ارزش قلم
آرشیو
چکیده
متن
1.در سوره مبارکه علق، «تعلیم به وسیله قلم» از اوصاف پروردگار کریم دانسته شده است؛ اقرأ و ربّک الأکرم.الذی علّم بالقلم .(سوره علق،ایات 4ـ 3) اگر میخواهیم قلمی سازنده و بالنده پیدا کنیم، بایسته است که با ارزش قلم و رسالت والای آن آشنا شویم.اسلام آمده است؛تا بشر را از جنگ و نزاع به صلح و دوستی رهنمون گردد؛تا آدمی به جای آنکه در اندیشه تهیه سلاح جنگی باشد، قلم متعهدانه را در دست گیرد و طریق کمال را بپیماید و در پرتو کشف حقایق هستی و تبیین علوم و معارف الهی، امور دین و دنیای خویش را سامان بخشد.
2.قلم میکوشد؛تا علم و معرفت را از اسارت نسیان و فراموشی رها کند و نهر زلال دانش را حیاتی جاودانه بخشد.این خلق مبارک،از بهترین موهبتهای الهی است که از آب حیات ازلی سیراب گشته و آن را ولایتی است،ربوبی که دانایی و آگاهی را در سلطه خود محفوظ میدارد و از گزند غفلت امنیت میبخشد.
قلم،جوهره علم را در خود نهفته دارد؛ آن زمان که در دست انسان بصیر قرار گیرد،نور هدایت را برافروزد و مقربی است که با نور «عین الله» مینگرد و به الهام «سمع اللّه» میشنود،به زیور «لسان الله» آراسته و از نیروی معنوی «ید الله» حظّی وافر برده است.1
3.انسان به گونههای مختلفی،همچون زبان و اشاره،مقاصد قلبی و درونی خویش را آشکار میکند و این مهم، اختصاصی به قلم ندارد،اما تفاوت قلم با زبان در آن است که اظهار قلبی و آگاهیهای فردی از طریق قلم،بسی ماندگارتر و حیطه اثرش گستردهتر مینماید.
4.قلم از آن جهت که بیانگر عقاید و معارف انسان و درک او از عالم هستی است، وسیله پرورش عقل و مایه شکوفایی آن نیز هست. آدمی با تدبّر در نظام آفرینش و به کارگیری نیروی عقل در نگارش یافتههای علمی و درونی خویش میکوشد؛ تا اثری تأثیر گذار و یادگاری ماندگار پدید آورد. از این رو، قلم را باید ترجمان عقل و دل انسان و مایه شکوفایی و مانایی آن دانست.
5.قلم، لباس زرین الفاظ را برقامت بلند معانی میپوشاند و نقاب از سیمای علوم عقلانی و معارف وحیانی بر میگیرد. نظر به همین منزلت و اهمیت دلگشای قلم و کتابت است که خداوند رحیم در قرآن کریم به آنچه مینویسد، سوگند یاد فرموده است؛ ن و القلم و ما یسطرون .(سوره قلم،ایه 1)
اما والاترین رسالت قلم را باید در تحریر و تقریر «کلمات الهی» دانست که در زبان روایات اسلامی از آن به ائمه عصمت و اهل ولایت(ع) تعبیر شده است؛کلمات مطهر و کمال پروری که اگر تمامی درختها قلم و همه دریاها مرکب گردند،از بیان فضایل و عظایم آن ناتواناند؛«نحن الکلمات الّتی لاتدرک فضائلنا و لاتستقصی؛ماییم آن کلمات خدا که فضایلمان درک نگردد و پایان نپذیریم».
6.دست توانای «قلم»،علوم و معارف را بر صحیفه تاریخ مینگارد و فرزندان زمان را میراث بر ارزشمندترین آثار دوران میسازد،چنان که احادیث نورانی اهل بیت معصومین(ع) و ایات آسمانی قرآن کریم، به برکت نعمت عظمای «قلم» به دست ما رسیده و این گونه،آثار گران بهای بزرگان و دانشوران در معرض استفاده همگان قرار گرفته است؛ الحمدلله الّذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لو لا أن هدانا اللّه؛ستایش از آن خداست که ما را به این موهبت راه نمود و اگر خدا ما را راه ننموده بود، ما چنان نبودیم که راه یابیم .(سوره اعراف،ایه 43)
7.و این سان،پروردگاری که انسان را توان بیان داد،از خونی بسته پدید آورد و او را مشمول کرامت خویش نمود،قلم را رمز جاودانگی او و ابزار نگارش اسرار و حقایق و حفظ و تعلیم علوم و دقایق قرار داد: ذلک من أنباء الغیب نوحیه إلیک و ما کنت لدیهم اذ یلقون أقلامهم ایهم یکفل مریم و ما کنت لدیهم اذ یختصمون؛ای پیامبر،این از خبرهای غیبی است که آن را بر تو وحی میکنیم؛زیرا تو هنگامی که آنان تیرهای قرعه خود را میافکندند، تا کدام یک سرپرستی مریم را بر عهده گیرد،نزدشان نبودی و نیز هنگامی که در این باره به کشمکش پرداختند، نزدشان حضور نداشتی .(سوره آل عمران، ایه 44)
پس،با قدم صدق از خطوات شیطان دوری گزینیم و قلم خویش را به نهر توفیق سپاریم! باشد که به لطف رحمانی، شایستگی کفالت طهارت مریمی و بهرهمندی از انفاس قدس مسیحایی شامل حالمان گردد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.اشاره به روایت قدسی است که به حدیث «قرب نوافل» معروف است:«و کنت سمعه الّذی یسمع به، و بصره الّذی یبصر به، و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها».(توحید مفصل،ص 100)
2.قلم میکوشد؛تا علم و معرفت را از اسارت نسیان و فراموشی رها کند و نهر زلال دانش را حیاتی جاودانه بخشد.این خلق مبارک،از بهترین موهبتهای الهی است که از آب حیات ازلی سیراب گشته و آن را ولایتی است،ربوبی که دانایی و آگاهی را در سلطه خود محفوظ میدارد و از گزند غفلت امنیت میبخشد.
