تفسیر راهنما از آغاز تا کنون
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نویسنده: آیة الله اکبر هاشمى رفسنجانى و جمعى از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن
سبک تفسیرى: ترتیبى - تقطیعى
هدف: تهیه معجم موضوعى قرآن
تعداد مجلدات: بیست جلد که تا سال 1380 دوازده مجلد آن به چاپ رسیده است.
نوبت چاپ: چاپ اول جز مجلد یکم که چاپ دوم شده است.
ناشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم
آغاز کار
22 دفتر دویستبرگى حاصل تلاش آیة الله آقاى هاشمى رفسنجانى در زندان اوین از دى ماه 1354 تا پیروزى انقلاب اسلامى در 1357 است که به صورت سىهزار برداشتبا هشتهزار عنوان پایه اولیه «تفسیر راهنما» را بنا نهاد. این دفترها در سال 1366 به دفتر تبلیغات اسلامى واگذار شد. براى تکمیل این کار مرکز فرهنگ و معارف قرآن تاسیس شد و محققان آن به کار پژوهش، تدوین و نگارش همت گماشتند.
محققان این مرکز در گروههاى پنجنفره آن برداشتها را بررسى و تکمیل کرده و در گروههاى سه نفره به تصویب نهایى رساندند. از چاپ اولین مجلد آن در سال 1371 تا سال 1376 که چاپ دوم آن عرضه شد سبک ارائه برداشتها تکامل یافت و کاستىهاى آن جبران شد تا آنکه در سال 1378 و همزمان با انتشار مجلد هشتم ترجمه آیات نیز به آن ضمیه شد.
گرچه براى پیشگیرى از حجم نامناسب، تا مجلد ششم سورههاى بزرگ تقطیع شده است ولى از سوره توبه تا پایان قرآن تمام سورههاى هر مجلد به صورت کامل در آن قرار گرفته است.
برداشتهاى هر آیه با تفکیک از یکدیگر شماره زده شده و در فهرست نمایهاى در پایان هر آیه به آن ارجاع داده شده است.
به این ترتیب خواننده مىتواند موضوعات هر آیه را به اجمال و تفصیل ببیند و موضوع انتخابى خود را از آن گزینش کند.
در پایان هر کتاب، فهرستى جامع از تمام موضوعات آیاتى که در آن مجلد تفسیر شده استبه صورت الفبایى - موضوعى تهیه شده است که محققان را از راه موضوعات کلى به ریزترین مطالب آیات راهنمایى مىکند. این فهرستهاى جامع در نهایت همراه با آدرس آیات مربوط به آن به قرآن پژوهان عرضه خواهد شد و هم اکنون کتاب «فرهنگ قرآن» با کمک گرفتن از آن نمایهها و تلفیق کردن با تحقیقات ارزشمند محققان دیگر به طبع رسیده و کلیدى براى فهم مفاهیم و موضوعات قرآن کریم است.
بخش اول: سبک تفسیر راهنما
1. توجه به روایات: این تفسیر در زمره تفسیرهاى روایى نیست ولى روایاتى را که به بیان ظاهر آیات پرداختهاند و ابهامى از آن را زایل ساختهاند در پایان آیه مربوطه آورده و متن عربى و ترجمه فارسى آنها را پس از برداشتهاى هر آیه ضمیمه کرده است. مرکز فرهنگ و معارف قرآن در نظر دارد روایاتى که به تاویل آیات و یا تطبیق مصداقهاى خاص نظر دارد براى تکمیل و تحقیق بیشتر و ارائه در قالب تفسیر ماثور جمعآورى کرده در طرحى مستقل به آن بپردازد.
2. اعتماد به ظاهر آیات: در سرتاسر این تفسیر حجیت داشتن ظواهر قرآن مشهود است. گرچه رعایتسبک ترتیبى - تطبیقى که تفسیر راهنما را از دیگر تفاسیر ممتاز ساخته است،به نویسندگان آن اجازه نداده است که بین آیات ناسخ و منسوخ و حتى عام و خاص به قضاوت نشسته و نتیجه آن را به صورت دیدگاه قرآن در آن موضوع ارائه دهند. امید است این مهم به صورتى دیگر تامین شود و به بانک اطلاعات مرکز فرهنگ و معارف غنا بخشد.
