القابض و الباسط
آرشیو
چکیده
متن
القابض و الباسط (منقبض و منبسط کننده): این دو نام از نامهای نیک خداوند، همواره به همراه یکدیگر ذکر میشوند؛ تا نمایانگر قدرت مطلق خداوند در پی ریزی و اداره امور بندگان باشد و بیانگر این مطلب است که تنها اوست که میبخشد و یا مانع بخشش میشود و در حقیقت،او است که قبض و بسط میکند، عطا و بخشش او برای هر که اراده کند،حد و مرزی ندارد.و این بخشش را از هر که بخواهد،به دلیل حکمتی که تنها خود از آن آگاه است،منع میکند.از دیگر معانی نام خداوند (قابض)،این است که او ارواح بندگان را،هنگام مرگ از تن آنها خارج میکند(قبض)؛خداوند،فرشته مرگ (عزرائیل) را مأمور نموده است؛تا روح هر کس را که اجلش فرا رسیده است،از بدنش بیرون سازد:«قل یتوفّاکم ملک الموت الّذی وکلّ بکم ثم إلی ربّکم ترجعون؛ ای پیامبر به مردم بگو: فرشتهای مرگ که بر شما گماشته شده است، روحتان را به تمام و کمال (از بدنتان) میستاند،سپس، در روز قیامت، به سوی پروردگارتان باز میگردید».(سوره سجده،ایه 11)
احساس اینکه اجل آدمی در دست خداوند است،باعث اطمینان و آرامش خاطر ما نسبت به سرنوشتمان میگردد؛ چرا که اجل و عاقبت خود را در دست کسی میبینیم که همواره خیر خواه و هدایتگر بندگان است.
بر این اساس است که مؤمن همیشه در بیان حقیقت شجاع و نیرومند است،در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نمیهراسد و به هیچ قیمتی، از حق سرباز نمیزد.
بنده مؤمن میداند که مرگ لازمه زندگی است،از این رو، در غم از دست دادن عزیزانش صبر و تحمل پیشه میکند و چیزی نمیگوید که موجب خشم خداوند شود.
همانگونه که بیان کردیم، «قابض» از صفات خداوند است که بر قدرت و عظمت دلالت دارد.از دیگر معانی «قابض»، مانع است و آن بدین معنا میباشد که خداوند رحمت بیکرانش را بر متکبران و کافران ممنوع ساخته و آنها به آن دسترسی ندارند و نیز شر و بدی را از مؤمنان منع کرده و آنها را از دشمنان و شیطان حفظ مینماید.
اما معنای «باسط»این است که فقط خدا، روزی دهنده است. همان گونه که رحمت و فضل خود را بر بندگانش میپراکند، به هر که بخواهد روزی میدهد،پیشتر و بیشتر از آنچه بنده بخواهد،به او میبخشد و به او در علم و جسم و مال فراوانی و وسعت میبخشد.از رحمت اوست که این امور را به اندازهای در دسترس میگذارد که انسان به ناحق در زمین طغیان نکند و گمان نکند که بر همه چیز تواناست.چنانچه خداوند متعال میفرماید:«و لو بسط الله الرّزق لعباده لبغوا فی الارض و لکن ینزل بقدر ما یشاء إنّه بعباده خبیر بصیر؛اگر خداوند روزی را بر بندگانش[بیش از آنچه هست] گسترش میداد، در زمین سرکشی میکردند،ولی خداوند [روزی بندگانش را] به همان اندازهای که حکمتش اقتضا میکند،نازل میفرماید؛چرا که خداوند آگاه و بیناست».(سوره شوری، ایه 27)
