آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

محبت و مهرورزى به مردم و دلرحم بودن در بین همکیشان، علاوه بر محبوبیت در میان مردم و افزایش رزق و روزى در دنیا، مایه رضایت خدا و نجات در آخرت است.
هر جامعه‏اى که مردم آن با همدیگر مهربان و با محبت و دلرحم باشند، زندگى کردن در آن جامعه زیبا و گوارا بوده و مایه خوشبختى خواهد بود.
هر جامعه انسانى هر چقدر هم قانونمند باشد، اگر مهر و محبت در میان مردمانش نباشد، آن جامعه، یک جامعه خشک و بى‏روح خواهد بود و مردم در عین قانونمندى، از زندگى خود ناراحت و ناراضى خواهند بود، چرا که علاوه بر قانون، در زندگى جمعى باید روح انسانها و عاطفه بشرى آنها نیز در نظر گرفته شود. چنانکه مى‏دانیم جوامعى که تابع قانون خشک و خالى هستند، بالاخص جوامع مادى و صنعتى که فقط به فکر تأمین مادیات و پیشرفت صنعتى و تکنیکى خود بوده و بوئى از مهر و عاطفه انسانى نبرده‏اند، در چنین جامعه‏ها است که بسیارى از مردم دچار افسردگى شده و از همدیگر خبر ندارند، پیرانشان در خانه سالمندان بسر مى‏برند، پدر و مادر با فرزند و فرزند با پدر و مادر، برادر با برادر و خواهر با خواهر و... مانند بیگانه‏ها زندگى بى‏روحى دارند. اما جامعه‏هائى که علاوه بر رعایت مقررات و قانون، مهرورزى و محبت به همنوعان خود را جزء مقررات اخلاقى در زندگى جمعى قرار داده و به همدیگر عشق مى‏ورزند و مردمان آن جامعه شاداب و سرحال و در کارهاى انسانى خود موفق‏ترند.
اسلام که دین سازگار با سرشت انسان است، اگر بگوئیم دین محبت و مهرورزى است، مبالغه نکرده و گزاف نگفته‏ایم چرا که اسلام مهر و محبت را در زندگى جمعى محور قرار داده و آن را یکى از ارکان موفقیت در کارها و روابط اجتماعى مى‏داند چنانکه خداوند متعال مى‏فرماید: «مُحمَّدٌ رَسُولُ اللّه و الَّذِینَ مَعهُ أشِدّاءُ عَلىَ الکفّارِ رُحَماء بَینَهُم...» «محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرستاده خداست، و کسانى که با او هستند، در برابر کفار سرسخت و شدید؛ و در میان خود مهربانند...».
دینى که مهر و محبت و عاطفه انسانى در همه قوانین و مقررات آن قابل لمس و درک است و اصل اولیه در تمام قوانین و اجراى آن براساس مهر و محبت قرار داده شده و کتاب زندگى یعنى قرآن کریم، عاطفه و محبت را در همه امور یک اصل مهم و اساسى مى‏داند، و رهبران راستین آن به تبعیت از فرمان خداوندى؛ هم خود در عین پایبند بودن به قوانین و مقررات دینى واجتماعى و اجراى عدالت، پر مهر و عاطفه بوده‏اند، پیروان خود را نیز در عین قانونمند و تابع مقررات بودن، دعوت کرده‏اند، به مهر و محبت نیز نموده‏اند. چنانکه پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله که خود پیامبر رحمت و محبت است، محبت و عاطفه را سرمایه عاقلان، و آن را در درجه دوم پس از تدیّن به اسلام دانسته و مى‏فرماید:
«رَأسُ العقلِ بعدَ الدِّینِ، التودُّدُ إلى النّاس و اصطناعُ الخیرِ إلى کُلّ أحدٍ برّ و فاجر»(1).
«محبت به مردم و خیر رساندن به هر فرد نیک و بد، بعد از تدیّن به دین اسلام، نشانه‏اى از عقل و خرد است».
همچنین مى‏فرماید: «نگاه کردن به صورت برادر دینى از روى مهر و محبت خدائى، عبادت است»(2).
لذا مؤمنین و کسانى که تابع راستین پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏باشند، در عین سرسخت بودن در برابر دشمنان، با همدیگر و برادران ایمانى و کسانى که با آنان در یک جامعه زندگى مى‏کنند و همکیش هستند، مهربان و دلرحم بوده و درباره برادران دینى خود ظلم و اجحاف نمى‏کنند و به همدیگر کمک و یارى مى‏نمایند حتى پشت‏سر آنان.