3. ارتباط آیات: محققان از ارتباط جملهها و بندهاى هر آیه با یکدیگر و از سیاق آیاتى که در مجموعهاى مرتبط قرار گرفتهاند، نکتههاى خوبى استخراج کردهاند.
4. ساختار ادبى: در سراسر تفسیر، نویسندگان آن به ساختار ادبى آیه نظر داشته و توجه به لغتها و ترکیبهاى آیه مایه پیدایش برداشتهاى جدیدى شده است.
5. قیدها و صفتها: هر صفتیا قیدى که در آیه آمده است منبعى براى کسب نکتهها قرار گرفته و حتى جایگاه حروف در آیه نیز گاه به دقتبررسى شده و راز استعمال آن به صورت برداشت مستقل مطرح شده است.
6. شان نزولها: شان نزولهایى که محققان این تفسیر آن را معتبر شناختهاند به برداشتها کمک کرده است و آنها را افزایش داده یا قیدى به آن افزوده است.
7. الغاى خصوصیت: «الغاى خصوصیت» یکى از شیوههاى برگزیده این تفسیر است که براساس آن از آیاتى که به ظاهر درباره شخص یا موضوع خاصى سخن گفته است نکتههایى کلى و جامع استفاده شده است.
8. مفهومگیرى: از شیوههاى دیگرى که در این تفسیر مایه دستیابى به بسیارى از برداشتها شده «مفهومگیرى» از آیات است. البته برداشتهایى که لازمه مفاد آیه مىباشد گرچه به تامل نیازمند باشد، حتىالمقدور از قلم دور نمانده است.
9. نقل قولها: قرآن هرگاه سخنى را از دیگرى نقل مىکند، این نکته بدیهى مىنماید که درباره اثبات یا نفى آن نظر دارد و آن را به منظور آموختن نکتهاى مثبتیا منفى نقل کرده است. نویسندگان تفسیر راهنما این مبنا را باور داشته و براساس آن برداشتهاى مفیدى ثبت کردهاند.
10. آراء مفسران: تفسیر راهنما را نمىتوان کتابى که جامعنظرها و آرا باشد معرفى کرد. گروههاى تفسیرى خود را به مطالعه دقیق ده تفسیر از جمله المیزان و مجمعالبیان ملزم ساخته بودند ولى هرگز به صرف وجود یک قول، آن را به برداشتى هر چند احتمالى تبدیل نکردهاند، بلکه تنها به نکاتى عنایت ورزیدهاند که پس از مطالعه تفاسیر، خود نیز آن را پسندیده یا محتمل دیدهاند. در نتیجه کمتر موردى مىتوان یافت که سخنى را با استناد به یکى از مفسران آورده باشند.
آنها در مراجعه به تفاسیر تنها به تفسیرهاى شیعه اکتفا نکرده بلکه از تفاسیر اهلسنت نیز بهره بردهاند و آنجا که مفسرى به دور از تعصبات نادرست، سخنى صحیح آورده است، استفاده کرده و برداشتهاى خود را غنى ساختهاند.
11. کتابهاى لغت: مراجعه به کتاب لغتبراى مفسر اجتنابناپذیر است. او هر چند عربزبان باشد باید لغت را در استعمال عصر ظهور اسلام در نظر گیرد و از آیه همان معنایى را بفهمد که عربهاى مکه و مدینه در آن زمان مىفهمیدند.
در آییننامههایى که نویسندگان تفسیر راهنما خود را به آن ملزم ساختهاند نام کتابهایى خاص به عنوان منابع اصلى لغت آمده است که عبارتند از: مفردات راغب، لسانالعرب، القاموس المحیط، المصباح المنیر، معجم مقاییس اللغه، تاجالعروس، النهایة، الصحاح.
بدیهى استسخن اهللغت را تنها در صورتى پذیرفتهاند که به آنها اطمینان داده است، زیرا هر مفسر و یا مترجم قرآن مىداند که صرف وجود معنایى در کتابهاى لغت دلیل صحت و یا اراده آن از کلام نیست.
