آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

حسین و قرآن دو روی یک سکه اند،«کتاب الله»و «عترت» از هم جدا نمی شوند. به یقین،آنهایی که از این دو کناره گیری کرده‌اند،گمراه می‌باشند و کسانی هم که تنهابه یکی از آنها دل داده‌اند،به سر منزل مقصود نخواهند رسید و در نیمه راه خواهند ماند.
آنهایی به رستگاری می‌رسند که در پرتو قرآن،راه حسین و علی (ع) را انتخاب نمایند. مگر نه این است که می‌گویند،همه زمین ها کربلا و همه روزها عاشورا است.
انسان‌ها همیشه دو راه را در پیش رو دارند. یک راه،همان راهی است که امام حسین (ع) و همه پاکان از آن گذشتند و هدفش حفظ قرآن و دفاع از حق و عدالت می‌باشد و این همان راه خداست که همه،پا در فطرتشان آن را می‌پویند و راه دیگر،راه ناپاکان،و سر منزلش دنیا طلبی و هرزه جویی و خیانت و گروندگانش یزید و مانند او هستند. و این همان راه شیطان است.
حال،یک انسان با دو راهی که پیش رو دارد،مختار است که برای رسیدن به سعادت ابدی،راه خود را برگزیند.
حسین و قرآن از هم جدا نیستند.حسین متن قرآن،پاسدار قرآن و شهید راه قرآن است.
قرآن کریم، این عظیم ترین سند الهی که باطل در آن راه ندارد،در ایات متعددی از بالاترین مرتبه ای که امام حسین(ع) در نزد خدای متعال به آن دست یافت،با شیوایی بسیار،سخن می‌گوید:
1) ایه تطهیر
انما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا؛بی‌شک،خدای متعال اراده فرموده است که پلیدی را از شما خانواده بزداید و شما را پاک و پاکیزه فرماید.(سوره احزاب،ایه 33)
همه و همه،حتی صاحبان و نویسندگان «صحاح»(راویان اهل سنت) شأن نزول این ایه را درباره پیامبر اکرم و خانواده‌اش می‌دانند.زمانی که رسول خدا(ص) کسا و روپوشی خواستند و به علی(ع)، فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) افتخار حضور در زیر آن و کنار خود را بخشیدند،پس فرمودند:«پروردگارا، این خاندان من است،پس هر آلایشی را از آنها بزدا و آنها را پاک و پاکیزه بگردان»
و این ایه شریفه، گواهی خدای متعال به پاکیزگی و طهارت اهل بیت(ع) و نیز مرتبه بلند و بالای آن بزرگواران است که امام حسین(ع) هم شامل آنها می‌شود.پس،آنها که با امام حسین(ع) ستیزه و دشمنی کردند،ایا جز پاکی و حقانیت او با چیز دیگری جنگیدند و این ایه،را روشن می کند که قاتلان امام حسین(ع)،خود اهل باطل و ناپاکی بودند که امام حسین(ع) و باورهای راستینش را سد راه رسیدن به هدف‌های پلید مادی خود می‌دیدند.اما آن حضرت،نماد پایداری بودند،جان خود و عزیزانشان را در راه دین فدا کردند تا باطل جایگزین حق نشود و ثابت کردند که خون می‌تواند بر شمشیر پیروز شود چنان که سر از تن جدایشان،مدال افتخاری بر سینه اسلام شد.
2) ایه مباهله
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین.(آل عمران،61)
در شأن نزول این ایه،مفسران و دانشمندان بر این باورند که به هنگام توافق مسیحیان نجران با رسول اکرم(ص) در امر مباهله که هر کدام،در پیشگاه خداوند نابودی و هلاکت کسی را بخواهد که در دعوت خویش دروغ گو می‌باشد،نازل شده است.
در زمانی که برای مباهله مشخص گردیده بود، رسول اکرم(ص)،اهل بیت(ع) خود را، در حالی که حسین(ع) را در آغوش داشت و دست حسن(ع) را در دست گرفته بود. فاطمه(س) پشت سرش بود و علی(ع) دنبالشان راه می رفت،به همراه داشت.
وقتی مسیحیان عظمت و نورانیت این خاندان را دیدند،برای اجرای مباهله عذر آوردند و حاکمیت پیامبر(ص) را در اجرای احکام جزیه و مالیات پذیرفتند.
حال به این مطلب می‌رسیم که ایا فرزندان رسول خدا کسانی جز حسن و حسین(ع) بوده اند؟! امام حسین(ع) در صحنه مباهله کوچکترین مدافع حقانیت اسلام بود که بعد از پیامبر(ص)،حق وجود مبارکش توسط باطل پایمال شد.اما باز هم خون به زمین ریخته حسین(ع) نجات دهنده اسلام بود و حق حقیقی او که همان دین اسلام بود، هیچ گاه پایمال نشد و تا زمانی که خونش بر رگ‌های این دین بزرگ جاری است،هم حسین زنده است و هم دینش.
3) ایه مودت
قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؛بگو در ازای«تبلیغ رسالت»از شما مزدی نمی‌خواهم مگر دوستی و خویشان در این ایه ارزش و جایگاه این خاندان نزد خداوند،به خوبی روشن می‌شود. (سوره شوری،ایه 23)
چرا که در حقیقت،این خداوند است که از پیامبر(ص) می‌خواهد تا چنین خواسته‌ای را بیان کند.
ایا در ازای آنها همه رنج و سختیهایی که رسول خدا(ص) در راه هدیه کردن این دین به امتش دید،دوستی خاندانش تا آن اندازه سخت بود که تبدیل به دشمنی و کینه بدخواهان شد؟!
ایا این خواسته پیامبر خواسته زیادی بود؟! این خواسته که تنها رستگاری انسان‌ها در آن نهفته است و با اجرای آن،قله‌های فتح حق و حقیقت متجلی می‌شود.
ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة
4) سوره فجر
بسیاری از مفسران،شأن نزول سوره فجر را به امام حسین(ع) نسبت داده اند.
و قل جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوق. (سوره اسراء،ایه 81)
وقتی حسین(ع) شهید شد،با خون او حق زنده گردید:جاء الحق و گمان باطل آنها که می‌خواستند با ریختن خون حق،در این دنیای رفتنی،ماندگار بمانند،نابود شد و زهق الباطل به وقوع پیوست:إن الباطل کان زهوق
در روز رستاخیز،وقتی خطاب در مورد کشته شدگان گفته می‌شود:بای ذنب قتلت؛به کدام گناه کشته شدقاتلان امام حسین(ع) در پیشگاه خداوند از کدام گناه نکرده امام حسین(ع)سخن خواهند گفت؟!

تبلیغات