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«مسلمان، برادر مسلمان است، و در حق او ظلم نمى‏کند و او را خوار و ذلیل نمى‏کند و او را سبک نمى‏شمارد و بر مسلمانان لازم است در محبت و نزدیک شدن قلبها سعى کنند. و در راه مهربانى همنوعان خود یارى نمایند و با کسانى که نیازمند هستند، مواسات و همدردى نمایند و چنان با همدیگر مهربان باشند که مشمول آیه شریفه(رُحماءُ بینکم) گردند....»(3).
باز آن حضرت درباره مواسات و همدردى با برادران ایمانى مى‏فرماید: «مواسات و همدردى و همیارى با برادران، باعث نزدیک شدن به خداست»(4).
همچنین امیرمؤمنان على علیه‏السلام مى‏فرماید:
«مُواساة الأخ فی اللّه عزّوجلّ تزیدُ فِى الرِّزق»(5).
«مواسات با برادران دینى در راه خدا باعث افزونى رزق و روزى مى‏گردد».
آرامش در کنار برادران دینى
برخلاف جامعه‏هاى مادّى، -که در آنها بسیارى از مردم بیگانه‏وار زندگى مى‏کنند و از نظر عاطفى ارضا نمى‏شوند-، پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در حدیثى به اصل روانشناسى و جامعه‏شناسى اشاره کرده و به نیاز فطرى و روانى انسانها به مهر و مودّت همنوعانش تأکید کرده، خاطرنشان مى‏سازد که مؤمن در کنار برادر دینى‏اش با بهره‏مندى از دوستى و محبت، آرامش پیدا مى‏کند و از زندگى خود لذت مى‏برد همچنانکه اگر انسانى در بیابان گرم و سوزان، سرگردان و تشنه شود و سپس به سرچشمه آبى برسد و در کنار آن نشسته و جرعه‏اى از آن بنوشد، لذّت مى‏برد:
«إنّ المُؤمن لَیَسکُنُ إلى المؤمنِ کما یسکنُ قلبُ الظمآن إلى الماء البارد»(6).
اشخاص با ایمان و کسانى که پایبند به دین و مقررات دینى خود هستند، اشخاص با محبت و بى‏غلّ و غش بوده و کینه هیچ‏کسى را در سینه ندارند و وقتى به همدیگر مى‏رسند، حتى در اولین برخوردشان، محبتشان به جوش مى‏آید و از ته دل همدیگر را دوست مى‏دارند، گویا از قبل همدیگر را مى‏شناخته‏اند، چنانکه خود ما هم این مسأله را لمس کرده‏ایم و گاهى کسى را دیده و یک مرتبه محبت او در دل ما جا کرده است، گویا قبلاً آشنا بوده‏ایم.
امام صادق علیه‏السلام در جواب سُدیر (یکى از یارانش) که گفت یابن رسول‏اللّه من وقتى با مرد مؤمنى ملاقات مى‏کنم که نه من قبلاً او را دیده‏ام و نه او مرا؛ اما شدیدا او را دوست مى‏دارم و وقتى با او حرف مى‏زنم مى‏بینم او نیز مثل من، مرا دوست مى‏دارد و از ته دل همدیگر را دوست مى‏داریم، فرمود:
«یا سُدیر قلبهاى خوبان وقتى به همدیگر مى‏رسند، محبتشان به سرعت جوش مى‏آید بدون اینکه آن را اظهار نمایند مانند آب باران که به آبهاى نهرها مى‏رسند، همچنانکه قلبهاى اشخاص فاسق و فاجر وقتى به هم مى‏رسند، از عاطفه و محبت از همدیگر دورند مثل دورى حیوانات، و لو به ظاهر و با زبانشان اظهار محبت نمایند»(7).
نتیجه و پاداش مهر و محبت به مردم
مهر و محبّت، آثار و نتایج دنیوى و اخروى زیادى دارد. اما نتایج دنیوى که غالبا خود ما آنها را لمس کرده‏ایم اینکه کسانى که دست و دلبازترند، پیش مردم محبوب‏ترند چرا که دست و دلبازى یکى از عوامل مهر و محبت و مودّت در بین مردم است همچنانکه بخل و تنگ‏نظرى و مضایقه از احسان و بذل و بخشش باعث دشمنى مردم با انسان است. و این اصل مهمى است در مسائل اجتماعى که امام صادق طى حدیثى به معلّى(یکى از یارانش) مى‏فرماید:
«اى معلّى! خود را با بذل و بخشش، نزد برادران و دوستانت دوست داشتنى کن و مهر و محبت آنان را به سوى خود جلب کن زیرا خداوند عطا و بخشش را مایه محبت؛ و بخل و تنگ‏نظرى را مایه عداوت و دشمنى قرار داده است»(8).
