علامتهای وقف قابل تغییرند
آرشیو
چکیده
متن
در همه زبانها،برای انتقال معنا و مفهوم،در نوشته،از علامتهایی چون، ـ ؛ ـ ! ـ ؟… استفاده میشود که نقش تعیین کننده و بسزایی در فهم هر چه بیشتر مفهوم و معنای جمله دارد.اگر قاضیای پس از محاکمه مجرمی نتیجه را با این جمله:«بخشایش لازم نیست اعدامش کنید»2 اعلام کند و از درنگ نما (ویرگول، کاما،بند) و نقطه ویرگول استفاده ننماید،جمله مزبور تاب دو خوانش و دو معنا را خواهد داشت:1ـ اگر درنگ نما پس از کلمه «بخشایش» نهاده شود،نتیجه حکم، عفو و آزادی مجرم خواهد بود.2ـ و اگر پس از کلمه «نیست» نقطه ویرگول گذاشته شود،نتیجه حکم، اعدام مجرم است.
در قرآن کریم نیز،علامتهایی معروف به «علامتهای وقف و ابتداء» به کار گرفته میشود، همانند:«ج، م، لا، ط، ص، ز» که نخستین بار توسط «سجاوندی» ابداع گردید.
کتابها و مقالههای نگارش یافته در مورد «وقف و ابتداء» بسیار کم و انگشت شمار است که امیدواریم توجه بیش از پیش و شایستهای به این دانش ارجمند بشود.
«علامات وقف»،عنوان نوشتهای است،در این مورد ـ از جناب آقای وهاب دانشپژوه ـ که در شماره 60 مجله بشارت درج شده است.
نویسنده محترم نیازمندی محلهای وقف به تعلیم و تعلم را اساس این دانش در تلاوت قرآن دانسته است و در پایان نوشته نیز با توجّه به فرمایشی از حضرت علی(ع)،آن را یکی از ارکان ترتیل برشمردهاند. که شایسته بود در چند و چون اساس بودن آن توضیح داده میشد.
ایشان علامتهای وقفی را که اغلب به کار گرفته شده، «ج، م، لا، ط، قف، ق» و «ع» میدانند،در صورتی که از علامت «ز» و «ص» نیز به طور معمول استفاده گردیده است که باید به این مجموعه افزود،اما دو علامت «قف» و «ق» را باید از این مجموعه زدود؛زیرا کاربرد غالبی نداشتهاند و «ع» را نباید از علامتهای وقف به شمار آورد؛زیرا علامت رکوع قرآنی است.
در مورد این که پایهگذار علامت «ع» چه کسی بوده و از چه زمانی وارد قرآن شده است،بنده به مطلبی دست نیافتهام،اما میتوان گفت:این علامت ریشه در فقه اهل سنّت دارد؛3زیرا آنان در نمازهای واجب خواندن یک سوره کامل را،پس از سوره حمد،در رکعت اول و دوم واجب نمیدانند،بلکه خواندن بخشی از سوره را کافی میدانند.
میدانیم تا عصر عثمان که به،یکسان سازی مصاحف (نسخهها و دست نوشتههای مختلف قرآنی) پرداخت،قرآن بدون علامت(نقطه، فتحه، کسره…) بوده است وپس از آن است که «ابوالأسود دئلی» حرکات را با به کار گرفتن نقطه های رنگی در بالا و جلو و پایین کلمات وارد قرآن کرد.پس این سخن که «… در صدر اسلام،خواندن یک رکوع در نماز،به جای سوره کامل معمول بوده…» صحیح نیست؛چرا که هنوز قرآن رکوع بندی نشده بود و گیریم که شده باشد،این مربوط به فقه اهل سنّت است،نه شیعه؛زیرا آنچه در فقه شیعه مشهور است،قرائت یک سوره کامل،پس از سوره حمد،در رکعت اول و دوم میباشد،نه بخشی از سوره.4
بنابراین،راهیابی علامت رکوع«ع» را در قرآنهایی که در سرزمینهای شیعه نشین با رسم الخط فارسی به نگارش در میآمده و میاید،یا باید از سر تقلید دانست یا از آن جهت که کسانی که به حفظ قرآن میپرداختند،به صورت رکوع به رکوع پیش میرفتند،یا از آن جا که میتوان در نماز مستحبی به جای سوره کامل،به بخشی از یک سوره (یک رکوع) بسنده نمود.
