ادعایی کذب بهنام «رؤیت امام»
آرشیو
چکیده
متن
در روزگاری زندگی میکنیم که هر روز کسی ادعای رؤیت امام زمان(عج) را مینماید و حامل پیام و دستوری از جانب آن حضرت است یا پیشگویی مینماید که بهزودی حضرت ظهور خواهند کرد و آنقدر زمان ظهور نزدیک است که حتی پیرمردها نیز ایشان را خواهند دید. گرچه همه شیعیان مشتاق رؤیت حضرت و منتظر ظهور ایشان هستند و برای آن دعا میکنند، اما این مدعیان معلوم است که برای خود کیسهای دوختهاند و اغراض خاصی را تعقیب میکنند. حکومت با برخی از آنان برخورد نموده است، عدهای از آنان را به زندان انداخته یا تحت نظر قرار داده، اموال نامشروعی که از این طریق کسب کردهاند، مصادره نموده و گزارشاتی از عقاید انحرافی آنان را در سیما به نمایش گذاشته است.
اما آنچه مایه تأسف است این است که پس از گذشت قریب سی سال از انقلاب اسلامی و این همه تریبون در اختیار، هر روز شاهد مدعیان بیشتری در این رابطه هستیم و حتی اخیرا برخی ادعای امام زمانی دارند. اینکه چه عواملی موجب میشود، مردم فریب این افراد را بخورند و در چه شرایط اجتماعی گرایش به این امور رونق بیشتری مییابد – که نمونههای تاریخی بسیاری در دورههای گذشته دارد – امری قابل تأمل است که این مقال در پی بررسی آن نیست. اما از این جهت که برخی از افراد با استفاده از تریبونهای رسمی برای استفادههای سیاسی و جناحی، دامن به این جریان زدهاند، تردیدی نیست. انتخاب عدهای را به نمایندگی مجلس، مورد تایید امام زمان دانستن. دولت خاصی را مورد توجه و عنایت ویژه آن حضرت دانستن و... نمونههای کوچکی از استفاده ابزاری از قضیه امام زمان(عج) است.
1 روایات تکذیب رؤیت و پیشگویی زمان ظهور: از قبل از آغاز غیبت کبری پیشبینی میشد که عدهای با دلایل مختلف مدعی رؤیت حضرت مهدی(عج) باشند یا زمان ظهور را پیشگویی کنند. لذا در روایات این هشدار به شیعیان داده شد که فریب این افراد را نخورند و حتی با شدت با آنان برخورد نمایند. در آخرین نامهای که حضرت مهدی(عج)، به آخرین نایبشان یعنی علیبنمحمدالسمری نوشتند، ضمن خبر از وفاتش تا شش روز دیگر، دستور دادند کارهایش را جمعوجور کند و مردم را به هیچ کس پس از وفاتش ارجاع ندهد یعنی نایبی برای خود تعیین نکند زیرا غیبت کبری واقع شده است.
در ادامه میفرمایند: وسیأتی من شیعتی من یدعی المشاهد، الافمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی والصیحه فهوکذاب مفتر.(1) به زودی از شیعیان من کسانی ادعای مشاهده من را میکنند، آگاه باش هر کس ادعای رؤیت پیش از خروج سفیانی وصیحه را نمود، دروغگو و مفتری است. معلوم است که با این دستور، جامعه شیعه چگونه باید با کسانی که مدعی رویت هستند برخورد کند. البته علامه مجلسی روایات مشاهده را اینگونه حمل کرده است که اگر به عنوان نایب که دستور و پیامی از طرف آن حضرت همانند نواب خاص نقل کنند، او را باید تکذیب کرد وگرنه نفس رؤیت ممکن است(2) و از برخی روایات استفاده میشود که امام در میان مردم زندگی میکنند و بسیاری از افراد ممکن است با ایشان ملاقات داشته باشند.
به علاوه کسانی که توسط آن حضرت به حاجاتشان نائل میشوند و برخی از اهل دل، ملاقات مینمایند. بدیهی است که اینگونه افراد یا خبر از ملاقات خود نمیدهند یا بهدنبال سوءاستفاده از آن نمیباشند و اگر کوچکترین احتمالی در این رابطه وجود داشته باشد، ذکری از ملاقات خود نخواهند نمود. پس روشن است که منظور از این روایات، تکذیب کسانی است که با چنین ادعایی، دکانی برای خود درست کرده و عدهای را به این بهانه دور خود جمع نموده و مرید خود قرار میدهند و آنان را سرکیسه مینمایند. یا اغراض سیاسی را تعقیب مینمایند که طبعا باید به شدیدترین وجه با آنان برخورد شود. آنان را دروغگو و افترادهنده به امام بدانند یا در روایاتی فرمودهاند: «کذب الوقاتون» - یا «کذبالموقتون»(3) وقتتعیینکنندگان ظهور دروغ میگویند یا وقت تعیینکنندگان را تکذیب کنید.
