آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

خداوند متعال در ایه‌ای از قرآن می‌فرماید: قد افلح من زکها و قد خاب من دسّاها؛به راستی کسی که تزکیه نفس کرد،رستگار شد و هر کس به کفر و گناه گروید، زیانکار گشت.
و در ایه دیگر می‌فرماید: واما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنة هی المأوی؛ و کسی که از حضور در پیشگاه پروردگار ترسید و خدا پرست شد و از هوای نفس دوری جست،همانا بهشت منزلگاه اوست.(سوره نازعات،ایات 40 ـ 41)
رسول خدا فرمود:«انسان،مؤمن نخواهد بود،مگر آنکه محاسبه نفس داشته باشد و این محاسبه باید سخت تر از محاسبه شخص با شریک خود و حساب کشی مولا از مملوک خود باشد».(بحار الانوار،ج77)
آن حضرت به رزمندگانی که پیروزمندانه از جبهه جنگ برگشته بودند،فرمود:
«آفرین بر کسانی که جهاد اصغر را تمام کردند و لکن جهاد اکبر باقی مانده است.پرسیدند:جهاد اکبر چیست؟فرمود:این جهاد،همان جهاد و پیکار با خواسته های نفس اماره است».(اصول کافی،ج5)
همچنین فرمود:کسی که به جای دشمنی با مردم به نفس خویش به دیده دشمنی و غضب بنگرد، خداوند وی را از سختی هولناک روز قیامت حفظ خواهد کرد.(وسائل الشیعه،ج15)
بنابراین گفته‌اند:عرفا،جز با نفس اماره خود با کسی جنگ و پیکار ندارند.
دشمن تو، نفس کافر کیش توست و آن هوای طبع بداندیش توست
دشمن تو خـود تویی ای تیـره رو! دیگران را بی سبب دشمن مگـو
امام راحل(ره) در کتاب جهاد اکبر می فرماید:«هان ای عزیز! از خواب بیدار شو و از غفلت تنبه پیدا کن و دامن همت به کمر زن و تا وقت است،فرصت را غنیمت شمار و تا عمر باقی است و قوای تو تحت تصرف تواست و جوانی برقرار است و اخلاق فاسده بر تو غالب نشده و ملکات رذیله بر تو چیره نگردیده، چاره ای کن و دوایی برای رفع اخلاق فاسده و قبیحه پیدا کن و راهی برای اطفاء نایره شهوت و غضب پیدا نما!». (جهاد اکبر)
هفت خصلت طریق بندگی
خداوند متعال به حضرت رسول(ص) فرمود:«ای احمد،ایا می دانی چه وقت بنده من عابد به شمار می‌رود؟عرض کرد:نمی‌دانم.فرمود: زمانی که هفت خصلت در او پدید اید:تقوایی که مانع از انجام گناه باشد، سکوتی که مانع از گفتن سخنان بیهوده باشد، ترسی که گریه را از ترس خداوند زیاد کند، حیایی که در تنهایی از من شرم کند (وگناه نکند)، به غذای ضروری قناعت ورزد،محبت دنیا را دشمن بدارد؛زیرا من آن را دشمن دارم و با نیکان دوستی کند؛زیرا من درستکاران و نیکان را دوست دارم». (مستدرک الوسائل ج9)
همت پست
کسی که تمام همتش غذا و شکم باشد،نتیجه و ارزش او همان چیزی خواهد بود که از او دفع می‌شود. (جامع الاخبار)
سخن اهل دل
صاحب دل و سالکی از شخصی که عمرش را در بیهودگی و بی‌خبری گذرانده بود، پرسید:تو بزرگتری یا ریش تو؟ گفت:من قبل از ریش خود متولد شده‌ام و قبل از روییدن آن سالها در این جهان بوده‌ام.اهل دل گفت:ریش تو از سیاهی به سفیدی برگشته؛ولی هنوز خوی زشت تو برنگشته است،پس وای بر تو! که دلت از معاصی سیاه گردیده،ریش تو بعد از خود تو به وجود آمده،اما در کسب کمال از تو پیشی گرفته است،اما تو به همان حال اول درمانده‌ای و هنوز قدمی پیش ننهاده‌ای،مانند آن گیاه نا چیزی که پایش در گل فرو رفته است،اگر چه باد هوی و هوس سرت را می جنباند.
