از امام خواستند نظرشان را پس بگیرند
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
آشتیکنان در سپاه
چهارشنبه 20 شهریور 1364: آقای [مصطفی] ترابی اطلاع داد که یک کشتی چینی حامل ذرت به مقصد کویت برای عراق را در تنگه هرمز توقیف کردهاند و رئیس جمهور در این خصوص از جهت تاثیر بر روابط با چین مشورت کردند. گفتیم با کارکنان کشتی خوشرفتاری کنند. به آقای [کمال] خرازی [رئیس کمیته تبلیغات جنگ] گفتم برای مقابله با تبلیغات احتمالی عراق به خاطر تلفات در عملیات قادر، خبرنگاران خارجی را به منطقه عملیات قادر در کردستان عراق ببرند. به صیاد و رضایی هم گفتیم که منطقه عملیاتی را از نیرو خالی نکنند که دشمن اقدام به تک نماید.
احمد آقا آمد و نامههای سپاه را که درخواست نیروی هوایی و دریایی و اختیارات فرماندهی کرده بودند، به خدمت امام فرستادم. آقای رحمانی مسئول بسیج آمد و از اینکه سپاه بودجه بسیج را نمیدهد و اهمیتی به آموزش عمومی بسیج قائل نمیشود و مشکلات دیگر گله کرد؛ به اقای رفیقدوست [وزیر سپاه] گفتم رسیدگی نماید. آقا جلال که دو سه روز است قهر کرده و در صدد استعفا بوده، با شفاعت آقای رحمانی آمد و با اکبر آقا اعرابی آشتی کردند.
گلایه محسن رضایی
پنجشنبه 21 شهریور 1364: در منزل بودم. قرار بود امروز صبح زود، عفت از مکه بازگردد اما معلوم شد که هواپیما تاخیر دارد. بچهها به فرودگاه رفتند و دست خالی برگشتند. بیشتر وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. آقای محسن رضایی، از اینکه آیتالله خامنهای با بعضی از فرماندهان سپاه در مورد تعویض فرمانده سپاه صحبت کردهاند، تلفنی گله کرد. عصر بچهها به استقبال عفت رفتند. [زائران] ساعت چهار و نیم وارد فرودگاه شدند و ساعت هشت و نیم شب به منزل رسیدند. گزارشها را آوردند، خواندم.
مصاحبه با جهان اسلام
شنبه 23 شهریور 1364: در منزل بودم و کار زیادی نداشتم. آقای [محمدحسن] رحیمیان آمد و برای مجله پاسدار اسلام درباره جنگ، مصاحبه طولانی نمودم. خانم علمالهدی آمد و برای کاروان زینب، اتوبوس و محل برای برگزاری جلسات خواست. با آقای ریاضی و آقازاده درباره انجام کارهای معامله تسلیحاتی با چین صحبت کردم. به نظر میرسد عوامل کندکنندهای در بانک مرکزی و نیروهای نظامی وجود دارند. با آقای رفیقدوست درباره موشکهای سام صحبت کردم. هنوز یک سایت تکمیل نشده است.
در گزارشها یک تلفنگرام از [آقای صلاح زواوی] سفیر فلسطین در ایران بود که محرمانه خبر میداد در کمیته صلح سازمان کشورهای اسلامی – که در جده مشغول فعالیت است – تهدید خطوط هوایی، استعمال سلاح شیمیایی و زدن شهرها در جنگ [ایران و عراق] محکوم شده و خواستار تشکیل کمیسیونی برای تشخیص متجاوز و محاکمه آن و تشکیل صندوق اسلامی برای جبران خسارتهای جنگ شدهاند؛ اگر این خبر درست باشد در جهت ارضای ما گامی به پیش است ضمنا میگوید که عراق به این مصوبه اعتراض کرده است.
آتش زیرخاکستر در مجلس
یکشنبه 24 شهریور 1364: صبح زود به مجلس رفتم. در گزارشها مساله مهمی نبود. پس از 38 روز تعطیلی، مجلس جلسه علنی داشت. چند دستور انجام گردید. مساله مهم مجلس و نمایندگان، موضوع کابینه آینده است. آتش زیر خاکستر است و صفبندی در مجلس وجود دارد. مراجعات به من، بیشتر در اینباره است. عصر آقای [اسدالله] بادامچیان آمد و در همینباره صحبت کرد. مدعی است که میشود به آسانی کابینه را عوض کرد. عده زیادی از مسئولان انجمنهای اسلامی دانشآموزان و واحد بسیج خواهران آمدند و گزارشی دادند.
