آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

خورشید و ماه با حرکت‏حساب شده خود و نظم بخشیدن به سایر سیارات و تاثیر در همه موجودات، نشانى از آفریننده حکیم و قادر مطلق هستند .
در شماره گذشته با یکى دیگر از آیاتى که با تعبیر «و من آیاته‏» شروع شده، آشنا شدیم و آن، آیه 37 سوره فصلت‏بود که در آن به چهار پدیده مهم و حیاتى در منظومه خاکى ما اشاره شده است و آنها عبارتند از روز و شب و خورشید و ماه . درباره دوتاى اولى مطالبى بیان شد و اینک ادامه مطلب:
خورشید منبع انرژى و برکات بى‏شمار براى سیاره خاکى ما به شمار مى‏رود نور و حرارت و روشنایى روز و رویش گیاهان و حتى زندگى بشر بدون پرتو حیات‏بخش خورشید نمى‏تواند وجود داشته باشد .
به عبارت دیگر: انرژیهاى گوناگونى که بشر امروزه مورد استفاده خود قرار مى‏دهد از جمله نیروگاه‏هاى اتمى و انرژى الکتریک که در اکثر موارد زندگى، ما شاهد آن هستیم و با زندگى روزمره ما عجین گشته، و جهان را به سوى تمدن پیش مى‏برد، در واقع نشات گرفته از خورشید است . دانشمند روسى «تیمیر یازف‏» معتقد است:
«غذا از آن جهت منبع نیروى حیات است که کنسروى از اشعه خورشید مى‏باشد» (1) .
خورشید و ماه چیست؟
خورشید یکى از ثوابت است که زمین و سیارات دیگر دور آن مى‏گردند و از آن کسب نور مى‏کنند . حجم آن 1310000 برابر حجم زمین و فاصله‏اش تا زمین 149 میلیون کیلومتر و نزدیکترین ثوابت‏به زمین مى‏باشد (2) .
خورشید کره‏اى بزرگ و گازى شکل مرکب از گازهائى ملتهب است که اشعه نورانى و گرما، به سراسر جهان گسیل مى‏دارد و قطرش یک میلیون و چهار صد هزار کیلومتر است . قرص خورشید و ماه گرچه در نظر ما یکسان مى‏نماید، ولى خورشید 109 برابر بزرگتر از کره زمین است (3) .
ماه نیز یکى از کرات آسمانى است که به دور زمین مى‏گردد و روشنى بخش شبهاى تار و ظلمانى و چراغ راهنماى مسافران و فواید دیگرى نیز دارد که با جزر و مد خود مى‏آفریند . البته مى‏دانیم که نور ماه، انعکاس نور خورشید در نیمه‏اى از این کره است .
اهمیت‏خورشید و ماه
میلیونها سال است انسان مشاهده مى‏کند که کره زمین به دور خورشید و ماه به دور زمین مى‏چرخد و لحظه‏اى از مسیر خود تخلف نکرده، و اوقات شب و روز و ماه و سال را تنظیم کرده، و پس و پیش نمى‏شود، لذا انسان برنامه زندگى خود را براساس گردش این دو، تحت نظم و حساب درآورده و براى خود مبدا تاریخ قرار داده و بر اساس همان نظم و ترتیب روز و شب و ماه و سال، کارهاى فردى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى را تنظیم مى‏کند . چنانکه خداوند متعال در آیه 96 سوره انعام مى‏فرماید:
«خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داد» (4) .
«او است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید و هرکدام از اینها در مدارى در حرکتند» (5) .
«نه خورشید را سزا است که به ماه رسد، نه شب بر روز پیشى مى‏گیرد، و هرکدام در مسیر خود شناورند» (6) .
خورشید و ماه در زندگى منظومه ما، از چنان اهمیتى برخوردار است که اگر روزى سیارات از نور خورشید محروم گردند و همه‏جا تاریک و ظلمانى شده، همه گیاهان از رویش باز خواهند ایستاد .
«آماسویچ‏» مى‏نویسد:
«آب دریاها و اقیانوسها که در اثر حرارت خورشید تبخیر شده و رودخانه‏ها و آبشارهاى زیبا را به وجود مى‏آورد، اگر روزى خورشید نباشد و دیگر تولید انرژى تعطیل شود، بشر از تمامى این نعمتها محروم مانده و زندگى او فلج‏خواهد شد . حتى انرژى الکتریک که همگان با آن سرو کار دارند، صورت دیگرى از انرژى خورشید است‏» (7) .
همچنین وزش باد (که در شماره دوم سال 43 این مجله، از نگارنده به فواید آن اشاره شد)، چیزى جز گرم شدن ناموزون قسمتهاى مختلف سطح زمین به وسیله اشعه خورشید نمى‏باشد .
آماسویچ باز در اهمیت‏خورشید مى‏نویسد:
«آدمیان از قدیم‏الایام به اهمیت‏خورشید پى برده بودند و شگفت‏انگیز نیست که پیشینیان خورشید را یکى از خدایان مى‏شمردند و معابد با شکوه براى نیایش او برپا مى‏ساختند و به درگاهش راز و نیاز مى‏کردند و آن را خداى خدایان مى‏دانستند ولى بعدها آدمى به نیروى دانش و خرد دریافت که نیروئى ما فوق‏الطبیعه در خورشید وجود ندارد، بلکه آن نیز در زمره اختران عادى است که در کیهان نظیر آن بسیار یافت مى‏شود و نیروبخش آن یک نیروى مافوق‏الطبیعه مى‏باشد» (8) .
