برای بهتر زیستن
آرشیو
چکیده
متن
اندرز بیست و ششم:
خرم آن روز کزین منزل ویـران بـروم راحت جان طلبم از پی جانان بروم
به هوای لب او ذره صفت،رقص کنان تالب چشمه خورشید درخشان بروم
هان ای مرید!
کمی تأمل بدار بر آخر امروز زندگیت، بپرهیز از اینکه تن خویش را در راه هوسها و شهوتها بفرسایی.یک دم نیز،در یاد مرگ باش؛چرا که به زودی زود «اذکروا انقطاع اللذات وبقاء التبعات؛لذتها به پایان رسد و گناهان بر روی هم توده گردند» به یاد مرگ باش؛تا زندگیات جلا یابد و صیقل شود.
بدان ای پسر،اگر این حقیقت را به باد فراموشی بسپاری،در این دنیا به خاک مذلت در افتی و آن گاه به خویش خواهی آمد که ناچاری دیدگان خسته و خسران زده خویش را از این بارگاه فروبندی و در آن جهان نیز به نامه سیاه کردار،بگشایی.
پس نیکو بیندیش و نیکوتر بنگر،بر امر مرگ و عاقبت کار.
امام صادق(ع) میفرمایند:
خداوند یقینی همانند مرگ که هیچ گونه شک در آن نباشد،نیافریده که گویی شکی است که هرگز یقینی در آن نیست.
ای عزیز،هشیار باش که خوشبخت آن است که در این سرا از برای آن سرا تدارک کند و تو نیز اگر سعادت جاوید خواهی،سعیت بر این باشد که لذتهای نارس و ناپایدار این محفل ترا خوش نیاید.
دین ودل را به این مار زهردار مسپار که اگر چنین کنی،سعادت دنیا و عقبای تو مهیاست.
اندرز بیست و هفتم:
غـافلند این خـلـق از خـود ای پـدر لاجــرم گـویـنـد عیـب یـکـدگــر
هرکسی گر عیب خود دیدی زپیش کی شدی فارغ وی از اصلاح خویش
های ای مرید!
سعیت را بر این امر بیارای!که فریب نفس نگون بخت را نخورد!هیچ گاه اعمال و افعال او را حمل بر صحت منمای و هماره در طلب عیوب خویش برآ وهرگاه به چیزی از آن برخورد نمودی،در ازاله آن دریغ مدار!بدان ای عزیز،اکثریت مردم از عیوب خویش غافلند؛زیرا خاری که به پای کسی رود،زود بینند،اما هیچ گاه شاخ درخت را در چشم خویش نه.امام صادق(ع) میفرمایند:«وقتی ببینید، کسی در جست و جوی گناه مردم و خردهگیری بر آنهاست، اما گناهان خود را فراموش کرده،بدانید که به مجازات الهی گرفتار شده است».
پس،تفحص کن در ضمیر خویش تا به نجات رهی یابی و هوشیار باش!هرگاه خواستی با کسی پیوندی بندی، با آن کس بند که عیوب تو را چون اینه منعکس سازد واگر چنین دوستی یافتی،او را عزیز دار و سخن او را چون«تحفهایی والا گهر»برگیر؛ زیرا نظر او به سوی تو نظر خیرخواهی است و بس!
زنهار ای جان پدر،دست خویش از باریک نظری و نکته سنجی در امور دیگران بشوی که اگر چنین نکنی،این خود نشان خودپسندی و غوطه ور شدن تو در منجلاب گناه است.
اندرز بیست و هشتم:
هان ای مرید!
اگر خواهی به غایت سعادات و جامع از آنها نایل ایی،از آنانی باش که پند و اندرز در تو اثر گذارد و هماره در پی اندوختن تجربهها باش که در هر تجربهای عبرتی نهفته.تاریخ زندگی انسانها لبریز است از پندها و نصیحتها.تاریخ برای تو مأمن سلامتی خواهد بود،اگر آن را نیک بشناسی و از آن عبرتگیری که امام علی(ع) فرمایند:«از عبرتها پند و از تغییر و تحولات عبرت بگیرید و از انزارها و بیمدادنها نفع ببرید».(تحف العقول ص271)
ای جان پدر،راه خویش را از نور چراغ موعظه گران روشن کن که اگر چنین نمایی،از غفلت وبی خبری رها شده و در زمره عاقلان در خواهی آمد؛زیرا:«وقتی ببینید که کسی در جستجوی گناه مردم و خرده گیری برآنهاست،اما گناهان خود را فراموش کرده،بدانید که به مجازات الهی گرفتار شده».( تحف العقول ص271) در دریای مواج دنیا، زمام اندیشهات را در کف عبرتها قرار ده و با «دیده عبرتبین» به حالات این دریا بنگر؛تا ایندگان نیز،با این دیده به تو و عمرت بنگرند:«پیش از آنکه ایندگان از احوال شما پند گیرند، شما از احوال پیشینیان پند بگیرید»!
