آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

اختلاف و تعدد زبانها و رنگها نشانه حکمت کامل و قدرت نامتناهى کسى است که انسان را آفریده است .
براى شناخت هر موجودى و تشخیص آن از موجودات دیگر، علامت و وسیله شناختى لازم و ضرورى است . شناخت انسان اگر علامتها و نشانه‏ها نباشد، هیچکدام از افراد بشر همدیگر را نمى‏شناسند لذا خداوند متعال علاوه بر نشانه‏هاى آفاقى، نشانه‏هائى نیز در وجود انسان آفریده که از جمله آنها دو نشانه مهم براى شناسائى و تشخیص انسان نسبت‏به همنوع خود است . و آنها عبارتند از:
1 . اختلاف زبانها و لهجه‏ها; 2 . اختلاف رنگها، شکل‏ها و قیافه‏ها .
رنگها، قیافه‏ها و شکل‏ها براى تشخیص از راه چشم; و زبانها و لهجه‏هاى گوناگون براى تشخیص به وسیله گوش آفریده شده‏اند که اگر کسى نابینا هم باشد، مى‏تواند با آهنگ صدا طرف مقابل را بشناسد .
از طرفى مى‏دانیم زندگى جمعى بشر بدون شناخت افراد امکان ندارد . و از طرف دیگر اگر تمام افراد بشر یک رنگ و یک شکل و یک قد و قواره بودند، پدر، مادر، فرزند، همسر، برادر و ... از هم شناخته نمى‏شدند و زندگى بشر مختل مى‏گشت . به همین خاطر یگانه خالق هستى براى نظم و سازمان دادن به زندگى بشر، انسانها را با صداها و رنگهاى گوناگون خلق کرده است .
به طورى که در جهان نمى‏توان دو انسان را که از نظر چهره، شکل و قیافه و زبان و آهنگ صدا از تمام جهات یکسان باشند، پیدا کرد . ما مى‏بینیم صورت انسان که عضو کوچکى است، و همچنین صداى انسان که از حنجره و به وسیله یک تکه گوشت‏یعنى زبان خارج مى‏شود، خداوند با قدرت لایزال خود به میلیاردها شکل و آهنگ درمى‏آورد که میان اینهمه انسان حتى دو برادر یا خواهر که از یک پدر و یک مادر هستند، دیده نشده از هر لحاظ (اعم از شکل و قیافه یا تن صداو . .). یکسان باشند .
البته گاهى مساله شباهت در میان دوگلوها اتفاق مى‏افتد که حتى مادرشان هم به اشتباه بیفتد اما اگر حرف بزنند معلوم مى‏شود که آهنگ صداى آنان متفاوت است پس اگر اختلاف شکل و قیافه و اختلاف صدا یا زبانها نباشد، چه مشکلاتى پیش خواهد آمد . لذا خداوند متعال به اهمیت این «اختلاف‏» اشاره کرده و حتى همردیف خلقت آسمانها و زمین معرفى کرده و آن را از نشانه‏هاى قدرت و عظمت‏خود مى‏داند و مى‏فرماید:
«و من آیاته خلق السموات والارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ...» (1) .
«از نشانه‏هاى خدا ... . اختلاف زبانها و رنگهاى شماست ...» .
معنى کلمه «اختلاف‏»
در معنى کلمه «اختلاف‏» نظریات گوناگونى از طرف مفسران بیان شده است از جمله بعضیها مى‏گویند:
منظور از اختلاف زبانها، همان آهنگ و صداى خاصى است که از حنجره هر شخصى بیرون مى‏آید . و اما اینکه منظور، اختلاف لغات باشد، آن را با تعبیر «قیل‏» آورده‏اند (2) .
و برخى دیگر مى‏گویند:
منظور از اختلاف زبانها یعنى اختلاف لغات مانند فارسى، عربى، سریانى و ... و اختلاف رنگها یعنى اختلاف امتها در رنگهاى مختلف و اینکه منظور از اختلاف زبانها همان آهنگها و نحوه تکلم افراد باشد، با تعبیر «ممکن است‏» آورده‏اند (3) .
برخى نیز معنى «اختلاف‏» را تعمیم داده مى‏گویند:
منظور همان اختلاف آهنگها و صداها است و رنگها همان رنگ ظاهرى افراد است، گرچه برخى از علماى بزرگ معتقدند که منظور از اختلاف زبانها یعنى از قبیل فارسى، عربى و ... و اختلاف نژادهاى مختلف است که هر نژادى رنگى دارد ولى مى‏توان معنى وسیعى را از کلمه «اختلاف‏» استفاده کرد که شامل هر دو تفسیر مى‏شود . به این صورت که کلمه «اختلاف‏» به هر معنى باشد، این تنوع خلقت، شاهد عظمت و قدرت خداوند است .
اختلاف زبانها
در این جهان چند هزار زبان زنده وجود دارد (4) که گروهى از افراد بشر با آن سخن مى‏گویند . تازه اگر میان زبان و لهجه فرق بگذاریم آمار زبانهاى دنیا به شرح زیر است:
آسیا 1562 زبان; آفریقا 1600 زبان; جزایر اقیانوس آرام 1034 زبان; امریکاى شمالى و جنوبى 812 زبان; اروپا 55 زبان; و خاورمیانه 40 زبان (مجموعا 5103 زبان) (5) .