نویسنده محترم مقاله مزبور، از آن جهت که «عثمان طه» علامتهای رکوع را در نگارش قرآن حذف نموده است و به علت آن که ایشان علامتهای وقفی را که در «رسم الخط عثمان طه» به کار رفته است، غیر اصیل دانسته است،استفاده از قرآنهای به خط عثمان طه را به اهل تدبّر توصیه نمیکنند،اما باید گفت:از طرفی در اصیل و غیر اصیل خواندن علامتهای وقف،هیچ ملاکی ارائه نشده است،از سوی دیگر،میدانیم بسیاری از دانشمندان در علم نحو و قراءات درباره «وقف و ابتدا» نظریه پردازی کرده و کتاب نوشتهاند،امّا علامتی «وضع» نکردهاند و نخستین بار آقای محمد بن طیفور سجاوندی(م 560 هـ.ق) در قرن هفتم به این کار علاوه بر نظریه پردازی و تألیف کتاب،همت گمارد5 و تا 91 سال پیش نظریه و علامتهای وقف پیشنهادی او در قرآنها به کار گرفته میشده است.علامتهای وقف دیگری نیز توسط دانشمندان پس از او قرار داده شد،6 اما نتوانستند چای پایی برای خودشان باز کنند و کمتر به کار گرفته میشدهاند.
از آن جا که در قرآنها از علامتهای مختلفی در نمایاندن محلهای وقف استفاده میشده است،در سال 1337 هـ.ق در کشور مصر گروهی به سرپرستی آقای محمد علی خلف الحسینی7 به یکسان سازی علامتهای وقف پرداختند8 و از علامتهای وقف آقای سجاوندی،فقط سه علامت «م»، «ج»، «لا» باقی ماند و علامتهای وقف معانقه/مراقبه «......»، «صلی»، و «قلی» به این مجموعه افزوده گشت که در قرآنهای کشور مصر و کشورهای عربی به کار گرفته شد و پس از نگارش قرآن توسط «عثمان طه،خطاط مشهور سوری» همان علائم در قرآن به خط او نیز به کار گرفته شد،به این ترتیب شهرت جهانی یافت و در سراسر جهان از جمله ایران مورد استفاده واقع گردید.
البته ناگفته نماند،هم نظرگاه و علامتهای وقف سجاوندی و هم محمد علی خلف الحسینی و یارانش مورد نقد و تحلیل قرار گرفته9 و این نشان از آن دارد که این علامتها، توقیفی(وحی شده و بر اساس دستور خداوند) نیستند و قابل تغییرند و هیچ کدام از این دیدگاهها و علامتها را نمیتوان اصیل و در مقابل دیگری را غیر اصیل خواند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.این نوشته از جناب آقای وهاب دانشپژوه است که در شماره 60 دوماهنامه قرآن پژوهی بشارت صص 65ـ66 درج شده است.
2.ر.ک:فارسی و ایین نگارش سال اول دبیرستان، سال 1367، صص 156 ـ 157.
3.ر.ک:دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، ص 1117، ذیل عنوان «رکوع/رکوعات».
4.ر.ک:جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام،ج 9، ص 331.رساله عملیه مراجع عظام تقلید
5.ر.ک:درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علامی، ص 114.
6.الف) علامتهای شهاب الدین قسطلانی:م، ت، ک، ح، ن.
ب) علامتهای تاج القرّاء مصدر بخاری:س، ق، ک، جه، صل، صق، صب، قف، قفه، قلا،
ج) علامتهای رضوان المخلّلاتی:ک، ح، ج، ص، م، ت.
د) مصحف مطوع به روایت قالون در تونس:م، ک، ح، این مصحف به خط عبدالعزیز الخماسی است.(درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علاّمی، صص 116 ـ 115)
7.ر.ک:تفسیر القرآن الکریم، السید عبدالله شبّر، ص 576.
