این مقاله در صدد واکاوی بازتاب های فضایی همگرایی اروپایی است. همگرایی و منطقه گرایی به عنوان دو مفهوم متضمن گذار از ماهیت فردگرایانه دولت ملی به اجتماعی بین الدولی است. در این اجتماع که مبتنی بر اشتراکات در اهداف، نیات، سیاست ها و راهبردها است دولتهای ملی برخی اختیارات خود را به نهادی منطقه ای تفویض کرده و برتری نهاد منطقه ای را می پذیرند. همگرایی در یک فضای جغرافیایی دارای بازتاب ها و آثار متعددی است. شاخص های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … می توانند به عنوان پدیده های مؤثر از همگرایی مورد توجه قرار گیرند. همگرایی اروپایی که در نوع خود قدرتمندترین نهاد منطقه ای در جهان را ایجاد کرده است نیز در جای خود دارای بازتاب ها و اثرات مختلفی در فضای منطقه ای اروپا بوده است. در این پژوهش این بازتاب ها در دو طیف بازتاب های مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار میگیرند. علیرغم اینکه اتحادیه اروپا قدرتمندترین نهاد منطق های در جهان است، این اتحادیه در حال حاضر با چالش های عمده ای دست به گریبان است. شدت گرفتن جریان های ضد منطقه گرا در اروپا و به عنوان نمونه خاص برگزیت، می تواند یکی از اثرات بازتابهای منفی همگرایی اروپایی باشد. بسته به میزان امکان تحرک و جابجایی افراد نگرش مثبت یا منفی آنان نسبت به اتحادیه متفاوت است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و روش گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است.