12. توضیحات: اگر گفته شود براى دانشجویان و طلاب مفیدترین بخشهاى تفسیر راهنما همان توضیحاتى است که ذیل برداشتها آمده است، سخنى گزاف نیست، زیرا برخى نکات آیه تنها با توجه به آنچه در توضیحات آمده است ذهن مخاطب را به خود جلب مىکند و براى کسى که بخواهد بدون مراجعه به آن، برداشتها را مطالعه کند سؤالهاى زیادى بىجواب خواهد ماند.
علاوه اینکه گاه در توضیحات، احتمالات گوناگونى در مصداقهاى آیه بیان مىشود که چون در متن برداشتها نیامده است از راه فهرستهاى آخر آیه و نیز آخر کتاب به آن دست نمىیابند.
13. برداشتهاى احتمالى: تفاسیر گوناگونى که تاکنون بر قرآن نوشته شده است گاه نکتههایى را بیان کردهاند که نه مىتوان آن را به راحتى پذیرفت و نه مىتوان به آن بىاعتنا ماند.
نویسندگان تفسیر راهنما از طرفى ثبت این نکتهها را براى تهیه فهرستى جامع از مطالب قرآن ضرورى دیدهاند و از طرفى دیگر نخواستهاند صحت آن نکتهها را به مخاطب القا کرده باشند، انتخاب علامتستاره که نه نور خورشید دارد و نه تاریک استبراى این برداشتها آنها را از مطالب دیگر آیه ممتاز ساخته است تا کسانى که مایلند احتمالات نه چندان قوى را نیز دیده باشند به خواسته خود برسند.
14. ترجمه آیات: انگیزه اصلى آیةالله آقاى هاشمى رفسنجانى و مرکز فرهنگ و معارف قرآن، تهیه فهرستى جامع از مطالب قرآن بود و براى این هدف نیازى به ترجمه احساس نمىشد تا زمانى که تفسیر به چاپ رسید و محققان با مراجعه به آن دریافتند که براى فهم آیه وجود ترجمهاى که با برداشتها مطابقت کامل داشته باشد ضرورى است.
ترجمهاى که هماکنون از مجلد هشتم به بعد ذیل آیات قرار گرفته است از ترجمههاى دیگر دو امتیاز قابل توجه دارد: نخست این که تا حد امکان با فهم نویسندگان تفسیر راهنما همآهنگ شده است و دیگر این که سعى شده است از خطاهایى که گاه در ترجمههاى دیگر مشاهده شده، محفوظ بماند.
15. همآهنگى با اصطلاحنامه قرآنى: مرکز فرهنگ و معارف قرآن براى تهیه اصطلاحنامهاى که بتواند نیاز دائرةالمعارف قرآنى و نیز فهرستنگارى تمام کتابهاى قرآنى را تامین کند راهى جز ابداع عناوین جدید نداشتبه آن امید که در بانک عظیم اطلاعات قرآنى بتواند راهگشاى کسانى باشد که در موضوعات قرآنى به تحقیق مىپردازند، نویسندگان تفسیر راهنما کلمات هر برداشت را باید بهگونهاى انتخاب مىکردند که در نمایهسازى نهایى، با آن اصطلاحنامه همآهنگ باشد از اینرو از تعبیرات متنوع پرهیز کردهاند; این کار گرچه از زیبایى جملهها کاسته است در نهایتبراى معجم مطالب قرآنى کارسازتر است.
16. نمایهها: اصلىترین هدف تفسیر راهنما را نمایههاى آن تامین مىکند این نمایهها که نشان مىدهد در هر آیه چند مطلب و چه مطلبى وجود دارد، ذیل هر آیه و به ترتیب عناوین اصلى و فرعى و تنظیم الفبایى آمده است و در آخر هر مجلد مطالب سورههاى موجود در آن به تفصیل فهرستنگارى شده است.
آخرین شکلنمایهها -براساس پیشبینى مرکز فرهنگ و معارف قرآن اینگونه خواهد بود که پس از پایان بیست جلد تفسیر راهنما، در سه جلد مستقل تمام موضوعات قرآن با عنوانهایى کلى به همراه زیر مجموعههاى آن به چاپ رسد که هر عنوان ریز و درشتبا آدرس سوره و آیه همراه باشد.