8.ر.ک:درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام،ابوالفضل علاّمی، صص 117 ـ 116.
9.جهت نقد و تحلیل دیدگاه سجاوندی ر.ک:پژوهشی در وقف و ابتداء، سید جواد السادات فاطمی، صص 99 ـ 101.جهت نقد و تحلیل عملکرد محمد علی خلف الحسینی و همکارانش ر.ک:همان، صص 119 ـ 114.
در قرآن کریم نیز،علامتهایی معروف به «علامتهای وقف و ابتداء» به کار گرفته میشود، همانند:«ج، م، لا، ط، ص، ز» که نخستین بار توسط «سجاوندی» ابداع گردید.
کتابها و مقالههای نگارش یافته در مورد «وقف و ابتداء» بسیار کم و انگشت شمار است که امیدواریم توجه بیش از پیش و شایستهای به این دانش ارجمند بشود.
«علامات وقف»،عنوان نوشتهای است،در این مورد ـ از جناب آقای وهاب دانشپژوه ـ که در شماره 60 مجله بشارت درج شده است.
نویسنده محترم نیازمندی محلهای وقف به تعلیم و تعلم را اساس این دانش در تلاوت قرآن دانسته است و در پایان نوشته نیز با توجّه به فرمایشی از حضرت علی(ع)،آن را یکی از ارکان ترتیل برشمردهاند. که شایسته بود در چند و چون اساس بودن آن توضیح داده میشد.
ایشان علامتهای وقفی را که اغلب به کار گرفته شده، «ج، م، لا، ط، قف، ق» و «ع» میدانند،در صورتی که از علامت «ز» و «ص» نیز به طور معمول استفاده گردیده است که باید به این مجموعه افزود،اما دو علامت «قف» و «ق» را باید از این مجموعه زدود؛زیرا کاربرد غالبی نداشتهاند و «ع» را نباید از علامتهای وقف به شمار آورد؛زیرا علامت رکوع قرآنی است.
در مورد این که پایهگذار علامت «ع» چه کسی بوده و از چه زمانی وارد قرآن شده است،بنده به مطلبی دست نیافتهام،اما میتوان گفت:این علامت ریشه در فقه اهل سنّت دارد؛3زیرا آنان در نمازهای واجب خواندن یک سوره کامل را،پس از سوره حمد،در رکعت اول و دوم واجب نمیدانند،بلکه خواندن بخشی از سوره را کافی میدانند.
میدانیم تا عصر عثمان که به،یکسان سازی مصاحف (نسخهها و دست نوشتههای مختلف قرآنی) پرداخت،قرآن بدون علامت(نقطه، فتحه، کسره…) بوده است وپس از آن است که «ابوالأسود دئلی» حرکات را با به کار گرفتن نقطه های رنگی در بالا و جلو و پایین کلمات وارد قرآن کرد.پس این سخن که «… در صدر اسلام،خواندن یک رکوع در نماز،به جای سوره کامل معمول بوده…» صحیح نیست؛چرا که هنوز قرآن رکوع بندی نشده بود و گیریم که شده باشد،این مربوط به فقه اهل سنّت است،نه شیعه؛زیرا آنچه در فقه شیعه مشهور است،قرائت یک سوره کامل،پس از سوره حمد،در رکعت اول و دوم میباشد،نه بخشی از سوره.4
بنابراین،راهیابی علامت رکوع«ع» را در قرآنهایی که در سرزمینهای شیعه نشین با رسم الخط فارسی به نگارش در میآمده و میاید،یا باید از سر تقلید دانست یا از آن جهت که کسانی که به حفظ قرآن میپرداختند،به صورت رکوع به رکوع پیش میرفتند،یا از آن جا که میتوان در نماز مستحبی به جای سوره کامل،به بخشی از یک سوره (یک رکوع) بسنده نمود.
