پیامبر اعظم جلوههای قرآنی اخلاق فردی و اجتماعی پیامبر
آرشیو
چکیده
متن
پیامبر اکرم(ص) درمیان جمع، خندان و گشاده رو، و در تنهایی، سیمایی محزون و متفکر داشت.هرگز به چهره دیگران خیره نمیشد و بیشتر اوقات، چشمهایش را به زمین میدوخت.در سلام کردن حتی به بردگان و کودکان پیشدستی میکرد.بیشتر دو زانو مینشست و پای خود را جلوی دیگران دراز نمیکرد.سخن همنشین خود را قطع نمیکرد.آرام و شمرده سخن میگفت و هیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمی ساخت.از بیماران عیادت میکرد و در تشییع جنازه حضور مییافت آن حضرت حتی در برابر دشمن ادب را رعایت میکرد.خداوند برترین به پیامبرش فرمود:«اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجراً جمیلاً؛با اینان که برخورد میکنی حتی وقتی طردشان هم میکنی، به زیبایی طردکن.صبر کن و تحمل داشته باش و از پامنشین».(سوره مزمل،آیه 10) و فرمود:«ادع إلی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة؛مردم را با حکمت و موعظه حسنه به راه خدا بخوان.».(سوره نحل، آیه 125)
پیامبر اعظم(ص) بر اساس آیه کریمه «قل هاتوا برهانکم».(سوره نمل، آیه 64)بشریت را به استدلال منطقی دعوت میکند و حجّیت عقل را ذاتی میداند.به حدّی پیامبر(ص) با منطق است که وسط جنگ با مشرکین یکی از آنان اجازه خواست و گفت:من پرسشی دارم و میخواهم راجع به اسلام پرسش کنم و پاسخی بشنوم.آیه آمد که به او فرصت و امنیت کامل بدهید و با احترام و امنیت او را همراهی کنید.(سوره توبه،آیه 6) و به دقت به پرسشهایش پاسخ بدهیدو بعد هم او را با امنیت و احترام دوباره به جبهه خودش برگردانید تا خودش هر تصمیمی که خواست بگیرد،اگر در جبهه دشمن ماند،با او میجنگیم و اگر به ما پیوست او را میپذیریم.
پیامبر(ص) به پاکیزگی بسیار علاقه داشت و درنظافت بدن و لباس بینظیر بود.افزون بر آداب وضو بیشتر روزها خود را شستشو میداد و این هر دو را جزو عبادات قرار میداد.موی سرش را با برگ سدر میشست و شانه میکرد و روغن بنفشه میمالید و خود را با مشک وعنبر خوشبو مینمود، به گونهای که از هر جا میگذشت بوی عطرش تا مدتی به مشام همگان میرسید.حضرت به پیروانش سفارش مینمود که سر و جامه و خانههایشان را تمییز نگه دارند، به ویژه روزهای جمعه وادارشان میکرد که خود را بشویند و معطّر سازند که بوی بد آنها به مشام نرسد و آن گاه در نماز جمعه حضور یابند.
عایشه میگوید:روزی پیامبر در خانه بود، کسی در زد.حضرت خواست سر و صورتش را مرتب کند، ظرف آبی در خانه بود، درآن نگاه کردند و سر و صورتشان را آراستند و سپس برای گشودن در رفتند.گفتم:آقا دیگر تا دم در رفتن و به خود رسیدن؟!پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«خداوند دوست میدارد که بندگان وی چون به نزد برادران خود میروند، آراسته باشند».1
شخصیت دادن به زن
به زنان نیز کاملاً توجه داشت و به آنان شخصیت و فرصت میداد،در جامعهای که دختر را زنده به گور میکردند. قرآن میگوید:وقتی به کسی خبری میدادند که همسرت دختر زاییده، رنگ چهرهاش سیاه میشد.(سوره نحل، آیه 58) در این جامعه پیامبر(ص) میفرماید:هرگز به زنان اهانت نمیکنند، مگر افراد پست و فرومایه.آن حضرت به قدری برای زنان هویت و شخصیت قائل بود که جداگانه به زنان فرصت بیعت داد. مردان بیعت کردند،سپس گفتند:خوب دیگر ما به جای زنانمان هم بیعت کردیم و اهل بیت ما هم پیرو هستند.آیه نازل شد که مردان به جای زنان بیعت نکردهاند، آنان باید جداگانه بیعت کنند.پیامبر(ص) دوباره مراسم بیعت مستقلی برای زنان گذاشت و حضور اجتماعی و سیاسی و تعهّد ومسئولیت پذیری را آموزش داد.
