آداب معاشرت(13) مهرورزی مایه خوشبختی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
محبت و مهرورزى به مردم و دلرحم بودن در بین همکیشان، علاوه بر محبوبیت در میان مردم و افزایش رزق و روزى در دنیا، مایه رضایت خدا و نجات در آخرت است.
هر جامعهاى که مردم آن با همدیگر مهربان و با محبت و دلرحم باشند، زندگى کردن در آن جامعه زیبا و گوارا بوده و مایه خوشبختى خواهد بود.
هر جامعه انسانى هر چقدر هم قانونمند باشد، اگر مهر و محبت در میان مردمانش نباشد، آن جامعه، یک جامعه خشک و بىروح خواهد بود و مردم در عین قانونمندى، از زندگى خود ناراحت و ناراضى خواهند بود، چرا که علاوه بر قانون، در زندگى جمعى باید روح انسانها و عاطفه بشرى آنها نیز در نظر گرفته شود. چنانکه مىدانیم جوامعى که تابع قانون خشک و خالى هستند، بالاخص جوامع مادى و صنعتى که فقط به فکر تأمین مادیات و پیشرفت صنعتى و تکنیکى خود بوده و بوئى از مهر و عاطفه انسانى نبردهاند، در چنین جامعهها است که بسیارى از مردم دچار افسردگى شده و از همدیگر خبر ندارند، پیرانشان در خانه سالمندان بسر مىبرند، پدر و مادر با فرزند و فرزند با پدر و مادر، برادر با برادر و خواهر با خواهر و... مانند بیگانهها زندگى بىروحى دارند. اما جامعههائى که علاوه بر رعایت مقررات و قانون، مهرورزى و محبت به همنوعان خود را جزء مقررات اخلاقى در زندگى جمعى قرار داده و به همدیگر عشق مىورزند و مردمان آن جامعه شاداب و سرحال و در کارهاى انسانى خود موفقترند.
اسلام که دین سازگار با سرشت انسان است، اگر بگوئیم دین محبت و مهرورزى است، مبالغه نکرده و گزاف نگفتهایم چرا که اسلام مهر و محبت را در زندگى جمعى محور قرار داده و آن را یکى از ارکان موفقیت در کارها و روابط اجتماعى مىداند چنانکه خداوند متعال مىفرماید: «مُحمَّدٌ رَسُولُ اللّه و الَّذِینَ مَعهُ أشِدّاءُ عَلىَ الکفّارِ رُحَماء بَینَهُم...» «محمد صلىاللهعلیهوآله فرستاده خداست، و کسانى که با او هستند، در برابر کفار سرسخت و شدید؛ و در میان خود مهربانند...».
دینى که مهر و محبت و عاطفه انسانى در همه قوانین و مقررات آن قابل لمس و درک است و اصل اولیه در تمام قوانین و اجراى آن براساس مهر و محبت قرار داده شده و کتاب زندگى یعنى قرآن کریم، عاطفه و محبت را در همه امور یک اصل مهم و اساسى مىداند، و رهبران راستین آن به تبعیت از فرمان خداوندى؛ هم خود در عین پایبند بودن به قوانین و مقررات دینى واجتماعى و اجراى عدالت، پر مهر و عاطفه بودهاند، پیروان خود را نیز در عین قانونمند و تابع مقررات بودن، دعوت کردهاند، به مهر و محبت نیز نمودهاند. چنانکه پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله که خود پیامبر رحمت و محبت است، محبت و عاطفه را سرمایه عاقلان، و آن را در درجه دوم پس از تدیّن به اسلام دانسته و مىفرماید:
«رَأسُ العقلِ بعدَ الدِّینِ، التودُّدُ إلى النّاس و اصطناعُ الخیرِ إلى کُلّ أحدٍ برّ و فاجر»(1).
«محبت به مردم و خیر رساندن به هر فرد نیک و بد، بعد از تدیّن به دین اسلام، نشانهاى از عقل و خرد است».
همچنین مىفرماید: «نگاه کردن به صورت برادر دینى از روى مهر و محبت خدائى، عبادت است»(2).
لذا مؤمنین و کسانى که تابع راستین پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىباشند، در عین سرسخت بودن در برابر دشمنان، با همدیگر و برادران ایمانى و کسانى که با آنان در یک جامعه زندگى مىکنند و همکیش هستند، مهربان و دلرحم بوده و درباره برادران دینى خود ظلم و اجحاف نمىکنند و به همدیگر کمک و یارى مىنمایند حتى پشتسر آنان.
امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«مسلمان، برادر مسلمان است، و در حق او ظلم نمىکند و او را خوار و ذلیل نمىکند و او را سبک نمىشمارد و بر مسلمانان لازم است در محبت و نزدیک شدن قلبها سعى کنند. و در راه مهربانى همنوعان خود یارى نمایند و با کسانى که نیازمند هستند، مواسات و همدردى نمایند و چنان با همدیگر مهربان باشند که مشمول آیه شریفه(رُحماءُ بینکم) گردند....»(3).
باز آن حضرت درباره مواسات و همدردى با برادران ایمانى مىفرماید: «مواسات و همدردى و همیارى با برادران، باعث نزدیک شدن به خداست»(4).
همچنین امیرمؤمنان على علیهالسلام مىفرماید:
«مُواساة الأخ فی اللّه عزّوجلّ تزیدُ فِى الرِّزق»(5).
«مواسات با برادران دینى در راه خدا باعث افزونى رزق و روزى مىگردد».
آرامش در کنار برادران دینى
برخلاف جامعههاى مادّى، -که در آنها بسیارى از مردم بیگانهوار زندگى مىکنند و از نظر عاطفى ارضا نمىشوند-، پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله در حدیثى به اصل روانشناسى و جامعهشناسى اشاره کرده و به نیاز فطرى و روانى انسانها به مهر و مودّت همنوعانش تأکید کرده، خاطرنشان مىسازد که مؤمن در کنار برادر دینىاش با بهرهمندى از دوستى و محبت، آرامش پیدا مىکند و از زندگى خود لذت مىبرد همچنانکه اگر انسانى در بیابان گرم و سوزان، سرگردان و تشنه شود و سپس به سرچشمه آبى برسد و در کنار آن نشسته و جرعهاى از آن بنوشد، لذّت مىبرد:
«إنّ المُؤمن لَیَسکُنُ إلى المؤمنِ کما یسکنُ قلبُ الظمآن إلى الماء البارد»(6).
اشخاص با ایمان و کسانى که پایبند به دین و مقررات دینى خود هستند، اشخاص با محبت و بىغلّ و غش بوده و کینه هیچکسى را در سینه ندارند و وقتى به همدیگر مىرسند، حتى در اولین برخوردشان، محبتشان به جوش مىآید و از ته دل همدیگر را دوست مىدارند، گویا از قبل همدیگر را مىشناختهاند، چنانکه خود ما هم این مسأله را لمس کردهایم و گاهى کسى را دیده و یک مرتبه محبت او در دل ما جا کرده است، گویا قبلاً آشنا بودهایم.
امام صادق علیهالسلام در جواب سُدیر (یکى از یارانش) که گفت یابن رسولاللّه من وقتى با مرد مؤمنى ملاقات مىکنم که نه من قبلاً او را دیدهام و نه او مرا؛ اما شدیدا او را دوست مىدارم و وقتى با او حرف مىزنم مىبینم او نیز مثل من، مرا دوست مىدارد و از ته دل همدیگر را دوست مىداریم، فرمود:
«یا سُدیر قلبهاى خوبان وقتى به همدیگر مىرسند، محبتشان به سرعت جوش مىآید بدون اینکه آن را اظهار نمایند مانند آب باران که به آبهاى نهرها مىرسند، همچنانکه قلبهاى اشخاص فاسق و فاجر وقتى به هم مىرسند، از عاطفه و محبت از همدیگر دورند مثل دورى حیوانات، و لو به ظاهر و با زبانشان اظهار محبت نمایند»(7).
نتیجه و پاداش مهر و محبت به مردم
مهر و محبّت، آثار و نتایج دنیوى و اخروى زیادى دارد. اما نتایج دنیوى که غالبا خود ما آنها را لمس کردهایم اینکه کسانى که دست و دلبازترند، پیش مردم محبوبترند چرا که دست و دلبازى یکى از عوامل مهر و محبت و مودّت در بین مردم است همچنانکه بخل و تنگنظرى و مضایقه از احسان و بذل و بخشش باعث دشمنى مردم با انسان است. و این اصل مهمى است در مسائل اجتماعى که امام صادق طى حدیثى به معلّى(یکى از یارانش) مىفرماید:
«اى معلّى! خود را با بذل و بخشش، نزد برادران و دوستانت دوست داشتنى کن و مهر و محبت آنان را به سوى خود جلب کن زیرا خداوند عطا و بخشش را مایه محبت؛ و بخل و تنگنظرى را مایه عداوت و دشمنى قرار داده است»(8).