خداوند متعال، به قارون،پس از سالها نداری و تنگدستی،مال و منال زیادی داد و به این وسیله او را آزمود، اما او به جای آنکه این مال را در راه خیر و نیکی صرف کند،غرور،وجودش را فرا گرفت به طوری که بر مردم فخر میفروخت و میگفت:من ثروتمندترینم و این مال را به سبب علم و زکاوتم به دست آوردهام.هنگامی که عاقلان قومش او را نصیحت میکردند وبه تواضع و مهربانی فرا میخواندند، آنها را مسخره میکرد و به حسادت و کینه متّهم میساخت.زمانی که نادانی و غرورش به اوج خود رسید، خداوند به زمین دستور داد،تا دهان باز کند و قارون و گنجهایش را ببلعد و به این ترتیب او به سزای اعمالش رسید:«إن قارون کان من قوم موسی فبغی علیهم و ءاتیناه من الکنوز ما إنّ مفاتحه لتنوء بالعصبة أولی القوّة إذ قال له قومه لاتفرح إنّ اللّه لایحبّ الفرحین.و إبتغ فیما أتاک اللّه الدّار الآخرة و لاتنس نصیبک من الدّنیا و أحسن کما احسن اللّه الیک و لاتبغ الفساد فی الارض إن اللّه لایحب المفسدین.قال انّما أوتیته علی علم من عندی أولم یعلم أنّ اللّه قد اهلک من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و اکثر جمعاً و لا یسأل عن ذنوبهم المجرمون؛قارون یکی از ثروتمندان قوم موسی بود که بر آنها طریق ظلم و طغیان پیش گرفت و ما آن قدر مال و گنج به او دادیم که حمل کلیدهای آن، حتی برای افراد نیرومند هم سخت بود.هنگامی که قومش به او گفتند،آن قدر سرمست مال و منال خود نباش و خوشگذرانی نکن؛زیرا خدا هرگز انسانهای خوشگذران و سرمست را دوست ندارد.با این ثروتی که خداوند بر تو ارزانی داشته است،در پی دست یابی به سرای آخرت باش و بهره واقعیات را از دنیا فراموش مکن وتا میتوانی نیکی کن و هرگز در روی زمین فتنه و فساد نکن که خدا ابداًفاسدان را دوست نمیدارد،قارون گفت:من این مال و ثروت فراوان را به علم و تدبیر خود به دست آوردم.ایا نمیدانست که خدا،پیش از او بسیاری،از طوایفی را که نیرو و جمعیتشان بیشتر بود،هلاک کرد و هیچ از گناه بدکاران سئوال نخواهد شد[وبه آنها برای عذرخواهی مهلت داده نخواهد شد]».(سوره قصص، ایات 76 ـ 78)
و به همین دلیل است،هنگامی که مردی به نزد رسول خدا(ص) رفت و از او خواست؛تا دعا فرماید؛که خداوند به او روزی فراوان ببخشد.پیامبر(ص) فرمود:«ای مرد،اندکی که شکرش را به جای آوری به از بسیاری است که توانایی شکرگذاری آن را نداشته باشی».
ممکن است مال،انسان را به خود مشغول سازد و از یاد خدا غافل کند و به طوری که آدمی خیال کند جایگاه و نیرویش را از راه ثروت و مالش به دست آورده است،اما اگر خوب فکر کند،خواهد فهمید که او قدرت و جایگاه خود را از خواست و برکتی که او در این مال قرار داده است،به دست آورده است.
خداوندا،از تو میخواهیم که هر شر و بدی را از ما دور گردانی و به ما خیر و ایمان و روزی حلال عطا فرمایی!
احساس اینکه اجل آدمی در دست خداوند است،باعث اطمینان و آرامش خاطر ما نسبت به سرنوشتمان میگردد؛ چرا که اجل و عاقبت خود را در دست کسی میبینیم که همواره خیر خواه و هدایتگر بندگان است.
بر این اساس است که مؤمن همیشه در بیان حقیقت شجاع و نیرومند است،در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نمیهراسد و به هیچ قیمتی، از حق سرباز نمیزد.
بنده مؤمن میداند که مرگ لازمه زندگی است،از این رو، در غم از دست دادن عزیزانش صبر و تحمل پیشه میکند و چیزی نمیگوید که موجب خشم خداوند شود.
همانگونه که بیان کردیم، «قابض» از صفات خداوند است که بر قدرت و عظمت دلالت دارد.از دیگر معانی «قابض»، مانع است و آن بدین معنا میباشد که خداوند رحمت بیکرانش را بر متکبران و کافران ممنوع ساخته و آنها به آن دسترسی ندارند و نیز شر و بدی را از مؤمنان منع کرده و آنها را از دشمنان و شیطان حفظ مینماید.
