ماجرای خانه پاریس
آرشیو
چکیده
متن
جناب آقای خجسته رحیمی مقالهای راجع به اقامت امام خمینی در مجله شهروند امروز مرقوم داشتهاند که در نگارش آن بیشتر از خاطرات جناب آقای دکتر یزدی استفاده شده است. گرچه آقای یزدی در کمال دقت و بدون سانسور وقایع آن زمان را مورد بررسی قرار دادهاند ولیکن در چند نکته کمتوجهی صورت گرفته که به لحاظ اهمیت تاریخی به توضیحات بیشتر نیاز دارد.
نکته اول آنکه آقای دکتر یزدی به فعالیت دیگر افراد موثر و گروهها یا اشاره نفرمودهاند یا به مسائل اصلی و مهم آنان کمتر پرداختهاند. در صورتی که جهت روشن شدن فضای سیاسی، اجتماعی و تاریخی آن زمان لازم است همه ابعاد در نظر گرفته شود علاوه بر آنکه بسیاری از وقایع و اتفاقات سالهای بعد را میتوان نتیجه سازوکارهای همان دوره حساس تاریخی دانست.
مطلب دوم مربوط است به قبول پیشنهاد آقای دکتر یزدی توسط امام و رفتن ایشان به پاریس. بنابر گفته آقای دکتر یزدی امام با مطرح کردن سه شرط، حاضر به رفتن به پاریس شدند: شرط اول اینکه «میرویم پاریس ولی نمیدانم وضع غذای آنجا از نظر شرعی چطور باشد. دوم آنکه در پاریس آقایان طرفدار ما، باهم اختلاف دارند. اما مرا وارد اختلاف خودشان نکنند. دیگر اینکه در پاریس به منزل هیچکس وارد نمیشوم.»
بدین ترتیب زمانی که خبر ورود ایشان به پاریس رسید، اولین موضوع برای طرفداران ایشان پیدا کردن یک محل مستقل بود که به منزل هیچ یک از هواداران وارد نشوند. همگی بسیج شدند ولیکن به علت فرصت کم نتوانستند منزل مورد نظر را پیدا کنند. از این جهت بود که آقای بنیصدر به من پیشنهاد کرد منزل خود را که به تازگی اجاره کرده بودیم و هنوز به نام ما شناخته نشده بود در اختیار ایشان قرار دهیم. وقتی که امام و همراهان به پاریس آمدند و به این منزل وارد شدند انتخاب این محل مورد اعتراض آقایان دکتر یزدی و قطبزاده قرار گرفت. بنده هم توضیحات لازم را به اطلاع رساندم ولیکن آنها قانع نشدند و جهت تهیه مسکن به تکاپو افتادند که نتیجه نیز البته منفی بود.
از روز دوم اقامت هم سیل جمعیت به طرف محل سرازیر شد و مورد اعتراض صاحبخانه و همسایهها و همچنین پلیس قرار گرفت. در این شرایط بود که به حاج احمدآقا و آقایان یزدی و قطبزاده گفتم یافتن منزل مستقل فعلا امکانپذیر نیست، ضمنا آقای دکتر عسگری در حومه پاریس منزل نسبتا بزرگی دارند که جنبه ویلایی دارد و از نظر همسایهها مشکلی ایجاد نمیکند، چنانچه موافق باشید به ایشان پیشنهاد اقامت در آنجا را بدهیم. همگی موافقت کردند و ایشان نیز پذیرفتند و امام به نوفل لوشاتو رفتند. اگرچه بعد از آن زمان نیز تا ورود به ایران منزل پاریس دفتر سیاسی شد و پایگاه رفتوآمد ایرانیان و طرفداران امام در سرتاسر دنیا.
نکته اول آنکه آقای دکتر یزدی به فعالیت دیگر افراد موثر و گروهها یا اشاره نفرمودهاند یا به مسائل اصلی و مهم آنان کمتر پرداختهاند. در صورتی که جهت روشن شدن فضای سیاسی، اجتماعی و تاریخی آن زمان لازم است همه ابعاد در نظر گرفته شود علاوه بر آنکه بسیاری از وقایع و اتفاقات سالهای بعد را میتوان نتیجه سازوکارهای همان دوره حساس تاریخی دانست.
مطلب دوم مربوط است به قبول پیشنهاد آقای دکتر یزدی توسط امام و رفتن ایشان به پاریس. بنابر گفته آقای دکتر یزدی امام با مطرح کردن سه شرط، حاضر به رفتن به پاریس شدند: شرط اول اینکه «میرویم پاریس ولی نمیدانم وضع غذای آنجا از نظر شرعی چطور باشد. دوم آنکه در پاریس آقایان طرفدار ما، باهم اختلاف دارند. اما مرا وارد اختلاف خودشان نکنند. دیگر اینکه در پاریس به منزل هیچکس وارد نمیشوم.»
بدین ترتیب زمانی که خبر ورود ایشان به پاریس رسید، اولین موضوع برای طرفداران ایشان پیدا کردن یک محل مستقل بود که به منزل هیچ یک از هواداران وارد نشوند. همگی بسیج شدند ولیکن به علت فرصت کم نتوانستند منزل مورد نظر را پیدا کنند. از این جهت بود که آقای بنیصدر به من پیشنهاد کرد منزل خود را که به تازگی اجاره کرده بودیم و هنوز به نام ما شناخته نشده بود در اختیار ایشان قرار دهیم. وقتی که امام و همراهان به پاریس آمدند و به این منزل وارد شدند انتخاب این محل مورد اعتراض آقایان دکتر یزدی و قطبزاده قرار گرفت. بنده هم توضیحات لازم را به اطلاع رساندم ولیکن آنها قانع نشدند و جهت تهیه مسکن به تکاپو افتادند که نتیجه نیز البته منفی بود.
از روز دوم اقامت هم سیل جمعیت به طرف محل سرازیر شد و مورد اعتراض صاحبخانه و همسایهها و همچنین پلیس قرار گرفت. در این شرایط بود که به حاج احمدآقا و آقایان یزدی و قطبزاده گفتم یافتن منزل مستقل فعلا امکانپذیر نیست، ضمنا آقای دکتر عسگری در حومه پاریس منزل نسبتا بزرگی دارند که جنبه ویلایی دارد و از نظر همسایهها مشکلی ایجاد نمیکند، چنانچه موافق باشید به ایشان پیشنهاد اقامت در آنجا را بدهیم. همگی موافقت کردند و ایشان نیز پذیرفتند و امام به نوفل لوشاتو رفتند. اگرچه بعد از آن زمان نیز تا ورود به ایران منزل پاریس دفتر سیاسی شد و پایگاه رفتوآمد ایرانیان و طرفداران امام در سرتاسر دنیا.