2 استفاده ابزاری: استفاده ابزاری از دین و اعتقاد به امام زمان، از دو حال خارج نیست یا با اعتقاد به آن حضرت است یا بدون اعتقاد. در هر صورت به زیان دین خواهد بود زیرا در صورت عدم اعتقاد که روشن است و اگر با اعتقاد به آن حضرت صورت گیرد و با این توجیه که هدف، وسیله را توجیه میکند، باشد اولا مغایر با سیره معصومان است که خود هرگز راضی به چنین استفادهای از دین نشدند. پیامبر(ص) که خود رئیس دین بود، حاضر نشد از گرفتن خورشید در زمان فوت فرزندشان برای تقویت اسلام و خودشان استفاده نماید و به شدت آن را رد کردند و فرمودند خورشید و ماه به خاطر مرگ و حیات کسی نمیگیرد. ثانیا نباید فقط جلوی بینی خود را دید.
اگر پیامبر آن روز این استفاده را کرده بودند، آیندگان چه قضاوتی از آن حضرت میکردند آنگاه که میفهمیدند کسوف و خسوف ماه و خورشید طبق یک نظم خاص است و ربطی به مرگ و حیات کسی ندارد. پس در درازمدت به ضرر دین تمام میشد. ثالثا اگر کاری که انجام میگیرد و میخواهیم آن را به امام نسبت دهیم، توجیه منطقی و علمی ندارد یقینا ما را به هدف نمیرساند و اگر توجیه علمی دارد، همان کافی است برای انجام دادن و دیگر نیازی به هزینه کردن از مقدسات نیست. بنابراین با انتساب برخی از تصمیمات غیرمنطقی و نادرست به امام زمان که به طور طبیعی پیامدهای ناگواری به ارمغان خواهد آورد، هم اعتقاد به امام زمان را سست میکند و هم ما را به هدف نمیرساند. بلکه حل معضلات اجتماعی و اقتصادی نیازمند برنامهریزی حساب شده و علمی است و به قول معروف «با حلوا حلوا دهان شیرین نمیشود».
نتیجه سیاستهای غلط نمیتوان و نباید به حساب سیاستهای مورد تایید امام زمان گذاشت. امیرالمؤمنین میفرمایند: العامل علی غیربصیره کالسائر علی غیر طریق لایزیده سرعته السیر الا بعدا. کسی که بدون آگاهی اقدام میکند مانند کسی است که در غیر راه حرکت میکند. سرعت بیشتر او جز این که او را دور کند، فایدهای ندارد.
3 اساسا خود معصومان در امور اجتماعی و سیاسی، روال عادی را طی کردهاند. طبق دستور قرآن به پیامبر در این امور، کار باید با مشورت مردم انجام گیرد: و شاور هم فیالامر. و پیامبر(ص) مامور میشود که با همان مردم بیمطالعه و کماطلاع مشورت نماید و به آنان شخصیت و ارزش دهد. امیرالمؤمنین نیز برنامههای حکومتی را براساس مشورت با مردم میداند و به فرمانداران نیز همین را توصیه میکند. گاهی فرماندهان خود را به خاطر کارهایی که کردهاند سرزنش و عتاب میکند، گاهی آنان را عزل میکند و در این امور به علم غیب عمل نمیکند و طبق ظواهر عمل مینمایند. پس اگر معصومان در زمان حضور اینگونه عمل میکردهاند چگونه ممکن است در دوران غیبت، دخالتهایی نمایند که در اغلب موارد نیز با ناکامی مواجه بوده و همانطور که عرض شد، اگر راه معقولی است، میتوان آن را با استدلال برای مسوولان و مردم مطرح کرد.
4 آنان که همیشه میخواهند به جای اقدامات کارشناسی شده و علمی از احساسات و شعارها استفاده کنند، به تعبیر شهید مطهری این جهالتها آثار مخرب بسیاری به جا میگذارد: خطر جهالت اینگونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی بر میانگیزند. اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها.
چقدر عالی و لطیف علی(ع) این وضع اینها را بیان میکند. میفرماید: ثم انتم شرارالناس و منرمی بهالشیطان مرامیه و ضرب به تهیه.(4) همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند. گفتیم در ابتدا حزب خوارج برای احیای یک سنت اسلامی به وجود آمد. اما عدم بصیرت و نادانی آنها را بدین جا کشاند که آیات قرآن را غلط تصویر کنند و از آنجا ریشه مذهبی پیدا کردند و به عنوان یک مذهب و یک طریقه مرادی را ترسیم کردند.