اما معنای «باسط»این است که فقط خدا، روزی دهنده است. همان گونه که رحمت و فضل خود را بر بندگانش میپراکند، به هر که بخواهد روزی میدهد،پیشتر و بیشتر از آنچه بنده بخواهد،به او میبخشد و به او در علم و جسم و مال فراوانی و وسعت میبخشد.از رحمت اوست که این امور را به اندازهای در دسترس میگذارد که انسان به ناحق در زمین طغیان نکند و گمان نکند که بر همه چیز تواناست.چنانچه خداوند متعال میفرماید:«و لو بسط الله الرّزق لعباده لبغوا فی الارض و لکن ینزل بقدر ما یشاء إنّه بعباده خبیر بصیر؛اگر خداوند روزی را بر بندگانش[بیش از آنچه هست] گسترش میداد، در زمین سرکشی میکردند،ولی خداوند [روزی بندگانش را] به همان اندازهای که حکمتش اقتضا میکند،نازل میفرماید؛چرا که خداوند آگاه و بیناست».(سوره شوری، ایه 27)
خداوند متعال، به قارون،پس از سالها نداری و تنگدستی،مال و منال زیادی داد و به این وسیله او را آزمود، اما او به جای آنکه این مال را در راه خیر و نیکی صرف کند،غرور،وجودش را فرا گرفت به طوری که بر مردم فخر میفروخت و میگفت:من ثروتمندترینم و این مال را به سبب علم و زکاوتم به دست آوردهام.هنگامی که عاقلان قومش او را نصیحت میکردند وبه تواضع و مهربانی فرا میخواندند، آنها را مسخره میکرد و به حسادت و کینه متّهم میساخت.زمانی که نادانی و غرورش به اوج خود رسید، خداوند به زمین دستور داد،تا دهان باز کند و قارون و گنجهایش را ببلعد و به این ترتیب او به سزای اعمالش رسید:«إن قارون کان من قوم موسی فبغی علیهم و ءاتیناه من الکنوز ما إنّ مفاتحه لتنوء بالعصبة أولی القوّة إذ قال له قومه لاتفرح إنّ اللّه لایحبّ الفرحین.و إبتغ فیما أتاک اللّه الدّار الآخرة و لاتنس نصیبک من الدّنیا و أحسن کما احسن اللّه الیک و لاتبغ الفساد فی الارض إن اللّه لایحب المفسدین.قال انّما أوتیته علی علم من عندی أولم یعلم أنّ اللّه قد اهلک من قبله من القرون من هو أشدّ منه قوّة و اکثر جمعاً و لا یسأل عن ذنوبهم المجرمون؛قارون یکی از ثروتمندان قوم موسی بود که بر آنها طریق ظلم و طغیان پیش گرفت و ما آن قدر مال و گنج به او دادیم که حمل کلیدهای آن، حتی برای افراد نیرومند هم سخت بود.هنگامی که قومش به او گفتند،آن قدر سرمست مال و منال خود نباش و خوشگذرانی نکن؛زیرا خدا هرگز انسانهای خوشگذران و سرمست را دوست ندارد.با این ثروتی که خداوند بر تو ارزانی داشته است،در پی دست یابی به سرای آخرت باش و بهره واقعیات را از دنیا فراموش مکن وتا میتوانی نیکی کن و هرگز در روی زمین فتنه و فساد نکن که خدا ابداًفاسدان را دوست نمیدارد،قارون گفت:من این مال و ثروت فراوان را به علم و تدبیر خود به دست آوردم.ایا نمیدانست که خدا،پیش از او بسیاری،از طوایفی را که نیرو و جمعیتشان بیشتر بود،هلاک کرد و هیچ از گناه بدکاران سئوال نخواهد شد[وبه آنها برای عذرخواهی مهلت داده نخواهد شد]».(سوره قصص، ایات 76 ـ 78)
و به همین دلیل است،هنگامی که مردی به نزد رسول خدا(ص) رفت و از او خواست؛تا دعا فرماید؛که خداوند به او روزی فراوان ببخشد.پیامبر(ص) فرمود:«ای مرد،اندکی که شکرش را به جای آوری به از بسیاری است که توانایی شکرگذاری آن را نداشته باشی».
ممکن است مال،انسان را به خود مشغول سازد و از یاد خدا غافل کند و به طوری که آدمی خیال کند جایگاه و نیرویش را از راه ثروت و مالش به دست آورده است،اما اگر خوب فکر کند،خواهد فهمید که او قدرت و جایگاه خود را از خواست و برکتی که او در این مال قرار داده است،به دست آورده است.
خداوندا،از تو میخواهیم که هر شر و بدی را از ما دور گردانی و به ما خیر و ایمان و روزی حلال عطا فرمایی!