مشکلی به نام انتخاب نخستوزیر
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در بین راه مجلس به بیمارستان قلب برای عیادت آقای [جلالالدین] طاهری [امام جامعه اصفهان] رفتم. ایشان به بیمارستان لبافینژاد برای عمل جراحی پروستات رفته بود. در دفترم تا عصر برای ملاقاتها و کارهای اداری ماندم. امروز مجلس تعطیل است. آقای [رضا] امراللهی [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد و اطلاع داد که اتاق تجارت فرانسه، رای ظالمانه درباره مسئله ما و شرکت ارودیوف داده است. در زمان رژیم گذشته ما در آنجا برای غنی کردن اورانیوم شریک شدهایم و بعد از انقلاب چون ساختن نیروگاههای اتمیمتوقف شده، عملا شرکت نداشتهایم و حالا خسارت معطل ماندن کارخانه را میخواهند. چند کشور دیگر هم وضع ما را دارند ولی در مورد ما به خاطر طلبی که از فرانسه داریم سختگیری بیشتری شده، به منظور نپرداختن پول ما. آقای [غفور] گرشاسبی آمد و برای انتشار روزنامه ابرار به جای صبح آزادگان مشورت کرد و نظرش این است که اگر صبح آزادگان منتشر شود، ابرار برای عصر باشد. هیات عراقیها که به لیبی و سوریه رفته بودند، آمدند و گزارش مذاکرات خود را دادند؛ راضی هستند. گفتم از گرفتن کمک آنها خودداری نکنند و حضور بیشتری در عملیات داشته باشند و گروههای دیگر را به کار بگیرند. آقای محمدجواد حجتی [کرمانی] آمد. عازم مکه بود. چهل پوند به ایشان سرراهی دادم. درباره کتابخانه و منزلش و اخویاش علی آقا صحبت کرد. آقای [مرتضی] الویری آمد و برای توجیه تغییراتی که در عبارات لایحه بودجه پیش آمده نگران است که مورد تعقیب قرار گیرند. اتفاقا نامهای از دفتر رئیسجمهور در مواخذه آن رسید. آقایان خاموشی، موید، میرمحمد صادقی آمدند و گزارش سفر به روسیه و مجارستان را دادند. معتقدند روسها تمایل زیادی به توسعه روابط دارند و از پذیراییها راضی بودند و میگفتند زمینه صدور کالای غیرنفتی به روسیه زیاد است. عصر آقای تاتلی نماینده مریوان آمد و مثل همیشه از شهردار و استاندار و فرماندار گله داشت. در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم؛ بیرونق است. تصمیم گرفتم هیات اجرایی را با ادغام مسئولیتها و واحدها کوچک کنم. آقای [عبدالله] جاسبی برای معافیت دانشگاه آزاد اسلامیاز مالیات و همچنین گرفتن وام برای ساخت مکان موجود در محله زرگنده کمک خواست. شب با آقای خامنهای درباره نخستوزیری مذاکره کردیم. ایشان توقع دارند من در جهت تسهیل نظر ایشان در مورد تعویض کابینه کار کنم. پیشنهاد دادند که امام به نحوی گفته خودشان را که ابقاء آقای میرحسین موسوی را به مصلحت دانستهاند، جبران نمایند و بعید میدانم که امام بپذیرند.
مذاکرات امام خمینی و آیتالله خامنهای درباره مهندس موسوی
دوشنبه 21 مرداد 1364: در منزل ماندم. سرماخوردگی دارم و کمیهم تب. مهدی،سعید و سارا به جواهرده در شمال رفتند که از آقای [شیخحسن] لاهوتی منزلی مانده است. من تنها ماندم. غذایم را از آشپزخانه بیت [امام] میآورند. کارگران لولهکشی گاز، در خانه کار میکنند. پیش از ظهر آقای [محسن] رفیقدوست آمد. درباره پیشنهاد [فروش] اسلحه تاو،هارپون و اگزوست که از طرف گروهی مرموز – که به نظر میرسد آمریکایی باشند – مشورت کرد. گفتم مانعی ندارد، وارد مذاکره شود ولی به احتمال قوی قصد فروش ندارند. باید مواظب بود که کلاهگذاری نکنند. قبلا هم از طریق آقای سلحشور چنین صحنهای داشتیم و به نتیجه نرسید. هنوز هم دست برنداشتهاند. به طور کلی آمریکاییها از طریق واسطهها مکررا چنین اقداماتی کردهاند. شاید برای مشغول کردن ما و شاید برای جلوگیری از رفتن به سوی اسلحه شرق و شاید برای شناختن نیاز ما و شاید برای حفظ روابط برای آینده و شاید برای ادامه جنگ که خواسته واقعی آنان است ولی در حد پیروز نشدن ما. احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاکرات آقای خامنهای و امام را درباره نخستوزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است که تعویض مهندس [میرحسین] موسوی مصلحت نیست و مایلند که این نظرشان گفته شود؛ درست برخلاف نظر آیتالله خامنهای. پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم که اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود ولی آقای خامنهای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند که نخستوزیری ایشان را بپذیرند و میگویند فقط در صورت حکم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در کارها دخالت نخواهند کرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب میکنند. به هر حال مشکل بزرگی در پیش داریم. بعضی پیشنهاد میکنند که شورای نگهبان تفسیر اصل 12 قانون اساسی در مورد نیاز به معرفی مجدد نخستوزیر پس از انتخابات مجدد رئیسجمهور را پس بگیرد. عصر بیشتر به مطالعه پرداختم. شب آقای صیاد [شیرازی] آمد و برنامه جدید عملیات سیدکان را گفت. او بیشتر کار را بر دوش سپاه گذاشته است.
