علم النفس اسلامى (51) رابطه قالب مثالی با جسد پس از مرگ؟
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
بعد از اثبات وجود قالب مثالى در دنیا همراه بدن جسمانى و چگونگى آن بعد از مردن انسان که در شماره گذشته مطرح گردید . حال این سؤال پیش مىآید که رابطه قالب مثالى با جسم و جسد انسانها پس از مرگ، چگونه مىباشد؟ یعنى بعد از اینکه این بدن، به قبر رفت و روح انسانى نیز تنها در قالب مثالى قرار گرفت آیا رابطه دنیائى روح انسان با جسد انسانها بکلى قطع مىشود یا نه؟ روایات کثیرى از پیشوایان اسلام وارده شده استحاکى از این که خداوند در شب اول قبر، همان نفس بیرون رفته از این بدن را به بدن بر مىگرداند و این روح در این بدن یک سرى سؤال و جوابهاى مختصرى با فرشتگان و ماموران دارند چنانکه از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است (1) :
«در قبر، مؤمنان خالص و کافران خالص مورد سؤال قرار مىگیرند، اما غیر از این دو گروه، به حال خود واگذار مىشوند» .
و در برخى از روایات از امام موسى کاظم علیه السلام در مساله بالا چنین نقل شده است که فرمود (2) :
«از مؤمنى که در قبر استسؤال مىشود که پروردگار تو کیست؟ او در پاسخ مىگوید: الله . سپس سؤال مىشود: دین تو چیست؟ او در پاسخ مىگوید: اسلام . و باز از او سؤال مىشود که پیامبر تو کیست؟ در پاسخ مىگوید: محمد علیه السلام و باز سؤال مىشود: امام تو چه کسى است؟ در پاسخ این سؤال اسامى ائمه را که به آنان اعتقاد دارد، بیان مىکند» .
سپس سؤال مىشود که: «چگونه به آن علم پیدا کردى؟ در پاسخ مىگوید:
«خداوند مرا به این طریق هدایت کرده، مرا بر این عقیده تثبیت فرمود ...» .
روشن است که این رابطه میان روح و جسد دنیائى فقط در شب اول قبر است و دوباره نفس از قالب بدن جسمى بیرون مىرود و بدن نیز به تدریج در قبر مىپوسد و به صورت ذرات خاک و مواد آن در مىآید و از این بدن فقط یکچیز باقى مىماند که در روایات و احادیث معتبر موجود، از آن به «طینت» تعبیر مىآورند .
مسلمانان بر اساس دلائل متقن عقلى و نقلى معتقدند که برپائى قیامت و رستاخیز جسمانى است، یعنى به معاد جسمانى معتقدند و بر این باورند که آن روز ارواح موجود در قالب مثالى همراه جسدها و بدنهاى دنیائى براى حساب و بررسى اعمال گذشته در دنیا و حساب و کتاب در محضر الهى حضور مىیابند چنانکه مرحوم ثقةالاسلام کلینى در اصول کافى از امام صادق علیه السلام چنین روایت مىکند که از آن حضرت درباره میت و مرده سؤال کردند که آیا جسد او پوسیده و از بین مىرود؟ فرمود: آرى تا آنجا که گوشت و پوست و استخوانى باقى نمىماند جز طینت او که خداوند جسد او را از آن آفریده است و او فاسد نشده و از بین نمىرود تا آنکه به هنگام بعث از قبر با جسد اولیه از آن پدیدار مىگردد چنانکه در دنیا به هنگام خلقت چنین بوده است .
همچنین در روایتى از رسول خدا چنین نقل شده است (3) :
«هنگامى که زمان وفات مسلمان فرا رسید، بعضى از اعضاء بدن او بر بعض دیگر سلام داده با هم خداحافظى مىکنند! و به همدیگر چنین مىگویند: سلام بر تو، تو از من و من نیز از تو مفارقت مىکنم تا روز قیامت که باز همراه (روح) و حلول آن در بدن، روز رستاخیز همدیگر را ملاقات کنیم» . (کنزالعمال، حدیث 42184 - میزانالحکمة، ج9، ص227) .
از این روایت و روایات دیگر صریحا استفاده مىشود که قالب مثالى در روز رستاخیز در همان قالب جسم بدنى دنیائى قرار مىگیرد که همان طینت انسان بوده که بعد از رفتن از دنیا در قبر به عنوان ماده اولیه خلقت انسان باقى مىماند و در برخى از روایات از این طینتبه عنوان «عجب الذنب» تعبیر آوردهاند، عجب به معناى «دنباله چه;» است، یعنى اعضاى فرزندان آدم بعد از مردن در قبر مىپوسد مگر دنباله او، یعنى طینت او و خداوند روز رستاخیز، انسان را دوباره از روى این طینت زنده مىکند .
پىنوشت:
1) عدة من اصحابنا عن سهل بن زیاد عن عبدالرحمن ابى نجران عن عبدالله بن سنان عن ابى عبدالله علیه السلام قال: انما یسال فى قبره من محض الایمان محضا و الکفر محضا و اما ما سوى ذلک فیلهى عنهم» .
