پسندیده خمینیها
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
پس از رحلت امام، سیداحمد جز با یک نفر دلآرام نشد و او کسی بود که خود را”فرزند کوچک”اش خواند و در شرح فراق پدر خطاب به وی نوشت:« بعد از خدا تنها شما را دارم و بس.»سید احمد در روزگاری که تیرهای طعنه، فرزند را نشانه گرفته بود که دستخط پدر درباره نهضت آزادی جعل اوست،از یک نفر استمداد طلبید که «حضرتعالی طی نامهای آنان را محکوم کرده و صحت خط امام و پیشوای ملی و دینیمان را اعلام فرمایید.»
نامه یادگار امام از قضا پاسخی بود به مخاطب که آزادی یکی از ملیگراهای بازداشتشده را از فرزند بنیانگذار انقلاب طلب کرده بود و پاسخش را در همین نامه خواند که «ملیگراها با برادر،امام، مرجع تقلید و رهبر شما سر ناسازگاری داشتند و دارند.» اتفاقا برای امام نیز او تکیهگاه بود و همراه؛ گرچه نامش قرین قدرت و قریب سیاست نشد؛ مکرر از امام نقل است که دربارهاش گفت:«اگر او نبود من نمیتوانستم درسم را به این راحتی ادامه دهم.»
هم او بود که امام را در سال 1343 در جریان تصویب کاپیتولاسیون برای اتباع آمریکایی در مجلس شورای ملی و سنا گذاشت و در پاسخ شرحی که فرستاد امام متن لایحه را درخواست کرد و پیش از آنکه موفق به انجام آن شود،امام خود لایحه را به دست آورد و نطق مفصلی علیه کاپیتولاسیون کرد و تبعید شد.
وی در طول سالهای تبعید امام خمینی مسوولیت تامین و پرداخت شهریه امام را که در حقیقت تامین بودجه مبارزه و مبارزین بود بر عهده گرفت. برای استقبال از آیتالله خمینی پس از بازگشت از تبعید در 12 بهمن 1357 هم در ابتدا او و آیتالله مطهری داخل هواپیما رفتند و بعد امام از هواپیما پیاده شد.آن یاری که هم امام خمینی و هم فرزندانش سید مصطفی و سید احمد او را پسندیده بودند،«آیتالله مرتضی پسندیده»بود،برادر بزرگتر رهبر انقلاب.
از آیتالله سید مصطفی سه پسر و سه دختر به یادگار ماند. سید مرتضی معروف به آیتالله پسندیده، سید نورالدین که از محترمان مقیم تهران بود و سید روح الله(امام خمینی) که آخرین فرزندش بود،و مولوده آغاخانم، فاطمه خانم و آقازاده خانم.سه برادر سه نام خانوادگی مختلف دارند؛پسندیده، هندی و مصطفوی.
حسینعلى بنىآدم مامور سجل احوال در خمین در سال 1304 به سید مرتضی(برادر بزرگتر)میگوید که باید نام فامیل انتخاب کنی و شرط میگذارد که نباید در ایران تکرار شده باشد؛سید مرتضی نام خانوادگی خود و نورالدین را هندی میگذارد که برگرفته از نام پدربزرگشان(سیداحمد هندی)بود و نام خانوادگی سید روحالله برادر کوچکتر را برگفته از نام پدر، مصطفوی گذاشت؛با نام فامیل هندی برای مرتضی موافقت نشد و از بین پنج یا شش اسم فارسى، آنها نام “پسندیده” را انتخاب کردند.
تولدش را در هفدهم شوال 1313 هجری قمری در شهرستان خمین نوشتهاند؛ در 1327 به اصفهان رفت و در آنجا ادبیات، منطق، کلام، فقه،اصول و هیئت و نجوم را نزد علمای اصفهان از جمله حاج آقا رحیم ارباب و آقا شیخ علی یزدی و تویسرکانی تلمذ و سالها در محضر آیتاللهالعظمیخاتونآبادی دروس سطح و خارج فقه و اصول را طی کرد. پسندیده پس از گذراندن دورههای سطح و خارج دروس حوزوی به خمین بازگشت و همزمان با اقامه نماز جماعت، حوزه دروس فقه،اصول،کلام و منطق و نحو را در آن شهر برپا کرد که امام خمینی در زمره شاگردانش بود.
