تقابل های دوگانه یکی از مباحث مورد توجه ساختارگرایان است. آن ها بنیاد هستی و شناخت آن را درک همین تقابل ها می دانند. اغلب آثار هنری بر مبنای تقابل شکل گرفته است؛ بد در برابر خوب، آسمان در برابر زمین، جوانی در برابر پیری، وجود در برابر عدم و... این دو قطب هرگز به گونه ای مستقل وجود نداشته اند و استوار بر تضاد دو قطب است. تقابل های هم جوار اصطلاحی است در پیوند با علم معانی نحو. این اصطلاح که همنشینی دو رکن متقابل است یکی از هنرهای پنهان در شعر نظامی است که در این مقاله بر اساس نظریه علم معانی نحو سعی شده است ساخت های گوناگون و الگوهای متعدد آن بررسی و تحلیل گردد؛ از جمله این الگوهای تقابلی عبارتند از: تقابل های هم جوار در یک جمله با هویّت دستوری یکسان، تقابل های هم جوار با هویت دستوری ناهمسان، تقابل های عطفی و غیرعطفی، تقابل های هم جوار تلمیجی و طبقه بندی تقابل ها از منظر تقابل معنی. همراهی این الگوها با دیگر عناصر بلاغی و زیبایی شناسی بر ظرفیت معنایی و حسن بلاغی آن ها می افزاید. این گونه گونی موجب پویایی بیشتر شعر نظامی از جهت بلاغی، زبانی و معنایی گردیده است. در این پژوهش با روشی توصیفی -تحلیلی تقابل های هم جوار معرفی و ساختار نحوی ابیاتی که شامل این هنر هستند در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی تحلیل زیباشناسی شده اند.