اندرز بیست و نهم:
های ای مرید!
آزمونهای الهی،خود وسیلهای هستند،بر تکامل بشر.حضرت حق هماره آدمیان را در معرض امتحان در این سرا واقع سازد که:«سه چیز است که عقلهای افراد با شخصیت با آن امتحان میگردد؛ ثروت، مقام، مصیبت».
ای عزیز،هیچ گاه،در برابر امور فرعیه از دنیا سر تکریم خم مکن که اگر چنین کنی،خود،با دست خویش مهر مذلت بر کار نامهات زدهای!
ظرفیت وجودیت را چنان بیارای که اگر با ثروت و مقام آزمایش گشتی،خودت را گم نکنی.صبر کن ای فرزند بر رفاه ونعمت دنیا که اگر صبور نباشی،بدان خویش را ضبط نتوانی کرد از فرو رفتن در آنها و مغرور شدن به آنها و در این وجه، طاغی و یاغی خواهی گشت که:«ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی»!
اگر مصیبت و بلایی بر تو وارد گشت،عنان خویش را رها مکن، برجامه دریدن و فریاد برآوردن؛و دلتنگ مشو در مصائب؛که این از جمله مهلکات عظیمه است و بدان که اجر عظیم با بلای عظیم است!زبان به ناشکری مگشا که اگر در این گروه در ایی،به راستی که نام تو از دیوان «راضیان به رضای حق» برچیده خواهد گشت.
اندرز سیم:
تاکنون کردی نگه دیگر مکن تیـره کردی آب،افزونتر مکن
هان ای مرید!
همت کن در به جای آوردن واجبات الهیه و ترک محرمات و بدان که سعادت تو در گرو این اعمال فرضیه است.یکی از این امور روزه است که ثواب بسیار و اجر بیشمار از برایش مقرون ساختهاند و رسول طاهر(ص) میفرماید:«روزه،سپری در برابر آتش جهنم است» آگاه باش که روزه، امساک و خود نگهداری از فعل است ـ خواه غذا باشد، خواه کلام ـ که امام صادق(ع) فرمودند:«با فضیلتترین جهاد در راه خدا، روزه گرفتن در فصل گرماست».
رمضان ماه راه یافتن به خود گم گشته است که اگر ای طالب:آن خود را یافتی،توانی در سرور و جشن عیدش شرکت بجویی؛چرا که:
«این روز (عید فطر) تنها عید کسانی است که خدا روزهها و عبادتهای آنان را پذیرفته است و هر روز که در آن گناه نکنی،آن روز،روز عید است».
زنهار ای جان مرشد!
از گناه،از گناه،از گناه!که:«اوصیکم به تقوی الله یا عباد الله»که تقوی،خویش،یافتن جمیع سعادات دنیوی و اخروی و راهی است بر نیکو زیستن تو.
پس،ای مرید پاک طینت!
از برای خدا بر خود رحمت آور و بر نفس خود ترحم کن،بیدار شو، پیش از آنکه همه راهها بر تو بسته شود.راهی طی کن،قبل از آن که پای تو شکسته شود و دریاب خویش را که وقت،در گذر است.غافل ننشین که عمر کوتاه و مختصر است.چاره ساز،پیش از آن که ریشه اخلاق رذیله مستحکم شود و صفات ردّیه عادت گردد و لشکر شیطان مملکت دل را تسخیر کند و تخت گاه دل مقرّ سلطان شیاطین گردد و جوانی تو که وقت قوّت و توانایی است،سپری گردد!
پس،ای عزیز!
تا جوانی مقابله با حزب شیطان بنما؛تا احاطه بر ملک دلت نکند.
ای پسر:
دل را جلوهگاه انوار ملکوت و فروغ نقش آفرین حق ساز، با عوامل بازدارنده از هدف راستین مبارزه کن و به خود،ترس و هراس و بیم راه مده و امید حتمی به پیروزی و بهروزی داشته باش و بدان که وعده خدا در ارتباط با راست طینتان و راست قامتان حق است!
اندرزهای من خسته دل را آویزه گوش جان و روحت کن که سخت،به سعادت تو امید دارم.ای عزیز و ای طالب راه حق،تو را به خدا میسپارم.