من هم برای آنها مفصلا صحبت کردم. آقایان طبیبیان و عمید آمدند و از ابتکاری گفتند که در ساخت سیمان سبک برای ساختمان کردهاند و برا ی به ثمر رسیدن آن کمک خواستند. سرهنگ وحیدی آمد و برای رفع موانع احداث ساختمانهای پرسنل لجستیک نیروی زمینی کمک خواست. شهرداری اشکالاتی در کارشان میگیرد. آنها پانصد هزار متر زمین در غرب تهران برای تعاونی مسکن خودشان گرفتهاند. آیتالله خامنهای تلفنی گفتند که بنا دارند روز سهشنبه در جلسه خصوصی با نمایندگان برای بحث درباره کابینه آینده شرکت کنند ولی نظر ایشان این بود که قبل از بحثها بهتر است که ایشان حرف بزنند؛ قرار شد بیشتر مشورت شود. امروز عراق، پیرانشهر در کردستان را با توپ زده است و نیروی زمینی شهر دیانای عراق را زده است. خطر تجدید جنگ شهرها وجود دارد. معمولا وقتی ارتش عراق در جبهه عاجز میشود، به شرارت زدن شهرها میپردازد. شب به خانه آمدم.
وساطت برای تغییر نخست وزیر
دوشنبه 25 شهریور 1364: پیش از ظهر [آقای مصطفی ایزدی] فرمانده قرارگاه حمزه و آقای [احمد] کاظمی فرمانده لشکر 8 نجف آمدند. گزارش عملیات قادر را دادند. گفتند حدود چهارصد نفر شهید و مفقود و اسیر در لشکر 8 نجف داریم. من هم سوالاتی کردم و مذاکرات ضبط شد.
با آیتالله خامنهای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاکره کردیم. معلوم شد ایشان مصمماند که در این جلسه شرکت کنند. نامهای به ایشان نوشتم و نکاتی را ذکر کردم.
احمد آقا آمد و اطلاع داد که امروز آقایان مهدوی کنی، ناطق نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری که مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای [میرحسین موسوی] نخستوزیر فرمودهاند، پس بگیرند یا جبران کنند که آقای خامنهای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفتهاند و محکم گفتهاند که مصلحت نیست دولت عوض شود.
شب آقایان بهزاد نبوی و [محسن] نوربخش آمدند و از تصمیم آقای خامنهای مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی کردند و از من خواستند دخالت کنم و مانع شوم.
چهارشنبه 20 شهریور 1364: آقای [مصطفی] ترابی اطلاع داد که یک کشتی چینی حامل ذرت به مقصد کویت برای عراق را در تنگه هرمز توقیف کردهاند و رئیس جمهور در این خصوص از جهت تاثیر بر روابط با چین مشورت کردند. گفتیم با کارکنان کشتی خوشرفتاری کنند. به آقای [کمال] خرازی [رئیس کمیته تبلیغات جنگ] گفتم برای مقابله با تبلیغات احتمالی عراق به خاطر تلفات در عملیات قادر، خبرنگاران خارجی را به منطقه عملیات قادر در کردستان عراق ببرند. به صیاد و رضایی هم گفتیم که منطقه عملیاتی را از نیرو خالی نکنند که دشمن اقدام به تک نماید.
احمد آقا آمد و نامههای سپاه را که درخواست نیروی هوایی و دریایی و اختیارات فرماندهی کرده بودند، به خدمت امام فرستادم. آقای رحمانی مسئول بسیج آمد و از اینکه سپاه بودجه بسیج را نمیدهد و اهمیتی به آموزش عمومی بسیج قائل نمیشود و مشکلات دیگر گله کرد؛ به اقای رفیقدوست [وزیر سپاه] گفتم رسیدگی نماید. آقا جلال که دو سه روز است قهر کرده و در صدد استعفا بوده، با شفاعت آقای رحمانی آمد و با اکبر آقا اعرابی آشتی کردند.
گلایه محسن رضایی
پنجشنبه 21 شهریور 1364: در منزل بودم. قرار بود امروز صبح زود، عفت از مکه بازگردد اما معلوم شد که هواپیما تاخیر دارد. بچهها به فرودگاه رفتند و دست خالی برگشتند. بیشتر وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. آقای محسن رضایی، از اینکه آیتالله خامنهای با بعضی از فرماندهان سپاه در مورد تعویض فرمانده سپاه صحبت کردهاند، تلفنی گله کرد. عصر بچهها به استقبال عفت رفتند. [زائران] ساعت چهار و نیم وارد فرودگاه شدند و ساعت هشت و نیم شب به منزل رسیدند. گزارشها را آوردند، خواندم.