امام کاظم(ع) فرمود:«کسی که دو روزش در زندگی (از جهت انجام اعمال نیک) مساوی باشد،او مغبون و کسی که آخرین روزش بدتر از روز قبلی باشد،ملعون و کسی که در خود (از نظر معنویت) احساس نقصان کند،برای چنین کسی مرگ بهتر از زندگی است». (بحار الانوار ج 78)
حق هـمی گوید چه آوردی مـرا انـدر این مهلت که دادم من تـورا
عمر خود را در چه پایان برده ای؟ قوت و قوت در چه فانی کرده‌ای؟
گـوهـر دیـده کجـا فرسـوده‌ای؟ پنج حـس را در کجـا پـالوده‌ای؟
تقوا
خداوند در قرآن می فرماید: وتزودوا فان خیر الزاد التقوی واتقون یا اولی الالباب؛زاد و توشه برای آخرت برگیرید که بهترین توشه این راه،تقواست و از من پروا کنید و خدا ترس شوید،ای صاحبان عقل و خرد.(سوره بقره،ایه 197)در ایه دیگری می‌فرماید: و اتقوا یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا؛بترسید از روزی که در آن روز، کسی به جای دیگری مجازات نخواهد شد.(سوره بقره،ایه 48)رسول گرامی اسلام (ص) فرمود:«بیشتر امت من به وسیله دو چیز وارد بهشت می‌گردند؛یکی رعایت تقوای الهی و دیگری خوش خلقی».(بحار الانوار،ج 68)امام رضا(ع) فرمود:«لا دین لمن لا ورع له؛ کسی که ورع و تقوا نداشته باشد،دین هم ندارد.(میزان الحکمة،ج3)
امام باقر(ع) فرمود:«به راستی،خداوند متعال می‌فرماید:به عزت و جلال،عظمت و بلندی مقام خود سوگند،اگر بنده‌ای خواسته مرا بر خواسته خودش مقدم بدارد، تمام نیازهای وی را برعهده می‌گیرم و زمین و آسمان،رزق و روزی وی را تضمین می‌کنند و من در پی تجارت و سود هر تجارتی از طرق گوناگون، روزی او را می‌رسانم».(وسائل الشیعة،ج 15)
تسخیر طبیعت از راه تقوا
امام صادق(ع) در سفری وارد کوفه و سپس،راهی مدینه گردیدند، علما و شخصیت‌های کوفه از جمله سفیان ثوری و ابراهیم بن ادهم آن حضرت را بدرقه کردند.گروهی از بدرقه کنندگان،جلوتر از امام حرکت می کردند،ناگهان در مسیر خود با شیری رویارو شدند که از طرف بیابان به سوی آنان می‌آمد،همانجا ایستادند.ابراهیم ادهم که همراه آنان بود گفت:از جای خود حرکت نکنید،تا جعفر بن محمد(ع) یعنی امام صادق(ع) بیاید و چاره‌ای بیندیشد!ماجرا را به امام خبر دادند، آن حضرت،بدون هیج ترسی،به سمت شیر رفت، حیوان هم با کمال ادب،به کنار امام(ع) آمد، ایشان گوش‌های شیر را گرفته و با اشاره از آن مکان دور کرد،آن حیوان،با حالت سرافکندگی،سربه بیابان گذاشت و رفت. در این هنگام،امام صادق(ع) رو به حاضران کردند و فرمودند:«ان الناس لو اطاعوا الله حق طاعته لحملوا علیه اثقالهم؛اگر مردم تقوای الهی را کاملا مراعات و خدا را اطاعت می‌کردند،خداوند شیر را مطیع آنان می‌کرد،تا بارها و کالاهای خود را با آن حمل نمایند و در خدمت آنان باشد».(بحار الانوار،ج47)
موعظه امام حسن مجتبی(ع)