یکى از فواید محبت به مردم در دنیا، دفع بلاهاى آسمانى است که با وجود افراد مؤمن و با محبت در جامعه، خداوند بلاهاى آسمانى را از دیگران دفع مىکند چنانکه رسول خدا مىفرماید:
«خداى تبارک و تعالى مردم یک شهر و یا روستا را که معصیت و نافرمانى او را از حد گذراندهاند، اما در میان آنان سه نفر مؤمن وجود دارد ندا مىکند و مىفرماید: اى بندگان گناهکار و نافرمان من! اگر نبود که در میان شما مؤمنینى هستند که براى رضاى من به مردم مهر مىورزند و با اقامه نماز، زمین و مساجد مرا آباد مىکنند، و درسحرها از ترس من استغفار مىکنند، عذاب خود را بر شما فرود مىآوردم و سپس باکى نداشتم که بر سر شما چه مىآید»(9).
علاوه بر آثار و برکات دنیوى مهر و محبت به مردم، نتایج معنوى و اخروى بىشمارى دارد که خیلى مهمتر از آثار دنیوى آن است چرا که دنیا به منزله گذرگاهى مىماند که دیر یا زود از بین مىرود اما آخرت است که جاودانه و همیشگى است و ما به برخى از احادیثى که در این مورد وارد شده، اشاره مىنمائیم:
پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرماید:
«هیچ بندهاى با برادر دینىاش براى رضاى خدا ملاطفت و مهربانى نمىکند مگر آنکه خداوند از خدمه بهشتى براى او به عنوان خدمتکار مىگمارد»(10).
همچنین امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«مؤمنانى از شیعیان و پیروان ما وقتى بهم مىرسند(وباهم با مهربانى برخورد مىکنند)، نظر لطف خدا بر آنهاست تا اینکه پراکنده شوند و گناهانشان همچون برگ درختان مىریزد و همیشه دست خداوند به همراه آن کسى است که به دوستش مهربانتر است»(11).
باز آن حضرت مىفرماید:
«محبت و علاقه شخس به برادران دینى خود مایه فضیلت و ارزش او نزد خداى متعال است و هرکس وظیفه مهرورزى به برادران دینى را خوب انجام دهد، خدا او را دوست مىدارد و هرکه را خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(12).
امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«محبّت و علاقه شخصى به برادران دینى خود، مایه فضیلت و ارزش او نزد خداى متعال است و هرکس وظیفه مهرورزى به برادران دینى را به نحو احسن انجام دهد، خدا او را دوست مىدارد و هرکس را که خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(13).
پی نوشتها:
1. بحارالأنوار، ج74، ص 392، کتاب العشرة، ح 12.
2. همان، ص 287، ح6.
3. «عن الصادق: قال: المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یخذله و لا یخوّفه و یحق على المسلمِ الاجتهاد فى التواصل و التعاون على التعاطف و المواساة لأهل الحاجة و تعاطف بعضهم على بعض حتى تکونوا کما أمرکم اللّه(رُحماء بینهم)»(تفسیر نورالثقلین، ج5، ص 77، به نقل از اصول کافى).
4. «عنِ الصّادق: تقرّبوا إلى اللّه بمواساة إخوانکم».(بحارالأنوار، ج74، ص 371، کتاب العشرة، باب 28، ح5).
5. همان،، ص 395، ح22.
6. همان، ص 280، ح6.
7. همان، ص 281، ح1، باب18.
8. یا معلّى! خِف اللّه یخفف منک کلّ شىء یا معلّى تحبّب الى إخوانک بصلتهم فانّ الله جعل العطاء محبّة و المنع مبغضة». (همان، ص 281).
9. «انّ الله تبارک و تعالى إذا رأى أهل قریةٍ قد أسرفوا فى المعاصى و فیها ثلاثة نفر من المؤمنین ناداهم جلّ جلاله و تقدست اسماؤه: یا أهل معصیتى لولا مَن فیکم من المؤمنین المتحابّین لجلالى العامرین بصلاتهم ارضى و مساجدى و المستغفرین بالأسحار خوفا منى لأنزلت بکم عذابى ثم لا اُبالى» (همان، ص 390).
10. همان، ص 298.
11. اصول کافى، ج2، ص 179.
12. «مِن فضلِ الرّجل عند اللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه الله محبة إخوانه، فقد احبّه اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یومالقیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220).
