رهنمودهایی درباره انفاق
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
خداوند در آیات 268 (271 سوره بقره، یک سلسله رهنومودها در مورد تشویق به انفاق و چگونگى آن، و نیز مالى که شایسته انفاق است، مطرح فرموده که در این مقاله با آنها آشنا مىشویم.
یآ أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوآا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمّآ أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْاَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِاخِذیهِ اِلاّآ أَنْ تُغْمِضُوا فیهِ وَ اعْلَمُوآا أَنَّ اللّهَ غَنِىٌّ حَمیدٌ * اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشآءِ وَ اللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُوَ فَضْلاً وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ * یُؤْتِى الْحِکْمَةَ مَنْ یَشآءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَیْرًا کَثیرًا وَ ما یَذَّکَّرُ اِلاّآ أُولُوا الْاَلْبابِ* وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَاِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ * اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِىَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرآءَ فَهُوَ خَیْرٌلَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیٌر
(سوره بقره، آیات 267 - 271).
:اى کسانى که ایمان آوردهاید، از چیزهاى پاکیزهاى که به دست آوردهاید و از آنچه براى شما از زمین بیرون آوردهایم، انفاق کنید و قصد آن را نداشته باشید که از چیز ناپاک انفاق کنید چیزى که شما خود آن را نمىگیرید مگر اینکه در آن چشم پوشى کنید. و بدانید که خداوند بىنیاز ستوده است * شیطان براى شما نوید فقر مىدهد و شما را به کار زشت دعوت مىکند ولى خدا شما را به آمرزشى از خود و فزونى نوید مىدهد و خدا وسعت بخش داناست * (خداوند) حکمت را به هر کس که بخواهد مىدهد و به هر کس که حکمت داده شد، پس خیر فراوانى به او داده شده است و یادآور نمىشوند مگر صاحبان اندیشه* و هر چه را انفاق نمایید و هر چه را نذر کنید، پس خداوند آن را مىداند و براى ستمگران یارانى نباشد * اگر صدقهها را آشکار کنید، چه خوب است آن، و اگر آن را پنهان نمایید و به تهیدستان بدهید، براى شما بهتر است و خدا بعضى از گناهان شما را مىپوشاند و خدا به آنچه انجام مىدهید آگاه است.
سخن از انفاق و مسایل و شرایط آن است. در این آیات، نخست به این موضوع مىپردازد که انسان باید از چیزهاى پاک و پاکیزه و پسندیده که آن را دوست دارد، انفاق کند و از آن به «طیبات» تعبیر مىکند. این واژه، هم شامل پاکیزگى و شایستگى ظاهرى مال است و هم شامل حلال بودن آن است. انفاق باید از بهترین چیزهایى که انسان آن را کسب مىکند و به دست مىآورد، باشد.
خداوند در اینجا از دو نوع مالى که به دست انسان مىآید، یاد مىکند که باید از هر دو ، انفاق کرد: نوع اول، اموالى است که با کسب و تجارت به دست مىآید و نوع دوم، اموالى است که از زمین به دست مىآید مانند معادن و زراعت که خدا آنها را از زمین بیرون مىآورد.
در تأکید مطلب قبلى که باید از «طیبات» انفاق کرد، اظهار مىدارد که هرگز به این فکر نباشید که از اموال نامرغوب و کمارزش خود یا از اموالى که از راه نامشروع به دست آوردهاید، انفاق کنید و از آن به «خبیث» تعبیر مىکند. خباثت مال یا به جهت نامرغوب و ناپسند بودن آن است و یا به جهت کسب آن از راه حرام است و نباید چنین مالى را انفاق نمود. آنگاه تذکر مىدهد که اگر چنین مالى را کسى به خود شما بدهد، آن را جز با کراهت نمىگیرید و حاضر نیستید آن را بپذیرید مگر اینکه از ناپسندى کار دهنده آن چشمپوشى کنید و به هرحال از آن ناخشنود هستید، اکنون که چنین است، پس خود را به جاى دیگران بگذارید و آنچه را بر خود نمىپسندید، بر دیگران نیز نپسندید و بدانید که خدا بىنیاز و ستوده است و به انفاقهاى شما نیازى ندارد.