قلم،جوهره علم را در خود نهفته دارد؛ آن زمان که در دست انسان بصیر قرار گیرد،نور هدایت را برافروزد و مقربی است که با نور «عین الله» مینگرد و به الهام «سمع اللّه» میشنود،به زیور «لسان الله» آراسته و از نیروی معنوی «ید الله» حظّی وافر برده است.1
3.انسان به گونههای مختلفی،همچون زبان و اشاره،مقاصد قلبی و درونی خویش را آشکار میکند و این مهم، اختصاصی به قلم ندارد،اما تفاوت قلم با زبان در آن است که اظهار قلبی و آگاهیهای فردی از طریق قلم،بسی ماندگارتر و حیطه اثرش گستردهتر مینماید.
4.قلم از آن جهت که بیانگر عقاید و معارف انسان و درک او از عالم هستی است، وسیله پرورش عقل و مایه شکوفایی آن نیز هست. آدمی با تدبّر در نظام آفرینش و به کارگیری نیروی عقل در نگارش یافتههای علمی و درونی خویش میکوشد؛ تا اثری تأثیر گذار و یادگاری ماندگار پدید آورد. از این رو، قلم را باید ترجمان عقل و دل انسان و مایه شکوفایی و مانایی آن دانست.
5.قلم، لباس زرین الفاظ را برقامت بلند معانی میپوشاند و نقاب از سیمای علوم عقلانی و معارف وحیانی بر میگیرد. نظر به همین منزلت و اهمیت دلگشای قلم و کتابت است که خداوند رحیم در قرآن کریم به آنچه مینویسد، سوگند یاد فرموده است؛ ن و القلم و ما یسطرون .(سوره قلم،ایه 1)
اما والاترین رسالت قلم را باید در تحریر و تقریر «کلمات الهی» دانست که در زبان روایات اسلامی از آن به ائمه عصمت و اهل ولایت(ع) تعبیر شده است؛کلمات مطهر و کمال پروری که اگر تمامی درختها قلم و همه دریاها مرکب گردند،از بیان فضایل و عظایم آن ناتواناند؛«نحن الکلمات الّتی لاتدرک فضائلنا و لاتستقصی؛ماییم آن کلمات خدا که فضایلمان درک نگردد و پایان نپذیریم».
6.دست توانای «قلم»،علوم و معارف را بر صحیفه تاریخ مینگارد و فرزندان زمان را میراث بر ارزشمندترین آثار دوران میسازد،چنان که احادیث نورانی اهل بیت معصومین(ع) و ایات آسمانی قرآن کریم، به برکت نعمت عظمای «قلم» به دست ما رسیده و این گونه،آثار گران بهای بزرگان و دانشوران در معرض استفاده همگان قرار گرفته است؛ الحمدلله الّذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لو لا أن هدانا اللّه؛ستایش از آن خداست که ما را به این موهبت راه نمود و اگر خدا ما را راه ننموده بود، ما چنان نبودیم که راه یابیم .(سوره اعراف،ایه 43)
7.و این سان،پروردگاری که انسان را توان بیان داد،از خونی بسته پدید آورد و او را مشمول کرامت خویش نمود،قلم را رمز جاودانگی او و ابزار نگارش اسرار و حقایق و حفظ و تعلیم علوم و دقایق قرار داد: ذلک من أنباء الغیب نوحیه إلیک و ما کنت لدیهم اذ یلقون أقلامهم ایهم یکفل مریم و ما کنت لدیهم اذ یختصمون؛ای پیامبر،این از خبرهای غیبی است که آن را بر تو وحی میکنیم؛زیرا تو هنگامی که آنان تیرهای قرعه خود را میافکندند، تا کدام یک سرپرستی مریم را بر عهده گیرد،نزدشان نبودی و نیز هنگامی که در این باره به کشمکش پرداختند، نزدشان حضور نداشتی .(سوره آل عمران، ایه 44)
پس،با قدم صدق از خطوات شیطان دوری گزینیم و قلم خویش را به نهر توفیق سپاریم! باشد که به لطف رحمانی، شایستگی کفالت طهارت مریمی و بهرهمندی از انفاس قدس مسیحایی شامل حالمان گردد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.اشاره به روایت قدسی است که به حدیث «قرب نوافل» معروف است:«و کنت سمعه الّذی یسمع به، و بصره الّذی یبصر به، و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها».(توحید مفصل،ص 100)