13.«مِنْ فضلالرّجل عنداللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه اللّه محبّته إخوانه، فقد أحبّه اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یومالقیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220).
هر جامعهاى که مردم آن با همدیگر مهربان و با محبت و دلرحم باشند، زندگى کردن در آن جامعه زیبا و گوارا بوده و مایه خوشبختى خواهد بود.
هر جامعه انسانى هر چقدر هم قانونمند باشد، اگر مهر و محبت در میان مردمانش نباشد، آن جامعه، یک جامعه خشک و بىروح خواهد بود و مردم در عین قانونمندى، از زندگى خود ناراحت و ناراضى خواهند بود، چرا که علاوه بر قانون، در زندگى جمعى باید روح انسانها و عاطفه بشرى آنها نیز در نظر گرفته شود. چنانکه مىدانیم جوامعى که تابع قانون خشک و خالى هستند، بالاخص جوامع مادى و صنعتى که فقط به فکر تأمین مادیات و پیشرفت صنعتى و تکنیکى خود بوده و بوئى از مهر و عاطفه انسانى نبردهاند، در چنین جامعهها است که بسیارى از مردم دچار افسردگى شده و از همدیگر خبر ندارند، پیرانشان در خانه سالمندان بسر مىبرند، پدر و مادر با فرزند و فرزند با پدر و مادر، برادر با برادر و خواهر با خواهر و... مانند بیگانهها زندگى بىروحى دارند. اما جامعههائى که علاوه بر رعایت مقررات و قانون، مهرورزى و محبت به همنوعان خود را جزء مقررات اخلاقى در زندگى جمعى قرار داده و به همدیگر عشق مىورزند و مردمان آن جامعه شاداب و سرحال و در کارهاى انسانى خود موفقترند.
اسلام که دین سازگار با سرشت انسان است، اگر بگوئیم دین محبت و مهرورزى است، مبالغه نکرده و گزاف نگفتهایم چرا که اسلام مهر و محبت را در زندگى جمعى محور قرار داده و آن را یکى از ارکان موفقیت در کارها و روابط اجتماعى مىداند چنانکه خداوند متعال مىفرماید: «مُحمَّدٌ رَسُولُ اللّه و الَّذِینَ مَعهُ أشِدّاءُ عَلىَ الکفّارِ رُحَماء بَینَهُم...» «محمد صلىاللهعلیهوآله فرستاده خداست، و کسانى که با او هستند، در برابر کفار سرسخت و شدید؛ و در میان خود مهربانند...».
دینى که مهر و محبت و عاطفه انسانى در همه قوانین و مقررات آن قابل لمس و درک است و اصل اولیه در تمام قوانین و اجراى آن براساس مهر و محبت قرار داده شده و کتاب زندگى یعنى قرآن کریم، عاطفه و محبت را در همه امور یک اصل مهم و اساسى مىداند، و رهبران راستین آن به تبعیت از فرمان خداوندى؛ هم خود در عین پایبند بودن به قوانین و مقررات دینى واجتماعى و اجراى عدالت، پر مهر و عاطفه بودهاند، پیروان خود را نیز در عین قانونمند و تابع مقررات بودن، دعوت کردهاند، به مهر و محبت نیز نمودهاند. چنانکه پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله که خود پیامبر رحمت و محبت است، محبت و عاطفه را سرمایه عاقلان، و آن را در درجه دوم پس از تدیّن به اسلام دانسته و مىفرماید:
«رَأسُ العقلِ بعدَ الدِّینِ، التودُّدُ إلى النّاس و اصطناعُ الخیرِ إلى کُلّ أحدٍ برّ و فاجر»(1).
«محبت به مردم و خیر رساندن به هر فرد نیک و بد، بعد از تدیّن به دین اسلام، نشانهاى از عقل و خرد است».
همچنین مىفرماید: «نگاه کردن به صورت برادر دینى از روى مهر و محبت خدائى، عبادت است»(2).
لذا مؤمنین و کسانى که تابع راستین پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىباشند، در عین سرسخت بودن در برابر دشمنان، با همدیگر و برادران ایمانى و کسانى که با آنان در یک جامعه زندگى مىکنند و همکیش هستند، مهربان و دلرحم بوده و درباره برادران دینى خود ظلم و اجحاف نمىکنند و به همدیگر کمک و یارى مىنمایند حتى پشتسر آنان.
امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«مسلمان، برادر مسلمان است، و در حق او ظلم نمىکند و او را خوار و ذلیل نمىکند و او را سبک نمىشمارد و بر مسلمانان لازم است در محبت و نزدیک شدن قلبها سعى کنند. و در راه مهربانى همنوعان خود یارى نمایند و با کسانى که نیازمند هستند، مواسات و همدردى نمایند و چنان با همدیگر مهربان باشند که مشمول آیه شریفه(رُحماءُ بینکم) گردند....»(3).
باز آن حضرت درباره مواسات و همدردى با برادران ایمانى مىفرماید: «مواسات و همدردى و همیارى با برادران، باعث نزدیک شدن به خداست»(4).
همچنین امیرمؤمنان على علیهالسلام مىفرماید:
«مُواساة الأخ فی اللّه عزّوجلّ تزیدُ فِى الرِّزق»(5).
«مواسات با برادران دینى در راه خدا باعث افزونى رزق و روزى مىگردد».
آرامش در کنار برادران دینى
برخلاف جامعههاى مادّى، -که در آنها بسیارى از مردم بیگانهوار زندگى مىکنند و از نظر عاطفى ارضا نمىشوند-، پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله در حدیثى به اصل روانشناسى و جامعهشناسى اشاره کرده و به نیاز فطرى و روانى انسانها به مهر و مودّت همنوعانش تأکید کرده، خاطرنشان مىسازد که مؤمن در کنار برادر دینىاش با بهرهمندى از دوستى و محبت، آرامش پیدا مىکند و از زندگى خود لذت مىبرد همچنانکه اگر انسانى در بیابان گرم و سوزان، سرگردان و تشنه شود و سپس به سرچشمه آبى برسد و در کنار آن نشسته و جرعهاى از آن بنوشد، لذّت مىبرد:
«إنّ المُؤمن لَیَسکُنُ إلى المؤمنِ کما یسکنُ قلبُ الظمآن إلى الماء البارد»(6).
اشخاص با ایمان و کسانى که پایبند به دین و مقررات دینى خود هستند، اشخاص با محبت و بىغلّ و غش بوده و کینه هیچکسى را در سینه ندارند و وقتى به همدیگر مىرسند، حتى در اولین برخوردشان، محبتشان به جوش مىآید و از ته دل همدیگر را دوست مىدارند، گویا از قبل همدیگر را مىشناختهاند، چنانکه خود ما هم این مسأله را لمس کردهایم و گاهى کسى را دیده و یک مرتبه محبت او در دل ما جا کرده است، گویا قبلاً آشنا بودهایم.
امام صادق علیهالسلام در جواب سُدیر (یکى از یارانش) که گفت یابن رسولاللّه من وقتى با مرد مؤمنى ملاقات مىکنم که نه من قبلاً او را دیدهام و نه او مرا؛ اما شدیدا او را دوست مىدارم و وقتى با او حرف مىزنم مىبینم او نیز مثل من، مرا دوست مىدارد و از ته دل همدیگر را دوست مىداریم، فرمود:
«یا سُدیر قلبهاى خوبان وقتى به همدیگر مىرسند، محبتشان به سرعت جوش مىآید بدون اینکه آن را اظهار نمایند مانند آب باران که به آبهاى نهرها مىرسند، همچنانکه قلبهاى اشخاص فاسق و فاجر وقتى به هم مىرسند، از عاطفه و محبت از همدیگر دورند مثل دورى حیوانات، و لو به ظاهر و با زبانشان اظهار محبت نمایند»(7).
نتیجه و پاداش مهر و محبت به مردم
مهر و محبّت، آثار و نتایج دنیوى و اخروى زیادى دارد. اما نتایج دنیوى که غالبا خود ما آنها را لمس کردهایم اینکه کسانى که دست و دلبازترند، پیش مردم محبوبترند چرا که دست و دلبازى یکى از عوامل مهر و محبت و مودّت در بین مردم است همچنانکه بخل و تنگنظرى و مضایقه از احسان و بذل و بخشش باعث دشمنى مردم با انسان است. و این اصل مهمى است در مسائل اجتماعى که امام صادق طى حدیثى به معلّى(یکى از یارانش) مىفرماید:
«اى معلّى! خود را با بذل و بخشش، نزد برادران و دوستانت دوست داشتنى کن و مهر و محبت آنان را به سوى خود جلب کن زیرا خداوند عطا و بخشش را مایه محبت؛ و بخل و تنگنظرى را مایه عداوت و دشمنى قرار داده است»(8).
