ویژگیهای اخلاقی در زمینه نوآوری و شکوفایی
آرشیو
چکیده
متن
نوآوری بدون خلاقیت امکان پذیر نیست،بنابراین،لازم است ضمن تعریف دقیق این دو واژه راهکارهای عملی خلاقیت، نوآوری و شکوفایی در عرصههای مختلف روشن گردد.
تعریف خلاقیت و نوآوری
اگرچه واژه خلاقیت با نوآوری،به طور مترادف استفاده میشود،اما بیشتر محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت،باید به طور جداگانه بررسی قرار گیرند؛چرا که دارای معانی جداگانهای هستند.
خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی که نوآوری،دلالت برآوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد.تعریفهای مربوط به این دو مفهوم در زیر بیان شده است:
ـ خلاقیت،عبارت است از بکارگیری تواناییهای ذهنی به منظور ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید (رضائیان، 1374 ، 31)
ـ نوآوری،فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است.
ـ نوآوری عبارت از کاربردی ساختن افکار و اندیشههای جدید ناشی از خلاقیت میباشد، به عبارت دیگر،در خلاقیت اطلاعات به دست میاید و در نوآوری، آن اطلاعات به شکلهای گوناگون ارائه میشود.
تفاوت تغییر و نوآوری
در مورد نوآوری و تغییر نیز، تفاوتهایی وجود دارد. تغییر،ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد.اما نوآوری،ایجاد ایدههایی است که برای ما جدید است.از این رو،تمام نوآوریها میتوانند،منعکس کننده یک تغییر باشند،در حالی که تمام تغییرها،نوآوری نیستند.ولی در حقیقت نتیجهای از فرایند خلاقیت و نوآوری هستند.(کنز وکان، 1978م)
ویژگیهای افراد خلاق و نوآور
کسی که زندگی خلاق دارد،احساس توانمندی را در خود پرورش میدهد، او اهل تفکر و اندیشه است و به جای به هدر دادن زمان،آن را به گونهای مدیریت میکند که زمان بیشتری برای اندیشیدن در سؤالات اساسی درباره خداشناسی، خودشناسی، آثار خلقت و پدیدههای ناشناخته جهان هستی داشته باشد.انسان خلاق از سرگرمیهایی انفعالی فاصله میگیرد،از انگاره های انفعالی دوری میجوید و با علاقه مندی و نشاط،در جهت هدفهایش گام بر میدارد.او به اندازهای غرق در اندیشههای نو است که فرصتی برای خودخواهی نمییابد.
روزهای گرانبهای عمرش را به «بطالت» تباه نمیکند،خوب میداند که بیکاری و وقت گذرانی اسباب پریشانی خاطر میشود.انسان خلاق دلبسته مادیات نیست.رستگاری را در «نام و آوازه»جستجو نمیکند،از سلامت روانی کامل برخوردار است و توانایی آن را دارد که اندیشه و حرفهای تازه را، پشت سر هم،مطرح کنند،بدون اینکه دچار رکود گردد.
انسان اندیشمند،خلاق و نوآور است،در هر پدیدهای چیزی نو مییابد،دیدی گسترده و ذهنی جستجوگر دارد، کنجکاو و در جستجوی تازهها و نایافتهها میباشد.(مالتز، بی تا،صص 213 ـ 212) علاوه بر این افراد خلاق دارای یک سری از ویژگیهایی هستند که این ویژگیها را میتوان،با درجات متفاوت،در تمام افراد جامعه پیدا کرد.
سلامت روانی و ادراکی
سلامت روانی و ادراکی به انسان این توانایی را میدهد که به طور سریع،ایدههای زیاد را ایجادکند. بهرهمندی از ذهنی سالم،بازو گشود.این امکان را برای قوه خلاقه فراهم میکند تا از آنچه میخواهد تصویر روشنی بیافریند، عملی سرچشمه موفقیت و پیروزی قرار میگیرد که در ورای آن،اندیشهای سالم نهفته باشد، همان گونه که ورزش عضلات را قوی تر و سالم تر میسازد تفکر،مطالعه کتاب های خوب و مفید و نگارش تجارب، افکار و منشها،نیز موجب تقویت و سالم تر شدن روان و ذهن گردیده و در نهایت،موجب باروری و شکوفایی خلاقیت می گردند.
