برای بهتر زیستن
آرشیو
چکیده
متن
اندرز بیست و یکم:
مـتـاب ای پارسا تو از گنـه کار بـه بـخشایندگی بر وی نـظـر کن
چو کرد او ناجوانمردی به کردار تو بر وی چون جوانمردان گذر کن
هان ای عزیز!
تأمل کن بر این امر که در مدح و حُسن،عفو و اغماض،سخنها فراوان و از حد و حصر متجاوز است.همین بس که باری تعالی میفرماید: وَ لْیعْفُوا وَ لْیصْفَحُوا ألاَ تُحِبُّونَ أَنْ یغْفِرَ…؛باید گذشت کنند و چشم پوشی نمایند.ایا دوست نمیدارید که خدا شما را بیامرزد؟! .(سوره نور،ایه 22)
آگاه باش ای عزیز!
در هر نعمت و موهبت الهی زکاتی است و دریاب که زکات قدرت، عفو و گذشت است؛چرا که پیامبر(ص) میفرمایند:«اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو شکرا للقدرة علیه؛زمانی که بر دشمنت پیروزشدی، گذشت را شکرانه این پیروزی قرار بده» گذشت تأمین عزت کند، در روز باز پسین؛چرا که آن عزت در گرو تقوی است:«و أن تعفوا اقرب للتقوی؛و اگر گذشت کنید،آن به تقوا نزدیکتر است».(سوره بقره،ایه 237)
ای پسر،عفو و گذشت ترک عقوبت است از گنه کار،درحال قدرت.
چـو بـر دشمـن ظـفر یافتی بـه شکرانه قدرت او را ببخش
عفو،افضل اخلاق اهل دنیا و آخرت باشد؛زیرا که به واسطه آن، گنهکار و دشمن رام گردند و از جان و دل منقلب.
اندرز بیست و دوّم:
عاجـل در ره وصـل دلـدار نـبـاشد او در ایـن ره ایمن زاغیـار نباشد
برخیز و بشنو پند من ای مرید در راه عاجل،حافظ مرکب راهوار نباشد
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:«رهرو عجول نه راهی سپری نموده و نه خود را حفظ کرده است».(نهج الفصاحه/حکمت 931)
هان ای عزیز!
نفس خویش را براین صفت آگاه ساز که این امر (عجله) از راههای شیطان رجیم است،در هلاکت فرزندان آدم.هماره،در زندگیت با تأمل و تفکر قدم بردار که:
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:«من تأنی اصاب او کاد و من عجّل اخطأ او کاد؛هرکه تأمل کند،به صواب رود یا تواند رفت و هر که شتاب ورزد،به خطا رود،یا تواند رفت».(نهج الفصاحة/حکمت 2804) و بدان هر کاری که با تأنی صورت گیرد،پشیمانی و خسران و زیان برای فاعلش نخواهد داشت.
از رسول خاتم(ص) مرویست که:«شتابکاری از جانب شیطان است و تأنی از جانب خدا». (نهج الفصاحه/حکمت 1201)
ای عزیز،در مذمّت این صفت سخن بسیار و از حد متجاوز است و همین نکته در نکوهشش کافی که:شخص عجول در نظرها سبک،در دیدهها خوار و در دلها بیاعتبار است.
مبادا تصور تأخیرکاری تو را وادر سازد که آن را به شتاب به جا آوری که خدای عزّوجل از عجله تو،عجله نخواهد کرد.
اندرز بیست و سوّم:
هان ای عزیز!
در مواجهه با مسائل مادی و معنوی طریق اسلام را پیشه ساز؛چرا که طریقت او در ارتباط با دنیا و عقبای تو طریق نیکویی است.وظیفهشناسی تو از آنجا معین گردد که نسبت به امور زندگی مادیت،آن چنان محکم کار و با انضباط باشی که گویا در این کلبه تا ابد جایگاهداری.
بدان ای فرزند،اگر در چنین سلکی درایی،دیگر ره اهمال کاریها و ریاها بر تو مسدود خواهد گشت.امام رضا(ع) میفرمایند:«اعمل لدنیاک کانّک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کانک تموت غداً؛برای دنیا آن چنان کار کن که گویا تا ابد زندهای و برای آخرت آن چنان کار کن که گویا فردا خواهی مرد».