بخش دوم: تنگناها، نقدها و افقهاى آینده
1. تنگناها: استخراج تمام مطالب قرآن و فهرست کردن آن -که هدف نهایى تفسیر راهنما است در بخشى از معارف قرآنى قالبى مىطلبد که با طرح موجود در تفسیر راهنما سازگار نیست، زیرا:
الف) در لابهلاى معارف قرآنى مطالب بسیارى است که پس از ملاحظه چند آیه مختلف درباره یک موضوع استفاده مىشود; مثلا: وجود لیلةالقدر در ماه رمضان از جمع آیه «انا انزلناه فى لیلة القدر» و «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن» به دست مىآید. ولى این معرفت قرآنى و نظایر آن در قالب موجود تفسیر راهنما قابل ارائه نیست.
ملاحظه عام و خاص و مطلق و مقید و آیاتى که گفتهمى شود برخى ناسخ دیگرىاند نیز از تنگناهایى است که سبک تفسیر راهنما اجازه پرداختن به آن را نداده است.
ب) تکیه بر تکتک مطالب کلى یا جزئى که از آیه استفاده مىشود و تفکیک آنها براى توجه دادن کسانى که نمایهها و عنوانها را فهرست مىکنند لازم است، ولى این تفکیک مطالب گاه به گونهاى درآمده است که خواننده گمان مىکند مطالب تکرار شده است و گاه عبارتها جذابیت لازم را ندارد.
2. نقدها: با نگاهى گذرا و یا عمیق به تفسیر راهنما، خواننده آن پرسشهایى در ذهن خود مىیابد که پاسخ آن را مىجوید. کمتر کسى است که در این موارد قلم به دست گرفته و انتقادهاى خود را در نامهاى نوشته و به مرکز فرهنگ و معارف قرآن ارسال نموده باشد. کشف این پرسشها و تهیه پاسخ مناسب آن و بهرهگیرى از نقدها و نقطه نظرها آرزویى است که مؤلفان تفسیر راهنما داشته و دارند.
نخستین کسى که به این آرزو جامه عمل پوشید شخص آیةالله هاشمى رفسنجانى است که از ابتدا تاکنون تفسیر راهنما را با صبر و حوصله مطالعه کرده و حاشیههاى مفیدى بر آن مرقوم مىفرمایند. این تذکرات به همراه نقدهایى که از دیگران مىرسد و یا در مجلههاى قرآنى به چاپ مىرسد مرکز فرهنگ و معارف قرآن را به بازنگرى تفسیر راهنما ترغیب کرده است.
3. افقهاى آینده: بازنگرى تفسیر راهنما به شکلى وسیع و جامع از اهداف بلند تهیه کنندگان تفسیر است و به گذشت زمان و جمعآورى پیشنهادها و انتقادهاى فراوان نیازمند است. ولى آنچه به سرعت مىتوان به آن رسید نباید فداى کارهاى بزرگتر شود. هماکنون جمعى به بازبینى تفسیر راهنما و حذف زواید و تکمیل نواقص آن پرداختهاند تا در چاپهاى بعدى این مجموعه بزرگ را در مجلداتى کمتر و با کیفیتى مطلوبتر ارائه دهند تا تهیه و مراجعه به آن براى همه قرآن پژوهان میسر شود و در تمام مجلدات، ترجمه آیات ضمیمه شده و روایات تفسیرى یکسان گردد.
واحد رایانه مرکز فرهنگ و معارف قرآن با تهیه نرمافزارى ویژه برداشتهاى تفسیر راهنما و نرمافزارى جامعتر، که در خود دائرةالمعارف قرآنى و فرهنگ قرآن و فرهنگ تفاسیر را یکجا ارائه دهد، گام بلندى در راه نشر قرآن در جوامع اسلامى برخواهد داشت و ترجمه تفسیر راهنما به زبانهاى گوناگون که هماکنون ترجمه به زبان اردو جامه عمل پوشیده، طرحى است که مراحل تدوین خود را مىگذراند.
