مهجوریت در قرآن
آرشیو
چکیده
متن
)یا ربّ اِنّ َقومی اتّخذوا هذاالقرآن مهجور)(سوره; فرقان،آیه;30)
خداوند تبارک و تعالی آیات را به دو دسته تقسیم نمودند.یک گروه از نشانهها آیات تکوینی است و دسته; دوم آیات تشریعی میباشد.
همانطور که بهره; انسانها از عالم تکوین متفاوت میباشد،انسانها نیز به سه گروه تقسیم میشوند:گروهی فقط از دیدن عالم تکوین لذت میبرند.دسته; دوم در فضای برتری میباشند و آن فضای تکامل و ارتباط برقرار کردن با طبیعت و کشف قوانین و الهام یافتن ازآن تکنیکها به نفع زندگی انسانها و بهرهوری از آن میباشد.
امام صادق(ع)فرمودند:هرچه را که بشر ابداع کرده،از نگاه به طبیعت ساختهاست.
و گروه سوم در مرتبه; بالاتری قرار دارند.امام علی(ع) فرمودند:من هربار که گلی را مینگرم،سه بار با او خداوند را می بینم،یک بار قبل از وجود گل که نبوده،ولی ربَّش بوده است،یک بار همزمان با وجود گل که به عنایت الهی سرسبز است و یک بار هم بعد از وجود گل،که گل از بین می رود،ولی خالق او باقی است.
در گروه سوم با دیدن طبیعت درجات ایمان و یقین بالا میرود وکلمه; «سخرلکم»در آیات الهی،نشانه بهره گیری از طبیعت و آسمان و…میباشد که برای انسانها متفاوت است.
دستهی دوم از نشانههای الهی،آیات تشریعی است.به این منظور کتاب قرآن معجزهای است که دعوت به تحدی نموده و تحریف نمیشود و نقش آن همان نقش عالم تکوین میباشد.منتهی برحسب نگاه انسانها و معرفت ایشان متفاوت است.
خداوند تبارک و تعالی قرآن عزیز را نازل فرموده ورسول الله(ص)را به عنوان وزنه،و پایان نزول این کتاب الهی مساوی با پایان عمر رسول خداوند (ص) قرار داده است،زیرا قرآن صحنه; تشریع آیات و پیامبر مفسر و مَُبین این آیات میباشد.(همان گونه که پیامبر اعظم در حدیث ثقلین بیان فرمودند).پس اصل و اساس نزول قرآن برای بهرهوری انسان و رشد ایشان میباشد و این کتاب الهی به شرط تمسک جستن به آن رمز بهره گیری و رشد انسان ها اعلام شده است.
گزارشی که قرآن عظیم از تعامل انسان معتقد به قرآن (امت پیامبر آخرین) نسبت به این وزنه و امانت الهی میدهد،گزارشی است که از عمل به وصیتهای پیامبر(ص)حکایت نمی کند و«نشان از به انزوا کشیدن و مهجوریت قرآن عزیز دارد».
سؤال:ایا خود قرآن کریم راهکارهایی برای بهره گیری از آن ارائه داده است یا خیر؟
غفلت ما از راهکارها باعث میشود که قرآن به«مهجوریت»کشیده شود.شاید سالها از زیر سآیه درختی رد شویم،ولی هیچگاه توجه به پیام درخت نکنیم.
ما انسانها در پی برخی تغییرات خاص در طبیعت موظف میشویم که نماز آیات بخوانیم و این نشان میدهد که آیات تشریع تا کاویده نشوند و با آنها ارتباط برقرار نشود،حرفی نمیزنند.
امام علی(ع)فرمودند:«قرآن را به سخن بیاورید» یکی از راهکارهای بزرگ برای بهره گیری از قرآن کریم،استفاده و به کارگیری تمام لحظات عمر در راه قرآن عزیز میباشد وتا جاییکه در توان میباشد، ذهنمان را از هر چیزی به غیر قرآن کریم خالی کنیم که اگر انسان در این مسیر قرار گرفت،مشروعیت اشرف مخلوقاتی خود را به دست میآورد،پس میتواند به اذن پروردگار در عالم هستی دخل و تصرف نماید.
برای انسانها دو نوع مالکیت وجود دارد:
1.مالکیت حقیقی و آن مالکیتی میباشد که وقتی شخصی از دنِیا رفت،آن مَلک هم به همراه انسان از دنیا میرود.
2.مالکیت مجازی و آن مالکیتی که وقتی انسان از دنیا رفت،مالک آن مَلک،کس دیگری میشود.
تنها چیزی که مالکیت حقیقی برای انسان به همراه می آورد،یادگیری علوم قرآنی و پیاده کردن آن در تمامی مراحل و لحظات زندگی از طریق پیروی از ائمه(ع)می باشد.به این ترتیب است که شخص مورد لطف خداوند متعال قرار میگیرد و به همراه قرآن و ائمه اطهار(ع)به سرای بالا میاید.
و در آخر ذکر راهکاری مفید و آن اینکه برای انجام فعالیتهای قرآنی و زندگی قرآنی باید از حضرت علی بن موسی الرضا(ع)اجازه گرفت و از ایشان مدد جست و انرژی گرفت وبا توسل به ایشان لحظههای زندگیمان را با قرآن هماهنگ کنیم و نسبت به یادگیری و بهره بردن از قرآن عزیز حریص باشیم.
در دنیا کار غیر از قرآن و ائمه(ع)به هیچ نمیارزد و مالکیت حقِیقی برای انسان به همراه نمیآورد.
