پاسخ به سؤالات
آرشیو
چکیده
متن
سؤال:با توجه به آیه:«و ما من دابة فی الارض الاّ علی الله رزقها؛هیچ بندهای در زمین نیست،مگر اینکه روزی آن برخداست».چرا در طول تاریخ گروهی از گرسنگی میمردند و میمیرند!آیا روزی همه موجودات تقسیم نشده است؟
جواب:تأمین و تضمین روزی به این معنی نیست که غذای او را آماده کرده،در خانهاش بفرستند و یا لقمه بگیرند و در دهانش گذارند، بلکه تلاش و کوشش انسان شرط تحقیق و به فعلیت رسیدن آن است.
مطلب دیگر آن که اگر انسانهایی در گذشته و حال حقوق دیگران را غصب و روزی آنها را به زور و ظلم و ستم بگیرند.دلیل بر عدم تأمین روزی از ناحیه خدا نیست، به تعبیر دیگر علاوه بر تلاش و کوشش، عدالت اجتماعی نیز شرط تقسیم عادلانه روزی است.
اگر گفته شود:خداوند چرا جلو ظلم ظالمان را نمیگیرد؟میگوییم:اساس زندگی بشر بر آزادی استوار است تا همه آزمایش شوند و نه بر اساس اجبار و اکراه، در غیر این صورت تکاملی صورت نمیگیرد.
علاوه بر اینها؛منابع زیادی در همین کوه خاکی برای تغذیه انسانها وجود دارد که باید آنها را کشف کند و مورد استفاده قرار دهد؛زیرا خداوند به انسان عقل و هوش داده است.مثلاً قاره آفریقا که مردمش از گرسنگی میمیرند،یکی از غنیترین قارههای جهان است.
سؤال:با توجه به آیه:«و لو انّ اهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الارض…؛اگر مردمی که در شهرها و آبادیها زندگی میکنند، ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشائیم چرا که کشورهای صنعتی که ویژگیهای ایمانی را ندارند دارای این برکات هستند»
جواب:این تفکر ناشی از آن است که ثروت را دلیل بر خوشبختی بگیریم؛لیکن آیا هر کس که نعمت داشت، خوشبخت است، اگر به درون جوامع پیشرفته و صنعتی سرکی بکشید، خواهید دید که دردهای انسانی،روح و جسم آنها را درهم میشکند و چون از درون خالی هستند،بیچارهترین مردم روی زمین هستند.
معنویت و خدا چیزی است که راحتی جای آن را نمیگیرد، آنکه ثروت دارد، راحت است؛لیکن معلوم نیست که خوشبخت نیز باشد، علاوه بر این،راحتی آنها و پیشرفت صنعتی نیز نتیجه به کار بستن اصولی چون کوشش و تلاش و نظم است که همه اینها در متن تعالیم انبیا آمده است.
حال انسانهایی که ادعا میکنند تقوا پیشهاند و ایمان به خداوند و رسولان او دارند، اصول زیر را بکار میبندند:
اسلام دعوت به پاکی، درستکاری، امانت داری و کوشش کرده است، آیا انسانها این گونهاند؟
اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری کرده است. آیاما این گونه عمل میکنیم؟
اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری کرده است، آیا ما یک دل هستیم؟
باید اعتراف کرد که اسلام یک چیز است و ما مسلمانان چیز دیگر!
سؤال:اسلام چه حقوقی برای زنان قائل است؟
جواب:قرآن مجید، زن و مرد را در پیشگاه خداوند و در وصول به مقامات معنوی در شرایط مشابه،یکسان میشمارد و هرگز جنسیت و تفاوت ساختمان جسمانی و به دنبال آن پارهای از تفاوتها در قبول مسؤولیتهای اجتماعی را دلیل بر تفاوت میان این دو از نظر بدست آوردن تکامل انسانی نمیشمارد؛بلکه هر دو را از این نظر کاملاً در یک سطح قرار میدهد؛لذا آنها را در خیلی از موارد با هم ذکر کرده است.
اگر چه دربارهای از قوانین،اسلام به خاطر تفاوتهای جسمی و عاطفی که میان زن و مرد وجود دارد، تفاوتهایی از نظر مسؤولیتهای اجتماعی دیده میشود؛لیکن به هیچ وجه به ارزش معنوی زن لطمه نمیزند و از این لحاظ زن و مرد با یکدیگر تفاوتی ندارند.و درهای سعادت به طور مساوی روی هر دو باز است؛لیکن در معنای تساوی نباید اشتباه کرد.این حقیقت را نمیشود انکار کرد که بین دو جنس هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی تفاوتهای زیادی وجود دارد؛مثلاً زن سهم بیشتری از عواطف و احساسات را داراست.