سبک تفسیرى: ترتیبى - تقطیعى
هدف: تهیه معجم موضوعى قرآن
تعداد مجلدات: بیست جلد که تا سال 1380 دوازده مجلد آن به چاپ رسیده است.
نوبت چاپ: چاپ اول جز مجلد یکم که چاپ دوم شده است.
ناشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم
آغاز کار
22 دفتر دویستبرگى حاصل تلاش آیة الله آقاى هاشمى رفسنجانى در زندان اوین از دى ماه 1354 تا پیروزى انقلاب اسلامى در 1357 است که به صورت سىهزار برداشتبا هشتهزار عنوان پایه اولیه «تفسیر راهنما» را بنا نهاد. این دفترها در سال 1366 به دفتر تبلیغات اسلامى واگذار شد. براى تکمیل این کار مرکز فرهنگ و معارف قرآن تاسیس شد و محققان آن به کار پژوهش، تدوین و نگارش همت گماشتند.
محققان این مرکز در گروههاى پنجنفره آن برداشتها را بررسى و تکمیل کرده و در گروههاى سه نفره به تصویب نهایى رساندند. از چاپ اولین مجلد آن در سال 1371 تا سال 1376 که چاپ دوم آن عرضه شد سبک ارائه برداشتها تکامل یافت و کاستىهاى آن جبران شد تا آنکه در سال 1378 و همزمان با انتشار مجلد هشتم ترجمه آیات نیز به آن ضمیه شد.
گرچه براى پیشگیرى از حجم نامناسب، تا مجلد ششم سورههاى بزرگ تقطیع شده است ولى از سوره توبه تا پایان قرآن تمام سورههاى هر مجلد به صورت کامل در آن قرار گرفته است.
برداشتهاى هر آیه با تفکیک از یکدیگر شماره زده شده و در فهرست نمایهاى در پایان هر آیه به آن ارجاع داده شده است.
به این ترتیب خواننده مىتواند موضوعات هر آیه را به اجمال و تفصیل ببیند و موضوع انتخابى خود را از آن گزینش کند.
در پایان هر کتاب، فهرستى جامع از تمام موضوعات آیاتى که در آن مجلد تفسیر شده استبه صورت الفبایى - موضوعى تهیه شده است که محققان را از راه موضوعات کلى به ریزترین مطالب آیات راهنمایى مىکند. این فهرستهاى جامع در نهایت همراه با آدرس آیات مربوط به آن به قرآن پژوهان عرضه خواهد شد و هم اکنون کتاب «فرهنگ قرآن» با کمک گرفتن از آن نمایهها و تلفیق کردن با تحقیقات ارزشمند محققان دیگر به طبع رسیده و کلیدى براى فهم مفاهیم و موضوعات قرآن کریم است.
بخش اول: سبک تفسیر راهنما
1. توجه به روایات: این تفسیر در زمره تفسیرهاى روایى نیست ولى روایاتى را که به بیان ظاهر آیات پرداختهاند و ابهامى از آن را زایل ساختهاند در پایان آیه مربوطه آورده و متن عربى و ترجمه فارسى آنها را پس از برداشتهاى هر آیه ضمیمه کرده است. مرکز فرهنگ و معارف قرآن در نظر دارد روایاتى که به تاویل آیات و یا تطبیق مصداقهاى خاص نظر دارد براى تکمیل و تحقیق بیشتر و ارائه در قالب تفسیر ماثور جمعآورى کرده در طرحى مستقل به آن بپردازد.
2. اعتماد به ظاهر آیات: در سرتاسر این تفسیر حجیت داشتن ظواهر قرآن مشهود است. گرچه رعایتسبک ترتیبى - تطبیقى که تفسیر راهنما را از دیگر تفاسیر ممتاز ساخته است،به نویسندگان آن اجازه نداده است که بین آیات ناسخ و منسوخ و حتى عام و خاص به قضاوت نشسته و نتیجه آن را به صورت دیدگاه قرآن در آن موضوع ارائه دهند. امید است این مهم به صورتى دیگر تامین شود و به بانک اطلاعات مرکز فرهنگ و معارف غنا بخشد.