ابتکار
ابتکار عبارت از توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهایی جدید است،به طوری که بتوان،به پشتوانه اندیشه سالم و ذهنی پویا در هر زمان پیشنهاد تازهای را یافته و ارائه داد،ارائه پیشنهاد جدید، خود،گونهای از خلاقیت و نوآوری است.انسانهای خلاق چشمه جوشانی از پیشنهادهای سازنده و مفید هستند.
ترجیح دادن پیچدگی نسبت به سادگی
در نظر گرفتن چالشهای جدید از مسائل پیچیده میباشد.افرادی که خلاقیت نداشته و تمایلی به بروز چنین امری را از خود نشان نمیدهند،هرگز سراغ سختیها نمیروند و همراه در جستجوی راههای بیدغدغه و آسان هستند چنان که به طور معمول،راههای پیموده شده را انتخاب مینمایند و اشتیاقی به خطر کردن و پذیرش وظایف سنگین را ندارند.این افراد،خواهان سایبان امنیتی ساخته شده به دست دیگران میباشند،در حالی که افراد خلاق و مبتکر،همواره در تلاش و تکاپو هستند،به هر کور سویی رضایت نمیدهند و سرچشمه نور را میجویند.
بنابراین،پیچیدگیها را انتخاب کرده و به دنبال یافتن راه حلی ساده برای آنها هستند.ولی افرادی که تمایل به خلاقیت ندارند،به جای پرداختن به ریشهها خود را با برگها و شاخهها سرگرم کرده و با رفتن به سراغ مسائل ساده خود را قانع و راضی میسازند.
تمرکز نیروی ذهنی بر والاترین هدفی که دارند
افراد خلاق همیشه و در هر شرایطی،ذهن و نیروی خود را بریک موضوع ویژه متمرکز میکنند و در جستجوی دستیابی به هدفی برتر و بالاتر هستند و پیوسته،بر قله رستگاری و موفقیت چشم میدوزند، همانند متمرکز شدن نور،توسط ذره بین در یک نقطه و یا تمرکز لیزر،در یک نقطه که حتی در فولاد هم نفوذ میکند،اما انسانهایی که از خلاقیت کمتر برخوردارند،هدفها و مسؤلیتهای متعددی را بر میگزیند،اما در هیچ زمینهای،به طور،کامل به پیروزی دست نمییابند.پراکنده کاری،نتیجه ذهنی پراکنده و غیر متمرکز میباشد که مانع تمرکز ایده هاست،هر چند بررسی پیشینه انسانهای بزرگ و «نابغه» نشان میدهد که در میان آنان افرادی شلوغ و غیر منظمی هم وجود دارند،ولی به نظر نمیرسد،این امر،به معنای پراکندگی ذهنی آنها باشد و شاید اهمیت دادن بیش از اندازه به امور بزرگتر سبب بیتوجهی آنان به امور کوچکتری از قبیل نظم دادن به اطراف خود باشد.
استقلال رای و داوری
و آن به معنای متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو میباشد.افراد خلاق،بر خلاف افرادی که تمایلی به خلاقیت ندارند،انسانهایی پیرو و دنباله رو نیستند،بلکه این افراد، صاحب فکر،اندیشه، سبک و روش خاصی هستند.آنها بنابر اعتقاد به روح عظیم انسانی و توسط دیدگاهی فراتر از مادیات با تکیه بر خودشناسی، خداوند گنجینههای علوم نهان که خداوند که پروردگار در روح انسان به ودیعه گذاشته است و نیز با تکیه بر ذهن جستجوگر،اندیشه و مطالعه،به ایدههایی میرسند که میتواند جهان را متحول سازد.
انعطاف پذیری ادراک
انعطافپذیری ادراک،همان توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی است؛و این،یعنی توانایی کنار نهادن چارچوب های ذهنی بسته و خشک،توانایی دیدن اندیشههای جدید و بررسی افکار نو و پذیرش مناسب ترین و کارآمد ترین آنها.ما با دو سؤال از خود می توانیم به میزان انعطاف پذیریمان در زندگی شخصی و اجتماعی پیببریم.