آیتالله پسندیده در دوران نوجوانی برای دفاع از مردم در مقابل اشرار اسلحه بر دوش گرفت،در معیت علمای اصفهان در جریان جنگ جهانی اول برای ایستادگی در برابر قوای انگلیس تعلیمات نظامیدید و در اردوی نظامیروحانیون منطقه شرکت کرد؛ به اتهام مخالفت با کشف حجاب محاکمه شد،در زمان اشغال خاک ایران به وسیله نیروهای متفقین، به اتهام مخالفت و جلوگیری از تامین نان و خوراک نیروهای خارجی با حکم وزیر کشور رضاخان محکوم به تبعید شد.
فعالیتهای آیتالله پسندیده موجب شد که رژیم شاه علیرغم تلاشهای فراوانی که پس از تبعید امام در عادیسازی اوضاع داشت،منزل آیتالله خمینی در قم و محل استقرار آیتالله پسندیده را تحت مراقبت شدید قرار دهد و علنا به بازجویی از مراجعین و جلوگیری از رفت و آمد مردم بپردازد. اما این اقدامات با مقاومت پسندیده روبرو شد و سرانجام او را به خمین تبعید کردند و در منزلش تحت محاصره قرار گرفت. پس از چندی بیاعتنا به حکم تبعید،به قم مراجعت کرد و فعالیتهای خود را ادامه داد که مجددا و این بار به اتهام دایر کردن مراسم سوگواری در منزل امام دستگیر شد.
پس از بازداشت دوباره او را به خمین تبعید کردند.پسندیده بعد از چندی مجددا با نادیده گرفتن حکم تبعید روانه قم شد که این بار نیز ساواک،او را دستگیر و به سه سال تبعید در شهر کویری انارک محکوم و به آنجا اعزام کرد؛ برای چندمین بار حکم تبعید را نادیده گرفت و به قم بازگشت. دیگر بار دستگیر و به تبعیدگاهی جدید - داران اصفهان - اعزام شد و این بار با پیام امام مبنی بر اینکه “تمام کسانی که تبعید شدهاند به حکم تبعید اعتنا نکنند و به قم و یا شهر خودشان مراجعت کنند” بلافاصله روانه قم شد.
آیتالله پسندیده پس از قیام 15 خرداد و دستگیری امام خمینی،به همراه مراجع و علما به تهران عزیمت کرد و در اعتراض دستهجمعی علما شرکت فعال داشت و با پافشاری موفق به دیدار امام در بازداشتگاه و کسب خبر از حال ایشان شد و جزئیات اخبار قیام 15 خرداد را به اطلاع امام رساند. وی در طول سالهای تبعید امام خمینی مسوولیت تامین و پرداختشهریه امام را بر عهده گرفت. کمک مالی به خانواده زندانیان و تبعیدشدگان در آن شرایط و پرداخت شهریه امام در حوزههای علمیه سراسر کشور نقشی مهم در پیشبرد روند مبارزات امام داشت.
آیتالله پسندیده هم با سید ضیاء الدین طباطبایی مراوده داشت و هم با سیدحسن مدرس؛هم با آیتالله کاشانی روابطی صمیمیداشت و هم به دکتر مصدق نامه مینوشت و کشاورز صدر دامادش استاندار اصفهان در دوره مصدق شد.ملاقاتی هم که او با امام در پادگان عشرتآباد پس از دستگیری ایشان در پی مخالفت با انجمنهای ایالتی و ولایتی کرد به وسیله ارتباطی بود که او با برادرزاده، رئیس شهربانی وقت داشت.