3. ارتباط آیات: محققان از ارتباط جملهها و بندهاى هر آیه با یکدیگر و از سیاق آیاتى که در مجموعهاى مرتبط قرار گرفتهاند، نکتههاى خوبى استخراج کردهاند.
4. ساختار ادبى: در سراسر تفسیر، نویسندگان آن به ساختار ادبى آیه نظر داشته و توجه به لغتها و ترکیبهاى آیه مایه پیدایش برداشتهاى جدیدى شده است.
5. قیدها و صفتها: هر صفتیا قیدى که در آیه آمده است منبعى براى کسب نکتهها قرار گرفته و حتى جایگاه حروف در آیه نیز گاه به دقتبررسى شده و راز استعمال آن به صورت برداشت مستقل مطرح شده است.
6. شان نزولها: شان نزولهایى که محققان این تفسیر آن را معتبر شناختهاند به برداشتها کمک کرده است و آنها را افزایش داده یا قیدى به آن افزوده است.
7. الغاى خصوصیت: «الغاى خصوصیت» یکى از شیوههاى برگزیده این تفسیر است که براساس آن از آیاتى که به ظاهر درباره شخص یا موضوع خاصى سخن گفته است نکتههایى کلى و جامع استفاده شده است.
8. مفهومگیرى: از شیوههاى دیگرى که در این تفسیر مایه دستیابى به بسیارى از برداشتها شده «مفهومگیرى» از آیات است. البته برداشتهایى که لازمه مفاد آیه مىباشد گرچه به تامل نیازمند باشد، حتىالمقدور از قلم دور نمانده است.
9. نقل قولها: قرآن هرگاه سخنى را از دیگرى نقل مىکند، این نکته بدیهى مىنماید که درباره اثبات یا نفى آن نظر دارد و آن را به منظور آموختن نکتهاى مثبتیا منفى نقل کرده است. نویسندگان تفسیر راهنما این مبنا را باور داشته و براساس آن برداشتهاى مفیدى ثبت کردهاند.
10. آراء مفسران: تفسیر راهنما را نمىتوان کتابى که جامعنظرها و آرا باشد معرفى کرد. گروههاى تفسیرى خود را به مطالعه دقیق ده تفسیر از جمله المیزان و مجمعالبیان ملزم ساخته بودند ولى هرگز به صرف وجود یک قول، آن را به برداشتى هر چند احتمالى تبدیل نکردهاند، بلکه تنها به نکاتى عنایت ورزیدهاند که پس از مطالعه تفاسیر، خود نیز آن را پسندیده یا محتمل دیدهاند. در نتیجه کمتر موردى مىتوان یافت که سخنى را با استناد به یکى از مفسران آورده باشند.
آنها در مراجعه به تفاسیر تنها به تفسیرهاى شیعه اکتفا نکرده بلکه از تفاسیر اهلسنت نیز بهره بردهاند و آنجا که مفسرى به دور از تعصبات نادرست، سخنى صحیح آورده است، استفاده کرده و برداشتهاى خود را غنى ساختهاند.
11. کتابهاى لغت: مراجعه به کتاب لغتبراى مفسر اجتنابناپذیر است. او هر چند عربزبان باشد باید لغت را در استعمال عصر ظهور اسلام در نظر گیرد و از آیه همان معنایى را بفهمد که عربهاى مکه و مدینه در آن زمان مىفهمیدند.
در آییننامههایى که نویسندگان تفسیر راهنما خود را به آن ملزم ساختهاند نام کتابهایى خاص به عنوان منابع اصلى لغت آمده است که عبارتند از: مفردات راغب، لسانالعرب، القاموس المحیط، المصباح المنیر، معجم مقاییس اللغه، تاجالعروس، النهایة، الصحاح.
بدیهى استسخن اهللغت را تنها در صورتى پذیرفتهاند که به آنها اطمینان داده است، زیرا هر مفسر و یا مترجم قرآن مىداند که صرف وجود معنایى در کتابهاى لغت دلیل صحت و یا اراده آن از کلام نیست.