و السلام علی من اتبع الهدی
خیرخواه تو «مرشد پیر»
خرم آن روز کزین منزل ویـران بـروم راحت جان طلبم از پی جانان بروم
به هوای لب او ذره صفت،رقص کنان تالب چشمه خورشید درخشان بروم
هان ای مرید!
کمی تأمل بدار بر آخر امروز زندگیت، بپرهیز از اینکه تن خویش را در راه هوسها و شهوتها بفرسایی.یک دم نیز،در یاد مرگ باش؛چرا که به زودی زود «اذکروا انقطاع اللذات وبقاء التبعات؛لذتها به پایان رسد و گناهان بر روی هم توده گردند» به یاد مرگ باش؛تا زندگیات جلا یابد و صیقل شود.
بدان ای پسر،اگر این حقیقت را به باد فراموشی بسپاری،در این دنیا به خاک مذلت در افتی و آن گاه به خویش خواهی آمد که ناچاری دیدگان خسته و خسران زده خویش را از این بارگاه فروبندی و در آن جهان نیز به نامه سیاه کردار،بگشایی.
پس نیکو بیندیش و نیکوتر بنگر،بر امر مرگ و عاقبت کار.
امام صادق(ع) میفرمایند:
خداوند یقینی همانند مرگ که هیچ گونه شک در آن نباشد،نیافریده که گویی شکی است که هرگز یقینی در آن نیست.
ای عزیز،هشیار باش که خوشبخت آن است که در این سرا از برای آن سرا تدارک کند و تو نیز اگر سعادت جاوید خواهی،سعیت بر این باشد که لذتهای نارس و ناپایدار این محفل ترا خوش نیاید.
دین ودل را به این مار زهردار مسپار که اگر چنین کنی،سعادت دنیا و عقبای تو مهیاست.
اندرز بیست و هفتم:
غـافلند این خـلـق از خـود ای پـدر لاجــرم گـویـنـد عیـب یـکـدگــر
هرکسی گر عیب خود دیدی زپیش کی شدی فارغ وی از اصلاح خویش
های ای مرید!
سعیت را بر این امر بیارای!که فریب نفس نگون بخت را نخورد!هیچ گاه اعمال و افعال او را حمل بر صحت منمای و هماره در طلب عیوب خویش برآ وهرگاه به چیزی از آن برخورد نمودی،در ازاله آن دریغ مدار!بدان ای عزیز،اکثریت مردم از عیوب خویش غافلند؛زیرا خاری که به پای کسی رود،زود بینند،اما هیچ گاه شاخ درخت را در چشم خویش نه.امام صادق(ع) میفرمایند:«وقتی ببینید، کسی در جست و جوی گناه مردم و خردهگیری بر آنهاست، اما گناهان خود را فراموش کرده،بدانید که به مجازات الهی گرفتار شده است».
پس،تفحص کن در ضمیر خویش تا به نجات رهی یابی و هوشیار باش!هرگاه خواستی با کسی پیوندی بندی، با آن کس بند که عیوب تو را چون اینه منعکس سازد واگر چنین دوستی یافتی،او را عزیز دار و سخن او را چون«تحفهایی والا گهر»برگیر؛ زیرا نظر او به سوی تو نظر خیرخواهی است و بس!
زنهار ای جان پدر،دست خویش از باریک نظری و نکته سنجی در امور دیگران بشوی که اگر چنین نکنی،این خود نشان خودپسندی و غوطه ور شدن تو در منجلاب گناه است.
اندرز بیست و هشتم:
هان ای مرید!
اگر خواهی به غایت سعادات و جامع از آنها نایل ایی،از آنانی باش که پند و اندرز در تو اثر گذارد و هماره در پی اندوختن تجربهها باش که در هر تجربهای عبرتی نهفته.تاریخ زندگی انسانها لبریز است از پندها و نصیحتها.تاریخ برای تو مأمن سلامتی خواهد بود،اگر آن را نیک بشناسی و از آن عبرتگیری که امام علی(ع) فرمایند:«از عبرتها پند و از تغییر و تحولات عبرت بگیرید و از انزارها و بیمدادنها نفع ببرید».(تحف العقول ص271)
ای جان پدر،راه خویش را از نور چراغ موعظه گران روشن کن که اگر چنین نمایی،از غفلت وبی خبری رها شده و در زمره عاقلان در خواهی آمد؛زیرا:«وقتی ببینید که کسی در جستجوی گناه مردم و خرده گیری برآنهاست،اما گناهان خود را فراموش کرده،بدانید که به مجازات الهی گرفتار شده».( تحف العقول ص271) در دریای مواج دنیا، زمام اندیشهات را در کف عبرتها قرار ده و با «دیده عبرتبین» به حالات این دریا بنگر؛تا ایندگان نیز،با این دیده به تو و عمرت بنگرند:«پیش از آنکه ایندگان از احوال شما پند گیرند، شما از احوال پیشینیان پند بگیرید»!
