چکیده

  پژوهش پیش رو با استفاده از کتب تاریخی، منابع دسته اول و بهره گیری از روش، توصیفی تحلیلی، با هدف بررسی آرای دو چهره برجسته، خواجه نظام الملک و غزالی با طرح این پرسش که: فرایند تحول در ساختار حکومتی سلجوقیان بزرگ از چه الگویی تأثیر پذیرفته است؟ و در نظر این فرضیه که: اندیشه ایرانمداری در تغییر ساختار حکومت قبیله ای سلجوقیان به حکومت متمرکز تاثیر به سزایی داشته است، سعی در بیان دلایل همگرایی و واگرایی سه ساختار حکومت ایرانی، قبیله ای و اسلامی در  ایجاد مدل حکومتی سلجوقیان را دارد. پژوهش نشان می دهد، که چگونه اندیشمندان و دبیران ایرانی به عنوان وارثان اندیشه سیاسی با بهره گیری از الگوی ایرانمداری توانستند، چالش میان آموزه های اسلامی و اندیشه سیاسی ایرانی و تضاد آن با ساختار قبیله ای سلجوقیان را تعدیل نموده، سبب تفکیک حکومت بر اساس حکومت دنیوی با ریاست سلجوقیان و حکومت معنوی در راس آن دستگاه خلافت عباسی شوند.

تبلیغات