در دوره تبعید امام وقتی رژیم پهلوی به این نتیجه رسید که ایشان را از ترکیه به عراق تبعید کند،بیت امام از این جهت آسوده خاطر بود که پیراسته سفیر وقت ایران در بغداد پسر حاج معتمدالسادات از دوستان قدیمیو باسابقه پسندیده بود و پسندیده روابطی حسنه با پیراسته داشت:«دکتر پیراسته که سالها وزیر،دادستان و حتی مشاور شاه نیز بود، با من همراهی داشت و رسما در آزادی زندانیها جدیت مینمود و آقای حسن مستوفی خالهزاده من و امام واسطه بین ما وایشان بود.جمعی منجمله مرحوم دستغیب شیرازی و عالم کرمانشاه ظاهرا شیخ جلالآلطاهر و آقای احمدی(دایی زاده) و دیگران را ایستاد تا آزاد کردند.»
نقل است در قضیه تبعید امام به عراق، شاه از پیراسته صلاح میجوید. او این کار را تأیید میکند و میگوید:«ایشان وقتی به نجف بروند در دهن شیر میافتند. چون در مقابل آقای حکیم که در نجف است، ایشان یک طلبه محسوب میشوند و کاری نمیکنند».پس از استقبال گسترده از امام و حاج مصطفی فرزندش در بغداد، شاه به پیراسته اعتراض میکند که: «تو گفتی وقتی به دهن شیر برود، کاری نمیکند و ....»
آیتالله پسندیده پس از پیروزى انقلاب علیرغم موقعیت ویژهاى که در مراتب علم و تجربه و مبارزات مستمر خود داشت،همچون گذشته وکالت امام خمینى را در امور شرعى مردم به عهده گرفت و در طول سالهاى پس از استقرار جمهوری اسلامیبدون کمترین تغییرى در مواضع و مشى و شیوه زندگى همان مسیر گذشته را تعقیب کرد.پسندیده در 22 آبان سال 1375درگذشت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد و پرونده حیات یکی دیگر از خاندان خمینیها بسته شد؛گرچه او نه خمینی که”پسندیده” بود و برای خمینیها پسندیده.
منابع و مآخذ:
1-خاطرات آیتالله پسندیده؛معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره)؛چاپ اول 1384
2- نگاهی به زندگینامه آیتالله پسندیده؛حاج سید حسن خمینی.نشریه حضور؛پاییز 1375، شماره 17
3- خاطرات آیتالله پسندیده از دوران مبارزه و تبعید؛مرکز اسناد انقلاب اسلامی
4- مجموعه آثار یادگار امام(ره)، جلد اول؛مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
نامه یادگار امام از قضا پاسخی بود به مخاطب که آزادی یکی از ملیگراهای بازداشتشده را از فرزند بنیانگذار انقلاب طلب کرده بود و پاسخش را در همین نامه خواند که «ملیگراها با برادر،امام، مرجع تقلید و رهبر شما سر ناسازگاری داشتند و دارند.» اتفاقا برای امام نیز او تکیهگاه بود و همراه؛ گرچه نامش قرین قدرت و قریب سیاست نشد؛ مکرر از امام نقل است که دربارهاش گفت:«اگر او نبود من نمیتوانستم درسم را به این راحتی ادامه دهم.»
هم او بود که امام را در سال 1343 در جریان تصویب کاپیتولاسیون برای اتباع آمریکایی در مجلس شورای ملی و سنا گذاشت و در پاسخ شرحی که فرستاد امام متن لایحه را درخواست کرد و پیش از آنکه موفق به انجام آن شود،امام خود لایحه را به دست آورد و نطق مفصلی علیه کاپیتولاسیون کرد و تبعید شد.
وی در طول سالهای تبعید امام خمینی مسوولیت تامین و پرداخت شهریه امام را که در حقیقت تامین بودجه مبارزه و مبارزین بود بر عهده گرفت. برای استقبال از آیتالله خمینی پس از بازگشت از تبعید در 12 بهمن 1357 هم در ابتدا او و آیتالله مطهری داخل هواپیما رفتند و بعد امام از هواپیما پیاده شد.آن یاری که هم امام خمینی و هم فرزندانش سید مصطفی و سید احمد او را پسندیده بودند،«آیتالله مرتضی پسندیده»بود،برادر بزرگتر رهبر انقلاب.
