نشانههاى خدا در قرآن(14) خورشید و ماه نشانهای از قدرت خدا
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
خورشید و ماه با حرکتحساب شده خود و نظم بخشیدن به سایر سیارات و تاثیر در همه موجودات، نشانى از آفریننده حکیم و قادر مطلق هستند .
در شماره گذشته با یکى دیگر از آیاتى که با تعبیر «و من آیاته» شروع شده، آشنا شدیم و آن، آیه 37 سوره فصلتبود که در آن به چهار پدیده مهم و حیاتى در منظومه خاکى ما اشاره شده است و آنها عبارتند از روز و شب و خورشید و ماه . درباره دوتاى اولى مطالبى بیان شد و اینک ادامه مطلب:
خورشید منبع انرژى و برکات بىشمار براى سیاره خاکى ما به شمار مىرود نور و حرارت و روشنایى روز و رویش گیاهان و حتى زندگى بشر بدون پرتو حیاتبخش خورشید نمىتواند وجود داشته باشد .
به عبارت دیگر: انرژیهاى گوناگونى که بشر امروزه مورد استفاده خود قرار مىدهد از جمله نیروگاههاى اتمى و انرژى الکتریک که در اکثر موارد زندگى، ما شاهد آن هستیم و با زندگى روزمره ما عجین گشته، و جهان را به سوى تمدن پیش مىبرد، در واقع نشات گرفته از خورشید است . دانشمند روسى «تیمیر یازف» معتقد است:
«غذا از آن جهت منبع نیروى حیات است که کنسروى از اشعه خورشید مىباشد» (1) .
خورشید و ماه چیست؟
خورشید یکى از ثوابت است که زمین و سیارات دیگر دور آن مىگردند و از آن کسب نور مىکنند . حجم آن 1310000 برابر حجم زمین و فاصلهاش تا زمین 149 میلیون کیلومتر و نزدیکترین ثوابتبه زمین مىباشد (2) .
خورشید کرهاى بزرگ و گازى شکل مرکب از گازهائى ملتهب است که اشعه نورانى و گرما، به سراسر جهان گسیل مىدارد و قطرش یک میلیون و چهار صد هزار کیلومتر است . قرص خورشید و ماه گرچه در نظر ما یکسان مىنماید، ولى خورشید 109 برابر بزرگتر از کره زمین است (3) .
ماه نیز یکى از کرات آسمانى است که به دور زمین مىگردد و روشنى بخش شبهاى تار و ظلمانى و چراغ راهنماى مسافران و فواید دیگرى نیز دارد که با جزر و مد خود مىآفریند . البته مىدانیم که نور ماه، انعکاس نور خورشید در نیمهاى از این کره است .
اهمیتخورشید و ماه
میلیونها سال است انسان مشاهده مىکند که کره زمین به دور خورشید و ماه به دور زمین مىچرخد و لحظهاى از مسیر خود تخلف نکرده، و اوقات شب و روز و ماه و سال را تنظیم کرده، و پس و پیش نمىشود، لذا انسان برنامه زندگى خود را براساس گردش این دو، تحت نظم و حساب درآورده و براى خود مبدا تاریخ قرار داده و بر اساس همان نظم و ترتیب روز و شب و ماه و سال، کارهاى فردى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى را تنظیم مىکند . چنانکه خداوند متعال در آیه 96 سوره انعام مىفرماید:
«خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داد» (4) .
«او است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید و هرکدام از اینها در مدارى در حرکتند» (5) .
«نه خورشید را سزا است که به ماه رسد، نه شب بر روز پیشى مىگیرد، و هرکدام در مسیر خود شناورند» (6) .
خورشید و ماه در زندگى منظومه ما، از چنان اهمیتى برخوردار است که اگر روزى سیارات از نور خورشید محروم گردند و همهجا تاریک و ظلمانى شده، همه گیاهان از رویش باز خواهند ایستاد .
