آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

متن

پژوهش در بحث «زیبایى‏شناسى پوشش از منظر اسلام» یکى از بایسته‏هاى به حق دنیاى دین‏پژوهى است که امید است دین‏پژوهان حوزوى و دانشگاهى ما در آینده، در مسیر آن گام نهند و در این عرصه به تولید و توسعه بپردازند. مقاله زیر به گوشه‏اى از این جنبه مغفول و بایسته در عرصه دین‏شناسى انگشت مى‏گذارد و در قلمرو آن دریچه‏اى مى‏گشاید.
پژوهش و حوزه
دین مبین اسلام، با توجه به آیات تکوینى خداوند در پهنه طبیعت و آیات تشریعى موجود در قرآن کریم، بهره‏گیرى از پوشش‏هاى رنگى را جز در موارد ذیل مجاز دانسته است:
1. پوشش‏هاى رنگینى که شعار و علامت دشمنان اسلام است. استفاده از این پوشش‏ها تا وقتى که ویژگى این گروه است، مجاز نیست.(1)
2. پوشش‏هاى رنگینى که موجب انگشت‏نما شدن فرد در نزد دیگران مى‏شود (لباس شهرت).
3. پوشش‏هاى رنگینى که اثر روحى نامطلوبى بر انسان یا اعمال عبادى او مى‏گذارد.(2)
4. پوشش‏هاى رنگینى که برخلاف شؤونات اجتماعى اسلام و عرف مذهبى است. امام صادق(ع) خطاب به عبید بن زیاد فرمود: ایاک ان تزینّ إلاّ فى أحسن زیّ قومک؛(3) «خود را تزیین مکن مگر مثل قوم خود.» و نیز فرمود: خیر لباس کل زمان، لباس اهله؛ «بهترین پوشش هر عصرى لباس مردم همان زمان است.»(4)
5. پوشش‏هاى رنگین زن در عده وفات شوهر.
6. پوشش‏هاى رنگین و جذاب زن و مرد براى نامحرمان.
7. پوشش‏هاى رنگین مخصوص زنان از سوى مردان و بالعکس.(5)
پس از اشاره کلى به نمونه‏هایى از پوشش‏هاى رنگى غیرمجاز از نظر اسلام، اکنون براى آگاهى بیشتر، روایت‏ها و دیدگاه فقیهان دین در این باره ـ به اجمال ـ بررسى مى‏گردد.
بررسى برخى پوشش‏هاى رنگى
رنگ زرد
روایت‏ها و فتواهاى موجود در این مسأله را مى‏توان به دو بخش تقسیم کرد:
الف. پاره‏اى روایت‏ها و سیره امامان معصوم(ع) که مطلقا بر استفاده از پوشش‏هاى زردرنگ دلالت دارند و نسبت به استفاده از چنین پوششى در زمان یا مکانى خاص ساکت‏اند. امام‏باقر(ع) فرمود: «ما لباس‏هاى زرد و گلگون مى‏پوشیم.»(6) ابى‏الجارود گوید: امام باقر(ع) لباس زردرنگ مى‏پوشید.(7) در روایت دیگرى آمده است که امام کاظم(ع) هنگامى که پدر گرامى‏اش زنده بود، لباس زرد به تن داشت.(8) در حدیثى از حفص نقل شده که گفت: دیدم امام صادق(ع) در میان قبر و منبر پیامبر(ص) مشغول نماز بود و لباس زرد به تن داشت.(9) زراره نیز گفته است: امام باقر(ع) را با جبّه و عمامه و ردایى زردرنگ دیدم که از منزل خارج مى‏شد.(10)
ب. بعضى روایات و سیره ائمه(ع) به همراه برخى فتاواى موجود که بهره‏گیرى از پوشش زردرنگ را تنها در خانه و عروسى جایز شمرده‏اند. امام باقر(ع) فرمود: «ما لباس زرد را در منزل مى‏پوشیم.»(11) هم‏چنین امام باقر(ع) در مقابل شگفتى زراره از پوشش لباس زردرنگ به وسیله امام(ع)، فرمود: «من با زنى از قریش ازدواج کرده‏ام.»