الف ـ تا چه اندازه به اشتباهها و کوتاهی خود در برابر دیگران اعتراف میکنیم؟
ب ـ تا چه اندازه،به آنچه نمیدانیم،اعتراف و کلمه نمیدانم را بر زبان جاری میکنیم؟ تکرار در اعتراف بهنگام ،اشتباههات و اقرار صادقانه به آنچه نمی دانیم،باعث میشود،این ویژگی خوب،به یک رفتار طبیعی و عادت شایسته تبدیل گردد و این توانایی را به ما میدهد تا چارچوبهای ذهنی باطل را فرو بریزیم.هر اندازه،خلاقیت و نوآوری بیشتر باشد،به همان اندازه انعطاف پذیری بیشتر و وقت کمتری صرف دفاع از طرز فکرهای غلط گذشته،خواهد شد.مطالعه سیره انبیا و اولیاء(ع) و دانشمندان و نوابغ بزرگ جهان اسلام نشان میدهد که چقدر اهل تفکر و اندیشه بودند و چگونه به «افکار منحط و متهجرانه» با شکیبایی گوش فرا میداندند و سپس،با منطقی که هر انسان اندیشمند و صادقی را قانع میکرد،دریچه هایی از اندیشههای بزرگ و خلاق را که تا آن روز هرگز نشنیده بودند،در مقابل آنان میگشودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
1. تفسیر نمونه، جلد 23، استاد ناصر مکارم شیرازی، 1374هـ . ش، چاپخانه امیر المؤمنین، تهران.
2. تفسیر نور، جلد 1، حجه الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، 1383، ناشر: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران.
3. اصول کافی، مطابق نقل تفسیر «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 193.
4. مجمع البیان، ذیل ایات مورد بحث (ایه 29 سوره الرحمن)، ــ این حدیث در «روح المعانی»، از «صحیح بخاری» نیز نقل شده اشت.
5. مالتز، ماکسول، روان شناسی خلاقیت، ترجمه مهدی قراچه داغی. ص 213 ــ 212.
6. رضائیان، علی، اصول مدیریت، تهران، انتشارات سمت، 1374، ص31.
7. کنز وکان، روان شناسی اجتماعی، 1978م.
8. 2008 www.creativity.ir.
تعریف خلاقیت و نوآوری
اگرچه واژه خلاقیت با نوآوری،به طور مترادف استفاده میشود،اما بیشتر محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت،باید به طور جداگانه بررسی قرار گیرند؛چرا که دارای معانی جداگانهای هستند.
خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی که نوآوری،دلالت برآوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد.تعریفهای مربوط به این دو مفهوم در زیر بیان شده است:
ـ خلاقیت،عبارت است از بکارگیری تواناییهای ذهنی به منظور ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید (رضائیان، 1374 ، 31)
ـ نوآوری،فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است.
ـ نوآوری عبارت از کاربردی ساختن افکار و اندیشههای جدید ناشی از خلاقیت میباشد، به عبارت دیگر،در خلاقیت اطلاعات به دست میاید و در نوآوری، آن اطلاعات به شکلهای گوناگون ارائه میشود.
تفاوت تغییر و نوآوری
در مورد نوآوری و تغییر نیز، تفاوتهایی وجود دارد. تغییر،ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد.اما نوآوری،ایجاد ایدههایی است که برای ما جدید است.از این رو،تمام نوآوریها میتوانند،منعکس کننده یک تغییر باشند،در حالی که تمام تغییرها،نوآوری نیستند.ولی در حقیقت نتیجهای از فرایند خلاقیت و نوآوری هستند.(کنز وکان، 1978م)
ویژگیهای افراد خلاق و نوآور
کسی که زندگی خلاق دارد،احساس توانمندی را در خود پرورش میدهد، او اهل تفکر و اندیشه است و به جای به هدر دادن زمان،آن را به گونهای مدیریت میکند که زمان بیشتری برای اندیشیدن در سؤالات اساسی درباره خداشناسی، خودشناسی، آثار خلقت و پدیدههای ناشناخته جهان هستی داشته باشد.انسان خلاق از سرگرمیهایی انفعالی فاصله میگیرد،از انگاره های انفعالی دوری میجوید و با علاقه مندی و نشاط،در جهت هدفهایش گام بر میدارد.او به اندازهای غرق در اندیشههای نو است که فرصتی برای خودخواهی نمییابد.