مشورت
«و شاورهم فی الامر» این هم از شئون اخلاق نرم و ملایم پیامبر(ص) بود.قرآن کریم میگوید:ای پیامبر(ص) در کارها با مسلمانان مشورت کن، در حالی که او پیامبر است و نیاز به مشورت ندارد ولی مشورت میکند.برای این که اولا دیگران یاد بگیرند، و ثانیاً مشورت کردن شخصیت دادن به همراهان و پیروان است و وقتی افراد در تصمیم گیری شرکت نمودند، احساس شخصیت میکنند و درنتیجه بهتر پیروی میکنند.
«و شاورهم فی الأمر فإذا عزّمت فتوکّل علی اللّه».(سوره آل عمران،آیه 159) ای پیامبر! ولی کار مشورتت به آنجا نکشد که مثل آدمهای دو دل باشی، قبل از این که تصمیمبگیری، مشورت کن،ولی رهبر همین که تصمیم گرفت.تصمیمش باید قاطع باشد.به خدا توکّل کن و کار خودت را شروع کن و از خدای متعال هم مدد بخواه.
آن بزرگوار در جنگ بدر در سه مرحله اصحاب خود را به مشاوره دعوت نمود و فرمود که نظر خودتان را ابراز کنید،در جنگ احد، جنگ احزاب و در جنگ تبوک جلسه شورا تشکیل داد.
کار وتلاش
در جنگ تبوک که از جبهه برمیگشتند.مردم به استقبال آمده بودند.از جمله آنان، سعد انصاری بود که به استقبال پیامبر(ص) و مجاهدان آمده بود.او پیش رفت و با حضرت مصافحه کرد پیامبر(ص) دید که دستش خیلی زبر و پینه بسته است.پیامبر(ص) فرمودند:چه آسیبی به دستهایت رسیده است؟گفت:«اضرب بالمرّ والمسحاة، فأنفق علی عیالی» من کارگرم، کار میکنم، بیل میزنم و با درآمدش خانوادهام را تأمین میکنم.«فقبّل رسول الله یده»:پیامبر دستش را گرفت و به گونهای که همه دیدند، بوسید و سپس خطاب به همه حاضران فرمودند:«هذه ید لاتمسّه النّار»:این دستی است که آتش جهنّم آن را لمس نخواهد کرد2.درباره رباخواران نیز فرمود:در شب معراج کسانی را دیدم که شکمهایشان پر از مار بود و از بیرون دیده میشدند، پرسیدم:جبرئیل! اینان با چنین عذابی کیستند؟گفت:سرمایهداران مفت خور و رباخوار جامعه هستند که مثل انگل به جامعه آویزان شدهاند و فرمود:کسی که از دسترنج خویش بخورد روز رستاخیز در ردیف پیامبران قرار میگیرد و پاداش آنان را دریافت میکند.
1.بحارالانوار،ج 79، ص 307.
2.اسد الغابة، ج 2، ص 269.
پیامبر اعظم(ص) بر اساس آیه کریمه «قل هاتوا برهانکم».(سوره نمل، آیه 64)بشریت را به استدلال منطقی دعوت میکند و حجّیت عقل را ذاتی میداند.به حدّی پیامبر(ص) با منطق است که وسط جنگ با مشرکین یکی از آنان اجازه خواست و گفت:من پرسشی دارم و میخواهم راجع به اسلام پرسش کنم و پاسخی بشنوم.آیه آمد که به او فرصت و امنیت کامل بدهید و با احترام و امنیت او را همراهی کنید.(سوره توبه،آیه 6) و به دقت به پرسشهایش پاسخ بدهیدو بعد هم او را با امنیت و احترام دوباره به جبهه خودش برگردانید تا خودش هر تصمیمی که خواست بگیرد،اگر در جبهه دشمن ماند،با او میجنگیم و اگر به ما پیوست او را میپذیریم.
پیامبر(ص) به پاکیزگی بسیار علاقه داشت و درنظافت بدن و لباس بینظیر بود.افزون بر آداب وضو بیشتر روزها خود را شستشو میداد و این هر دو را جزو عبادات قرار میداد.موی سرش را با برگ سدر میشست و شانه میکرد و روغن بنفشه میمالید و خود را با مشک وعنبر خوشبو مینمود، به گونهای که از هر جا میگذشت بوی عطرش تا مدتی به مشام همگان میرسید.حضرت به پیروانش سفارش مینمود که سر و جامه و خانههایشان را تمییز نگه دارند، به ویژه روزهای جمعه وادارشان میکرد که خود را بشویند و معطّر سازند که بوی بد آنها به مشام نرسد و آن گاه در نماز جمعه حضور یابند.