اصرار و تأکید قرآن در مورد اینکه صدقه دادن و انفاق باید از اموال مرغوب و با ارزش صورت گیرد، در واقع ارزش دادن به فقیر است تا شخصیت او پایین نیاید زیرا او هرچند که فقیر و تهیدست است، اما به هر حال یک انسان و یک مسلمان است که باید شخصیت و ارزش او حفظ شود. نظیر این آیه آیه دیگرى است که مىفرماید:
لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون (1) (به نیکى نخواهید رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید).
مطلب دیگر این است که گاهى انسان در حال انفاق و احسان، دچار وسوسه مىشود که اگر این چیز باارزش را به دیگران بدهم، ممکن است خودم در آینده به آن محتاج باشم. این یک وسوسه شیطانى است که سراغ اشخاص مىآید و آنها را از آینده خود مىترساند و نگران آینده نامعلوم خود مىسازد و این فکر را در آنها به وجود مىآورد که نکند در آینده دچار فقر و تنگدستى باشم؟ این وسوسه که همواره انسانها را آزار مىدهد، نه تنها از انفاق باز مىدارد، بلکه انسان را دچار حرص و آز مىکند و به افزون طلبى و مالدوستى و بخل وادار مىسازد و حتى گاهى انسان را در کسب مال، به راههاى نامشروع و حرام و ارتکاب گناه و معصیت مىکشاند.
این است که خداوند در ادامه این آیات هشدار مىدهد که شیطان شما را با وعده فقر مىفریبد و به فحشا و معصیت فرمان مىدهد.(اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشآءِ).
گفته شده که منظور از فحشا در اینجا بخل است ولى بهتر است که آن را اعم از بخل بگیریم زیرا انسان در اثر این وسوسه شیطانى و براى تأمین آینده خود، ممکن است دست به هر گناه و خلافى بزند و نگرانى از آینده او را به ارتکاب جرائم گوناگون وادار سازد.
در برابر وعده فقر از سوى شیطان، خداوند نیز دو چیز را وعده مىدهد: یکى آمرزش گناهان و دیگرى فزونى در مال است. کسى که انفاق مىکند از سویى بعضى از گناهان او بخشوده مىشود و از سوى دیگر خیر و برکت و فزونى به مال او داده مىشود و فردى که به خدا ایمان دارد در موقع انفاق و بذل مال نه تنها از فقر نمىترسد و از آینده خود نگران نیست، بلکه به فضل و مرحمت خداوند امیدوار است و انتظار آن را دارد که علاوه بر آمرزش گناهانش، خدا بر مال و ثروت او نیز بیفزاید و خدا که چنین وعدهاى را مىدهد، توانایى انجام آن را دارد زیرا که او «واسع و علیم» است. واسع است، گشایش و وسعت مىدهد و علیم است از نیتهاى قلبى بندگان خود آگاه است.
امام صادق علیهالسلام درباره آیه «الشیطان یعدکم الفقر» فرمود: شیطان مىگوید: مال خود را انفاق نکن که فقیر مىشوى و «والله یعدکم مغفرة منه» یعنى اگر انفاق کردید خدا شما را مىآمرزد «وفضلا» یعنى براى شما باقى مىگذارد.(2)
در آیات بعدى پس از بیان مطلبى راجع به حکمت و اینکه خداوند به هرکس که بخواهد حکمت عطا مىکند، مطلب دیگرى را در باره انفاق و بخشش عنوان مىکند و آن مربوط به پنهان یا آشکار بودن صدقه و انفاق است.
