استعاره ی مفهومی و تصویرسازی در شعر غاده السمان بر اساس نظریه لیکاف و جانسون چکیده: زبان شناسان شناختی برداشت تازه ای از استعاره را ارائه کرده اند که با مفهوم سنتی آن متفاوت است. این برداشت از استعاره را نخستین بار، لیکاف و جانسون معرفی کردند. در این برداشت تازه، استعاره دیگر واحدی برحسب مشابهت با واحدی دیگر جایگزین نمی شود بلکه، نوعی ساخت اسنادی است و قبلا بر اساس تجربه حسی در ذهن ثبت شده است. برای مثال، استعاره زبانی «عاشق، کوله باری از رنج بر دوش دارد» بازنمود یک استعاره مفهومی ثبت شده در ذهن مان است که: «عشق، سفر است». استعاره های مفهومی به سه دسته: جهتی، هستی شناختی، ساختاری تقسیم می شوند. این مقاله بر آن است تا استعاره مفهومی را تشریح کرده و چگونگی ورود آن به زبان شعر نو را بر اساس نمونه های متعددی تحلیل کند و آنگاه به تحلیل و تطبیق استعاره های مفهومی در نمونه هایی از اشعار خانم غاده السمّان شاعر پرآوازه سوری بپردازد. در این میان، ارزش تصویری اشعار غاده السمان و هنجارگریزی در شعر وی نیز به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. مهم ترین دستاورد این مقاله را می توان اثبات حضور پررنگ استعاره های مفهومی در شعر غاده السمان و تحلیل تصویرشناسانه این اشعار و تاثیر محیط زیست عربی شاعر، بر شعر وی دانست و این که صحرا به عنوان تصویر مرکزی و محوری شعر وی محسوب می شود.