«آماسویچ» مىنویسد:
«آب دریاها و اقیانوسها که در اثر حرارت خورشید تبخیر شده و رودخانهها و آبشارهاى زیبا را به وجود مىآورد، اگر روزى خورشید نباشد و دیگر تولید انرژى تعطیل شود، بشر از تمامى این نعمتها محروم مانده و زندگى او فلجخواهد شد . حتى انرژى الکتریک که همگان با آن سرو کار دارند، صورت دیگرى از انرژى خورشید است» (7) .
همچنین وزش باد (که در شماره دوم سال 43 این مجله، از نگارنده به فواید آن اشاره شد)، چیزى جز گرم شدن ناموزون قسمتهاى مختلف سطح زمین به وسیله اشعه خورشید نمىباشد .
آماسویچ باز در اهمیتخورشید مىنویسد:
«آدمیان از قدیمالایام به اهمیتخورشید پى برده بودند و شگفتانگیز نیست که پیشینیان خورشید را یکى از خدایان مىشمردند و معابد با شکوه براى نیایش او برپا مىساختند و به درگاهش راز و نیاز مىکردند و آن را خداى خدایان مىدانستند ولى بعدها آدمى به نیروى دانش و خرد دریافت که نیروئى ما فوقالطبیعه در خورشید وجود ندارد، بلکه آن نیز در زمره اختران عادى است که در کیهان نظیر آن بسیار یافت مىشود و نیروبخش آن یک نیروى مافوقالطبیعه مىباشد» (8) .
چنانکه گفته شد، به خاطر این همه فواید بىشمارى که خورشید و ماه در سیارات از جمله منظومه خاکى ما دارد، در روزگار قدیم، گروهى در مقابل این دو پدیده مهم و حیاتى و پرفروغ آسمانى سر فرود آورده و آنها را پرستش مىنمودند از اینرو آفریننده هستى پس از اشاره به تسخیر درآوردن خورشید و ماه و قرار دادن آنها و منافعشان در اختیار بشر، و بیان آن در آیات متعدد قرآن، انسان را راهنمائى کرده مىفرماید با مشاهده اینهمه فایده از اینها نباید از آفریننده آنها غافل باشید و به دنبال مخلوق بروید، بلکه خالق آنها را ستایش کنید . لذا قرآن مجید در مقابل افراد غافل از خالق این پدیدهها مىفرماید:
«براى خورشید و ماه سجده نکنید، بلکه براى آفریننده آنها سجده کنید» (9) .
یعنى چرا به موجوداتى سجده مىکنید که اسیر قوانین آفرینشاند و دستخوش انواع تغییرات . اگر مىخواهید سجده کنید به کسى سجده کنید که آنها را مسخر شما گردانیده و منافع آنها را در اختیار شما گذاشته است . چنانکه مىفرماید:
«نظمى که خورشید و ماه دارد، به خودى خود نیست، بلکه خداوند آنها را به تسخیر و خدمتبشر درآورده است» (10) .
چنانکه قهرمان توحید، حضرت ابراهیم علیه السلام نیز هنگام دعوت مردم به توحید، وقتى که جمع شدن پردههاى تاریک شب و سر برآوردن خورشید از افق و گستردن نور خود بر کوه و دشت را با چشم حقیقتبین خود دید، صدا زد این خداى من است (11) ولى با غروب و پنهان شدن قرص خورشید، فرمود: «من از همه این معبودهاى ساختگى که شریک خدا قرار دادهاند، بیزارم» (12) .
