الجبار
آرشیو
چکیده
متن
آن صحنهای که بنی اسرائیل مشاهده کرد، بسیار عجیب و تأثیر گذار بود.در یک چشم بر هم زدن،دریا دو نیمه شد و موسی و بنی اسرائیل از روی زمین خشک به آن طرف دریافتند،اما هنگامیکه فرعون،آن پادشاه متکبر و لجباز خواست،در پی آنها برود تا آنها را از دین خود خارج سازد،دریا به وضعیت آغازینش بازگشت و او و سربازانش غرق شدند.فرعون که در حال غرق شدن بود و لحظههای پایانی آخر زندگی خود را سپری میکرد،فریاد زد:ایمان آوردم که هیچ خدایی جز پروردگاری که بنی اسرائیل به آن ایمان دارد، وجود ندارد.
ولی امواج دریا او را فرو خرده بود.پس از آن، امواج،جسد بیجان او را به ساحل دریا رساند،او مرده بود و حرکت نمیکرد، مردم از کنار او رد میشدند و با تعجب میگفتند:[منزه باد خداوند جبار]ی که این طاغوت متکبر را به هلاکت رساند،همانا که هیچ کس نمی تواند در ملک و قدرت،منازع و رقیب خداوند باشد،یا با آن بستیزد؛ که هر کس بخواهد اینگونه باشد، نابود خواهد شد.
قافله زمان به حرکت خود ادامه داد،تا آن هنگام که به اراده خداوند، حضرت محمد(ص) با دین حق و راستی برانگیخته شد. آن حضرت، به امت خود درس تواضع، رحمت و مهربانی آموخت. او آموخت که مالکیت، عزت و جبروت تنها از آن خداوند است. او جباری است که اراده و خواست خود را در آفرینش به اجرا گذارد و هیچ کس نمی تواند اراده و خواست خود را بر خدا تحمیل کند.او یگانهای است که در بلند مرتبگی همتایی ندارد و تمام جهان هستی،در برابر قدرت و بزرگی او سر تسلیم فرود میآورد،تمام جهان هستی!
از دیگر معانی نام خداوند (جبار) این است که او به امور مردم رسیدگی میکند و به آنها سر و سامان میبخشد.او سرپرستی بندگانش را برعهده گرفته و برای آنها وسیلههای راحتی زندگی و دستیابی به روزی را فراهم آورده است.
جبّار از (جَبَرَ) به معنای بی نیاز کننده نیازمندان و اصلاح کننده شکستگیها برگرفته شده.جبّر، در لغت،به معنی اصلاح میباشد و نیز جبّار؛یعنی بلند مرتبه ای که هیچ کس به مرتبه او دسترسی ندارد. و تنها خداوند است که به حقیقت،مقامش غیر قابل دسترسی است. جبروتی که خداوند بدان وصف گشته،از صفات پسندیده و اثباتی است. خداوند از هر صفتی که نشانه کمبودی در کمال مطلق او باشد، منزه میباشد. جبروت ناپسند و سلبی، آن است که با ظلم و ستمگری، انسانی را به انجام کاری وادار سازی که دلخواه تو و خلاف مصلحت اوست،ولی اگر به جبروت خداوند بنگری، صلاح انسان را در آن مشاهده می کنی؛ زیرا خداوند متعال،بندگان خود را دوست می دارد و کرامت و صلاح آنها را میخواهد.
اگر خداوند،انسان را به حال خود رها سازد، دچار بیهودگی،گمراهی و دردهایی خواهد شد که سیر زندگی او را متوقف خواهند کرد.
لفظ جبّار،هنگامی که از صفتهای بشر گردد،صفتی سلبی و ناپسند میشود که درون را آکنده از پریشانی و دلهره میکند؛زیرا این وصف،نمایانگر بدترین نوع تجاوز انسان به انسانی دیگر میباشد،درحالی که در زندگی،مردم مانند دانههای شانه برابرند.
تاریخ،برترین نمونههای سرکشی و ظلم را برای ما نام میبرد.که همواره خداوند در کمین و مراقب و ناظر آنها بوده و آنها را به سزای اعمالشان رسانده است آن نمرودی که ادعای خدایی داشت،مرگ و زندگی انسانها را در دست خود میدانست و بر سر آن با حضرت ابراهیم،بگو مگو و کشمکش میکرد، با آن خواری مرد و عبرتی برای عبرت آموزان شد.
آری! فرعون،هامان و اطرافیان و سربازانشان نیز،جبارانی بودند که در منجلاب ظلم و سرکشی خود فرو رفته بودند،ولی سرانجام در دریای خشم الهی غرق شدند و در آخرت نیز به عذابی سخت دچار خواهند شد.
بسیاری از طاغوتها و جباران که با رسول خدا(ص) مبارزه می کردند،کفر میورزیدند و گوشهای خود را برای نشنیدن سخن حق میبستند و با مسلمانان،آن رفتارهای ظالمانه را انجام میدادند،در اولین جنگی که با جبهه حق داشتند (غزوه بدر) کشته شدند.در آن جنگ، ولید بن مغیره و ابو لهب کشته شدند، ولید به دست عبد الله بن مسعود که روزی از بردگان او بود کشته شد.
هیچ گاه صحنه روزگار از این نمونهها خالی نمیگردد،اما در هر زمان،چهرهای خاص دارند.و اینها،همه به خاطر آن است که خداوند متعال همواره وجود دارد و اوست که جبار و قهار شکست ناپذیر میباشد و در جهان هیچ چیز از حیطه اراده و حکومت او خارج نمیگردد.
هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السّلام المؤمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبر؛پس، منزه باد خداوند با جبروتی که تمام چهرهها،بلکه تمام جهان هستی،در برابر او سر به تسلیم فرود آوردند و خوار میگردند.(سوره حشر،ایه 23)
ولی امواج دریا او را فرو خرده بود.پس از آن، امواج،جسد بیجان او را به ساحل دریا رساند،او مرده بود و حرکت نمیکرد، مردم از کنار او رد میشدند و با تعجب میگفتند:[منزه باد خداوند جبار]ی که این طاغوت متکبر را به هلاکت رساند،همانا که هیچ کس نمی تواند در ملک و قدرت،منازع و رقیب خداوند باشد،یا با آن بستیزد؛ که هر کس بخواهد اینگونه باشد، نابود خواهد شد.
قافله زمان به حرکت خود ادامه داد،تا آن هنگام که به اراده خداوند، حضرت محمد(ص) با دین حق و راستی برانگیخته شد. آن حضرت، به امت خود درس تواضع، رحمت و مهربانی آموخت. او آموخت که مالکیت، عزت و جبروت تنها از آن خداوند است. او جباری است که اراده و خواست خود را در آفرینش به اجرا گذارد و هیچ کس نمی تواند اراده و خواست خود را بر خدا تحمیل کند.او یگانهای است که در بلند مرتبگی همتایی ندارد و تمام جهان هستی،در برابر قدرت و بزرگی او سر تسلیم فرود میآورد،تمام جهان هستی!
از دیگر معانی نام خداوند (جبار) این است که او به امور مردم رسیدگی میکند و به آنها سر و سامان میبخشد.او سرپرستی بندگانش را برعهده گرفته و برای آنها وسیلههای راحتی زندگی و دستیابی به روزی را فراهم آورده است.
جبّار از (جَبَرَ) به معنای بی نیاز کننده نیازمندان و اصلاح کننده شکستگیها برگرفته شده.جبّر، در لغت،به معنی اصلاح میباشد و نیز جبّار؛یعنی بلند مرتبه ای که هیچ کس به مرتبه او دسترسی ندارد. و تنها خداوند است که به حقیقت،مقامش غیر قابل دسترسی است. جبروتی که خداوند بدان وصف گشته،از صفات پسندیده و اثباتی است. خداوند از هر صفتی که نشانه کمبودی در کمال مطلق او باشد، منزه میباشد. جبروت ناپسند و سلبی، آن است که با ظلم و ستمگری، انسانی را به انجام کاری وادار سازی که دلخواه تو و خلاف مصلحت اوست،ولی اگر به جبروت خداوند بنگری، صلاح انسان را در آن مشاهده می کنی؛ زیرا خداوند متعال،بندگان خود را دوست می دارد و کرامت و صلاح آنها را میخواهد.
اگر خداوند،انسان را به حال خود رها سازد، دچار بیهودگی،گمراهی و دردهایی خواهد شد که سیر زندگی او را متوقف خواهند کرد.
لفظ جبّار،هنگامی که از صفتهای بشر گردد،صفتی سلبی و ناپسند میشود که درون را آکنده از پریشانی و دلهره میکند؛زیرا این وصف،نمایانگر بدترین نوع تجاوز انسان به انسانی دیگر میباشد،درحالی که در زندگی،مردم مانند دانههای شانه برابرند.
تاریخ،برترین نمونههای سرکشی و ظلم را برای ما نام میبرد.که همواره خداوند در کمین و مراقب و ناظر آنها بوده و آنها را به سزای اعمالشان رسانده است آن نمرودی که ادعای خدایی داشت،مرگ و زندگی انسانها را در دست خود میدانست و بر سر آن با حضرت ابراهیم،بگو مگو و کشمکش میکرد، با آن خواری مرد و عبرتی برای عبرت آموزان شد.
آری! فرعون،هامان و اطرافیان و سربازانشان نیز،جبارانی بودند که در منجلاب ظلم و سرکشی خود فرو رفته بودند،ولی سرانجام در دریای خشم الهی غرق شدند و در آخرت نیز به عذابی سخت دچار خواهند شد.
بسیاری از طاغوتها و جباران که با رسول خدا(ص) مبارزه می کردند،کفر میورزیدند و گوشهای خود را برای نشنیدن سخن حق میبستند و با مسلمانان،آن رفتارهای ظالمانه را انجام میدادند،در اولین جنگی که با جبهه حق داشتند (غزوه بدر) کشته شدند.در آن جنگ، ولید بن مغیره و ابو لهب کشته شدند، ولید به دست عبد الله بن مسعود که روزی از بردگان او بود کشته شد.
هیچ گاه صحنه روزگار از این نمونهها خالی نمیگردد،اما در هر زمان،چهرهای خاص دارند.و اینها،همه به خاطر آن است که خداوند متعال همواره وجود دارد و اوست که جبار و قهار شکست ناپذیر میباشد و در جهان هیچ چیز از حیطه اراده و حکومت او خارج نمیگردد.
هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السّلام المؤمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبر؛پس، منزه باد خداوند با جبروتی که تمام چهرهها،بلکه تمام جهان هستی،در برابر او سر به تسلیم فرود آوردند و خوار میگردند.(سوره حشر،ایه 23)