12. توضیحات: اگر گفته شود براى دانشجویان و طلاب مفیدترین بخشهاى تفسیر راهنما همان توضیحاتى است که ذیل برداشتها آمده است، سخنى گزاف نیست، زیرا برخى نکات آیه تنها با توجه به آنچه در توضیحات آمده است ذهن مخاطب را به خود جلب مىکند و براى کسى که بخواهد بدون مراجعه به آن، برداشتها را مطالعه کند سؤالهاى زیادى بىجواب خواهد ماند.
علاوه اینکه گاه در توضیحات، احتمالات گوناگونى در مصداقهاى آیه بیان مىشود که چون در متن برداشتها نیامده است از راه فهرستهاى آخر آیه و نیز آخر کتاب به آن دست نمىیابند.
13. برداشتهاى احتمالى: تفاسیر گوناگونى که تاکنون بر قرآن نوشته شده است گاه نکتههایى را بیان کردهاند که نه مىتوان آن را به راحتى پذیرفت و نه مىتوان به آن بىاعتنا ماند.
نویسندگان تفسیر راهنما از طرفى ثبت این نکتهها را براى تهیه فهرستى جامع از مطالب قرآن ضرورى دیدهاند و از طرفى دیگر نخواستهاند صحت آن نکتهها را به مخاطب القا کرده باشند، انتخاب علامتستاره که نه نور خورشید دارد و نه تاریک استبراى این برداشتها آنها را از مطالب دیگر آیه ممتاز ساخته است تا کسانى که مایلند احتمالات نه چندان قوى را نیز دیده باشند به خواسته خود برسند.
14. ترجمه آیات: انگیزه اصلى آیةالله آقاى هاشمى رفسنجانى و مرکز فرهنگ و معارف قرآن، تهیه فهرستى جامع از مطالب قرآن بود و براى این هدف نیازى به ترجمه احساس نمىشد تا زمانى که تفسیر به چاپ رسید و محققان با مراجعه به آن دریافتند که براى فهم آیه وجود ترجمهاى که با برداشتها مطابقت کامل داشته باشد ضرورى است.
ترجمهاى که هماکنون از مجلد هشتم به بعد ذیل آیات قرار گرفته است از ترجمههاى دیگر دو امتیاز قابل توجه دارد: نخست این که تا حد امکان با فهم نویسندگان تفسیر راهنما همآهنگ شده است و دیگر این که سعى شده است از خطاهایى که گاه در ترجمههاى دیگر مشاهده شده، محفوظ بماند.
15. همآهنگى با اصطلاحنامه قرآنى: مرکز فرهنگ و معارف قرآن براى تهیه اصطلاحنامهاى که بتواند نیاز دائرةالمعارف قرآنى و نیز فهرستنگارى تمام کتابهاى قرآنى را تامین کند راهى جز ابداع عناوین جدید نداشتبه آن امید که در بانک عظیم اطلاعات قرآنى بتواند راهگشاى کسانى باشد که در موضوعات قرآنى به تحقیق مىپردازند، نویسندگان تفسیر راهنما کلمات هر برداشت را باید بهگونهاى انتخاب مىکردند که در نمایهسازى نهایى، با آن اصطلاحنامه همآهنگ باشد از اینرو از تعبیرات متنوع پرهیز کردهاند; این کار گرچه از زیبایى جملهها کاسته است در نهایتبراى معجم مطالب قرآنى کارسازتر است.
16. نمایهها: اصلىترین هدف تفسیر راهنما را نمایههاى آن تامین مىکند این نمایهها که نشان مىدهد در هر آیه چند مطلب و چه مطلبى وجود دارد، ذیل هر آیه و به ترتیب عناوین اصلى و فرعى و تنظیم الفبایى آمده است و در آخر هر مجلد مطالب سورههاى موجود در آن به تفصیل فهرستنگارى شده است.
آخرین شکلنمایهها -براساس پیشبینى مرکز فرهنگ و معارف قرآن اینگونه خواهد بود که پس از پایان بیست جلد تفسیر راهنما، در سه جلد مستقل تمام موضوعات قرآن با عنوانهایى کلى به همراه زیر مجموعههاى آن به چاپ رسد که هر عنوان ریز و درشتبا آدرس سوره و آیه همراه باشد.