یکى از فواید محبت به مردم در دنیا، دفع بلاهاى آسمانى است که با وجود افراد مؤمن و با محبت در جامعه، خداوند بلاهاى آسمانى را از دیگران دفع مىکند چنانکه رسول خدا مىفرماید:
«خداى تبارک و تعالى مردم یک شهر و یا روستا را که معصیت و نافرمانى او را از حد گذراندهاند، اما در میان آنان سه نفر مؤمن وجود دارد ندا مىکند و مىفرماید: اى بندگان گناهکار و نافرمان من! اگر نبود که در میان شما مؤمنینى هستند که براى رضاى من به مردم مهر مىورزند و با اقامه نماز، زمین و مساجد مرا آباد مىکنند، و درسحرها از ترس من استغفار مىکنند، عذاب خود را بر شما فرود مىآوردم و سپس باکى نداشتم که بر سر شما چه مىآید»(9).
علاوه بر آثار و برکات دنیوى مهر و محبت به مردم، نتایج معنوى و اخروى بىشمارى دارد که خیلى مهمتر از آثار دنیوى آن است چرا که دنیا به منزله گذرگاهى مىماند که دیر یا زود از بین مىرود اما آخرت است که جاودانه و همیشگى است و ما به برخى از احادیثى که در این مورد وارد شده، اشاره مىنمائیم:
پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرماید:
«هیچ بندهاى با برادر دینىاش براى رضاى خدا ملاطفت و مهربانى نمىکند مگر آنکه خداوند از خدمه بهشتى براى او به عنوان خدمتکار مىگمارد»(10).
همچنین امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«مؤمنانى از شیعیان و پیروان ما وقتى بهم مىرسند(وباهم با مهربانى برخورد مىکنند)، نظر لطف خدا بر آنهاست تا اینکه پراکنده شوند و گناهانشان همچون برگ درختان مىریزد و همیشه دست خداوند به همراه آن کسى است که به دوستش مهربانتر است»(11).
باز آن حضرت مىفرماید:
«محبت و علاقه شخس به برادران دینى خود مایه فضیلت و ارزش او نزد خداى متعال است و هرکس وظیفه مهرورزى به برادران دینى را خوب انجام دهد، خدا او را دوست مىدارد و هرکه را خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(12).
امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«محبّت و علاقه شخصى به برادران دینى خود، مایه فضیلت و ارزش او نزد خداى متعال است و هرکس وظیفه مهرورزى به برادران دینى را به نحو احسن انجام دهد، خدا او را دوست مىدارد و هرکس را که خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(13).
پی نوشتها:
1. بحارالأنوار، ج74، ص 392، کتاب العشرة، ح 12.
2. همان، ص 287، ح6.
3. «عن الصادق: قال: المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یخذله و لا یخوّفه و یحق على المسلمِ الاجتهاد فى التواصل و التعاون على التعاطف و المواساة لأهل الحاجة و تعاطف بعضهم على بعض حتى تکونوا کما أمرکم اللّه(رُحماء بینهم)»(تفسیر نورالثقلین، ج5، ص 77، به نقل از اصول کافى).
4. «عنِ الصّادق: تقرّبوا إلى اللّه بمواساة إخوانکم».(بحارالأنوار، ج74، ص 371، کتاب العشرة، باب 28، ح5).
5. همان،، ص 395، ح22.
6. همان، ص 280، ح6.
7. همان، ص 281، ح1، باب18.
8. یا معلّى! خِف اللّه یخفف منک کلّ شىء یا معلّى تحبّب الى إخوانک بصلتهم فانّ الله جعل العطاء محبّة و المنع مبغضة». (همان، ص 281).
9. «انّ الله تبارک و تعالى إذا رأى أهل قریةٍ قد أسرفوا فى المعاصى و فیها ثلاثة نفر من المؤمنین ناداهم جلّ جلاله و تقدست اسماؤه: یا أهل معصیتى لولا مَن فیکم من المؤمنین المتحابّین لجلالى العامرین بصلاتهم ارضى و مساجدى و المستغفرین بالأسحار خوفا منى لأنزلت بکم عذابى ثم لا اُبالى» (همان، ص 390).
10. همان، ص 298.
11. اصول کافى، ج2، ص 179.
12. «مِن فضلِ الرّجل عند اللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه الله محبة إخوانه، فقد احبّه اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یومالقیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220).
13.«مِنْ فضلالرّجل عنداللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه اللّه محبّته إخوانه، فقد أحبّه اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یومالقیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220).