نویسنده محترم مقاله مزبور، از آن جهت که «عثمان طه» علامتهای رکوع را در نگارش قرآن حذف نموده است و به علت آن که ایشان علامتهای وقفی را که در «رسم الخط عثمان طه» به کار رفته است، غیر اصیل دانسته است،استفاده از قرآنهای به خط عثمان طه را به اهل تدبّر توصیه نمیکنند،اما باید گفت:از طرفی در اصیل و غیر اصیل خواندن علامتهای وقف،هیچ ملاکی ارائه نشده است،از سوی دیگر،میدانیم بسیاری از دانشمندان در علم نحو و قراءات درباره «وقف و ابتدا» نظریه پردازی کرده و کتاب نوشتهاند،امّا علامتی «وضع» نکردهاند و نخستین بار آقای محمد بن طیفور سجاوندی(م 560 هـ.ق) در قرن هفتم به این کار علاوه بر نظریه پردازی و تألیف کتاب،همت گمارد5 و تا 91 سال پیش نظریه و علامتهای وقف پیشنهادی او در قرآنها به کار گرفته میشده است.علامتهای وقف دیگری نیز توسط دانشمندان پس از او قرار داده شد،6 اما نتوانستند چای پایی برای خودشان باز کنند و کمتر به کار گرفته میشدهاند.
از آن جا که در قرآنها از علامتهای مختلفی در نمایاندن محلهای وقف استفاده میشده است،در سال 1337 هـ.ق در کشور مصر گروهی به سرپرستی آقای محمد علی خلف الحسینی7 به یکسان سازی علامتهای وقف پرداختند8 و از علامتهای وقف آقای سجاوندی،فقط سه علامت «م»، «ج»، «لا» باقی ماند و علامتهای وقف معانقه/مراقبه «......»، «صلی»، و «قلی» به این مجموعه افزوده گشت که در قرآنهای کشور مصر و کشورهای عربی به کار گرفته شد و پس از نگارش قرآن توسط «عثمان طه،خطاط مشهور سوری» همان علائم در قرآن به خط او نیز به کار گرفته شد،به این ترتیب شهرت جهانی یافت و در سراسر جهان از جمله ایران مورد استفاده واقع گردید.
البته ناگفته نماند،هم نظرگاه و علامتهای وقف سجاوندی و هم محمد علی خلف الحسینی و یارانش مورد نقد و تحلیل قرار گرفته9 و این نشان از آن دارد که این علامتها، توقیفی(وحی شده و بر اساس دستور خداوند) نیستند و قابل تغییرند و هیچ کدام از این دیدگاهها و علامتها را نمیتوان اصیل و در مقابل دیگری را غیر اصیل خواند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.این نوشته از جناب آقای وهاب دانشپژوه است که در شماره 60 دوماهنامه قرآن پژوهی بشارت صص 65ـ66 درج شده است.
2.ر.ک:فارسی و ایین نگارش سال اول دبیرستان، سال 1367، صص 156 ـ 157.
3.ر.ک:دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، ص 1117، ذیل عنوان «رکوع/رکوعات».
4.ر.ک:جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام،ج 9، ص 331.رساله عملیه مراجع عظام تقلید
5.ر.ک:درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علامی، ص 114.
6.الف) علامتهای شهاب الدین قسطلانی:م، ت، ک، ح، ن.
ب) علامتهای تاج القرّاء مصدر بخاری:س، ق، ک، جه، صل، صق، صب، قف، قفه، قلا،
ج) علامتهای رضوان المخلّلاتی:ک، ح، ج، ص، م، ت.
د) مصحف مطوع به روایت قالون در تونس:م، ک، ح، این مصحف به خط عبدالعزیز الخماسی است.(درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علاّمی، صص 116 ـ 115)
7.ر.ک:تفسیر القرآن الکریم، السید عبدالله شبّر، ص 576.
8.ر.ک:درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام،ابوالفضل علاّمی، صص 117 ـ 116.
9.جهت نقد و تحلیل دیدگاه سجاوندی ر.ک:پژوهشی در وقف و ابتداء، سید جواد السادات فاطمی، صص 99 ـ 101.جهت نقد و تحلیل عملکرد محمد علی خلف الحسینی و همکارانش ر.ک:همان، صص 119 ـ 114.