چکیده

حوزه ی مطالعاتی موسوم به بازاریابی سیاسی و نیز یکی از مهمترین شعبه های آن یعنی برندسازی سیاسی، علی رغم بسط روزافزونی که در سطوح آکادمیک بین المللی، به ویژه طی دهه ی گذشته پیدا کرده است، در ایران چندان شناخته شده نیست. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا از برخی جنبه های اساسی، ماهیت این حوزه ی مطالعاتی را با تاکید بر مقوله ی موسوم به برندسازی سیاسی مورد ملاحظه قرار دهیم. مدعای اصلی ما در این مقاله این است که انتقاداتی مطرح شده در مورد دیسیپلین بازاریابی سیاسی، ناشی از عدم درک صحیح نسبت به ماهیت پیوندی است که میان دانش بازاریابی و دانش سیاست رخ نموده است. به نظر می رسد که فهم «امر سیاسی» به عنوان «برند»، و نه به عنوان «محصول» یا «کالا»، می تواند زمینه ی مناسبی برای فهم ماهیت پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاسی قلمداد گردد. فهم پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاست با التفات به مقوله ی بنیادین «برند»، مستلزم درکی تاریخی و معرفتی به صورت توامان است. درک تاریخی از تحول در دموکراسی های مدرن و درک معرفتیِ استلزامات منطقیِ شیوه های دموکراتیک حکومت.

تبلیغات