آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

برخلاف تصور رایج، ایران دشمن یا رقیب اصلی عربستان در مناقشات چندساله اخیر پس از اشغال عراق و روی کار آمدن حکومت شیعی در این کشور نیست، دشمن خانگی است در منظومه عربی. سیاست عربستان در سه دهه گذشته که نظام جمهوری اسلامی در ایران استقرار و تداوم داشت، به‌ویژه در دهه نخست ‌آن بر پایه تشکیل جبهه‌ای عربی در برابر امواج صدور انقلاب استوار بود و برپایه همین استراتژی دولت سعودی و دیگر دولت‌های عربی حوزه خلیج‌فارس از رژیم صدام حسین حمایت می‌کردند و در تلاش بودند تا از آن، جنگی میان عرب و فارس بسازند. اگرچه آنها از نفوذ معنوی ایران در میان شیعیان عربستان که اقلیت بزرگی در این کشور هستند بیمناک بودند و شیعیان عربستان هم به جهت حضور در مناطق نفت‌خیز شرقی تاثیر بسزایی در نگرانی عربستان داشتند، اما این تهدید در حدی نبود که بتواند نظام سیاسی عربستان را به چالش جدی بطلبد.
 
اما از زمانی که در عراق پس از سرنگونی صدام حسین اکثریت شیعیان برای نخستین بار قدرت را به دست گرفتند، این نگرانی‌ها فزونی یافت. دیگر عربستان یا دیگر رهبران سنی‌مذهب جهان عرب نمی‌توانستند مناقشه شیعی – سنی را مناقشه‌ای صرفا میان اعراب و فارس‌ها بدانند، چون ایران دیگر تنها همسایه‌ای نبود که رهبری شیعی را در راس حکومت دارد. با پایان صدام حسین، آل سعود تزلزل را در ارکان خود احساس کرد، به همین دلیل است که عربستان سعودی تلاش چندانی برای جلوگیری از فعالیت هواداران القاعده برای ورود به عراق و انجام عملیات تروریستی نمی‌کند و زلمی خلیل‌زاد سفیر آمریکا در سازمان ملل به صراحت از این سیاست عربستان انتقاد می‌کند.
 
عربستان با اینکه متحد آمریکا در منطقه است و واشنگتن برای مقابله با ایران قرارداد 25 میلیارد دلاری فروش تسلیحات پیشرفته نظامی با ریاض امضا کرده، ولی هنوز در عراق نمایندگی دیپلماتیک ایجاد نکرده چون نمی‌تواند وجود یک حکومت عربی شیعی را در همسایگی خود بپذیرد. عراق تنها کشور عربی است که به دلیل برخورداری از نیروی انسانی کارآمد، خاک حاصلخیز و منابع سرشار نفت می‌تواند خود را به رده نخست کشورهای عربی ارتقا دهد و موقعیت عربستان سعودی را تضعیف کند. تا قبل از آنکه حکومتی شیعی در عراق بر سر کار بیاید عربستان حساسیت چندانی به تحولات لبنان و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان نداشت ولی هراس فرزندان سعود و دیگر رهبران عرب آن است که حزب‌الله و رهبرش نصرالله در پیوند مستقیم با عراق قرار بگیرد و موقعیت هژمون نظام‌های عربی را در منطقه به خطر اندازد.
 
به همین دلیل است که از سال گذشته که حزب‌الله لبنان مقاومتی مثال‌زدنی در برابر اسرائیل داشت، رهبران عربستان و جهان عرب به جای ابراز خوشحالی برآشفتند و از همان زمان به فکر احیای روند صلح‌ اعراب و اسرائیل افتادند. کنفرانس هفته گذشته شرم الشیخ و دیدار وزیران دفاع و خارجه آمریکا با همتاهای عرب آنها و اعلام حمایت عربستان از پیشنهاد بوش برای برپایی کنفرانس صلح خاورمیانه در پاییز نشان‌دهنده جدیت سعودی‌هاست برای محدود کردن پیشروی سیاسی اعراب شیعی. اگر عربستان نتواند از تثبیت موقعیت شیعیان در عراق و لبنان جلوگیری کند، باید در همسایگی خود، یمن، نیز افزایش نفوذ شیعیان زیدی را شاهد باشد و در همسایگی دیگرش بحرین زیر فشار قرار گرفتن حکومت آل خلیفه را.

تشکیل اتحادیه‌ای از کشورهای شیعی عربی که سه تا از آنها مستقیما همسایه عربستان هستند، ریاض را ناگزیر می‌کند که سهم بیشتری از قدرت را به شیعیان خود که بیش از 10 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند، واگذار کند. اما مهم‌تر از آن عربستان دیگر در جهان عرب دست برتر را نخواهد داشت و جهان عرب سه‌قطبی شکل خواهد گرفت که سعودی‌ها تنها یکی از سه ضلع آن خواهند بود و دو ضلع دیگرش را عراق و مصر شکل خواهند داد. به همین دلیل است که عربستان با وجود تهدیدی که از ناحیه بنیادگرایان القاعده و وهابی‌های تندرو احساس می‌کند، چشم به فتوای مذهبی مفتی‌های وهابی و کمربندهای انفجاری اعضای القاعده دوخته است تا از تثبیت نظام سیاسی عراق جلوگیری کند. عربستان از عراق دموکراتیک که در آن شیعیان به تناسب جمعیت قدرت را در اختیار بگیرند بیشتر در هراس است تا ایران.
جمهوری اسلامی در بدترین حالت برای سعودی‌ها تهدیدی استراتژیک است، اما تهدید عراق هم استراتژیک است،‌ هم هویتی.

تبلیغات