اندرز بیست و نهم:
های ای مرید!
آزمونهای الهی،خود وسیلهای هستند،بر تکامل بشر.حضرت حق هماره آدمیان را در معرض امتحان در این سرا واقع سازد که:«سه چیز است که عقلهای افراد با شخصیت با آن امتحان میگردد؛ ثروت، مقام، مصیبت».
ای عزیز،هیچ گاه،در برابر امور فرعیه از دنیا سر تکریم خم مکن که اگر چنین کنی،خود،با دست خویش مهر مذلت بر کار نامهات زدهای!
ظرفیت وجودیت را چنان بیارای که اگر با ثروت و مقام آزمایش گشتی،خودت را گم نکنی.صبر کن ای فرزند بر رفاه ونعمت دنیا که اگر صبور نباشی،بدان خویش را ضبط نتوانی کرد از فرو رفتن در آنها و مغرور شدن به آنها و در این وجه، طاغی و یاغی خواهی گشت که:«ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی»!
اگر مصیبت و بلایی بر تو وارد گشت،عنان خویش را رها مکن، برجامه دریدن و فریاد برآوردن؛و دلتنگ مشو در مصائب؛که این از جمله مهلکات عظیمه است و بدان که اجر عظیم با بلای عظیم است!زبان به ناشکری مگشا که اگر در این گروه در ایی،به راستی که نام تو از دیوان «راضیان به رضای حق» برچیده خواهد گشت.
اندرز سیم:
تاکنون کردی نگه دیگر مکن تیـره کردی آب،افزونتر مکن
هان ای مرید!
همت کن در به جای آوردن واجبات الهیه و ترک محرمات و بدان که سعادت تو در گرو این اعمال فرضیه است.یکی از این امور روزه است که ثواب بسیار و اجر بیشمار از برایش مقرون ساختهاند و رسول طاهر(ص) میفرماید:«روزه،سپری در برابر آتش جهنم است» آگاه باش که روزه، امساک و خود نگهداری از فعل است ـ خواه غذا باشد، خواه کلام ـ که امام صادق(ع) فرمودند:«با فضیلتترین جهاد در راه خدا، روزه گرفتن در فصل گرماست».
رمضان ماه راه یافتن به خود گم گشته است که اگر ای طالب:آن خود را یافتی،توانی در سرور و جشن عیدش شرکت بجویی؛چرا که:
«این روز (عید فطر) تنها عید کسانی است که خدا روزهها و عبادتهای آنان را پذیرفته است و هر روز که در آن گناه نکنی،آن روز،روز عید است».
زنهار ای جان مرشد!
از گناه،از گناه،از گناه!که:«اوصیکم به تقوی الله یا عباد الله»که تقوی،خویش،یافتن جمیع سعادات دنیوی و اخروی و راهی است بر نیکو زیستن تو.
پس،ای مرید پاک طینت!
از برای خدا بر خود رحمت آور و بر نفس خود ترحم کن،بیدار شو، پیش از آنکه همه راهها بر تو بسته شود.راهی طی کن،قبل از آن که پای تو شکسته شود و دریاب خویش را که وقت،در گذر است.غافل ننشین که عمر کوتاه و مختصر است.چاره ساز،پیش از آن که ریشه اخلاق رذیله مستحکم شود و صفات ردّیه عادت گردد و لشکر شیطان مملکت دل را تسخیر کند و تخت گاه دل مقرّ سلطان شیاطین گردد و جوانی تو که وقت قوّت و توانایی است،سپری گردد!
پس،ای عزیز!
تا جوانی مقابله با حزب شیطان بنما؛تا احاطه بر ملک دلت نکند.
ای پسر:
دل را جلوهگاه انوار ملکوت و فروغ نقش آفرین حق ساز، با عوامل بازدارنده از هدف راستین مبارزه کن و به خود،ترس و هراس و بیم راه مده و امید حتمی به پیروزی و بهروزی داشته باش و بدان که وعده خدا در ارتباط با راست طینتان و راست قامتان حق است!
اندرزهای من خسته دل را آویزه گوش جان و روحت کن که سخت،به سعادت تو امید دارم.ای عزیز و ای طالب راه حق،تو را به خدا میسپارم.
و السلام علی من اتبع الهدی
خیرخواه تو «مرشد پیر»