از آیتالله سید مصطفی سه پسر و سه دختر به یادگار ماند. سید مرتضی معروف به آیتالله پسندیده، سید نورالدین که از محترمان مقیم تهران بود و سید روح الله(امام خمینی) که آخرین فرزندش بود،و مولوده آغاخانم، فاطمه خانم و آقازاده خانم.سه برادر سه نام خانوادگی مختلف دارند؛پسندیده، هندی و مصطفوی.
حسینعلى بنىآدم مامور سجل احوال در خمین در سال 1304 به سید مرتضی(برادر بزرگتر)میگوید که باید نام فامیل انتخاب کنی و شرط میگذارد که نباید در ایران تکرار شده باشد؛سید مرتضی نام خانوادگی خود و نورالدین را هندی میگذارد که برگرفته از نام پدربزرگشان(سیداحمد هندی)بود و نام خانوادگی سید روحالله برادر کوچکتر را برگفته از نام پدر، مصطفوی گذاشت؛با نام فامیل هندی برای مرتضی موافقت نشد و از بین پنج یا شش اسم فارسى، آنها نام “پسندیده” را انتخاب کردند.
تولدش را در هفدهم شوال 1313 هجری قمری در شهرستان خمین نوشتهاند؛ در 1327 به اصفهان رفت و در آنجا ادبیات، منطق، کلام، فقه،اصول و هیئت و نجوم را نزد علمای اصفهان از جمله حاج آقا رحیم ارباب و آقا شیخ علی یزدی و تویسرکانی تلمذ و سالها در محضر آیتاللهالعظمیخاتونآبادی دروس سطح و خارج فقه و اصول را طی کرد. پسندیده پس از گذراندن دورههای سطح و خارج دروس حوزوی به خمین بازگشت و همزمان با اقامه نماز جماعت، حوزه دروس فقه،اصول،کلام و منطق و نحو را در آن شهر برپا کرد که امام خمینی در زمره شاگردانش بود.
آیتالله پسندیده در دوران نوجوانی برای دفاع از مردم در مقابل اشرار اسلحه بر دوش گرفت،در معیت علمای اصفهان در جریان جنگ جهانی اول برای ایستادگی در برابر قوای انگلیس تعلیمات نظامیدید و در اردوی نظامیروحانیون منطقه شرکت کرد؛ به اتهام مخالفت با کشف حجاب محاکمه شد،در زمان اشغال خاک ایران به وسیله نیروهای متفقین، به اتهام مخالفت و جلوگیری از تامین نان و خوراک نیروهای خارجی با حکم وزیر کشور رضاخان محکوم به تبعید شد.
فعالیتهای آیتالله پسندیده موجب شد که رژیم شاه علیرغم تلاشهای فراوانی که پس از تبعید امام در عادیسازی اوضاع داشت،منزل آیتالله خمینی در قم و محل استقرار آیتالله پسندیده را تحت مراقبت شدید قرار دهد و علنا به بازجویی از مراجعین و جلوگیری از رفت و آمد مردم بپردازد. اما این اقدامات با مقاومت پسندیده روبرو شد و سرانجام او را به خمین تبعید کردند و در منزلش تحت محاصره قرار گرفت. پس از چندی بیاعتنا به حکم تبعید،به قم مراجعت کرد و فعالیتهای خود را ادامه داد که مجددا و این بار به اتهام دایر کردن مراسم سوگواری در منزل امام دستگیر شد.
پس از بازداشت دوباره او را به خمین تبعید کردند.پسندیده بعد از چندی مجددا با نادیده گرفتن حکم تبعید روانه قم شد که این بار نیز ساواک،او را دستگیر و به سه سال تبعید در شهر کویری انارک محکوم و به آنجا اعزام کرد؛ برای چندمین بار حکم تبعید را نادیده گرفت و به قم بازگشت. دیگر بار دستگیر و به تبعیدگاهی جدید - داران اصفهان - اعزام شد و این بار با پیام امام مبنی بر اینکه “تمام کسانی که تبعید شدهاند به حکم تبعید اعتنا نکنند و به قم و یا شهر خودشان مراجعت کنند” بلافاصله روانه قم شد.