هشیار باش،ای طالب!و برای سرای باقیت نیز آن چنان مهیا کرد که اگر هرآن،لحظه اجل تو در رسد، آماده باشی،بی آنکه سایه هیچ نقطه سیاهی بر قلبت باشد.مبادا در مقام عمل برای دنیا مفتون دلبریش گردی!؛که:
نه لایق بود عیش با دلبری که هر بامدادش بود شوهری
ای جان پدر!
اگر خواهی روضهای زیبا را مالک گردی با زیستی دلنشین در آن،کارت نباشد به زینت دنیا و هیچ دم شاد مشو به لذّتی که فانی است و به نعیمی که باقی نیست.
غـم دیـن خـور که دنیا غـم نیرزد عـروس یـک شـبـه مـاتـم نیـرزد
اندرز بیست و چهارم:
مگو جاهی از سلطنت بیش نیست
که ایمنتر از ملک درویـش نیست
گـدا را چو حاصـل شـود نـان شام
چنان خوش بخسبد که سلطان شام
هان ای عزیز!
اگر خواهی که صاحب گردی،تو،زندگی نیکو را در این سرا،بپرهیز از حبّ جاه و شهرت؛ زیرا که این دو از مهلکات عظیمه هستند و طالب آن را در هیچ حالی از احوالات،آسایشی در بر نیست.چنانچه امام حسن عسگری(ع) میفرمایند:«ایاک والاذاغة و طلب الرئاسة فانهما تدعوان الی الهلکة؛از شهرتطلبی و حب جاه بپرهیز؛زیرا این دو صفت تو را به هلاکت میکشانند».از جمله مفاسد این صفت خبیثه آن است که هر کس بر او،این امر مستولی گردد،همگی همت خویش را بر مراعات جانب خلق مصروف دارد و از ملاحظه رضای حق دور افتد.
ای عزیز،آن کس که در نام و جاه،شهرت یابد،اندک است اینکه دنیا و آخرتش سالم بماند،مگر آنکه خداوند عالم،به حکمت کامله خویش او را مزین ساخته باشد.اموال دنیا همه بر فنایند.پس،شهرت یافتن بر امر فنا نیز خود فناست.
آنچه دیدی برقرار خود نماند و آنچه بینی هم نماند برقرار
زنهار ای جان پدر!از جاه و ریاست که همراه تواند تا لحظه مردن؛چرا که با مرگ همه چیز منقطع میگردد.پس،خواهان کمالات عالیه از درگاه او باش؛زیرا آن جاهی که او خواهد و دهد،آن ماند.
جـهان ای بـرادر نماند بـه کـس دل انـدر جـهـان آفـرین بند و بـس
چـو آهنگ رفتن کند جـان پـاک چه بر تخت مردن،چه بر روی خاک
اندرز بیست و پنجم:
هان ای عزیز!
در روزگار زیستت هماره تصویری از آتیه را در پیش رو مجسم کن!با خشم و غرور بر مردم متاز!بدان هر فراز زندگی را فرودی است و هر صعودی را نزولی در آستین نهان.ایا سزاست ترا، که امروز با کبر جاهلانه بر مردم ناز کنی و فردا به واسطه این مرض به خواری درافتی؟پس بکوش در این پیام امیر مؤمنان(ع): «واذکر فی الیوم غداً؛امروز به فکر فردایت باش»؛چرا که اینده را کس ندیده است.
آگاه باش که اعظم صفات ناپسند و آفات کبیره صفت «کبر» است!ایا دانی سرچشمهاش چیست؟
بدان ای طالب،آنچه امام صدق و وفا امام صادق(ع) فرمود:«ما من رجل تجبّر او تکبّر الا لذلّة یجدها فی نفسه؛هیچ کس بر دیگران بزرگی نمیفروشد،مگر به خاطر حقارتی که در درون وجود خود احساس میکند».بس بزرگان امروز که به این سبب،کوچکان فردا گشتند و بس سالکان امروز که به واسطه این نکته،گم گشتگان فردا گشتند.
پس،زنهار تورا ای جان برادر،از کبر و غرور که این دو موجب هلاکت تواند در این سرا. پس،به فکر خود باش!