٭ عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
پینوشت:
1- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 478، 2- بحارالانوار، ج 52، ص 151، 3- رجوع کنید به کافی، ج 2، ص 141، بحارالانوار، ج 52، ص 103، 111، 118، 119، 4- نهجالبلاغه، خطبه 125
اما آنچه مایه تأسف است این است که پس از گذشت قریب سی سال از انقلاب اسلامی و این همه تریبون در اختیار، هر روز شاهد مدعیان بیشتری در این رابطه هستیم و حتی اخیرا برخی ادعای امام زمانی دارند. اینکه چه عواملی موجب میشود، مردم فریب این افراد را بخورند و در چه شرایط اجتماعی گرایش به این امور رونق بیشتری مییابد – که نمونههای تاریخی بسیاری در دورههای گذشته دارد – امری قابل تأمل است که این مقال در پی بررسی آن نیست. اما از این جهت که برخی از افراد با استفاده از تریبونهای رسمی برای استفادههای سیاسی و جناحی، دامن به این جریان زدهاند، تردیدی نیست. انتخاب عدهای را به نمایندگی مجلس، مورد تایید امام زمان دانستن. دولت خاصی را مورد توجه و عنایت ویژه آن حضرت دانستن و... نمونههای کوچکی از استفاده ابزاری از قضیه امام زمان(عج) است.
1 روایات تکذیب رؤیت و پیشگویی زمان ظهور: از قبل از آغاز غیبت کبری پیشبینی میشد که عدهای با دلایل مختلف مدعی رؤیت حضرت مهدی(عج) باشند یا زمان ظهور را پیشگویی کنند. لذا در روایات این هشدار به شیعیان داده شد که فریب این افراد را نخورند و حتی با شدت با آنان برخورد نمایند. در آخرین نامهای که حضرت مهدی(عج)، به آخرین نایبشان یعنی علیبنمحمدالسمری نوشتند، ضمن خبر از وفاتش تا شش روز دیگر، دستور دادند کارهایش را جمعوجور کند و مردم را به هیچ کس پس از وفاتش ارجاع ندهد یعنی نایبی برای خود تعیین نکند زیرا غیبت کبری واقع شده است.
در ادامه میفرمایند: وسیأتی من شیعتی من یدعی المشاهد، الافمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی والصیحه فهوکذاب مفتر.(1) به زودی از شیعیان من کسانی ادعای مشاهده من را میکنند، آگاه باش هر کس ادعای رؤیت پیش از خروج سفیانی وصیحه را نمود، دروغگو و مفتری است. معلوم است که با این دستور، جامعه شیعه چگونه باید با کسانی که مدعی رویت هستند برخورد کند. البته علامه مجلسی روایات مشاهده را اینگونه حمل کرده است که اگر به عنوان نایب که دستور و پیامی از طرف آن حضرت همانند نواب خاص نقل کنند، او را باید تکذیب کرد وگرنه نفس رؤیت ممکن است(2) و از برخی روایات استفاده میشود که امام در میان مردم زندگی میکنند و بسیاری از افراد ممکن است با ایشان ملاقات داشته باشند.
به علاوه کسانی که توسط آن حضرت به حاجاتشان نائل میشوند و برخی از اهل دل، ملاقات مینمایند. بدیهی است که اینگونه افراد یا خبر از ملاقات خود نمیدهند یا بهدنبال سوءاستفاده از آن نمیباشند و اگر کوچکترین احتمالی در این رابطه وجود داشته باشد، ذکری از ملاقات خود نخواهند نمود. پس روشن است که منظور از این روایات، تکذیب کسانی است که با چنین ادعایی، دکانی برای خود درست کرده و عدهای را به این بهانه دور خود جمع نموده و مرید خود قرار میدهند و آنان را سرکیسه مینمایند. یا اغراض سیاسی را تعقیب مینمایند که طبعا باید به شدیدترین وجه با آنان برخورد شود. آنان را دروغگو و افترادهنده به امام بدانند یا در روایاتی فرمودهاند: «کذب الوقاتون» - یا «کذبالموقتون»(3) وقتتعیینکنندگان ظهور دروغ میگویند یا وقت تعیینکنندگان را تکذیب کنید.
