آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

اندرز چهاردهم:
بـرگ عیشی به گـور خـویش فـرست کـس نیـارد ز پـس تـو پیش فـرست
هان ای عزیز!
آگاه باش که یکی از شعبات دنیا، مال است و در بدی محبت به آن و سرزنش آن سخن‌ها فراوان.اگر خواهی در این سرا روزگار خویش را به خوشی سپری سازی، هیچ گاه دل مبند،به دنیا و دینارش.
آبستنی که این همه فرزند زاد و کشت دیـگر که چشم دارد از او مهر مـادری
هماره،دیگران را در مال خود شریک بدار؛چرا که موجب محکم گشتن پیوندهایتان گردد و همچنین توشه‌ایی شود از برایت درسرای آخرت.امام رضا(ع) می‌فرمایند:«اسوء الناس معاشاً من لم یعش غیره فی معاشه؛بدترین مردم از نظر زندگی اقتصادی،کسی است که به دیگران در معاش خود،معاش ندهد و در زندگی او کس زندگی نکند».1
پس ای جان برادر،بر همنوعانت محبت روا دار و هر آنچه از این شعبه دنیایی در کفت است،تنها در انحصار خویشتن قرار مده!که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید:«الایدی ثلاثه: سائلة، ممکسة و منفقه و خیر الایدی منفقه؛دست‌ها سه گونه‌اند:گیرنده،نگاه دارنده،دهنده و بهترین دست‌ها،دست دهنده است».2
محصور کردن مال، نه تنها موجب معصیت گردد،بل مصیبت عظیمی خواهد شد برایت،در حضور پادشاه قهار،در آن روزی که هیچ مالی سودی نخواهد داد.پس،خوشا بر حال تو،اگر از دنیا محروم و بی‌نصیب باشی،مگر به قدر حاجت.«ترک جهان گفتن طریق خوشدلی است».3
اندرز پانزدهم
زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
هان ای عزیز!
اگر خواهی که مشمول الطاف خفیه الهی گردی،از زبانت،این بهترین آلت شیطان،نفع مشروع ببر،هماره او را در حصاری تنگ محصور بدار!؛چرا که میدان جولان آن وسیع و استعمالش در نهایت سهولت و سرکشی‌اش از سایر جوارح بیش و درجه هلاکتش افزون است.
بدان:«اللسان معیار اطاشة الجهل و ارجحة العقل؛زبان،معیار سنجش طغیان و ترازوی عقل و خرد است»4 هر گاه این گونه محافظت نمایی،از این عضو که عمده و مصدر افعال ذمیمه است،خردمند خواهی گشت و به کار نفس خویش هشیار که «من صدق لسانه زکی عمله؛کسی که زبان راستگو دارد،کردارش پاکیزه خواهد بود».
به هوش باش ای فرزند!عنان اختیارش را ز کف در نده و رها مکن او را،مگر در سخنی که نفع لازم در دنیا و عقبای تو دارد!.نیکو روایتی است از امیرالمؤمنان(ع) که فرمودند:«آدمی چون گنج نهفته‌ای است،در زیر زبانش»6 هر آنچه را که بر زبان آری،به عقل خود بسنج،پس،اگر خدا گونه بود،بگو،و الاّ سکوت افضل است؛چرا که سکوت طلاست و زبان جنباندن نقره،ای یار!
اندرز شانزدهم
ادب آمـوز ز آن ادیـب کـه او ادب از حضرت کبریاء آموخت
هان ای عزیز!
بر توست،تحصیل سجایای اخلاقی و مکارم عالیه عاری از هر گونه رذائلی که رسول خاتم(ص) هدف بعثت کریمه خویش را «تتمیم مکارم اخلاق» معرفی نموده است.کمال کوششت را بر پرهیز از هر گونه صفت زشت و ناپسند مصروف دار و همت را صد چندان بنما،در تحصیل ادب؛ که ادب عبارت است از:نگه داری اعضاء و جوارح بدن از حرکات و گفتار ناپسند و مردم را،در حدود و پایه خویش احترام گذاردن که امام سالکان(ع) می‌فرمایند:«کفاک ادباً لنفسک اجتناب ما تکرهه من غیرک؛بس است ادب و آراستگی برای تو دوری نمودن از آنچه(زشتی) که برای دیگران بدی دانی»7 و بدان که بزرگان،
عنان سوی علم و ادب تاختند کـه نـام نـکو از ادب یـافتنـد
ای مرید،نفس خویش را تأدیب کن و هماره،آن را تحت مراقبت شدید بیاور،که سود تو در آن است و آن عامل اساسی سعادت اجتماع و تأثیر سخن تو در همنوعانت است.
حضرت علی(ع) می‌فرماید:«خیر ما ورّث الاباء الابناء الادب؛بهترین میراثی که پدران برای فرزندان می‌گذارند،ادب است».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.تحف العقول، ص 334.
2.تحف العقول، ص 32.
3.دیوان حافظ:
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلی است
تـا نپنداری که احـوال جهانداران خـوشـست
4.تحف العقول،ص 143.
5.روضة البحارج، 2، ص 175.

تبلیغات