همواره این سؤال مطرح بوده و از پیامبر هم مىپرسیدند که آیا صدقه پنهانى نیکوتر است یا صدقه آشکار؟ این آیه پاسخ به این پرسش است و طبق آن، هر دو نوع صدقه پسندیده است. مىفرماید: اگر صدقه را آشکارا بدهید، چه خوب است و اگر پنهانى باشد آنهم براى شمابهتر است.«اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِىَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرآءَ فَهُوَ خَیْرٌلَکُمْ».
هر کدام از این دو نوع در جاى خود پسندیده است و حسنى دارد؛ صدقه آشکار این خوبى را دارد که دیگران با دیدن آن تشویق مىشوند که آنها هم صدقه بدهند و یک اثر تربیتى دارد و صدقه پنهانى این حسن را دارد که دیگر جاى ریا و شهرت طلبى نیست و تنها براى خدا انجام مىگیرد.
هر چند در آیه شریفه هر دو نوع صدقه مورد پسند واقع شده ولى به نظر مىرسد که صدقه پنهانى بر صدقه آشکار ترجیح داده شده چون درباره صدقه پنهانى کلمه «خیر» به کار رفته که به معناى بهتر و برتر است و این کلمه در مقام ترجیح چیزى بر دیگرى استعمال مىشود.
در ادامه آیه بار دیگر انفاق کنندگان را تشویق مىکند و اظهار مىدارد که خداوند در برابر این کار نیکوى شما، بعضى از گناهانتان را مىبخشد و بر آن پردهپوشى مىکند. «وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ» اینکه مىفرماید: «من سیئاتکم = برخى از گناهان شما» اشاره به این است که در اثر انفاق، تنها بخشى از گناهان شما آمرزیده مىشود نه همه آنها. تا مردم جسارت بر گناه پیدا نکنند و چنین نپندارند که هر گناهى که کردند، با انفاق بخشیده مىشود. بلکه گناهان انسان براى خود حساب و کتابى دارد و اگر انفاق باعث آمرزش خداوند مىگردد، این آمرزش تنها بخشى از گناهان را در بر مىگیرد. در عین حال باید بدانند که خدا به هر چه انجام مىدهند، آگاهاست.
________________________________________
1- آل عمران / 92.
2 - تفسیر قمى، ج 1، ص 92.
یآ أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوآا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمّآ أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْاَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِاخِذیهِ اِلاّآ أَنْ تُغْمِضُوا فیهِ وَ اعْلَمُوآا أَنَّ اللّهَ غَنِىٌّ حَمیدٌ * اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشآءِ وَ اللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُوَ فَضْلاً وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ * یُؤْتِى الْحِکْمَةَ مَنْ یَشآءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَیْرًا کَثیرًا وَ ما یَذَّکَّرُ اِلاّآ أُولُوا الْاَلْبابِ* وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَاِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ * اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِىَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرآءَ فَهُوَ خَیْرٌلَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیٌر
(سوره بقره، آیات 267 - 271).
:اى کسانى که ایمان آوردهاید، از چیزهاى پاکیزهاى که به دست آوردهاید و از آنچه براى شما از زمین بیرون آوردهایم، انفاق کنید و قصد آن را نداشته باشید که از چیز ناپاک انفاق کنید چیزى که شما خود آن را نمىگیرید مگر اینکه در آن چشم پوشى کنید. و بدانید که خداوند بىنیاز ستوده است * شیطان براى شما نوید فقر مىدهد و شما را به کار زشت دعوت مىکند ولى خدا شما را به آمرزشى از خود و فزونى نوید مىدهد و خدا وسعت بخش داناست * (خداوند) حکمت را به هر کس که بخواهد مىدهد و به هر کس که حکمت داده شد، پس خیر فراوانى به او داده شده است و یادآور نمىشوند مگر صاحبان اندیشه* و هر چه را انفاق نمایید و هر چه را نذر کنید، پس خداوند آن را مىداند و براى ستمگران یارانى نباشد * اگر صدقهها را آشکار کنید، چه خوب است آن، و اگر آن را پنهان نمایید و به تهیدستان بدهید، براى شما بهتر است و خدا بعضى از گناهان شما را مىپوشاند و خدا به آنچه انجام مىدهید آگاه است.
