حق آگاهی از جمله حقوق شهروندی است. این حق دارای ابعاد گستردهای می باشد. از سویی حق جستجو یا دسترسی به اطلاعات را می توان یکی ازضروریترینعناصرآزادیبیاندانست و از دیگر سوی مردمسالاری نیز بدونتضمین حق آگاهی نمیتواند متضمنآینده ایروشن باشد. حق آگاهی دارای دو مفهوم مضیق و موسع می باشد. این حق در مفهوم مضیق آن، آزادی در جستجوی اطلاعات را مد نظر قرار می دهد، اما مفهومموسع آن، شاملحق دسترسی به اطلاعات یا حق دریافت اطلاعات است. گاه، مصلحتاندیشی کارگزاراندولت میتواند مساعی عمومی را برای کسباطلاعات از دولت و ارکان دولتی دارندهاطلاعات، محدود کند. آزادی اطلاعات، مستلزم حق دستیابی عموم به اطلاعات تحت کنترل مقاماتعمومی است و این حق نه تنها به عنوان لازمه دموکراسی، پاسخگو بودن مقاماتو مشارکت مؤثر مردم، مدتمدیدی است که مورد شناسایی واقع شده، بلکه تحتعنوان یکی از حقوق بنیادینبشر بهموجب قوانین بینالمللی و قوانیناساسی کشورها مورد حمایت قرار گرفته است. حق همگانی دسترسی به اطلاعاتی که دولت در اختیار دارد، بیش از 200 سال است کهبهعنوان قانوندر نظام حقوقی کشور سوئد به رسمیت شناخته شده است، ولی درسه دهه اخیر ما شاهدپذیرش گسترده آن هم در سطح کشورها و هم در سطحسازمانهای بینالمللی هستیم. در ایندوران، دولتها، سازمانهای بینالمللی، مؤسسات مالی بینالدولی قوانینی را تصویب کرده وخطمشیهایی را پیشگرفتهاند که هر یک در برگیرنده تمهیداتی به منظور دسترسی به اطلاعاتیاستکه در اختیار ارکان عمومی حکومت قرار دارند مقاله حاضر ضمن تحلیل مفهومی حق آگاهی به بررسی جایگاه آن در اسناد و مقررات داخلی و بین المللی می پردازد.