بخش دوم: تنگناها، نقدها و افقهاى آینده
1. تنگناها: استخراج تمام مطالب قرآن و فهرست کردن آن -که هدف نهایى تفسیر راهنما است در بخشى از معارف قرآنى قالبى مىطلبد که با طرح موجود در تفسیر راهنما سازگار نیست، زیرا:
الف) در لابهلاى معارف قرآنى مطالب بسیارى است که پس از ملاحظه چند آیه مختلف درباره یک موضوع استفاده مىشود; مثلا: وجود لیلةالقدر در ماه رمضان از جمع آیه «انا انزلناه فى لیلة القدر» و «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن» به دست مىآید. ولى این معرفت قرآنى و نظایر آن در قالب موجود تفسیر راهنما قابل ارائه نیست.
ملاحظه عام و خاص و مطلق و مقید و آیاتى که گفتهمى شود برخى ناسخ دیگرىاند نیز از تنگناهایى است که سبک تفسیر راهنما اجازه پرداختن به آن را نداده است.
ب) تکیه بر تکتک مطالب کلى یا جزئى که از آیه استفاده مىشود و تفکیک آنها براى توجه دادن کسانى که نمایهها و عنوانها را فهرست مىکنند لازم است، ولى این تفکیک مطالب گاه به گونهاى درآمده است که خواننده گمان مىکند مطالب تکرار شده است و گاه عبارتها جذابیت لازم را ندارد.
2. نقدها: با نگاهى گذرا و یا عمیق به تفسیر راهنما، خواننده آن پرسشهایى در ذهن خود مىیابد که پاسخ آن را مىجوید. کمتر کسى است که در این موارد قلم به دست گرفته و انتقادهاى خود را در نامهاى نوشته و به مرکز فرهنگ و معارف قرآن ارسال نموده باشد. کشف این پرسشها و تهیه پاسخ مناسب آن و بهرهگیرى از نقدها و نقطه نظرها آرزویى است که مؤلفان تفسیر راهنما داشته و دارند.
نخستین کسى که به این آرزو جامه عمل پوشید شخص آیةالله هاشمى رفسنجانى است که از ابتدا تاکنون تفسیر راهنما را با صبر و حوصله مطالعه کرده و حاشیههاى مفیدى بر آن مرقوم مىفرمایند. این تذکرات به همراه نقدهایى که از دیگران مىرسد و یا در مجلههاى قرآنى به چاپ مىرسد مرکز فرهنگ و معارف قرآن را به بازنگرى تفسیر راهنما ترغیب کرده است.
3. افقهاى آینده: بازنگرى تفسیر راهنما به شکلى وسیع و جامع از اهداف بلند تهیه کنندگان تفسیر است و به گذشت زمان و جمعآورى پیشنهادها و انتقادهاى فراوان نیازمند است. ولى آنچه به سرعت مىتوان به آن رسید نباید فداى کارهاى بزرگتر شود. هماکنون جمعى به بازبینى تفسیر راهنما و حذف زواید و تکمیل نواقص آن پرداختهاند تا در چاپهاى بعدى این مجموعه بزرگ را در مجلداتى کمتر و با کیفیتى مطلوبتر ارائه دهند تا تهیه و مراجعه به آن براى همه قرآن پژوهان میسر شود و در تمام مجلدات، ترجمه آیات ضمیمه شده و روایات تفسیرى یکسان گردد.
واحد رایانه مرکز فرهنگ و معارف قرآن با تهیه نرمافزارى ویژه برداشتهاى تفسیر راهنما و نرمافزارى جامعتر، که در خود دائرةالمعارف قرآنى و فرهنگ قرآن و فرهنگ تفاسیر را یکجا ارائه دهد، گام بلندى در راه نشر قرآن در جوامع اسلامى برخواهد داشت و ترجمه تفسیر راهنما به زبانهاى گوناگون که هماکنون ترجمه به زبان اردو جامه عمل پوشیده، طرحى است که مراحل تدوین خود را مىگذراند.