سخن از انفاق و مسایل و شرایط آن است. در این آیات، نخست به این موضوع مىپردازد که انسان باید از چیزهاى پاک و پاکیزه و پسندیده که آن را دوست دارد، انفاق کند و از آن به «طیبات» تعبیر مىکند. این واژه، هم شامل پاکیزگى و شایستگى ظاهرى مال است و هم شامل حلال بودن آن است. انفاق باید از بهترین چیزهایى که انسان آن را کسب مىکند و به دست مىآورد، باشد.
خداوند در اینجا از دو نوع مالى که به دست انسان مىآید، یاد مىکند که باید از هر دو ، انفاق کرد: نوع اول، اموالى است که با کسب و تجارت به دست مىآید و نوع دوم، اموالى است که از زمین به دست مىآید مانند معادن و زراعت که خدا آنها را از زمین بیرون مىآورد.
در تأکید مطلب قبلى که باید از «طیبات» انفاق کرد، اظهار مىدارد که هرگز به این فکر نباشید که از اموال نامرغوب و کمارزش خود یا از اموالى که از راه نامشروع به دست آوردهاید، انفاق کنید و از آن به «خبیث» تعبیر مىکند. خباثت مال یا به جهت نامرغوب و ناپسند بودن آن است و یا به جهت کسب آن از راه حرام است و نباید چنین مالى را انفاق نمود. آنگاه تذکر مىدهد که اگر چنین مالى را کسى به خود شما بدهد، آن را جز با کراهت نمىگیرید و حاضر نیستید آن را بپذیرید مگر اینکه از ناپسندى کار دهنده آن چشمپوشى کنید و به هرحال از آن ناخشنود هستید، اکنون که چنین است، پس خود را به جاى دیگران بگذارید و آنچه را بر خود نمىپسندید، بر دیگران نیز نپسندید و بدانید که خدا بىنیاز و ستوده است و به انفاقهاى شما نیازى ندارد.
اصرار و تأکید قرآن در مورد اینکه صدقه دادن و انفاق باید از اموال مرغوب و با ارزش صورت گیرد، در واقع ارزش دادن به فقیر است تا شخصیت او پایین نیاید زیرا او هرچند که فقیر و تهیدست است، اما به هر حال یک انسان و یک مسلمان است که باید شخصیت و ارزش او حفظ شود. نظیر این آیه آیه دیگرى است که مىفرماید:
لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون (1) (به نیکى نخواهید رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید).
مطلب دیگر این است که گاهى انسان در حال انفاق و احسان، دچار وسوسه مىشود که اگر این چیز باارزش را به دیگران بدهم، ممکن است خودم در آینده به آن محتاج باشم. این یک وسوسه شیطانى است که سراغ اشخاص مىآید و آنها را از آینده خود مىترساند و نگران آینده نامعلوم خود مىسازد و این فکر را در آنها به وجود مىآورد که نکند در آینده دچار فقر و تنگدستى باشم؟ این وسوسه که همواره انسانها را آزار مىدهد، نه تنها از انفاق باز مىدارد، بلکه انسان را دچار حرص و آز مىکند و به افزون طلبى و مالدوستى و بخل وادار مىسازد و حتى گاهى انسان را در کسب مال، به راههاى نامشروع و حرام و ارتکاب گناه و معصیت مىکشاند.
این است که خداوند در ادامه این آیات هشدار مىدهد که شیطان شما را با وعده فقر مىفریبد و به فحشا و معصیت فرمان مىدهد.(اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشآءِ).
گفته شده که منظور از فحشا در اینجا بخل است ولى بهتر است که آن را اعم از بخل بگیریم زیرا انسان در اثر این وسوسه شیطانى و براى تأمین آینده خود، ممکن است دست به هر گناه و خلافى بزند و نگرانى از آینده او را به ارتکاب جرائم گوناگون وادار سازد.