فردی نزد امام حسن مجتبی(ع) آمد و عرض کرد:من مردی گناهکار هستم که در برابر گناه نمی‌توانم مقاومت و شکیبایی کنم،بنابراین در این زمینه مرا نصیحت کن! حضرت فرمود:پنج چیز را انجام بده،آنگاه هر چه می خواهی گناه کن:روزی حضرت حق را مخور،در این صورت هرچه می خواهی گناه کن، به مکانی برو که خدا تو را نبیند،و هر چه خواهی گناه کن،از ولایت و حکومت خدا بیرون برو،آن گاه،هرچه خواستی گناه کن، وقتی عزرائیل برای گرفتن روح تو آمد،او را از خود دور کن،آن گاه معصیت خدا را بکن، وقتی مالک آتش جهنم خواست تو را به جهنم ببرد،داخل مشو و هر گناهی که خواستی مرتکب شو!.(الموعظة العددیة)
امام حسن(ع):«من عبد اللّه،عبد اللّه له کل شیء؛هر کس خدا را بندگی کند،خداوند متعال همه چیز را بنده و مطیع وی می‌گرداند.(بحار الانوار،ح 71)
بنده حقیقی
ابراهیم ادهم،غلامی را خرید و برای خدمت به منزل آورد؛او گفت:ای غلام چه می خوری؟ غلام گفت:هرچه شما بدهید.سؤال کرد:چه لباسی را می پوشی؟ پاسخ شنید:آنچه شما بر من بپوشانید.گفت:چه درخواستی از من داری؟ جواب شنید:مرا با درخواست چه کار، من بنده و خدمتکار تو هستم. ابراهیم ادهم گریست و خطاب به خود گفت:ای مسکین! ایا در تمام عمرت،برای خدا،چنین بندگی کرده‌ای؟
چوپان با تقوا
از چوپان پارسایی پرسیدند: چگونه است که با وجود آنکه گرگها به درون گله گوسفندان تو وارد می‌شوند،ولی آنها را نمی درند.از چه زمانی گرگها با گوسفندان آشتی نموده اند؟ او در پاسخ گفت:از آن زمانی که چوپان با خدا آشتی نموده است(یعنی از وقتی که گناه را ترک نموده‌ام).
چهار چیز سبب از بین رفتن گناهان
پیامبر(ص) فرمودند: هر کس دارای چهار خصلت باشد،گرچه از سر تا پا غرق در گناهان باشد،ولی خداوند،آنها را به «حسنات» تبدیل می‌کند و آن چهار خصلت عبارتند از:راستگویی،حیاء،خوش اخلاقی و سپاسگذاری از نعمتها.(اصول کافی،ج3)
رفیق شما که خوش اخلاق بود!
در دوران رسول خدا(ص)شخصی از دنیا رفت مسلمانان جنازه او را به گورستان بردند: گورکن‌ها مشغول کندن قبر شدند،ولی زمین،به اندازه‌ای سخت بود که چیزی از آن کنده نشد.آنها نزد پیامبر(ص) آمدند و شکایت کردند و گفتند:«ای رسول خدا(ص)! کلنگ ما در زمین، کاگر نمی‌افتد،مثل این که کلنگ خود را بر سنگ می‌زنیم!» پیامبر(ص) فرمود:«برای چه؟رفیق شما که آدم خوش اخلاقی بود؟!»
سپس،حضرت ظرف آبی را خواست و دست در آن برد،آب را بر زمین پاشید.آنگاه فرمود:«بِکَنید!»، گورکنها کندند و زمین را مثل ریگ نرمی یافتند.از این گفتار رسول خدا(ص) که فرمودند:«رفیق شما که خوش اخلاق بود پس چرا زمین، سخت است؟!» مشخص می‌شود که خوش اخلاقی،مایه راحتی و آسایش دنیا و آخرت،اما تند خویی،مایه نابودی است.(اصول کافی،ج2)
امام صادق(ع) فرمود:«ان الخلق الحسن یمیت الخطیئة کما تمیت الشمس الجلید؛به راستی،خوش خلقی، گناهان را از بین می برد،همچون گرمی آفتاب که یخ را آب می کند.(بحار الانوار ج68)
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به موئی کشی
من ندیدم در جـهـان جـستـجـو هیچ اهلیت به از خـلق نکو

تبلیغات