از مجموع این دو دسته روایت مى‏توان چنین نتیجه گرفت که اگر بنا بر بعضى گزارش‏ها، اهل‏بیت عصمت(ع) از لباس‏هاى زرد در محیط بیرون بهره مى‏گرفته‏اند، شاید به این دلیل بوده که عرف مذهبى آن زمان، چنین پوششى را براى رهبران جامعه بد نمى‏دانسته است. اما در عصر حاضر، ظاهرا چنین پوشش‏هایى براى بسیارى از افراد ـ به ویژه رهبران دینى ـ مناسب نیست. به همین دلیل، عده‏اى از فقها(12) به استناد برخى روایات، بهره‏گیرى از لباس زرد را در غیر مجلس عروسى مکروه دانسته‏اند. بنابراین، مى‏توان گفت که بهره‏گیرى از رنگ زرد، حداقل در منزل و عروسى جایز و حتى مستحب مى‏باشد.
آن‏چه گفته شد، درباره لباس زرد بود. اما درباره نعلین(13) زرد، روایاتى(14) به چشم مى‏خورد که ضمن بیان فواید نعلین زرد بر پوشیدن آن سفارش کرده و مضرات نعلین سیاه را نیز برشمرده است.
رنگ سرخ
در نظر اسلام، استفاده از پوشش‏هاى قرمز به خودى خود اشکال ندارد، مگر آن که عرف مذهبى آن را ناپسند بشمارد. هم‏چنان که عرف مذهبى این دوران، استفاده از چنین پوششى را در لباس‏هاى رویى مردان و زنان در ملأ عام سبک، زننده و مهیج مى‏انگارد. در چنین صورتى، حکم جواز به کراهت یا حرمت تغییر خواهد یافت و شاید با عنایت به همین نکته است که غالب روایت‏ها(15) و فتاواى(16) موجود در این زمینه، استفاده از انواع رنگ‏هاى قرمز را جز در عروسى(17) و براى دلخوشى همسر،(18) مکروه شمرده‏اند. این روایات و فتاوا به چند دسته تقسیم مى‏گردند:
گروهى استفاده از انواع رنگ‏هاى قرمز را در همه جا مکروه مى‏دانند. امام صادق(ع) از پدران گرامى‏اش نقل فرموده که رسول خدا(ص) استفاده از لباس سرخ رنگ را مکروه مى‏دانست.(19) در روایت دیگرى از آن حضرت آمده که فرمود: از رنگ قرمز برحذر باشید، چون محبوب‏ترین زینت در نظر شیطان است.(20)
دسته‏اى پوشیدن لباس قرمز رنگ را در نماز مکروه مى‏شمرند. امام باقر(ع) فرموده:... با تن‏پوش سرخ تیره نماز نخوانید.(21) شیخ یوسف بحرانى با توجه به روایات و سیره اهل‏بیت(ع) گوید: پوشیدن لباس‏هاى قرمز و زرد سیر و زعفرانى و کلاً رنگ‏هاى تند در غیر نماز جایز است.(22)
برخى کراهت را مقید به رنگ قرمز تند کرده‏اند. مرحوم نراقى بعد از نقل روایت مالک بن عین گوید: از این روایت کراهت لباس قرمز سیر در غیر نماز هم دانسته مى‏شود. حدیث مرسل ابن ابى‏عمیر که بهره‏گیرى از رنگ قرمز سیر را جز در عروسى ناپسند شمرده، نیز بر این مطلب دلالت مى‏کند.(23)
پاره‏اى روایات بر کراهت استفاده از لباس سرخ‏رنگ در بیرون از خانه دلالت دارند. امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) رواندازى سرخ‏رنگ داشت و آن را میان خانواده خویش مى‏پوشید... .(24)
با مطالعه و دقت در روایت‏ها و فتواهایى که درباره رنگ قرمز صادر شده است، نمونه‏هایى مشاهده مى‏گردد که در آن‏ها استفاده از پوشش‏هاى رنگى، یا غیرمجاز و حرام شمرده شده یا بهتر است ترک گردد. استفاده از لباس‏هاى رنگین ـ به ویژه قرمز ـ در نماز، در زمان عده وفات، بر خلاف عرف مذهبى و لباس شهرت پاره‏اى از این نمونه‏ها است.
