آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

آن گنج‌های آکنده از طلا و نقره و جواهری که خداوند به او بخشید،باعث شد که با غرور و افتخار به میان مردم بیاید و گمان کند که برروی کره‌ی زمین،هیچ کس ـ حتّی حضرت موسی‌(ع‌) ـ بهتر و برتر از او نیست.«قارون» از یاد برده بود که این اموال را خداوند به او بخشیده است،پس،تکبّر ورزید و بر مردم چه جفاها که روا نداشت،ولی خداوند متعال ـ پس از آنکه درباره‌ی اعمال و رفتارش به او اخطار داد و فرصت اصلاح در اختیار او نهاد ـ به زمین فرمان داد که دهان باز کند و او را به همراه گنج‌ها و کاخ‌هایش فرو خورد؛تا عبرتی برای قوم موسی‌(ع‌) و تمام عبرت‌آموزان باشد.
مردم،هنگامی که این حادثه را می‌دیدند و سرنوشت قارون،این انسان متکبّر را مشاهده می‌کردند، می‌گفتند:نفرین خدا بر این متکبر باد! همانا که عظمت و کبریا، تنها از آن خداست.
قرن‌ها گذشته و چرخ روزگار به حرکت خود ادامه داده،اما بشر همواره از متکبّران نفرت داشته است؛زیرا «تکبّر» تنها از آن خداست… اوست که در شکوه و بزرگی و کبریای خود همتا ندارد،صفات او بر صفات تمام آفریده‌ها برتری دارد،هیچ «عظمت و کبریایی» جز برخاسته از ذات او نیست و همه موجودات در برابر عظمت او سر تسلیم فرود می‌آورند. «تکبّر» صفتی است که برازنده هیچ موجودی،به غیر از خدا نیست؛زیرا به صفات کمال و جلال و عظمت خداوند دلالت دارد .
این حقایق جزو امور مسلّم و بسیار روشنی هستند که هیچ شکی در آنها نیست.مسلمانان به تمامی صفات «کمال و جلال» مطلق خداوندی ایمان دارند،ولی متکبران هستند که چشم بصیرتشان کور گشته است و به این نشانه‌ها و صفات خداوند توجّهی ندارد.
تکبّر،مانع از آن می‌شود که بشر به این معرفت و شناخت دست یازد؛زیرا مانند حجابی عمل می‌کند که دید را می‌پوشاند و انسان را دچار خودبینی می‌نماید،به طوری که تصور می‌کند،از تمام موجودات برتر است و سبب می‌شود،به انسان خدا فراموشی دست دهد،به گونه‌ای که از یاد ببرد که آنچه از مال و نیرو و تندرستی دراختیار اوست،همه از جانب خداست،مانند قارون که فراموش کرد،تمام این گنج‌های آکنده از طلا و جواهرات را خدا به او بخشیده است. به همین دلیل هم به عذاب خدا دچار شد و هیچ کدام از گنج‌ها و اموالش به داد او نرسید.
از بزرگترین گناهانی که آدمی در حق‌ّ خودش مرتکب می‌شود،این است که بخواهد،صفاتی را داشته باشد که برازنده او نمی‌باشد.
مسلمانان همواره می‌کوشیدند؛تا رفتار و کردارشان را با دستورات قرآنی همسو سازند،از این رو،از پیامبر(ص) در مورد اینکه چه کاری را می‌توانند انجام دهند و انجام دادن چه کاری بر آنها حرام است سؤال می‌کردند؛تا مرتکب گناه نشوند.از جمله فرمایشات رسول خدا(ص‌) به آنان این بود:«کسی که ذرّه‌ای تکبّر در دل داشته باشد،وارد بهشت نمی‌شود».
پس،مردی پرسید:«ای رسول خدا(ص‌)،من دوست دارم که لباس‌هایم تمیز و مرتب باشند،ایا از متکبّرانم؟» پیامبر(ص‌) پاسخ داد:«همانا که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد…تکبّر آن است که حق‌ّ را کنار گذاری و به مردم فخر فروشی کنی‌».
بنابراین،تکبّر تنها در ظاهر نیست، بلکه خصیصه‌ای درونی می‌باشد که در رفتار انسان نمایان می‌گردد.مسلمان پاکیزه و مرتب،متکبّر نیست؛زیرا او می‌داند،هر آنچه از نعمت‌های خداوند را که در اختیار دارد،از جانب خداوند است،امّا متکبّر،روانی بیمار دارد و رفتارش بر بزرگنمایی و فخر فروشی او دلالت می‌کند و چه بسا این تکبّر،منجر به ظلم او بر مردم و پایمال کردن حقوق آنها و شرک ورزیدن به خداوند گردد.
کسی که بخواهد مرتبه والایی داشته باشد،راهی جز پیروی کردن از کتاب خداوند متعال(قرآن) وسنت رسول او(ص‌) که در آن قدرت،شخصیت و شأن و مرتبت هر فردی نهفته است،ندارد. هر که در برابر پروردگار فروتنی نماید،خداوند به او شأن و منزلت می‌بخشد.
هُوَ اللهُ الَّذِی لاَ إِلَه‌َ إِلاّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوس‌ُ السَّلاَم‌ُ الْمُؤْمِن‌ُ الْمُهَیمِن‌ُ الْعَزِیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبِّرُ؛او خدایی است که غیر او خدایی نیست، سلطان مقتدر عالم،پاک از هر نقص و آلایش،منزّه از هر عیب و ناشایستی،ایمنی بخش دل‌های هراسان،نگهبان جهان و جهانیان، چیره بر همه مخلوقات،با جبروت و بزرگوار و برتر از هر چیز می‌باشد .(سوره حشر،ایه 23)

تبلیغات