2 استفاده ابزاری: استفاده ابزاری از دین و اعتقاد به امام زمان، از دو حال خارج نیست یا با اعتقاد به آن حضرت است یا بدون اعتقاد. در هر صورت به زیان دین خواهد بود زیرا در صورت عدم اعتقاد که روشن است و اگر با اعتقاد به آن حضرت صورت گیرد و با این توجیه که هدف، وسیله را توجیه میکند، باشد اولا مغایر با سیره معصومان است که خود هرگز راضی به چنین استفادهای از دین نشدند. پیامبر(ص) که خود رئیس دین بود، حاضر نشد از گرفتن خورشید در زمان فوت فرزندشان برای تقویت اسلام و خودشان استفاده نماید و به شدت آن را رد کردند و فرمودند خورشید و ماه به خاطر مرگ و حیات کسی نمیگیرد. ثانیا نباید فقط جلوی بینی خود را دید.
اگر پیامبر آن روز این استفاده را کرده بودند، آیندگان چه قضاوتی از آن حضرت میکردند آنگاه که میفهمیدند کسوف و خسوف ماه و خورشید طبق یک نظم خاص است و ربطی به مرگ و حیات کسی ندارد. پس در درازمدت به ضرر دین تمام میشد. ثالثا اگر کاری که انجام میگیرد و میخواهیم آن را به امام نسبت دهیم، توجیه منطقی و علمی ندارد یقینا ما را به هدف نمیرساند و اگر توجیه علمی دارد، همان کافی است برای انجام دادن و دیگر نیازی به هزینه کردن از مقدسات نیست. بنابراین با انتساب برخی از تصمیمات غیرمنطقی و نادرست به امام زمان که به طور طبیعی پیامدهای ناگواری به ارمغان خواهد آورد، هم اعتقاد به امام زمان را سست میکند و هم ما را به هدف نمیرساند. بلکه حل معضلات اجتماعی و اقتصادی نیازمند برنامهریزی حساب شده و علمی است و به قول معروف «با حلوا حلوا دهان شیرین نمیشود».
نتیجه سیاستهای غلط نمیتوان و نباید به حساب سیاستهای مورد تایید امام زمان گذاشت. امیرالمؤمنین میفرمایند: العامل علی غیربصیره کالسائر علی غیر طریق لایزیده سرعته السیر الا بعدا. کسی که بدون آگاهی اقدام میکند مانند کسی است که در غیر راه حرکت میکند. سرعت بیشتر او جز این که او را دور کند، فایدهای ندارد.
3 اساسا خود معصومان در امور اجتماعی و سیاسی، روال عادی را طی کردهاند. طبق دستور قرآن به پیامبر در این امور، کار باید با مشورت مردم انجام گیرد: و شاور هم فیالامر. و پیامبر(ص) مامور میشود که با همان مردم بیمطالعه و کماطلاع مشورت نماید و به آنان شخصیت و ارزش دهد. امیرالمؤمنین نیز برنامههای حکومتی را براساس مشورت با مردم میداند و به فرمانداران نیز همین را توصیه میکند. گاهی فرماندهان خود را به خاطر کارهایی که کردهاند سرزنش و عتاب میکند، گاهی آنان را عزل میکند و در این امور به علم غیب عمل نمیکند و طبق ظواهر عمل مینمایند. پس اگر معصومان در زمان حضور اینگونه عمل میکردهاند چگونه ممکن است در دوران غیبت، دخالتهایی نمایند که در اغلب موارد نیز با ناکامی مواجه بوده و همانطور که عرض شد، اگر راه معقولی است، میتوان آن را با استدلال برای مسوولان و مردم مطرح کرد.
4 آنان که همیشه میخواهند به جای اقدامات کارشناسی شده و علمی از احساسات و شعارها استفاده کنند، به تعبیر شهید مطهری این جهالتها آثار مخرب بسیاری به جا میگذارد: خطر جهالت اینگونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی بر میانگیزند. اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها.
چقدر عالی و لطیف علی(ع) این وضع اینها را بیان میکند. میفرماید: ثم انتم شرارالناس و منرمی بهالشیطان مرامیه و ضرب به تهیه.(4) همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند. گفتیم در ابتدا حزب خوارج برای احیای یک سنت اسلامی به وجود آمد. اما عدم بصیرت و نادانی آنها را بدین جا کشاند که آیات قرآن را غلط تصویر کنند و از آنجا ریشه مذهبی پیدا کردند و به عنوان یک مذهب و یک طریقه مرادی را ترسیم کردند.
٭ عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
پینوشت:
1- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 478، 2- بحارالانوار، ج 52، ص 151، 3- رجوع کنید به کافی، ج 2، ص 141، بحارالانوار، ج 52، ص 103، 111، 118، 119، 4- نهجالبلاغه، خطبه 125