روزهای گرانبهای عمرش را به «بطالت» تباه نمیکند،خوب میداند که بیکاری و وقت گذرانی اسباب پریشانی خاطر میشود.انسان خلاق دلبسته مادیات نیست.رستگاری را در «نام و آوازه»جستجو نمیکند،از سلامت روانی کامل برخوردار است و توانایی آن را دارد که اندیشه و حرفهای تازه را، پشت سر هم،مطرح کنند،بدون اینکه دچار رکود گردد.
انسان اندیشمند،خلاق و نوآور است،در هر پدیدهای چیزی نو مییابد،دیدی گسترده و ذهنی جستجوگر دارد، کنجکاو و در جستجوی تازهها و نایافتهها میباشد.(مالتز، بی تا،صص 213 ـ 212) علاوه بر این افراد خلاق دارای یک سری از ویژگیهایی هستند که این ویژگیها را میتوان،با درجات متفاوت،در تمام افراد جامعه پیدا کرد.
سلامت روانی و ادراکی
سلامت روانی و ادراکی به انسان این توانایی را میدهد که به طور سریع،ایدههای زیاد را ایجادکند. بهرهمندی از ذهنی سالم،بازو گشود.این امکان را برای قوه خلاقه فراهم میکند تا از آنچه میخواهد تصویر روشنی بیافریند، عملی سرچشمه موفقیت و پیروزی قرار میگیرد که در ورای آن،اندیشهای سالم نهفته باشد، همان گونه که ورزش عضلات را قوی تر و سالم تر میسازد تفکر،مطالعه کتاب های خوب و مفید و نگارش تجارب، افکار و منشها،نیز موجب تقویت و سالم تر شدن روان و ذهن گردیده و در نهایت،موجب باروری و شکوفایی خلاقیت می گردند.
ابتکار
ابتکار عبارت از توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهایی جدید است،به طوری که بتوان،به پشتوانه اندیشه سالم و ذهنی پویا در هر زمان پیشنهاد تازهای را یافته و ارائه داد،ارائه پیشنهاد جدید، خود،گونهای از خلاقیت و نوآوری است.انسانهای خلاق چشمه جوشانی از پیشنهادهای سازنده و مفید هستند.
ترجیح دادن پیچدگی نسبت به سادگی
در نظر گرفتن چالشهای جدید از مسائل پیچیده میباشد.افرادی که خلاقیت نداشته و تمایلی به بروز چنین امری را از خود نشان نمیدهند،هرگز سراغ سختیها نمیروند و همراه در جستجوی راههای بیدغدغه و آسان هستند چنان که به طور معمول،راههای پیموده شده را انتخاب مینمایند و اشتیاقی به خطر کردن و پذیرش وظایف سنگین را ندارند.این افراد،خواهان سایبان امنیتی ساخته شده به دست دیگران میباشند،در حالی که افراد خلاق و مبتکر،همواره در تلاش و تکاپو هستند،به هر کور سویی رضایت نمیدهند و سرچشمه نور را میجویند.
بنابراین،پیچیدگیها را انتخاب کرده و به دنبال یافتن راه حلی ساده برای آنها هستند.ولی افرادی که تمایل به خلاقیت ندارند،به جای پرداختن به ریشهها خود را با برگها و شاخهها سرگرم کرده و با رفتن به سراغ مسائل ساده خود را قانع و راضی میسازند.