خداوند متعال در واقع با مطرح کردن این چهار پدیده و فواید آنها مىخواهد به بشر بفهماند که پدیدههاى به این مهمى که شما خیال مىکنید معبود شماست، نظم و حرکت آنها به فرمان آفریننده آنها و حاکى از وحدت و قدرت خالق مدیر و مدبر مىباشد که هیچکدام نمىتوانند از فرمان آفریننده خود سرپیچى نمایند، چرا که جهان از یک مشیتحکیمانه پدید آمده است و با عنایت و مشیت الهى نگهدارى مىشود و اگر لحظهاى عنایت الهى از جهان گرفته شود، نیست و نابود مىگردد . کل جهان هستى به صورت مجموعهاى هماهنگ است و هدفهاى حکیمانه در خلقت جهان و انسان در کار است و تحت تدبیر و مدیریت عالیه الهى قرار دارد و سنتهاى ربوبى بر آن حاکم است . نقش علتالعلل را آفریدگار (خالق) و پروردگار (رب) دارد که پس از خلقت نیز، به عنوان مدبر الامور، به تدبیر امور مىپردازد اگر خلقت از آن اوست، هدایت جهان نیز پس از خلقتبه عهده اوست .
پىنوشت:
1) آماسویچ، ساختمان خورشید، ترجمه روحالله عباسى و هوشنگ کریمى، ص 18 .
2) فرهنگ عمید .
3) آماسویچ، ساختمان خورشید، ص 18 .
4) والشمس والقمر حسبانا ...» .
5) و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کل فی فلک یسبحون» آیه 33 سوره انبیاء .
6) کل فی فلک یسبحون» یس: 40 .
7) ساختمان خورشید، ص 18 .
8) همان، ص 18 و 19 .
9) لا تسجدوا للشمس و لا للقمر واسجدوا لله الذی خلقهن ...» فصلت: ذیل 37 .
10) و سخر لکم الشمس و القمر دائبین و سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر ...» ابراهیم: 33 و نحل: 12 .
11) البته اینکه واقعا حضرت ابراهیم این سخن را از روى اعتقاد مىگفتیا براى تفهیم به مردم آن عصر، مفسران اختلاف نظر دارند . ولى اکثر دانشمندان و مفسران معتقدند که به خاطر تفهیم و استدلال در برابر ستارهپرستان و خورشید پرستان بود که در حال مناظره با آنان بوده است . و الا حضرت ابراهیم مسلما موحد بوده و قهرمان توحید است .
12) فلما را الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اکبر فلما افلت قال یا قوم انى برىء مما یشرکون» نعام: 78 .
در شماره گذشته با یکى دیگر از آیاتى که با تعبیر «و من آیاته» شروع شده، آشنا شدیم و آن، آیه 37 سوره فصلتبود که در آن به چهار پدیده مهم و حیاتى در منظومه خاکى ما اشاره شده است و آنها عبارتند از روز و شب و خورشید و ماه . درباره دوتاى اولى مطالبى بیان شد و اینک ادامه مطلب:
خورشید منبع انرژى و برکات بىشمار براى سیاره خاکى ما به شمار مىرود نور و حرارت و روشنایى روز و رویش گیاهان و حتى زندگى بشر بدون پرتو حیاتبخش خورشید نمىتواند وجود داشته باشد .
به عبارت دیگر: انرژیهاى گوناگونى که بشر امروزه مورد استفاده خود قرار مىدهد از جمله نیروگاههاى اتمى و انرژى الکتریک که در اکثر موارد زندگى، ما شاهد آن هستیم و با زندگى روزمره ما عجین گشته، و جهان را به سوى تمدن پیش مىبرد، در واقع نشات گرفته از خورشید است . دانشمند روسى «تیمیر یازف» معتقد است:
«غذا از آن جهت منبع نیروى حیات است که کنسروى از اشعه خورشید مىباشد» (1) .
خورشید و ماه چیست؟
خورشید یکى از ثوابت است که زمین و سیارات دیگر دور آن مىگردند و از آن کسب نور مىکنند . حجم آن 1310000 برابر حجم زمین و فاصلهاش تا زمین 149 میلیون کیلومتر و نزدیکترین ثوابتبه زمین مىباشد (2) .
