
47. ریحانة الادب، ج 2، ص 277؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 909؛ مستدرک على تتمة الاعلام، ج 3، ص 192؛ دائرة‏المعارف بزرگ اسلامى، ج 4، ص 498؛ الاعلام، ج 5، ص 326؛ اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 210.
48. الاعلام، ج 5، ص 333؛ مستدرک على تتمة الاعلام، ج 3، ص 192؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج8، ص 462.
49. الاعلام، ج 5، ص 333.
50. ایضاح المکنون، ج 2، ص 33؛ هدیة العارفین، ج 2، ص 219.
51. کشف الظنون، ج 2، ص 1095؛ اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 227؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 1073؛ هدیة‏العارفین، ج 1، ص 540؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 85؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 8، ص 462.
52. ایضاح المکنون، ج 1، ص 265؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 414.
53. هدیة العارفین، ج 2، ص 285.
54. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى.
55. کشف الظنون، ج 2، ص 1095.
56. نسخه خطى در دار الکتب المصریة(طب تیمور 2) در 60 ورقه است.
57. همان(طب تیمور 131) در 100 ورقه است.
58. هدیة العارفین، ج 1، ص 186.
59. تتمة الاعلام، ج 2، ص 251.
60. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى؛ تتمة الاعلام، ج 2، ص 251.
61. معجم الموءلفین، ج 1، ص 46؛ مرآة العصر، ج 1، ص 133 و 234؛ حلیة البشر، ج 1، ص 29 و 30؛ فهرست الخدیویة، ج 2، ص 9 و 166.
62. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى.
63. تتمة الاعلام، ج 2، ص 285.
64. چاپ موءسسه المعارف، بیروت، 1416 هـ. ق.
65. چاپ دار الخیر، بیروت، 1413 هـ. ق.
66. تتمة الاعلام، ج 1 ص، 294.
67. چاپ دار الفضیلة للنشر و التوزیع، قاهره، بى تا.
68. چاپ مکتبة الغزالى، دمشق، 1418 هـ. ق.
69. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى.
70. تتمة الاعلام، ج 1، ص 294.
71. چاپ العصر الحدیث للنشر و التوزیع، بیروت، 1412 هـ. ق.
72. قد ورد عنهم ـ علیهم السلام ـ فى انواع المداواة، والمعالجات، و حفظ الصحة، و استدفاع البلایا والامراض والمضرات بالادویة والاغذیة والاذکار و الادعیة، اخبار متکاثرة و روایات متظافرة، اجلّ من ان تحصى و اوسع من ان تستقصى. و لکن فى زماننا هذا، و ما ضاهاه، قد اقبل الناس على المفضول و ترکوا احادیث اهل بیت الرسول، و امسى علم الحدیث فى زماننا مهجوراً و اصبح کأن لم یکن شیئاً مذکوراً. لرواج العلوم الباطلة بین الجهال المدّعین للفضل والکمال، مع اعتراضهم بان زلال العلم لاینفع الا اذا اخذ من ینابیع الوحى والالهام، و ان الحکمة لا تنجع اذا لم توءخذ من نوامیس الدین، و معقل الانام کما فى النبوى: انا مدینة العلم و على بابها، انا مدینة الحکمة و على بابها، فمن اراد المدینة فلیأتها من بابها. والعجب من اعتناء جمع من العلماء الاعلام، والفضلاء الکرام بالکتب الطبیة، والرجوع الیها، والتعویل علیها، و عدم الاعتناء بما ورد عن ائمة الانام، علیهم الصلاة والسلام.
و ما خطر فى بعض اوهام الفاسدة و عرض لأرباب الافهام الکاسدة من ان الوارد عنهم ـ علیهم السلام ـ فى ذلک لو کان حقاً لما تخلّف، مع انه کثیراً ما یتخلّف، حتى اوّلوالاخبار فى ذلک بتأویلات بعیدة و حملوها على محامل غیر سدیدة، فهو جهل محض و محض جهل. لایخفى على من له ادنى فهم و عقل، کما اوضحناه فى جملة من کتبنا سیما مصابیح الانوار فى حل مشکلات الاخبار.

تبلیغات