چنانکه گفته شد، به خاطر این همه فواید بى‏شمارى که خورشید و ماه در سیارات از جمله منظومه خاکى ما دارد، در روزگار قدیم، گروهى در مقابل این دو پدیده مهم و حیاتى و پرفروغ آسمانى سر فرود آورده و آنها را پرستش مى‏نمودند از این‏رو آفریننده هستى پس از اشاره به تسخیر درآوردن خورشید و ماه و قرار دادن آنها و منافعشان در اختیار بشر، و بیان آن در آیات متعدد قرآن، انسان را راهنمائى کرده مى‏فرماید با مشاهده اینهمه فایده از اینها نباید از آفریننده آنها غافل باشید و به دنبال مخلوق بروید، بلکه خالق آنها را ستایش کنید . لذا قرآن مجید در مقابل افراد غافل از خالق این پدیده‏ها مى‏فرماید:
«براى خورشید و ماه سجده نکنید، بلکه براى آفریننده آنها سجده کنید» (9) .
یعنى چرا به موجوداتى سجده مى‏کنید که اسیر قوانین آفرینش‏اند و دستخوش انواع تغییرات . اگر مى‏خواهید سجده کنید به کسى سجده کنید که آنها را مسخر شما گردانیده و منافع آنها را در اختیار شما گذاشته است . چنانکه مى‏فرماید:
«نظمى که خورشید و ماه دارد، به خودى خود نیست، بلکه خداوند آنها را به تسخیر و خدمت‏بشر درآورده است‏» (10) .
چنانکه قهرمان توحید، حضرت ابراهیم علیه السلام نیز هنگام دعوت مردم به توحید، وقتى که جمع شدن پرده‏هاى تاریک شب و سر برآوردن خورشید از افق و گستردن نور خود بر کوه و دشت را با چشم حقیقت‏بین خود دید، صدا زد این خداى من است (11) ولى با غروب و پنهان شدن قرص خورشید، فرمود: «من از همه این معبودهاى ساختگى که شریک خدا قرار داده‏اند، بیزارم‏» (12) .
خداوند متعال در واقع با مطرح کردن این چهار پدیده و فواید آنها مى‏خواهد به بشر بفهماند که پدیده‏هاى به این مهمى که شما خیال مى‏کنید معبود شماست، نظم و حرکت آنها به فرمان آفریننده آنها و حاکى از وحدت و قدرت خالق مدیر و مدبر مى‏باشد که هیچ‏کدام نمى‏توانند از فرمان آفریننده خود سرپیچى نمایند، چرا که جهان از یک مشیت‏حکیمانه پدید آمده است و با عنایت و مشیت الهى نگهدارى مى‏شود و اگر لحظه‏اى عنایت الهى از جهان گرفته شود، نیست و نابود مى‏گردد . کل جهان هستى به صورت مجموعه‏اى هماهنگ است و هدفهاى حکیمانه در خلقت جهان و انسان در کار است و تحت تدبیر و مدیریت عالیه الهى قرار دارد و سنتهاى ربوبى بر آن حاکم است . نقش علت‏العلل را آفریدگار (خالق) و پروردگار (رب) دارد که پس از خلقت نیز، به عنوان مدبر الامور، به تدبیر امور مى‏پردازد اگر خلقت از آن اوست، هدایت جهان نیز پس از خلقت‏به عهده اوست .
پى‏نوشت:
1) آماسویچ، ساختمان خورشید، ترجمه روح‏الله عباسى و هوشنگ کریمى، ص 18 .
2) فرهنگ عمید .
3) آماسویچ، ساختمان خورشید، ص 18 .
4) والشمس والقمر حسبانا ...» .
5) و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کل فی فلک یسبحون‏» آیه 33 سوره انبیاء .
6) کل فی فلک یسبحون‏» یس: 40 .
7) ساختمان خورشید، ص 18 .
8) همان، ص 18 و 19 .
9) لا تسجدوا للشمس و لا للقمر واسجدوا لله الذی خلقهن ...» فصلت: ذیل 37 .
10) و سخر لکم الشمس و القمر دائبین و سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر ...» ابراهیم: 33 و نحل: 12 .
11) البته اینکه واقعا حضرت ابراهیم این سخن را از روى اعتقاد مى‏گفت‏یا براى تفهیم به مردم آن عصر، مفسران اختلاف نظر دارند . ولى اکثر دانشمندان و مفسران معتقدند که به خاطر تفهیم و استدلال در برابر ستاره‏پرستان و خورشید پرستان بود که در حال مناظره با آنان بوده است . و الا حضرت ابراهیم مسلما موحد بوده و قهرمان توحید است .
12) فلما را الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اکبر فلما افلت قال یا قوم انى برى‏ء مما یشرکون‏» نعام: 78 .

تبلیغات