آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

آب به عنوان دومین عنصر با ارزش، پس از آتش در نزد ایرانیان باستان دارای ایزدانی بوده است. موقعیت خشک سرزمین ایران و وجود خشکسالی های پیاپی در این سرزمین باعث شده که خشکسالی به عنوان بز رگ ترین دشمن آنان در تجسم به صورت اهریمنان خود را نمودار سازد. ایزدان آب پیوسته با اهریمنان خشکسالی در ستیز بوده و مانع ریزش باران به زمین می شدند. در اساطیر ایران باستان نبرد (ایزد باران) با آپوش (دیو خشکسالی) تجلی این مبارزه است. نبرد ایزدان آب با اهریمنان خشکسالی بن مایه بسیاری از داستان های شاهنامه را تشکیل می دهد. اهریمنان خشکسالی در شاهنامه، در تجسم به صورت دیو، شیر، پری و پادشاهان ظالم خود را نمودار می سازند و ایزدان آب در شاهنامه به عنوان ابرهای باران زا یا مژده آور باران در تجسم به صورت پادشاهان عادل و مبارزی همچون فریدون، کیخسرو و بهرام دیده می شوند. ادراک ما معمولاً با تقابل های دوگانه و ترجیح یکی از آنها بر دیگری صورت می گیرد. در شاهنامه زمین و آسمان و عناصر آن در تقابل با هم قرار می گیرند. در این مقاله به بررسی تقابل ایزدان آب و اهریمنان خشکسالی در شاهنامه پرداخته شده است. در واقع آب و خشکسالی چون مظاهر خیر و شر، در ایران باستان دارای ایزدان و اهریمنانی بوده اند و اینها پیوسته به مبارزه با یکدیگر می پرداخته اند. واضح ترین نمود این مبارزه را در نبرد فریدون و ضحاک و همچنین کیخسرو و افراسیاب شاهد هستیم و در نتیجه در پایان این مبارزه با شکست اهریمنان خشکسالی از ایزدان، آب باران آزاد گشته و دریاها و رودهای جهان به وجود آمده اند.

تبلیغات