سهامداران یک شرکت مدیریت شرکت را به گروهی از مدیران به امانت میگذارند. سهامداران به منظور حفظ ارزش سهامشان و حق آنها برای دریافت سود، ابزارهای خاصی را برای نفوذ بر روی سهام حفظ میکنند. به طور معمول اعمال نفوذ آنها از طریق بیان نظرات و اخذ آرا در مجامع عمومی صاحبان سهام صورت میگیرد. با این حال، ابزارهای نفوذ دیگری نیز وجود دارد که یکی از آنها اقامه دعوای مشتق است. این دعوی علیه مدیران است که توسط سهامداران اقلیت به نمایندگی از شرکت مطرح میشود. در مواردی که شرکتی به دلیل تخلف مدیر متحمل خسارت شده است، شرکت حق دارد علیه مدیر اقدام کند، اما معمولاً تمایلی به انجام آن ندارد. دعوای مشتق سهامداران را قادر میسازد تا علیه مدیران متخلف اقدام قضایی کنند. <br />نظام های کامنلا، رومی ژرمنی و همچنین ایران در حمایت از سهامداران اقلیت برآمدهاند و از راهکارهای گوناگونی بهرهبرداری کردهاند. یکی از نظامهایی که در دعوای مشتق خلاقانهتر عمل کرده است نظام کامنلا میباشد. پژوهش حاضر به مشکلات و قواعدی میپردازد که حقوق سهامداران اقلیت را به خطر انداخته است و از قضا این قواعد در نظامهای رومی ژرمنی نیز مشاهده شده است. اصلاح قانون تجارت در ایران سبب توسعهی اعمال دعوای مشتق شده است که این روند تدریجی نشان میدهد همواره برخی قوانین و مقررات نیاز به بازنگری مجدد دارد. پژوهش حاضر با بهرهگیری از رویکردی مقایسهای در دو نظام کامن لا و نظام رومی ژرمنی توصیههایی را به قانونگذار ایران میدهد.