آیتالله پسندیده پس از قیام 15 خرداد و دستگیری امام خمینی،به همراه مراجع و علما به تهران عزیمت کرد و در اعتراض دستهجمعی علما شرکت فعال داشت و با پافشاری موفق به دیدار امام در بازداشتگاه و کسب خبر از حال ایشان شد و جزئیات اخبار قیام 15 خرداد را به اطلاع امام رساند. وی در طول سالهای تبعید امام خمینی مسوولیت تامین و پرداختشهریه امام را بر عهده گرفت. کمک مالی به خانواده زندانیان و تبعیدشدگان در آن شرایط و پرداخت شهریه امام در حوزههای علمیه سراسر کشور نقشی مهم در پیشبرد روند مبارزات امام داشت.
آیتالله پسندیده هم با سید ضیاء الدین طباطبایی مراوده داشت و هم با سیدحسن مدرس؛هم با آیتالله کاشانی روابطی صمیمیداشت و هم به دکتر مصدق نامه مینوشت و کشاورز صدر دامادش استاندار اصفهان در دوره مصدق شد.ملاقاتی هم که او با امام در پادگان عشرتآباد پس از دستگیری ایشان در پی مخالفت با انجمنهای ایالتی و ولایتی کرد به وسیله ارتباطی بود که او با برادرزاده، رئیس شهربانی وقت داشت.
در دوره تبعید امام وقتی رژیم پهلوی به این نتیجه رسید که ایشان را از ترکیه به عراق تبعید کند،بیت امام از این جهت آسوده خاطر بود که پیراسته سفیر وقت ایران در بغداد پسر حاج معتمدالسادات از دوستان قدیمیو باسابقه پسندیده بود و پسندیده روابطی حسنه با پیراسته داشت:«دکتر پیراسته که سالها وزیر،دادستان و حتی مشاور شاه نیز بود، با من همراهی داشت و رسما در آزادی زندانیها جدیت مینمود و آقای حسن مستوفی خالهزاده من و امام واسطه بین ما وایشان بود.جمعی منجمله مرحوم دستغیب شیرازی و عالم کرمانشاه ظاهرا شیخ جلالآلطاهر و آقای احمدی(دایی زاده) و دیگران را ایستاد تا آزاد کردند.»
نقل است در قضیه تبعید امام به عراق، شاه از پیراسته صلاح میجوید. او این کار را تأیید میکند و میگوید:«ایشان وقتی به نجف بروند در دهن شیر میافتند. چون در مقابل آقای حکیم که در نجف است، ایشان یک طلبه محسوب میشوند و کاری نمیکنند».پس از استقبال گسترده از امام و حاج مصطفی فرزندش در بغداد، شاه به پیراسته اعتراض میکند که: «تو گفتی وقتی به دهن شیر برود، کاری نمیکند و ....»
آیتالله پسندیده پس از پیروزى انقلاب علیرغم موقعیت ویژهاى که در مراتب علم و تجربه و مبارزات مستمر خود داشت،همچون گذشته وکالت امام خمینى را در امور شرعى مردم به عهده گرفت و در طول سالهاى پس از استقرار جمهوری اسلامیبدون کمترین تغییرى در مواضع و مشى و شیوه زندگى همان مسیر گذشته را تعقیب کرد.پسندیده در 22 آبان سال 1375درگذشت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد و پرونده حیات یکی دیگر از خاندان خمینیها بسته شد؛گرچه او نه خمینی که”پسندیده” بود و برای خمینیها پسندیده.
منابع و مآخذ:
1-خاطرات آیتالله پسندیده؛معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره)؛چاپ اول 1384
2- نگاهی به زندگینامه آیتالله پسندیده؛حاج سید حسن خمینی.نشریه حضور؛پاییز 1375، شماره 17
3- خاطرات آیتالله پسندیده از دوران مبارزه و تبعید؛مرکز اسناد انقلاب اسلامی
4- مجموعه آثار یادگار امام(ره)، جلد اول؛مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)