در برابر وعده فقر از سوى شیطان، خداوند نیز دو چیز را وعده مىدهد: یکى آمرزش گناهان و دیگرى فزونى در مال است. کسى که انفاق مىکند از سویى بعضى از گناهان او بخشوده مىشود و از سوى دیگر خیر و برکت و فزونى به مال او داده مىشود و فردى که به خدا ایمان دارد در موقع انفاق و بذل مال نه تنها از فقر نمىترسد و از آینده خود نگران نیست، بلکه به فضل و مرحمت خداوند امیدوار است و انتظار آن را دارد که علاوه بر آمرزش گناهانش، خدا بر مال و ثروت او نیز بیفزاید و خدا که چنین وعدهاى را مىدهد، توانایى انجام آن را دارد زیرا که او «واسع و علیم» است. واسع است، گشایش و وسعت مىدهد و علیم است از نیتهاى قلبى بندگان خود آگاه است.
امام صادق علیهالسلام درباره آیه «الشیطان یعدکم الفقر» فرمود: شیطان مىگوید: مال خود را انفاق نکن که فقیر مىشوى و «والله یعدکم مغفرة منه» یعنى اگر انفاق کردید خدا شما را مىآمرزد «وفضلا» یعنى براى شما باقى مىگذارد.(2)
در آیات بعدى پس از بیان مطلبى راجع به حکمت و اینکه خداوند به هرکس که بخواهد حکمت عطا مىکند، مطلب دیگرى را در باره انفاق و بخشش عنوان مىکند و آن مربوط به پنهان یا آشکار بودن صدقه و انفاق است.
همواره این سؤال مطرح بوده و از پیامبر هم مىپرسیدند که آیا صدقه پنهانى نیکوتر است یا صدقه آشکار؟ این آیه پاسخ به این پرسش است و طبق آن، هر دو نوع صدقه پسندیده است. مىفرماید: اگر صدقه را آشکارا بدهید، چه خوب است و اگر پنهانى باشد آنهم براى شمابهتر است.«اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِىَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرآءَ فَهُوَ خَیْرٌلَکُمْ».
هر کدام از این دو نوع در جاى خود پسندیده است و حسنى دارد؛ صدقه آشکار این خوبى را دارد که دیگران با دیدن آن تشویق مىشوند که آنها هم صدقه بدهند و یک اثر تربیتى دارد و صدقه پنهانى این حسن را دارد که دیگر جاى ریا و شهرت طلبى نیست و تنها براى خدا انجام مىگیرد.
هر چند در آیه شریفه هر دو نوع صدقه مورد پسند واقع شده ولى به نظر مىرسد که صدقه پنهانى بر صدقه آشکار ترجیح داده شده چون درباره صدقه پنهانى کلمه «خیر» به کار رفته که به معناى بهتر و برتر است و این کلمه در مقام ترجیح چیزى بر دیگرى استعمال مىشود.
در ادامه آیه بار دیگر انفاق کنندگان را تشویق مىکند و اظهار مىدارد که خداوند در برابر این کار نیکوى شما، بعضى از گناهانتان را مىبخشد و بر آن پردهپوشى مىکند. «وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ» اینکه مىفرماید: «من سیئاتکم = برخى از گناهان شما» اشاره به این است که در اثر انفاق، تنها بخشى از گناهان شما آمرزیده مىشود نه همه آنها. تا مردم جسارت بر گناه پیدا نکنند و چنین نپندارند که هر گناهى که کردند، با انفاق بخشیده مىشود. بلکه گناهان انسان براى خود حساب و کتابى دارد و اگر انفاق باعث آمرزش خداوند مىگردد، این آمرزش تنها بخشى از گناهان را در بر مىگیرد. در عین حال باید بدانند که خدا به هر چه انجام مىدهند، آگاهاست.
________________________________________
1- آل عمران / 92.
2 - تفسیر قمى، ج 1، ص 92.