2) عن ابراهیم بن ابى البلاد عن بعض اصحابه عن ابى الحسن موسى علیه السلام: قال: یقال للمؤمن فى قبره من ربک؟ قال: فیقول: الله . فیقال له ما دینک؟ فیقول: الاسلام . فیقال له: من نبیک؟ فیقول: محمد . فیقال: من امامک؟ فیقول: فلان ...» .
3) المسلم اذا حضرته الوفاة سلمت الاعضاء بعضها على بعض تقول علیک السلام تفارقنى و افارقک الى یوم القیامة» .
«در قبر، مؤمنان خالص و کافران خالص مورد سؤال قرار مىگیرند، اما غیر از این دو گروه، به حال خود واگذار مىشوند» .
و در برخى از روایات از امام موسى کاظم علیه السلام در مساله بالا چنین نقل شده است که فرمود (2) :
«از مؤمنى که در قبر استسؤال مىشود که پروردگار تو کیست؟ او در پاسخ مىگوید: الله . سپس سؤال مىشود: دین تو چیست؟ او در پاسخ مىگوید: اسلام . و باز از او سؤال مىشود که پیامبر تو کیست؟ در پاسخ مىگوید: محمد علیه السلام و باز سؤال مىشود: امام تو چه کسى است؟ در پاسخ این سؤال اسامى ائمه را که به آنان اعتقاد دارد، بیان مىکند» .
سپس سؤال مىشود که: «چگونه به آن علم پیدا کردى؟ در پاسخ مىگوید:
«خداوند مرا به این طریق هدایت کرده، مرا بر این عقیده تثبیت فرمود ...» .
روشن است که این رابطه میان روح و جسد دنیائى فقط در شب اول قبر است و دوباره نفس از قالب بدن جسمى بیرون مىرود و بدن نیز به تدریج در قبر مىپوسد و به صورت ذرات خاک و مواد آن در مىآید و از این بدن فقط یکچیز باقى مىماند که در روایات و احادیث معتبر موجود، از آن به «طینت» تعبیر مىآورند .
مسلمانان بر اساس دلائل متقن عقلى و نقلى معتقدند که برپائى قیامت و رستاخیز جسمانى است، یعنى به معاد جسمانى معتقدند و بر این باورند که آن روز ارواح موجود در قالب مثالى همراه جسدها و بدنهاى دنیائى براى حساب و بررسى اعمال گذشته در دنیا و حساب و کتاب در محضر الهى حضور مىیابند چنانکه مرحوم ثقةالاسلام کلینى در اصول کافى از امام صادق علیه السلام چنین روایت مىکند که از آن حضرت درباره میت و مرده سؤال کردند که آیا جسد او پوسیده و از بین مىرود؟ فرمود: آرى تا آنجا که گوشت و پوست و استخوانى باقى نمىماند جز طینت او که خداوند جسد او را از آن آفریده است و او فاسد نشده و از بین نمىرود تا آنکه به هنگام بعث از قبر با جسد اولیه از آن پدیدار مىگردد چنانکه در دنیا به هنگام خلقت چنین بوده است .
همچنین در روایتى از رسول خدا چنین نقل شده است (3) :
«هنگامى که زمان وفات مسلمان فرا رسید، بعضى از اعضاء بدن او بر بعض دیگر سلام داده با هم خداحافظى مىکنند! و به همدیگر چنین مىگویند: سلام بر تو، تو از من و من نیز از تو مفارقت مىکنم تا روز قیامت که باز همراه (روح) و حلول آن در بدن، روز رستاخیز همدیگر را ملاقات کنیم» . (کنزالعمال، حدیث 42184 - میزانالحکمة، ج9، ص227) .
از این روایت و روایات دیگر صریحا استفاده مىشود که قالب مثالى در روز رستاخیز در همان قالب جسم بدنى دنیائى قرار مىگیرد که همان طینت انسان بوده که بعد از رفتن از دنیا در قبر به عنوان ماده اولیه خلقت انسان باقى مىماند و در برخى از روایات از این طینتبه عنوان «عجب الذنب» تعبیر آوردهاند، عجب به معناى «دنباله چه;» است، یعنى اعضاى فرزندان آدم بعد از مردن در قبر مىپوسد مگر دنباله او، یعنى طینت او و خداوند روز رستاخیز، انسان را دوباره از روى این طینت زنده مىکند .
پىنوشت:
1) عدة من اصحابنا عن سهل بن زیاد عن عبدالرحمن ابى نجران عن عبدالله بن سنان عن ابى عبدالله علیه السلام قال: انما یسال فى قبره من محض الایمان محضا و الکفر محضا و اما ما سوى ذلک فیلهى عنهم» .
2) عن ابراهیم بن ابى البلاد عن بعض اصحابه عن ابى الحسن موسى علیه السلام: قال: یقال للمؤمن فى قبره من ربک؟ قال: فیقول: الله . فیقال له ما دینک؟ فیقول: الاسلام . فیقال له: من نبیک؟ فیقول: محمد . فیقال: من امامک؟ فیقول: فلان ...» .
3) المسلم اذا حضرته الوفاة سلمت الاعضاء بعضها على بعض تقول علیک السلام تفارقنى و افارقک الى یوم القیامة» .