خورشید کرهاى بزرگ و گازى شکل مرکب از گازهائى ملتهب است که اشعه نورانى و گرما، به سراسر جهان گسیل مىدارد و قطرش یک میلیون و چهار صد هزار کیلومتر است . قرص خورشید و ماه گرچه در نظر ما یکسان مىنماید، ولى خورشید 109 برابر بزرگتر از کره زمین است (3) .
ماه نیز یکى از کرات آسمانى است که به دور زمین مىگردد و روشنى بخش شبهاى تار و ظلمانى و چراغ راهنماى مسافران و فواید دیگرى نیز دارد که با جزر و مد خود مىآفریند . البته مىدانیم که نور ماه، انعکاس نور خورشید در نیمهاى از این کره است .
اهمیتخورشید و ماه
میلیونها سال است انسان مشاهده مىکند که کره زمین به دور خورشید و ماه به دور زمین مىچرخد و لحظهاى از مسیر خود تخلف نکرده، و اوقات شب و روز و ماه و سال را تنظیم کرده، و پس و پیش نمىشود، لذا انسان برنامه زندگى خود را براساس گردش این دو، تحت نظم و حساب درآورده و براى خود مبدا تاریخ قرار داده و بر اساس همان نظم و ترتیب روز و شب و ماه و سال، کارهاى فردى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى را تنظیم مىکند . چنانکه خداوند متعال در آیه 96 سوره انعام مىفرماید:
«خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داد» (4) .
«او است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید و هرکدام از اینها در مدارى در حرکتند» (5) .
«نه خورشید را سزا است که به ماه رسد، نه شب بر روز پیشى مىگیرد، و هرکدام در مسیر خود شناورند» (6) .
خورشید و ماه در زندگى منظومه ما، از چنان اهمیتى برخوردار است که اگر روزى سیارات از نور خورشید محروم گردند و همهجا تاریک و ظلمانى شده، همه گیاهان از رویش باز خواهند ایستاد .
«آماسویچ» مىنویسد:
«آب دریاها و اقیانوسها که در اثر حرارت خورشید تبخیر شده و رودخانهها و آبشارهاى زیبا را به وجود مىآورد، اگر روزى خورشید نباشد و دیگر تولید انرژى تعطیل شود، بشر از تمامى این نعمتها محروم مانده و زندگى او فلجخواهد شد . حتى انرژى الکتریک که همگان با آن سرو کار دارند، صورت دیگرى از انرژى خورشید است» (7) .
همچنین وزش باد (که در شماره دوم سال 43 این مجله، از نگارنده به فواید آن اشاره شد)، چیزى جز گرم شدن ناموزون قسمتهاى مختلف سطح زمین به وسیله اشعه خورشید نمىباشد .
آماسویچ باز در اهمیتخورشید مىنویسد:
«آدمیان از قدیمالایام به اهمیتخورشید پى برده بودند و شگفتانگیز نیست که پیشینیان خورشید را یکى از خدایان مىشمردند و معابد با شکوه براى نیایش او برپا مىساختند و به درگاهش راز و نیاز مىکردند و آن را خداى خدایان مىدانستند ولى بعدها آدمى به نیروى دانش و خرد دریافت که نیروئى ما فوقالطبیعه در خورشید وجود ندارد، بلکه آن نیز در زمره اختران عادى است که در کیهان نظیر آن بسیار یافت مىشود و نیروبخش آن یک نیروى مافوقالطبیعه مىباشد» (8) .
چنانکه گفته شد، به خاطر این همه فواید بىشمارى که خورشید و ماه در سیارات از جمله منظومه خاکى ما دارد، در روزگار قدیم، گروهى در مقابل این دو پدیده مهم و حیاتى و پرفروغ آسمانى سر فرود آورده و آنها را پرستش مىنمودند از اینرو آفریننده هستى پس از اشاره به تسخیر درآوردن خورشید و ماه و قرار دادن آنها و منافعشان در اختیار بشر، و بیان آن در آیات متعدد قرآن، انسان را راهنمائى کرده مىفرماید با مشاهده اینهمه فایده از اینها نباید از آفریننده آنها غافل باشید و به دنبال مخلوق بروید، بلکه خالق آنها را ستایش کنید . لذا قرآن مجید در مقابل افراد غافل از خالق این پدیدهها مىفرماید:
«براى خورشید و ماه سجده نکنید، بلکه براى آفریننده آنها سجده کنید» (9) .