تمرکز نیروی ذهنی بر والاترین هدفی که دارند
افراد خلاق همیشه و در هر شرایطی،ذهن و نیروی خود را بریک موضوع ویژه متمرکز میکنند و در جستجوی دستیابی به هدفی برتر و بالاتر هستند و پیوسته،بر قله رستگاری و موفقیت چشم میدوزند، همانند متمرکز شدن نور،توسط ذره بین در یک نقطه و یا تمرکز لیزر،در یک نقطه که حتی در فولاد هم نفوذ میکند،اما انسانهایی که از خلاقیت کمتر برخوردارند،هدفها و مسؤلیتهای متعددی را بر میگزیند،اما در هیچ زمینهای،به طور،کامل به پیروزی دست نمییابند.پراکنده کاری،نتیجه ذهنی پراکنده و غیر متمرکز میباشد که مانع تمرکز ایده هاست،هر چند بررسی پیشینه انسانهای بزرگ و «نابغه» نشان میدهد که در میان آنان افرادی شلوغ و غیر منظمی هم وجود دارند،ولی به نظر نمیرسد،این امر،به معنای پراکندگی ذهنی آنها باشد و شاید اهمیت دادن بیش از اندازه به امور بزرگتر سبب بیتوجهی آنان به امور کوچکتری از قبیل نظم دادن به اطراف خود باشد.
استقلال رای و داوری
و آن به معنای متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو میباشد.افراد خلاق،بر خلاف افرادی که تمایلی به خلاقیت ندارند،انسانهایی پیرو و دنباله رو نیستند،بلکه این افراد، صاحب فکر،اندیشه، سبک و روش خاصی هستند.آنها بنابر اعتقاد به روح عظیم انسانی و توسط دیدگاهی فراتر از مادیات با تکیه بر خودشناسی، خداوند گنجینههای علوم نهان که خداوند که پروردگار در روح انسان به ودیعه گذاشته است و نیز با تکیه بر ذهن جستجوگر،اندیشه و مطالعه،به ایدههایی میرسند که میتواند جهان را متحول سازد.
انعطاف پذیری ادراک
انعطافپذیری ادراک،همان توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی است؛و این،یعنی توانایی کنار نهادن چارچوب های ذهنی بسته و خشک،توانایی دیدن اندیشههای جدید و بررسی افکار نو و پذیرش مناسب ترین و کارآمد ترین آنها.ما با دو سؤال از خود می توانیم به میزان انعطاف پذیریمان در زندگی شخصی و اجتماعی پیببریم.
الف ـ تا چه اندازه به اشتباهها و کوتاهی خود در برابر دیگران اعتراف میکنیم؟
ب ـ تا چه اندازه،به آنچه نمیدانیم،اعتراف و کلمه نمیدانم را بر زبان جاری میکنیم؟ تکرار در اعتراف بهنگام ،اشتباههات و اقرار صادقانه به آنچه نمی دانیم،باعث میشود،این ویژگی خوب،به یک رفتار طبیعی و عادت شایسته تبدیل گردد و این توانایی را به ما میدهد تا چارچوبهای ذهنی باطل را فرو بریزیم.هر اندازه،خلاقیت و نوآوری بیشتر باشد،به همان اندازه انعطاف پذیری بیشتر و وقت کمتری صرف دفاع از طرز فکرهای غلط گذشته،خواهد شد.مطالعه سیره انبیا و اولیاء(ع) و دانشمندان و نوابغ بزرگ جهان اسلام نشان میدهد که چقدر اهل تفکر و اندیشه بودند و چگونه به «افکار منحط و متهجرانه» با شکیبایی گوش فرا میداندند و سپس،با منطقی که هر انسان اندیشمند و صادقی را قانع میکرد،دریچه هایی از اندیشههای بزرگ و خلاق را که تا آن روز هرگز نشنیده بودند،در مقابل آنان میگشودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
1. تفسیر نمونه، جلد 23، استاد ناصر مکارم شیرازی، 1374هـ . ش، چاپخانه امیر المؤمنین، تهران.
2. تفسیر نور، جلد 1، حجه الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، 1383، ناشر: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران.
3. اصول کافی، مطابق نقل تفسیر «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 193.
4. مجمع البیان، ذیل ایات مورد بحث (ایه 29 سوره الرحمن)، ــ این حدیث در «روح المعانی»، از «صحیح بخاری» نیز نقل شده اشت.
5. مالتز، ماکسول، روان شناسی خلاقیت، ترجمه مهدی قراچه داغی. ص 213 ــ 212.
6. رضائیان، علی، اصول مدیریت، تهران، انتشارات سمت، 1374، ص31.
7. کنز وکان، روان شناسی اجتماعی، 1978م.
8. 2008 www.creativity.ir.