یکى از فواید محبت به مردم در دنیا، دفع بلاهاى آسمانى است که با وجود افراد مؤمن و با محبت در جامعه، خداوند بلاهاى آسمانى را از دیگران دفع مى‏کند چنانکه رسول خدا مى‏فرماید:
«خداى تبارک و تعالى مردم یک شهر و یا روستا را که معصیت و نافرمانى او را از حد گذرانده‏اند، اما در میان آنان سه نفر مؤمن وجود دارد ندا مى‏کند و مى‏فرماید: اى بندگان گناهکار و نافرمان من! اگر نبود که در میان شما مؤمنینى هستند که براى رضاى من به مردم مهر مى‏ورزند و با اقامه نماز، زمین و مساجد مرا آباد مى‏کنند، و درسحرها از ترس من استغفار مى‏کنند، عذاب خود را بر شما فرود مى‏آوردم و سپس باکى نداشتم که بر سر شما چه مى‏آید»(9).
علاوه بر آثار و برکات دنیوى مهر و محبت به مردم، نتایج معنوى و اخروى بى‏شمارى دارد که خیلى مهم‏تر از آثار دنیوى آن است چرا که دنیا به منزله گذرگاهى مى‏ماند که دیر یا زود از بین مى‏رود اما آخرت است که جاودانه و همیشگى است و ما به برخى از احادیثى که در این مورد وارد شده، اشاره مى‏نمائیم:
پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید:
«هیچ بنده‏اى با برادر دینى‏اش براى رضاى خدا ملاطفت و مهربانى نمى‏کند مگر آنکه خداوند از خدمه بهشتى براى او به عنوان خدمتکار مى‏گمارد»(10).
همچنین امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«مؤمنانى از شیعیان و پیروان ما وقتى بهم مى‏رسند(وباهم با مهربانى برخورد مى‏کنند)، نظر لطف خدا بر آنهاست تا اینکه پراکنده شوند و گناهانشان همچون برگ درختان مى‏ریزد و همیشه دست خداوند به همراه آن کسى است که به دوستش مهربانتر است»(11).
باز آن حضرت مى‏فرماید:
«محبت و علاقه شخس به برادران دینى خود مایه فضیلت و ارزش او نزد خداى متعال است و هرکس وظیفه مهرورزى به برادران دینى را خوب انجام دهد، خدا او را دوست مى‏دارد و هرکه را خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(12).
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«محبّت و علاقه شخصى به برادران دینى خود، مایه فضیلت و ارزش او نزد خداى متعال است و هرکس وظیفه مهرورزى به برادران دینى را به نحو احسن انجام دهد، خدا او را دوست مى‏دارد و هرکس را که خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(13).
پی نوشتها:
1. بحارالأنوار، ج74، ص 392، کتاب العشرة، ح 12.
2. همان، ص 287، ح6.
3. «عن الصادق: قال: المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یخذله و لا یخوّفه و یحق على المسلمِ الاجتهاد فى التواصل و التعاون على التعاطف و المواساة لأهل الحاجة و تعاطف بعضهم على بعض حتى تکونوا کما أمرکم اللّه(رُحماء بینهم)»(تفسیر نورالثقلین، ج5، ص 77، به نقل از اصول کافى).
4. «عنِ الصّادق: تقرّبوا إلى اللّه بمواساة إخوانکم».(بحارالأنوار، ج74، ص 371، کتاب العشرة، باب 28، ح5).
5. همان،، ص 395، ح22.
6. همان، ص 280، ح6.
7. همان، ص 281، ح1، باب18.
8. یا معلّى! خِف اللّه یخفف منک کلّ شى‏ء یا معلّى تحبّب الى إخوانک بصلتهم فانّ الله جعل العطاء محبّة و المنع مبغضة». (همان، ص 281).
9. «انّ الله تبارک و تعالى إذا رأى أهل قریةٍ قد أسرفوا فى المعاصى و فیها ثلاثة نفر من المؤمنین ناداهم جلّ جلاله و تقدست اسماؤه: یا أهل معصیتى لولا مَن فیکم من المؤمنین المتحابّین لجلالى العامرین بصلاتهم ارضى و مساجدى و المستغفرین بالأسحار خوفا منى لأنزلت بکم عذابى ثم لا اُبالى» (همان، ص 390).
10. همان، ص 298.
11. اصول کافى، ج2، ص 179.
12. «مِن فضلِ الرّجل عند اللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه الله محبة إخوانه، فقد احبّه اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یوم‏القیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220).
13.«مِنْ فضل‏الرّجل عنداللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه اللّه محبّته إخوانه، فقد أحبّه اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یوم‏القیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220).

تبلیغات