عایشه میگوید:روزی پیامبر در خانه بود، کسی در زد.حضرت خواست سر و صورتش را مرتب کند، ظرف آبی در خانه بود، درآن نگاه کردند و سر و صورتشان را آراستند و سپس برای گشودن در رفتند.گفتم:آقا دیگر تا دم در رفتن و به خود رسیدن؟!پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«خداوند دوست میدارد که بندگان وی چون به نزد برادران خود میروند، آراسته باشند».1
شخصیت دادن به زن
به زنان نیز کاملاً توجه داشت و به آنان شخصیت و فرصت میداد،در جامعهای که دختر را زنده به گور میکردند. قرآن میگوید:وقتی به کسی خبری میدادند که همسرت دختر زاییده، رنگ چهرهاش سیاه میشد.(سوره نحل، آیه 58) در این جامعه پیامبر(ص) میفرماید:هرگز به زنان اهانت نمیکنند، مگر افراد پست و فرومایه.آن حضرت به قدری برای زنان هویت و شخصیت قائل بود که جداگانه به زنان فرصت بیعت داد. مردان بیعت کردند،سپس گفتند:خوب دیگر ما به جای زنانمان هم بیعت کردیم و اهل بیت ما هم پیرو هستند.آیه نازل شد که مردان به جای زنان بیعت نکردهاند، آنان باید جداگانه بیعت کنند.پیامبر(ص) دوباره مراسم بیعت مستقلی برای زنان گذاشت و حضور اجتماعی و سیاسی و تعهّد ومسئولیت پذیری را آموزش داد.
مشورت
«و شاورهم فی الامر» این هم از شئون اخلاق نرم و ملایم پیامبر(ص) بود.قرآن کریم میگوید:ای پیامبر(ص) در کارها با مسلمانان مشورت کن، در حالی که او پیامبر است و نیاز به مشورت ندارد ولی مشورت میکند.برای این که اولا دیگران یاد بگیرند، و ثانیاً مشورت کردن شخصیت دادن به همراهان و پیروان است و وقتی افراد در تصمیم گیری شرکت نمودند، احساس شخصیت میکنند و درنتیجه بهتر پیروی میکنند.
«و شاورهم فی الأمر فإذا عزّمت فتوکّل علی اللّه».(سوره آل عمران،آیه 159) ای پیامبر! ولی کار مشورتت به آنجا نکشد که مثل آدمهای دو دل باشی، قبل از این که تصمیمبگیری، مشورت کن،ولی رهبر همین که تصمیم گرفت.تصمیمش باید قاطع باشد.به خدا توکّل کن و کار خودت را شروع کن و از خدای متعال هم مدد بخواه.
آن بزرگوار در جنگ بدر در سه مرحله اصحاب خود را به مشاوره دعوت نمود و فرمود که نظر خودتان را ابراز کنید،در جنگ احد، جنگ احزاب و در جنگ تبوک جلسه شورا تشکیل داد.
کار وتلاش
در جنگ تبوک که از جبهه برمیگشتند.مردم به استقبال آمده بودند.از جمله آنان، سعد انصاری بود که به استقبال پیامبر(ص) و مجاهدان آمده بود.او پیش رفت و با حضرت مصافحه کرد پیامبر(ص) دید که دستش خیلی زبر و پینه بسته است.پیامبر(ص) فرمودند:چه آسیبی به دستهایت رسیده است؟گفت:«اضرب بالمرّ والمسحاة، فأنفق علی عیالی» من کارگرم، کار میکنم، بیل میزنم و با درآمدش خانوادهام را تأمین میکنم.«فقبّل رسول الله یده»:پیامبر دستش را گرفت و به گونهای که همه دیدند، بوسید و سپس خطاب به همه حاضران فرمودند:«هذه ید لاتمسّه النّار»:این دستی است که آتش جهنّم آن را لمس نخواهد کرد2.درباره رباخواران نیز فرمود:در شب معراج کسانی را دیدم که شکمهایشان پر از مار بود و از بیرون دیده میشدند، پرسیدم:جبرئیل! اینان با چنین عذابی کیستند؟گفت:سرمایهداران مفت خور و رباخوار جامعه هستند که مثل انگل به جامعه آویزان شدهاند و فرمود:کسی که از دسترنج خویش بخورد روز رستاخیز در ردیف پیامبران قرار میگیرد و پاداش آنان را دریافت میکند.
1.بحارالانوار،ج 79، ص 307.
2.اسد الغابة، ج 2، ص 269.