رنگ سبز
اسلام رنگ سبز را ستوده و برخى فقها آن را پس از لباس سفید و زرد از بهترین پوشش‏ها دانسته‏اند. بررسى روایت‏هاى موجود در این زمینه، نشان دهنده آن است که استفاده از پوشش‏هاى سبزرنگ، سیره و روش خاندان نبوت و امامت بوده است.(25)
رنگ سفید
لباس سفید بهترین رنگ در نظر اسلام است. امام باقر(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرمود: هیچ رنگى در لباس‏هایتان بهتر از سفید نیست. از چنین لباسى استفاده کنید و مردگان خویش را با پوشش سفید کفن کنید.(26)
برخى محققان درباره مزیت پوشش سفید گفته‏اند: «از نظر روانى پوشاک سفید مانند نور و روشنایى، اثر محرک عمومى در انسان داشته و از عوامل مؤثر در ایجاد بهجت... بوده و مفرح و دلگشاست... . لباس سفید به جهت این که کمتر از تمام رنگ‏هاى دیگر نور جذب کرده و قسمت اعظم تشعشعات وارده از محیط و از جمله اشعه مادون‏قرمزِ موجود در نور آفتاب را که خاصیت گرمازایى دارد، منعکس ساخته و از خود دفع مى‏نماید، وسیله طبیعى و سالمى است در مبارزه با گرماى فصلى و منطقه‏اى... لباس سفید سبب مى‏شود که قسمت اعظم اشعه نورانى محیط ـ به خصوص در روز ـ منعکس شود و شخص در محیط خود، روشنایى بیشترى را احساس نماید. [این امر] خالى از اثرات محرک عمومى در هیجانات موزون روحى و انبساط خاطر نبوده و اثرى مفرح و دلگشا دارد.»(27)
منابع فقهى ما، پوشیدن لباس سفید را در نماز و در هر حالى مستحب شمرده‏اند.(28) البته اگر عرف مذهبى استفاده از پوشش سفید را براى دختران و بانوان در انظار عمومى ناپسند و مهیج بداند ـ هم‏چنان که امروزه نیز چنین است ـ استفاده از آن براى زنان صحیح نبوده، طبق عنوان یا عناوین ثانوى ـ مثل ایجاد فتنه و فساد ـ حکم حرمت بر آن مترتب مى‏گردد.
رنگ سیاه
روایات موجود در این زمینه، غالبا استفاده از پوشش‏هاى سیاه را نهى کرده‏اند.(29) شمارى از این روایات، پوشش سیاه را به این دلیل که لباس اهل جهنم و علامت عباسیان بوده است، مکروه شمرده‏اند.(30)
با توجه به این نکته باید گفت که شباهت به کفار و مشرکان، در هر عصرى تفاوت پیدا مى‏کند. مثلاً در این دوران استفاده از کراوات، پاپیون، صلیب و نظایر آن از مصادیق شباهت به کفار است. بنابراین نهى حدیث شامل آن‏ها نیز مى‏شود.