مـتـاب ای پارسا تو از گنـه کار بـه بـخشایندگی بر وی نـظـر کن
چو کرد او ناجوانمردی به کردار تو بر وی چون جوانمردان گذر کن
هان ای عزیز!
تأمل کن بر این امر که در مدح و حُسن،عفو و اغماض،سخنها فراوان و از حد و حصر متجاوز است.همین بس که باری تعالی میفرماید: وَ لْیعْفُوا وَ لْیصْفَحُوا ألاَ تُحِبُّونَ أَنْ یغْفِرَ…؛باید گذشت کنند و چشم پوشی نمایند.ایا دوست نمیدارید که خدا شما را بیامرزد؟! .(سوره نور،ایه 22)
آگاه باش ای عزیز!
در هر نعمت و موهبت الهی زکاتی است و دریاب که زکات قدرت، عفو و گذشت است؛چرا که پیامبر(ص) میفرمایند:«اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو شکرا للقدرة علیه؛زمانی که بر دشمنت پیروزشدی، گذشت را شکرانه این پیروزی قرار بده» گذشت تأمین عزت کند، در روز باز پسین؛چرا که آن عزت در گرو تقوی است:«و أن تعفوا اقرب للتقوی؛و اگر گذشت کنید،آن به تقوا نزدیکتر است».(سوره بقره،ایه 237)
ای پسر،عفو و گذشت ترک عقوبت است از گنه کار،درحال قدرت.
چـو بـر دشمـن ظـفر یافتی بـه شکرانه قدرت او را ببخش
عفو،افضل اخلاق اهل دنیا و آخرت باشد؛زیرا که به واسطه آن، گنهکار و دشمن رام گردند و از جان و دل منقلب.
اندرز بیست و دوّم:
عاجـل در ره وصـل دلـدار نـبـاشد او در ایـن ره ایمن زاغیـار نباشد
برخیز و بشنو پند من ای مرید در راه عاجل،حافظ مرکب راهوار نباشد
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:«رهرو عجول نه راهی سپری نموده و نه خود را حفظ کرده است».(نهج الفصاحه/حکمت 931)
هان ای عزیز!
نفس خویش را براین صفت آگاه ساز که این امر (عجله) از راههای شیطان رجیم است،در هلاکت فرزندان آدم.هماره،در زندگیت با تأمل و تفکر قدم بردار که:
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:«من تأنی اصاب او کاد و من عجّل اخطأ او کاد؛هرکه تأمل کند،به صواب رود یا تواند رفت و هر که شتاب ورزد،به خطا رود،یا تواند رفت».(نهج الفصاحة/حکمت 2804) و بدان هر کاری که با تأنی صورت گیرد،پشیمانی و خسران و زیان برای فاعلش نخواهد داشت.
از رسول خاتم(ص) مرویست که:«شتابکاری از جانب شیطان است و تأنی از جانب خدا». (نهج الفصاحه/حکمت 1201)
ای عزیز،در مذمّت این صفت سخن بسیار و از حد متجاوز است و همین نکته در نکوهشش کافی که:شخص عجول در نظرها سبک،در دیدهها خوار و در دلها بیاعتبار است.
مبادا تصور تأخیرکاری تو را وادر سازد که آن را به شتاب به جا آوری که خدای عزّوجل از عجله تو،عجله نخواهد کرد.
اندرز بیست و سوّم:
هان ای عزیز!
در مواجهه با مسائل مادی و معنوی طریق اسلام را پیشه ساز؛چرا که طریقت او در ارتباط با دنیا و عقبای تو طریق نیکویی است.وظیفهشناسی تو از آنجا معین گردد که نسبت به امور زندگی مادیت،آن چنان محکم کار و با انضباط باشی که گویا در این کلبه تا ابد جایگاهداری.
بدان ای فرزند،اگر در چنین سلکی درایی،دیگر ره اهمال کاریها و ریاها بر تو مسدود خواهد گشت.امام رضا(ع) میفرمایند:«اعمل لدنیاک کانّک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کانک تموت غداً؛برای دنیا آن چنان کار کن که گویا تا ابد زندهای و برای آخرت آن چنان کار کن که گویا فردا خواهی مرد».