آیتالله خامنهای تمایلی به نامزدی نداشتند
چهارشنبه 23 مرداد 1364: در منزل ماندم. آثار سرماخوردگی هنوز باقی است. چند روز خاطرات عقبمانده را نوشتم ولی مختصر گزارشها را خواندم. به آقای [محسن] رضایی گفتم خوب است سپاه در لبنان تلاش کنند تا سرنخی از عوامل گروگانگیری آمریکاییها پیدا کنند که در مقابل آزادی اسرای لبنانی در اسرائیل و نجات گروگانها کمک کنیم.
عصر آقای ری شهری وزیر اطلاعات آمد و گزارشی از دستگیری عناصر منافق که قصد خرابکاری در انتخابات داشتند، منجمله بازداشت سه تیم عملیاتی آر.پی.جی را داد. آقای محسن رضایی تلفنی خواست که به اخبار عملیات قرارگاه حمزه که اخیرا علیه ضدانقلاب کردستان با موفقیت انجام شده، توجه شود. محمد کارگرمان از نوق [رفسنجان] آمد و مقداری پسته تازه آورد و از اوضاع آنجا راضی است. شب مهمان احمد آقا بودیم. امام هم در جلسه شرکت کردند. آقای خامنهای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحثها بر سر نخستوزیر آینده و اختلافنظر بین آقایان خامنهای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجهای نرسیدیم. آیتالله خامنهای تمایلی به نامزد شدن در انتخابات [ریاستجمهوری] هم نداشتند و با اصرار من و دوستان دیگر پذیرفتند و طبعا توقع دارند در این شرایط کمک کنیم. دیروقت برای خواب به خانه آمدم
مذاکرات امام خمینی و آیتالله خامنهای درباره مهندس موسوی
دوشنبه 21 مرداد 1364: در منزل ماندم. سرماخوردگی دارم و کمیهم تب. مهدی،سعید و سارا به جواهرده در شمال رفتند که از آقای [شیخحسن] لاهوتی منزلی مانده است. من تنها ماندم. غذایم را از آشپزخانه بیت [امام] میآورند. کارگران لولهکشی گاز، در خانه کار میکنند. پیش از ظهر آقای [محسن] رفیقدوست آمد. درباره پیشنهاد [فروش] اسلحه تاو،هارپون و اگزوست که از طرف گروهی مرموز – که به نظر میرسد آمریکایی باشند – مشورت کرد. گفتم مانعی ندارد، وارد مذاکره شود ولی به احتمال قوی قصد فروش ندارند. باید مواظب بود که کلاهگذاری نکنند. قبلا هم از طریق آقای سلحشور چنین صحنهای داشتیم و به نتیجه نرسید. هنوز هم دست برنداشتهاند. به طور کلی آمریکاییها از طریق واسطهها مکررا چنین اقداماتی کردهاند. شاید برای مشغول کردن ما و شاید برای جلوگیری از رفتن به سوی اسلحه شرق و شاید برای شناختن نیاز ما و شاید برای حفظ روابط برای آینده و شاید برای ادامه جنگ که خواسته واقعی آنان است ولی در حد پیروز نشدن ما. احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاکرات آقای خامنهای و امام را درباره نخستوزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است که تعویض مهندس [میرحسین] موسوی مصلحت نیست و مایلند که این نظرشان گفته شود؛ درست برخلاف نظر آیتالله خامنهای. پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم که اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود ولی آقای خامنهای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند که نخستوزیری ایشان را بپذیرند و میگویند فقط در صورت حکم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در کارها دخالت نخواهند کرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب میکنند. به هر حال مشکل بزرگی در پیش داریم. بعضی پیشنهاد میکنند که شورای نگهبان تفسیر اصل 12 قانون اساسی در مورد نیاز به معرفی مجدد نخستوزیر پس از انتخابات مجدد رئیسجمهور را پس بگیرد. عصر بیشتر به مطالعه پرداختم. شب آقای صیاد [شیرازی] آمد و برنامه جدید عملیات سیدکان را گفت. او بیشتر کار را بر دوش سپاه گذاشته است.
آیتالله خامنهای تمایلی به نامزدی نداشتند
چهارشنبه 23 مرداد 1364: در منزل ماندم. آثار سرماخوردگی هنوز باقی است. چند روز خاطرات عقبمانده را نوشتم ولی مختصر گزارشها را خواندم. به آقای [محسن] رضایی گفتم خوب است سپاه در لبنان تلاش کنند تا سرنخی از عوامل گروگانگیری آمریکاییها پیدا کنند که در مقابل آزادی اسرای لبنانی در اسرائیل و نجات گروگانها کمک کنیم.
عصر آقای ری شهری وزیر اطلاعات آمد و گزارشی از دستگیری عناصر منافق که قصد خرابکاری در انتخابات داشتند، منجمله بازداشت سه تیم عملیاتی آر.پی.جی را داد. آقای محسن رضایی تلفنی خواست که به اخبار عملیات قرارگاه حمزه که اخیرا علیه ضدانقلاب کردستان با موفقیت انجام شده، توجه شود. محمد کارگرمان از نوق [رفسنجان] آمد و مقداری پسته تازه آورد و از اوضاع آنجا راضی است. شب مهمان احمد آقا بودیم. امام هم در جلسه شرکت کردند. آقای خامنهای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحثها بر سر نخستوزیر آینده و اختلافنظر بین آقایان خامنهای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجهای نرسیدیم. آیتالله خامنهای تمایلی به نامزد شدن در انتخابات [ریاستجمهوری] هم نداشتند و با اصرار من و دوستان دیگر پذیرفتند و طبعا توقع دارند در این شرایط کمک کنیم. دیروقت برای خواب به خانه آمدم