پوشش سیاه در نماز
استفاده از پوشش سیاه در حال نماز براى زن و مرد مکروه است.(31) حتى بر پایه روایتى بهره‏گیرى از شب‏کلاه سیاه در حال نماز نامطلوب است. مردى از امام صادق(ع) پرسید: آیا مى‏توانم با شب‏کلاه سیاه نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: خیر! زیرا سیاه، رنگ لباس دوزخیان است.(32)
پوشش سیاه در اعمال حج و عمره
بر اساس روایتى، امام صادق(ع) بهره‏گیرى از لباس سیاه را در احرام نهى کرد(33) و به استناد همین روایت، برخى فقها به حرمت و بعضى به کراهت احرام در لباس سیاه حکم کرده‏اند.(34)
اگرچه از دیدگاه اسلام، پوشش سیاه در هر حالى ـ عبادات و غیر آن ـ مکروه است، اما نمونه‏هایى وجود دارد که از این قانون کلى استثنا شده و استفاده از پوشش سیاه در آن‏ها مجاز شمرده شده است. این نمونه‏ها عبارتند از:
الف. کفش، عبا و عمامه
روایات موجود، پوشیدن کفش، عبا و عمامه سیاه را جایز دانسته و در این بین، اگرچه به کراهت نعلین سیاه تأکید ورزیده‏اند، پوشیدن کفش سیاه را پسندیده و آن را پیروى از سنت شمرده‏اند.(35)
بر اساس روایتى، امام باقر(ع) کفش سفید و قرمز را از پوشش‏هاى جباران و پادشاهان برشمرده و پوشیدن آن را ناپسند دانسته است.(36) آن‏چه از ظاهر این روایت استنباط مى‏شود این است که: چون در آن زمان، جباران و حاکمان ستمگر کفش سفید و قرمز مى‏پوشیدند، استفاده از آن براى مسلمانان به دلیل پرهیز از شباهت به کفار و دشمنان اسلام ناپسند دانسته شده است. بنابراین، اگر در زمانى چنین سیره‏اى در میان حکام گردنکش و جباران معمول نباشد، استفاده از کفش سفید یا قرمز در صورتى که مخالف عرف مذهبى نباشد، بى‏اشکال خواهد بود.
نکته دیگرى که در پسند یا ناپسند بودن استفاده از کفش رنگین مؤثر است، توجه به اوضاع جوى و اقلیمى است. بنا به روایتى، امام صادق(ع) پوشیدن کفش قرمز را به دلیل آن که با گِل و باران سازگارتر است، منحصرا در سفر جایز دانسته و در غیرسفر بر پوشیدن کفش سیاه تأکید فرموده است.(37)
ب. تقیه و ضرورت(38)
خفقان شدیدى که در دوران ائمه نسبت به شیعیان وجود داشت، پیشوایان دینى را بر آن داشت تا خود و طرفدارانشان را ملزم به تقیه ـ حتى در رنگ لباس‏ها ـ نمایند.
داود رقّى گوید: شیعیان مکرر از امام صادق(ع) در باره لباس سیاه مى‏پرسیدند تا آن که روزى دیدند آن حضرت سر تا پا سیاه پوشیده است. هم جبه ایشان سیاه بود و هم شب‏کلاه و کفششان، حتى دیدم که امام جایى از کفش را شکافت و فرمود: «بدانید که پنبه‏اش هم سیاه‏رنگ است». سپس امام(ع) تکه‏اى از لایه میانى آن را بیرون آورد و نشان داد و فرمود: قلبت را سپید و نورانى کن و هر چه مى‏خواهى بپوش.(39)
شیخ صدوق پس از نقل این حدیث گفته است: چون امام در نزد دشمنان متهم‏شده بود که به رنگ سیاه توجهى نمى‏کند، در صدد بر آمد این اتهام را [با چنین پوششى] بزداید.
حذیفة بن منصور گوید: نزد امام صادق(ع) در حیره بودم که پیک منصور عباسى از راه رسید و از امام خواست پیش خلیفه برود. امام(ع) یک بارانى که طرفى از آن سیاه و طرف دیگرش سفید بود پوشید و فرمود: من این بارانى را مى‏پوشم، اما مى‏دانم لباس اهل جهنم است.(40)
ج. عزادارى
فقهاى امامیه به استناد برخى روایت‏ها، استفاده از پوشش سیاه را در عزاى سیدالشهدا(ع)، سایر ائمه(ع) و حتى مؤمنان جایز دانسته و آن را از موارد حرمت یا کراهت پوشش سیاه استثنا کرده‏اند.(41)
د. عرف مذهبى
اگر عرف مذهبى استفاده از پوشش سیاه را روا بشمارد، ظاهرا حکم کراهت برداشته مى‏شود، زیرا برخى روایات، مناسب‏ترین پوشش را منوط به نظر عرف دانسته‏اند؛(42) مثلاً چادر مشکى از نظر عرف این زمان، بهترین حجاب براى بانوان و متناسب با شخصیت آنان شناخته شده است.