هشیار باش،ای طالب!و برای سرای باقیت نیز آن چنان مهیا کرد که اگر هرآن،لحظه اجل تو در رسد، آماده باشی،بی آنکه سایه هیچ نقطه سیاهی بر قلبت باشد.مبادا در مقام عمل برای دنیا مفتون دلبریش گردی!؛که:
نه لایق بود عیش با دلبری که هر بامدادش بود شوهری
ای جان پدر!
اگر خواهی روضهای زیبا را مالک گردی با زیستی دلنشین در آن،کارت نباشد به زینت دنیا و هیچ دم شاد مشو به لذّتی که فانی است و به نعیمی که باقی نیست.
غـم دیـن خـور که دنیا غـم نیرزد عـروس یـک شـبـه مـاتـم نیـرزد
اندرز بیست و چهارم:
مگو جاهی از سلطنت بیش نیست
که ایمنتر از ملک درویـش نیست
گـدا را چو حاصـل شـود نـان شام
چنان خوش بخسبد که سلطان شام
هان ای عزیز!
اگر خواهی که صاحب گردی،تو،زندگی نیکو را در این سرا،بپرهیز از حبّ جاه و شهرت؛ زیرا که این دو از مهلکات عظیمه هستند و طالب آن را در هیچ حالی از احوالات،آسایشی در بر نیست.چنانچه امام حسن عسگری(ع) میفرمایند:«ایاک والاذاغة و طلب الرئاسة فانهما تدعوان الی الهلکة؛از شهرتطلبی و حب جاه بپرهیز؛زیرا این دو صفت تو را به هلاکت میکشانند».از جمله مفاسد این صفت خبیثه آن است که هر کس بر او،این امر مستولی گردد،همگی همت خویش را بر مراعات جانب خلق مصروف دارد و از ملاحظه رضای حق دور افتد.
ای عزیز،آن کس که در نام و جاه،شهرت یابد،اندک است اینکه دنیا و آخرتش سالم بماند،مگر آنکه خداوند عالم،به حکمت کامله خویش او را مزین ساخته باشد.اموال دنیا همه بر فنایند.پس،شهرت یافتن بر امر فنا نیز خود فناست.
آنچه دیدی برقرار خود نماند و آنچه بینی هم نماند برقرار
زنهار ای جان پدر!از جاه و ریاست که همراه تواند تا لحظه مردن؛چرا که با مرگ همه چیز منقطع میگردد.پس،خواهان کمالات عالیه از درگاه او باش؛زیرا آن جاهی که او خواهد و دهد،آن ماند.
جـهان ای بـرادر نماند بـه کـس دل انـدر جـهـان آفـرین بند و بـس
چـو آهنگ رفتن کند جـان پـاک چه بر تخت مردن،چه بر روی خاک
اندرز بیست و پنجم:
هان ای عزیز!
در روزگار زیستت هماره تصویری از آتیه را در پیش رو مجسم کن!با خشم و غرور بر مردم متاز!بدان هر فراز زندگی را فرودی است و هر صعودی را نزولی در آستین نهان.ایا سزاست ترا، که امروز با کبر جاهلانه بر مردم ناز کنی و فردا به واسطه این مرض به خواری درافتی؟پس بکوش در این پیام امیر مؤمنان(ع): «واذکر فی الیوم غداً؛امروز به فکر فردایت باش»؛چرا که اینده را کس ندیده است.
آگاه باش که اعظم صفات ناپسند و آفات کبیره صفت «کبر» است!ایا دانی سرچشمهاش چیست؟
بدان ای طالب،آنچه امام صدق و وفا امام صادق(ع) فرمود:«ما من رجل تجبّر او تکبّر الا لذلّة یجدها فی نفسه؛هیچ کس بر دیگران بزرگی نمیفروشد،مگر به خاطر حقارتی که در درون وجود خود احساس میکند».بس بزرگان امروز که به این سبب،کوچکان فردا گشتند و بس سالکان امروز که به واسطه این نکته،گم گشتگان فردا گشتند.
پس،زنهار تورا ای جان برادر،از کبر و غرور که این دو موجب هلاکت تواند در این سرا. پس،به فکر خود باش!