با امید نزدیک شدن هر چه سریعتر فرج.
خداوند تبارک و تعالی آیات را به دو دسته تقسیم نمودند.یک گروه از نشانهها آیات تکوینی است و دسته; دوم آیات تشریعی میباشد.
همانطور که بهره; انسانها از عالم تکوین متفاوت میباشد،انسانها نیز به سه گروه تقسیم میشوند:گروهی فقط از دیدن عالم تکوین لذت میبرند.دسته; دوم در فضای برتری میباشند و آن فضای تکامل و ارتباط برقرار کردن با طبیعت و کشف قوانین و الهام یافتن ازآن تکنیکها به نفع زندگی انسانها و بهرهوری از آن میباشد.
امام صادق(ع)فرمودند:هرچه را که بشر ابداع کرده،از نگاه به طبیعت ساختهاست.
و گروه سوم در مرتبه; بالاتری قرار دارند.امام علی(ع) فرمودند:من هربار که گلی را مینگرم،سه بار با او خداوند را می بینم،یک بار قبل از وجود گل که نبوده،ولی ربَّش بوده است،یک بار همزمان با وجود گل که به عنایت الهی سرسبز است و یک بار هم بعد از وجود گل،که گل از بین می رود،ولی خالق او باقی است.
در گروه سوم با دیدن طبیعت درجات ایمان و یقین بالا میرود وکلمه; «سخرلکم»در آیات الهی،نشانه بهره گیری از طبیعت و آسمان و…میباشد که برای انسانها متفاوت است.
دستهی دوم از نشانههای الهی،آیات تشریعی است.به این منظور کتاب قرآن معجزهای است که دعوت به تحدی نموده و تحریف نمیشود و نقش آن همان نقش عالم تکوین میباشد.منتهی برحسب نگاه انسانها و معرفت ایشان متفاوت است.
خداوند تبارک و تعالی قرآن عزیز را نازل فرموده ورسول الله(ص)را به عنوان وزنه،و پایان نزول این کتاب الهی مساوی با پایان عمر رسول خداوند (ص) قرار داده است،زیرا قرآن صحنه; تشریع آیات و پیامبر مفسر و مَُبین این آیات میباشد.(همان گونه که پیامبر اعظم در حدیث ثقلین بیان فرمودند).پس اصل و اساس نزول قرآن برای بهرهوری انسان و رشد ایشان میباشد و این کتاب الهی به شرط تمسک جستن به آن رمز بهره گیری و رشد انسان ها اعلام شده است.
گزارشی که قرآن عظیم از تعامل انسان معتقد به قرآن (امت پیامبر آخرین) نسبت به این وزنه و امانت الهی میدهد،گزارشی است که از عمل به وصیتهای پیامبر(ص)حکایت نمی کند و«نشان از به انزوا کشیدن و مهجوریت قرآن عزیز دارد».
سؤال:ایا خود قرآن کریم راهکارهایی برای بهره گیری از آن ارائه داده است یا خیر؟
غفلت ما از راهکارها باعث میشود که قرآن به«مهجوریت»کشیده شود.شاید سالها از زیر سآیه درختی رد شویم،ولی هیچگاه توجه به پیام درخت نکنیم.
ما انسانها در پی برخی تغییرات خاص در طبیعت موظف میشویم که نماز آیات بخوانیم و این نشان میدهد که آیات تشریع تا کاویده نشوند و با آنها ارتباط برقرار نشود،حرفی نمیزنند.
امام علی(ع)فرمودند:«قرآن را به سخن بیاورید» یکی از راهکارهای بزرگ برای بهره گیری از قرآن کریم،استفاده و به کارگیری تمام لحظات عمر در راه قرآن عزیز میباشد وتا جاییکه در توان میباشد، ذهنمان را از هر چیزی به غیر قرآن کریم خالی کنیم که اگر انسان در این مسیر قرار گرفت،مشروعیت اشرف مخلوقاتی خود را به دست میآورد،پس میتواند به اذن پروردگار در عالم هستی دخل و تصرف نماید.
برای انسانها دو نوع مالکیت وجود دارد:
1.مالکیت حقیقی و آن مالکیتی میباشد که وقتی شخصی از دنِیا رفت،آن مَلک هم به همراه انسان از دنیا میرود.
2.مالکیت مجازی و آن مالکیتی که وقتی انسان از دنیا رفت،مالک آن مَلک،کس دیگری میشود.
تنها چیزی که مالکیت حقیقی برای انسان به همراه می آورد،یادگیری علوم قرآنی و پیاده کردن آن در تمامی مراحل و لحظات زندگی از طریق پیروی از ائمه(ع)می باشد.به این ترتیب است که شخص مورد لطف خداوند متعال قرار میگیرد و به همراه قرآن و ائمه اطهار(ع)به سرای بالا میاید.
و در آخر ذکر راهکاری مفید و آن اینکه برای انجام فعالیتهای قرآنی و زندگی قرآنی باید از حضرت علی بن موسی الرضا(ع)اجازه گرفت و از ایشان مدد جست و انرژی گرفت وبا توسل به ایشان لحظههای زندگیمان را با قرآن هماهنگ کنیم و نسبت به یادگیری و بهره بردن از قرآن عزیز حریص باشیم.
در دنیا کار غیر از قرآن و ائمه(ع)به هیچ نمیارزد و مالکیت حقِیقی برای انسان به همراه نمیآورد.
با امید نزدیک شدن هر چه سریعتر فرج.