________________________________________
1. الحدائق الناضرة، ج 7، ص 116.
2. عروة الوثقى، سیدمحمدکاظم طباطبائى، ج 1، ص 572.
3. وسایل الشیعه، ج 3، ص 342.
4. همان.
5. ممکن است موارد منع دیگرى نیز به حکم اولى وجود داشته باشد که نگارنده از آن‏ها بى‏اطلاع است، اما موارد منع به حکم ثانوى به موارد فوق محدود نمى‏شود که آرایش زن براى محارم خویش به قصد فساد از آن جمله است.
6. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 3، ص 358 ـ 359.
7. همان.
8. ر.ک: کافى، ج 1، ص 308.
9. ر.ک: حلیة المتقین، ص 7.
10. همان.
11. ر.ک وسائل الشیعه، ج 3، ص 358.
12. جامع عباسى، ص 347.
13. البته مقصود نعلین عربى است، زیرا نعلین‏هایى که امروزه مى‏پوشند، ظاهرا نوعى کفش به حساب مى‏آیند که حکم دیگرى دارند.
14. کافى، ج 6، ص 465.
15. براى اطلاع از مضمون این روایات ر.ک: دعائم الاسلام به نقل از سنن النبى(ص)، علاّمه طباطبایى، ص 133؛ نهج الفصاحة، ترجمه پاینده، ص 198.
16. براى آگاهى از دیدگاه این فقیهان ر.ک: جامع عباسى، ص 347؛ مرأة الکمال، ص 58؛ مستند الشیعه، ج 1، ص 296.
17. حلیة المتقین، ص 15.
18. کافى، ج 6، ص 447.
19. دعائم الاسلام، ص 133.
20. نهج الفصاحه، ص 198.
21. کافى، ج 6، ص 447.
22. الحدائق الناضرة، ج 7، ص 118 و 119.
23. مستند الشیعة، ج 1، ص 296.
24. سنن النبى(ص)، ص 134.
25. براى آگاهى بیشتر از این روایات ر.ک: سنن النبى(ص)، ترجمه فقهى، ص 120؛ المحجة البیضاء، ج 4، ص 140؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 335؛ بحارالانوار، ج 39، ص 131 و ج 19، ص 51؛ نجم الثاقب، ص 18 و 23.
26. وسائل الشیعه، ج 3، ص 356؛ مکارم الاخلاق، ص 104؛ هم‏چنین براى مطالعه روایات دیگرى که در این باره گزارش شده است، ر.ک: المحجة البیضاء، ج 4، ص 140.
27. آیین بهزیستى اسلام، ج 2، ص 88 و 89.
28. عروة الوثقى، ج 1، ص 574؛ جامع عباسى، ص 346.
29. براى آگاهى بیشتر از مضمون این روایت‏ها ر.ک: الحدائق الناضرة، ج 7، ص 116؛ مستند الشیعه، ج 1، ص 295؛ کافى، ج 6، ص 449.
30. مرآة الکمال، ص 59.
31. عروة الوثقى، ج 1، ص 572.
32. وسائل الشیعه، ج 3، ص 280 و 281.
33. کافى، ج 4، ص 341.
34. همان.
35. براى اطلاع از مضمون روایت‏هایى که در این باره گزارش شده است، ر.ک: کافى، ج 6، ص 449؛ وافى، ج 5، ص 391 و 392.
36. کافى، ج 6، ص 467.
37. همان.
38. اگرچه «تقیه» نوعى «ضرورت» است، ولى این دو مفهوم مترادف نیستند؛ زیرا در بسیارى مواقع ضرورت هست ولى تقیه صادق نیست؛ بنابراین رابطه میان این دو مفهوم عموم و خصوص مطلق است.
39. وسایل الشیعه، ج 3، ص 280.
40. کافى، ج 6، ص 449.
41. مرآة الکمال، ج 1، ص 85؛ الحدائق الناضرة، ج 7، ص 118.
42. وسایل الشیعه، ج 3، ص 342.

تبلیغات