معراج
آرشیو
چکیده
متن
فرشته وحی صدایش زد.جبرئیل امین که صدایش برای پیامبر آشنا بود به پیامبر عرض کرد: که خدای بزرگ سفری بزرگ در این شب برای شما در نظر گرفته است. آماده شوید. من نیز در رکاب شما انجام وظیفه خواهم کرد. «براق» مرکبی ارضی و عرشی پدیدار شد و حضرت رسول(ص) و جبرئیل امین، سفرشان را از منزل خواهر پیامبر(ص)(ام هانی) آغاز کردند و رهسپار مسجد الاقصی در بیت المقدس شدند. چیزی نگذشت که مرکب خدایی آنان را در آن مکان حاضر کرد و از مقامات انبیاء و زادگاه عیسی(ع) دیدن نمودند و در برخی از آن امکنه نماز گذاردند.
میتوان در تقسیمی سفر حضرت را به دو بخش تقسیم کرد.سفری عرضی و دیگری طولی.در سفر عرضی از قسمتی به قسمتی دیگر از کره خاکی،سیر ناسوتی داشتند و در بخش دیگر سیر و سفر طولی از ناسوت به ملکوت و… تا رسیدن به محضر دوست و حتی آنجا که پیک وحی توان رفتن نداشت.
صعودش به آسمانها در مشهد مسجد الاقصی به تحقق پیوست قبله گاه اول مسلمین گاه حضور پرنورترین افراد را برای خویش مغتنم میشمرد و جای بسی افتخار برای خود میدید که از دامن آن بقاع متبرک سیر معنوی و آسمانی پیامبر رحمت آغاز شود.همه انجم و افلاک مشاهَد او شدند و آن گاه دیدار یار،او را شتابان از امور و مشاهدات مختلف گذر داد.
ارواح پیامبران و عباد مکرم خداوند ـ که همان فرشتگان و مو کلان و مدیران امور باشند ـ را به محضر دید و از گونههای مختلف عذاب و رحمت بازدید کرد و گروههای مختلف از نیکان او بدان را به اشکال گوناگون از رؤیت گذارند و علت هر کار و مشکل بر او هویدا گشت.
در ادامه،خویش را به سدرة الممتهی حاضر دید.دست قدرت خداوندی که او را چنین پرواز میداد.برای حبیب خودش، بهترین و برترین نقاط را مینمایاند. این سفر در اینجا پایان میپذیرد.آن گاه مامور میشود سیر نزولی را به زمین آغاز کند و دوباره ابتدا مسجد الاقصی را به نزول خویش،میهمان برکات کندو سپس راه مکه را با براق پیش گیرد.در مشاهداتش کاروانی را دید از قریش که اشترشان را گم کرده و پیآب میگشتند و مقداری از آبی که در آنجا بود میل نمود که متوجه شد براق او را در منزل ام هانی بر فرش زمین نهاد. رازش را نخست با همسرش خدیجه در میان گزارد.
و چون روز هویدا گشت،دیگر قریش را نیز از حرکت زمینی و آسمانیاش با خبر ساخت.شگفتی از خبر و حرکت او چنان در اندام مشرکان موج میزد که از شدت ناراحتی به محال بودن این مطلب سخن گفتند و از او درخواست دلیل نمودند تا این که از این موقعیت بدست آمده بتوانند ضربهای به حضرتش وارد سازند.اما از آنجا که تایید خداوند،او را در همه حال مشایعت و همراهی میکند از علایم و خصوصیات بقاع متبرّک و مسجد الاقصی و حرکت کاروان شتر گم کرده قریش و دیگر مسایل خبرداد.که این امر به شدت اراده مؤمنان به او را افزود و بر نفرت و کنیه ابوسفیان صفتان نیز انباشت.دست حق او را از میان خطرات گوناگون به آسانی و سلامت بیرون برده و به تقویت دین خویش به دست پرمهر پیامبر رحمت ادامه داد.آیه اول از سوره اسراء به معراج حضرت تصریح دارد. «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من ایاتنا انه هو السمیع العلیم؛منزه است آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الاقصی که پیرامون آن را برکت دادهایم(سیر داد) تا از نشانههای خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بیناست».
میتوان در تقسیمی سفر حضرت را به دو بخش تقسیم کرد.سفری عرضی و دیگری طولی.در سفر عرضی از قسمتی به قسمتی دیگر از کره خاکی،سیر ناسوتی داشتند و در بخش دیگر سیر و سفر طولی از ناسوت به ملکوت و… تا رسیدن به محضر دوست و حتی آنجا که پیک وحی توان رفتن نداشت.
صعودش به آسمانها در مشهد مسجد الاقصی به تحقق پیوست قبله گاه اول مسلمین گاه حضور پرنورترین افراد را برای خویش مغتنم میشمرد و جای بسی افتخار برای خود میدید که از دامن آن بقاع متبرک سیر معنوی و آسمانی پیامبر رحمت آغاز شود.همه انجم و افلاک مشاهَد او شدند و آن گاه دیدار یار،او را شتابان از امور و مشاهدات مختلف گذر داد.
ارواح پیامبران و عباد مکرم خداوند ـ که همان فرشتگان و مو کلان و مدیران امور باشند ـ را به محضر دید و از گونههای مختلف عذاب و رحمت بازدید کرد و گروههای مختلف از نیکان او بدان را به اشکال گوناگون از رؤیت گذارند و علت هر کار و مشکل بر او هویدا گشت.
در ادامه،خویش را به سدرة الممتهی حاضر دید.دست قدرت خداوندی که او را چنین پرواز میداد.برای حبیب خودش، بهترین و برترین نقاط را مینمایاند. این سفر در اینجا پایان میپذیرد.آن گاه مامور میشود سیر نزولی را به زمین آغاز کند و دوباره ابتدا مسجد الاقصی را به نزول خویش،میهمان برکات کندو سپس راه مکه را با براق پیش گیرد.در مشاهداتش کاروانی را دید از قریش که اشترشان را گم کرده و پیآب میگشتند و مقداری از آبی که در آنجا بود میل نمود که متوجه شد براق او را در منزل ام هانی بر فرش زمین نهاد. رازش را نخست با همسرش خدیجه در میان گزارد.
و چون روز هویدا گشت،دیگر قریش را نیز از حرکت زمینی و آسمانیاش با خبر ساخت.شگفتی از خبر و حرکت او چنان در اندام مشرکان موج میزد که از شدت ناراحتی به محال بودن این مطلب سخن گفتند و از او درخواست دلیل نمودند تا این که از این موقعیت بدست آمده بتوانند ضربهای به حضرتش وارد سازند.اما از آنجا که تایید خداوند،او را در همه حال مشایعت و همراهی میکند از علایم و خصوصیات بقاع متبرّک و مسجد الاقصی و حرکت کاروان شتر گم کرده قریش و دیگر مسایل خبرداد.که این امر به شدت اراده مؤمنان به او را افزود و بر نفرت و کنیه ابوسفیان صفتان نیز انباشت.دست حق او را از میان خطرات گوناگون به آسانی و سلامت بیرون برده و به تقویت دین خویش به دست پرمهر پیامبر رحمت ادامه داد.آیه اول از سوره اسراء به معراج حضرت تصریح دارد. «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من ایاتنا انه هو السمیع العلیم؛منزه است آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الاقصی که پیرامون آن را برکت دادهایم(سیر داد) تا از نشانههای خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بیناست».