زبانهاى زنده هم بر دو نوعند:
1 . زبانهاى مختلف با ریشه‏هاى مختلف .
2 . زبانهاى گوناگون با ریشه‏هاى یگانه .
باز زبان یگانه هم لهجه‏هاى گوناگون دارد به عنوان مثال تهرانیها همگى به فارسى و با یک لهجه سخن مى‏گویند ولى به هیچ‏وجه سخن یکى با دیگرى اشتباه نمى‏شود با آنکه سخن یکى; و لهجه نیز یکى است، ولى دو سخن از هم جداست زیرا اگر در شب تاریک هرکدام را بشنوید، گوینده آن را تشخیص مى‏دهید .
اختلاف رنگها
لابد همه ما دیده‏ایم دوقلوهائى که خیلى به هم شبیه باشند شناخت‏یکى از دیگرى چه‏قدر سخت است لذا آفریننده بشر این نکته اساسى را در نظر گرفته و افراد بشر را به وسیله رنگ و نژادهاى گوناگون از هم متمایز کرده و این تمایز درحالى است که همه افراد بشر در اصل، مانند هم هستند . مثلا سفید پوستان همه سفیدند ولى سفیدى خیلى فرق مى‏کند تا سفیدى . یا سیاه‏پوستان همه سیاه‏پوستند، اما سیاهى یکى، غیر از سیاهى دیگرى است .
آیا این اختلاف زبانها و رنگها نشانه حکمت کامل و قدرت نامتناهى کسى که انسان را آفریده; نمى‏باشد؟ و آیا طبیعت چنین شعورى را دارد؟!
نیوتن (1642 - 1727) از علماى نامدار انگلیس که از نوادر عصر خود بشمار مى‏رود و کاشف قانون جاذبه عمومى و مقارن عصر دکارت طبیعى مذهب بود، مى‏گوید:
«در وجود خدا شک نکنید براى این که معقول نیست‏بگوئیم ضرورت به تنهائى مى‏تواند چیزى را خلق کند، چون ضرورت کور نمى‏تواند اینهمه تنوع خلقت را به وجود بیاورد و ... بلکه تمام این کائنات و هستى صادر نمى‏شود مگر از قدرتى که داراى حکمت و اراده است و آن ذات اقدس الهى است که خالق همه اشیاء و موجودات عالم است‏» (6) .
خوانندگان گرامى; با عرض پوزش از اینکه در پاورقى صفحه 38، شماره 7 مجله در مقاله موانع ازدواج، اشتباها به جاى پانصد درهم، پانصد هزار درهم درج شده است، بدینوسیله تصحیح مى‏گردد .
زبانى که یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى به بشر است، بسیارى از فرائض و بزرگترین خدمات الهى و بزرگترین جنایات را مى‏شود با آن انجام داد مانند نماز و شهادت در قضاوت و اظهار ایمان و اسلام و فرمان قتلها و خیانتها و جنایتها .
به قول آیة‏الله سبحانى در تفسیر موضوعى «منشور جاوید» ، با زبان بیست نوع
گناه مى‏شود انجام داد که برخى از آنها در قرآن آمده و برخى دیگر در احادیث وارد شده است (7) .
همچنین معظم‏له در اهمیت‏سخن گفتن و زبان مى‏نویسند:
«خدمت‏بزرگى که زبان قرآن، و لسان حضرت محمد صلى الله علیه و آله در جامعه انسانى انجام داد، هیچ قدرتى آن را انجام نداد و برندگى آن از برندگى شمشیر تیزتر است‏» (8) .
همچنین در این زمینه امام صادق علیه السلام به مفضل فرمود:
«یا مفضل فکر کن که خداوند بزرگ در این سخن گفتن و زبان چه نعمت‏بزرگى قرار داده که با زبان آنچه در باطن دارد و آنچه از قلبش خطور مى‏کند و نتیجه فکرش را با آن زبان به دیگران مى‏فهماند که اگر این زبان و سخن گفتن نبود، مانند حیوانات بى‏زبان بود که نمى‏توانست منظورش را بفهماند و از دیگرى چیزى را درک نمى‏کرد . و این تکلم را خدا در امتهاى مختلف با زبانها و لهجه‏هاى گوناگون به وجود آورد تا امتها و افراد از هم تشخیص داده شوند» (9) .
پى‏نوشت:
1) روم، 22 .
2) طبرسى، مجمع‏البیان، ج‏8، ص 301، ذیل آیه .
3) علامه طباطبائى، المیزان، ج‏16، ص 167، ذیل آیه .
4) 2500 تا 5000 زبان . (مجله ترجمان وحى، سال ششم، بهار و تابستان 1381، ص 106) .
5) همان .
6) دائرة‏المعارف فرید وجدى، ج‏1، ص 496، چاپ 1386ه ق .
7) منشور جاوید، ج‏1، ص 229، چاپ 1360ه ش .
8) همان .
9) تفسیر نورالثقلین، ج‏4، ص 175، به نقل از توحید مفضل .

تبلیغات