بدان چه طور ببینی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
واپسین کتاب شایسته ستایش و توصیهای که خواندهام، روان کاوی لئوناردو داوینچی اثر زیگموند فروید است. نوشته نبوغآمیز یک نابغه درباره نابغه تمام دورهها. داوینچی را به واسطه سردمزاجی و تخلیه بیپایان انرژی شهوانیاش در دانش و هنر،«منحرف» نامیدهاند. اما مسیر زندگیاش نشان میدهد که او صرفا اشتیاقاش را سرکوب کرده و به والایشی دگرگون رسانده است.فروید مثل هر روانکاو زبردست دیگر،از رویای لئوناردو درباره کرکس شروع میکند و کهن الگوهای این نشانه را میکاود. دستاورد او در دوفصل نخست کتاب، غافلگیرکننده و روشنگر است. جستوجوی لئوناردو به دنبال حل یک مساله، در ذهن او معادلی برای یک رابطه موفق به حساب میآمده و پس از حل آن (معادل ارضا) آن موضوع را رها میکرده و دل به مسالهای تازهتر میسپرده است. تنها تابلویی که کشیدناش ده سال به طول میانجامد مونالیزاست؛
ترکیبی از مدل زندهای به نام مونالیزا دل جوکوندا، مادر لئوناردو و بالاخره خود او.معمای نقاشیهای او که بزرگترین معمای تاریخ نقاشی نیز هست. ناخودآگاه او از راه رویای کرکس و خودآگاه او به مدد خلاقیتی تمام نشدنی (از آناتومیتا پرواز، ازلباس غواصی تا نقاشی) بر سرکوب امیال جنسی برتری یافته و او را از عصر رنسانس به هنرمندی امروزی بدل ساخته است. ترجمه بد نیست، هرچند تکجملههایی نامفهوم دارد.اما به بارها خواندناش میارزد. بیماری خردهگیری حکم میکند یادآوری کنم که ای کاش سهو نگارش از همه دور باشد. در مقدمه مترجم، آن هم بر کتابی چنین ارزشمند، که ترجمهاش باید کار پررنجی بوده باشد، دیدن «غرایض» به جای «غرایز» خواننده را کمیدلزده میکند. اما در مجموع از خواندن کتاب لذتی ساده بردم،مترجم و ناشر(ناهید) را سپاس گفتم و از دیدن تیراژ2200 نسخهای کتاب در مملکت هفتاد میلیونی سر به زیر انداختم.
عنوان یادداشت نقل قولی از داوینچی است
ترکیبی از مدل زندهای به نام مونالیزا دل جوکوندا، مادر لئوناردو و بالاخره خود او.معمای نقاشیهای او که بزرگترین معمای تاریخ نقاشی نیز هست. ناخودآگاه او از راه رویای کرکس و خودآگاه او به مدد خلاقیتی تمام نشدنی (از آناتومیتا پرواز، ازلباس غواصی تا نقاشی) بر سرکوب امیال جنسی برتری یافته و او را از عصر رنسانس به هنرمندی امروزی بدل ساخته است. ترجمه بد نیست، هرچند تکجملههایی نامفهوم دارد.اما به بارها خواندناش میارزد. بیماری خردهگیری حکم میکند یادآوری کنم که ای کاش سهو نگارش از همه دور باشد. در مقدمه مترجم، آن هم بر کتابی چنین ارزشمند، که ترجمهاش باید کار پررنجی بوده باشد، دیدن «غرایض» به جای «غرایز» خواننده را کمیدلزده میکند. اما در مجموع از خواندن کتاب لذتی ساده بردم،مترجم و ناشر(ناهید) را سپاس گفتم و از دیدن تیراژ2200 نسخهای کتاب در مملکت هفتاد میلیونی سر به زیر انداختم.
عنوان یادداشت نقل قولی از داوینچی است