یعنى چرا به موجوداتى سجده مىکنید که اسیر قوانین آفرینشاند و دستخوش انواع تغییرات . اگر مىخواهید سجده کنید به کسى سجده کنید که آنها را مسخر شما گردانیده و منافع آنها را در اختیار شما گذاشته است . چنانکه مىفرماید:
«نظمى که خورشید و ماه دارد، به خودى خود نیست، بلکه خداوند آنها را به تسخیر و خدمتبشر درآورده است» (10) .
چنانکه قهرمان توحید، حضرت ابراهیم علیه السلام نیز هنگام دعوت مردم به توحید، وقتى که جمع شدن پردههاى تاریک شب و سر برآوردن خورشید از افق و گستردن نور خود بر کوه و دشت را با چشم حقیقتبین خود دید، صدا زد این خداى من است (11) ولى با غروب و پنهان شدن قرص خورشید، فرمود: «من از همه این معبودهاى ساختگى که شریک خدا قرار دادهاند، بیزارم» (12) .
خداوند متعال در واقع با مطرح کردن این چهار پدیده و فواید آنها مىخواهد به بشر بفهماند که پدیدههاى به این مهمى که شما خیال مىکنید معبود شماست، نظم و حرکت آنها به فرمان آفریننده آنها و حاکى از وحدت و قدرت خالق مدیر و مدبر مىباشد که هیچکدام نمىتوانند از فرمان آفریننده خود سرپیچى نمایند، چرا که جهان از یک مشیتحکیمانه پدید آمده است و با عنایت و مشیت الهى نگهدارى مىشود و اگر لحظهاى عنایت الهى از جهان گرفته شود، نیست و نابود مىگردد . کل جهان هستى به صورت مجموعهاى هماهنگ است و هدفهاى حکیمانه در خلقت جهان و انسان در کار است و تحت تدبیر و مدیریت عالیه الهى قرار دارد و سنتهاى ربوبى بر آن حاکم است . نقش علتالعلل را آفریدگار (خالق) و پروردگار (رب) دارد که پس از خلقت نیز، به عنوان مدبر الامور، به تدبیر امور مىپردازد اگر خلقت از آن اوست، هدایت جهان نیز پس از خلقتبه عهده اوست .
پىنوشت:
1) آماسویچ، ساختمان خورشید، ترجمه روحالله عباسى و هوشنگ کریمى، ص 18 .
2) فرهنگ عمید .
3) آماسویچ، ساختمان خورشید، ص 18 .
4) والشمس والقمر حسبانا ...» .
5) و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کل فی فلک یسبحون» آیه 33 سوره انبیاء .
6) کل فی فلک یسبحون» یس: 40 .
7) ساختمان خورشید، ص 18 .
8) همان، ص 18 و 19 .
9) لا تسجدوا للشمس و لا للقمر واسجدوا لله الذی خلقهن ...» فصلت: ذیل 37 .
10) و سخر لکم الشمس و القمر دائبین و سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر ...» ابراهیم: 33 و نحل: 12 .
11) البته اینکه واقعا حضرت ابراهیم این سخن را از روى اعتقاد مىگفتیا براى تفهیم به مردم آن عصر، مفسران اختلاف نظر دارند . ولى اکثر دانشمندان و مفسران معتقدند که به خاطر تفهیم و استدلال در برابر ستارهپرستان و خورشید پرستان بود که در حال مناظره با آنان بوده است . و الا حضرت ابراهیم مسلما موحد بوده و قهرمان توحید است .
12) فلما را الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اکبر فلما افلت قال یا قوم انى برىء مما یشرکون» نعام: 78 .