مصاحبه با جهان اسلام
شنبه 23 شهریور 1364: در منزل بودم و کار زیادی نداشتم. آقای [محمدحسن] رحیمیان آمد و برای مجله پاسدار اسلام درباره جنگ، مصاحبه طولانی نمودم. خانم علمالهدی آمد و برای کاروان زینب، اتوبوس و محل برای برگزاری جلسات خواست. با آقای ریاضی و آقازاده درباره انجام کارهای معامله تسلیحاتی با چین صحبت کردم. به نظر میرسد عوامل کندکنندهای در بانک مرکزی و نیروهای نظامی وجود دارند. با آقای رفیقدوست درباره موشکهای سام صحبت کردم. هنوز یک سایت تکمیل نشده است.
در گزارشها یک تلفنگرام از [آقای صلاح زواوی] سفیر فلسطین در ایران بود که محرمانه خبر میداد در کمیته صلح سازمان کشورهای اسلامی – که در جده مشغول فعالیت است – تهدید خطوط هوایی، استعمال سلاح شیمیایی و زدن شهرها در جنگ [ایران و عراق] محکوم شده و خواستار تشکیل کمیسیونی برای تشخیص متجاوز و محاکمه آن و تشکیل صندوق اسلامی برای جبران خسارتهای جنگ شدهاند؛ اگر این خبر درست باشد در جهت ارضای ما گامی به پیش است ضمنا میگوید که عراق به این مصوبه اعتراض کرده است.
آتش زیرخاکستر در مجلس
یکشنبه 24 شهریور 1364: صبح زود به مجلس رفتم. در گزارشها مساله مهمی نبود. پس از 38 روز تعطیلی، مجلس جلسه علنی داشت. چند دستور انجام گردید. مساله مهم مجلس و نمایندگان، موضوع کابینه آینده است. آتش زیر خاکستر است و صفبندی در مجلس وجود دارد. مراجعات به من، بیشتر در اینباره است. عصر آقای [اسدالله] بادامچیان آمد و در همینباره صحبت کرد. مدعی است که میشود به آسانی کابینه را عوض کرد. عده زیادی از مسئولان انجمنهای اسلامی دانشآموزان و واحد بسیج خواهران آمدند و گزارشی دادند.
من هم برای آنها مفصلا صحبت کردم. آقایان طبیبیان و عمید آمدند و از ابتکاری گفتند که در ساخت سیمان سبک برای ساختمان کردهاند و برا ی به ثمر رسیدن آن کمک خواستند. سرهنگ وحیدی آمد و برای رفع موانع احداث ساختمانهای پرسنل لجستیک نیروی زمینی کمک خواست. شهرداری اشکالاتی در کارشان میگیرد. آنها پانصد هزار متر زمین در غرب تهران برای تعاونی مسکن خودشان گرفتهاند. آیتالله خامنهای تلفنی گفتند که بنا دارند روز سهشنبه در جلسه خصوصی با نمایندگان برای بحث درباره کابینه آینده شرکت کنند ولی نظر ایشان این بود که قبل از بحثها بهتر است که ایشان حرف بزنند؛ قرار شد بیشتر مشورت شود. امروز عراق، پیرانشهر در کردستان را با توپ زده است و نیروی زمینی شهر دیانای عراق را زده است. خطر تجدید جنگ شهرها وجود دارد. معمولا وقتی ارتش عراق در جبهه عاجز میشود، به شرارت زدن شهرها میپردازد. شب به خانه آمدم.
وساطت برای تغییر نخست وزیر
دوشنبه 25 شهریور 1364: پیش از ظهر [آقای مصطفی ایزدی] فرمانده قرارگاه حمزه و آقای [احمد] کاظمی فرمانده لشکر 8 نجف آمدند. گزارش عملیات قادر را دادند. گفتند حدود چهارصد نفر شهید و مفقود و اسیر در لشکر 8 نجف داریم. من هم سوالاتی کردم و مذاکرات ضبط شد.
با آیتالله خامنهای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاکره کردیم. معلوم شد ایشان مصمماند که در این جلسه شرکت کنند. نامهای به ایشان نوشتم و نکاتی را ذکر کردم.
احمد آقا آمد و اطلاع داد که امروز آقایان مهدوی کنی، ناطق نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری که مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای [میرحسین موسوی] نخستوزیر فرمودهاند، پس بگیرند یا جبران کنند که آقای خامنهای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفتهاند و محکم گفتهاند که مصلحت نیست دولت عوض شود.
شب آقایان بهزاد نبوی و [محسن] نوربخش آمدند و از تصمیم آقای خامنهای مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی کردند و از من خواستند دخالت کنم و مانع شوم.