چکیده

خوانشِ نقدی در عرصه های گوناگون، میزان کارایی و تأثیرگذاری متن مورد بررسی را برای مخاطب هویدا می سازد و ویژگی های مثبت و منفی متن را تبیین می کند، زیرا نگرش نقادانه، خاستگاهی سازنده است که خلل های موجود، کاستی ها و کمبودها را نشان می دهد. موضوع نقد ادبی در سرزمین اندلس، کم تر مورد توجه ناقدان و تحلیلگران ادبی بوده است. شاید دلیل این مسئله، اطلاعات اندک و کاستی منابع نقدی انتشار یافته در این برهه ادبی است تا تصویر شفاف و روشنی از آن در ذهن پژوهشگر، نقش ببندد. ازجمله آثاری که تاریخچه نقد ادبی در این دوران را مورد بررسی قرار داده، کتاب تاریخ النقد الأدبی فی الأندلس اثر محمد رضوان الدایه، استاد دانشگاه دمشق است. چون این اثر، در عرصه بررسی وضعیت نقد ادبی در دوره اندلس پیشگام بوده است، و با وجود نگارش تألیفات فراخ تر و دقیق تر، در خورِ نقد و بررسی است، برآنیم با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی و با استناد به نمونه هایی از اثر، به ارزیابی کتاب بپردازیم. در روند پژوهش به این نتیجه رسیدیم که استفاده از منابع معتبر و دست اول و گاهی آثار خطی، تفصیل موضوع و بیان تاریخچه نقد ادبی و نظریات و و رویکردهای نقدی این دوران، از نقاط قوت این اثر محسوب می شود. توجه نکردن به گزینش یک روش تحقیق علمی صحیح و نداشتن ایجاز، اشکالات شکلی، اشتباهات تایپی و نگارشی از نقاط ضعف این اثر است. این اثر تنها به تاریخچه نقد ادبی در این دوره و اشاره به نظریات و دیدگاه های ادیبان و ناقدان از لابه لای آثار نقدی و بلاغی آنان بسنده کرده و به لایه های ژرف تر مسئله، رخنه نکرده است.

تبلیغات