یکی از اهداف آیین دادرسی کیفری، حمایت از حق بر آزادی است. بازداشت موقت نقضکننده این حق به شمار میرود که در پژوهش حاضر حداکثر مدت آن در پرتو یافتههای سیاستگذاری جنایی بررسی میگردد. برخی از کشورها تحت تاثیر سیاست جنائی امنیتگرا، متهم را دشمن خطرناک پنداشته و حق آزادی او را به بهانه تأمین حداکثری امنیت جامعه نقض و حداکثر مدت بازداشت موقت را افزایش داده یا بازداشت بدون مدت در نظر میگیرند. رویکرد قوانین کشورهایی همانند عربستان و لبنان از حیث عدم تعیین حداکثر مدت بازداشت موقت در تحقیقات جنائی، تحت تأثیر الگوی امنیتمدار عدالت کیفری و مصلحتگرایی به شمار میرود. در این نظامها مقام قضائی طبق تشخیص خود و به منظور تحقق صلاح بزهکار و بزهدیده اختیار تام داشته و میتواند حق بر آزادی را مخدوش نماید؛ در این صورت فضای نظام عدالت کیفری، رنگ و بوی امنیتی به خود گرفته و سیاست جنایی به سمت انسانیتزدایی از واکنش کیفری، سوق مییابد. در مقابل دیدگاه بالا، اتخاذ سیاست جنائی تساهلگرا با کمی تسامح در کشورهای مصر و ایران موجب شده تا حداکثر مدت بازداشت موقت کمتری در نظر گرفته شود. این موضوع از نگاه جرمشناسی تعاملگرا که به تشکیلات دستگاه عدالت کیفری به عنوان نهادها و فرآیندهایی برچسبزن نگریسته، موجب کاهش مداخله کیفری شده و در نتیجه متهمان، کمتر در مواجه با برچسب مجرمانه قرار میگیرند. با این وجود در بعضی از کشورها همانند مصر و حتی ایران، بارقههایی از سیاست جنایی امنیتمدار در نظام حقوقی چیره شده که به مقام سیاسی صلاحیت داده که اشخاص را بدون تقید به حداکثر مدت، بازداشت کنند. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی، به دنبال کشف نقاط قوت و تقویت آنها و یافتن نقاط ضعف و کاهش آنها بوده و از اینرو در بهبود سیاست جنایی کارساز میتواند عمل نماید.