آیا میتوان گفت:زن و مرد باید در تمام شؤون همراه یکدیگر گام برداشته و در تمام کارها صد درصد مساوی باشند؟و آیا نباید طرفدار عدالت در اجتماع بود؟
آری؛عدالت غیر از این نیست که هر کس به وظیفه خود بپردازد و از مواهب و مزایای وجودی خویش بهرهمند گردد و اگر برخلاف آن باشد؛یعنی زن در کارهایی که خارج از تناسب روحی و جسمی اوست بکار گرفته شود، برخلاف عدالت است.
پس اگر در اسلام در بعضی از موارد حق را به مرد داده است،این به خاطر روحیات مرد است و این عین عدالت است.
جواب:تأمین و تضمین روزی به این معنی نیست که غذای او را آماده کرده،در خانهاش بفرستند و یا لقمه بگیرند و در دهانش گذارند، بلکه تلاش و کوشش انسان شرط تحقیق و به فعلیت رسیدن آن است.
مطلب دیگر آن که اگر انسانهایی در گذشته و حال حقوق دیگران را غصب و روزی آنها را به زور و ظلم و ستم بگیرند.دلیل بر عدم تأمین روزی از ناحیه خدا نیست، به تعبیر دیگر علاوه بر تلاش و کوشش، عدالت اجتماعی نیز شرط تقسیم عادلانه روزی است.
اگر گفته شود:خداوند چرا جلو ظلم ظالمان را نمیگیرد؟میگوییم:اساس زندگی بشر بر آزادی استوار است تا همه آزمایش شوند و نه بر اساس اجبار و اکراه، در غیر این صورت تکاملی صورت نمیگیرد.
علاوه بر اینها؛منابع زیادی در همین کوه خاکی برای تغذیه انسانها وجود دارد که باید آنها را کشف کند و مورد استفاده قرار دهد؛زیرا خداوند به انسان عقل و هوش داده است.مثلاً قاره آفریقا که مردمش از گرسنگی میمیرند،یکی از غنیترین قارههای جهان است.
سؤال:با توجه به آیه:«و لو انّ اهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الارض…؛اگر مردمی که در شهرها و آبادیها زندگی میکنند، ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشائیم چرا که کشورهای صنعتی که ویژگیهای ایمانی را ندارند دارای این برکات هستند»
جواب:این تفکر ناشی از آن است که ثروت را دلیل بر خوشبختی بگیریم؛لیکن آیا هر کس که نعمت داشت، خوشبخت است، اگر به درون جوامع پیشرفته و صنعتی سرکی بکشید، خواهید دید که دردهای انسانی،روح و جسم آنها را درهم میشکند و چون از درون خالی هستند،بیچارهترین مردم روی زمین هستند.
معنویت و خدا چیزی است که راحتی جای آن را نمیگیرد، آنکه ثروت دارد، راحت است؛لیکن معلوم نیست که خوشبخت نیز باشد، علاوه بر این،راحتی آنها و پیشرفت صنعتی نیز نتیجه به کار بستن اصولی چون کوشش و تلاش و نظم است که همه اینها در متن تعالیم انبیا آمده است.
حال انسانهایی که ادعا میکنند تقوا پیشهاند و ایمان به خداوند و رسولان او دارند، اصول زیر را بکار میبندند:
اسلام دعوت به پاکی، درستکاری، امانت داری و کوشش کرده است، آیا انسانها این گونهاند؟
اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری کرده است. آیاما این گونه عمل میکنیم؟
اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری کرده است، آیا ما یک دل هستیم؟
باید اعتراف کرد که اسلام یک چیز است و ما مسلمانان چیز دیگر!
سؤال:اسلام چه حقوقی برای زنان قائل است؟
جواب:قرآن مجید، زن و مرد را در پیشگاه خداوند و در وصول به مقامات معنوی در شرایط مشابه،یکسان میشمارد و هرگز جنسیت و تفاوت ساختمان جسمانی و به دنبال آن پارهای از تفاوتها در قبول مسؤولیتهای اجتماعی را دلیل بر تفاوت میان این دو از نظر بدست آوردن تکامل انسانی نمیشمارد؛بلکه هر دو را از این نظر کاملاً در یک سطح قرار میدهد؛لذا آنها را در خیلی از موارد با هم ذکر کرده است.
اگر چه دربارهای از قوانین،اسلام به خاطر تفاوتهای جسمی و عاطفی که میان زن و مرد وجود دارد، تفاوتهایی از نظر مسؤولیتهای اجتماعی دیده میشود؛لیکن به هیچ وجه به ارزش معنوی زن لطمه نمیزند و از این لحاظ زن و مرد با یکدیگر تفاوتی ندارند.و درهای سعادت به طور مساوی روی هر دو باز است؛لیکن در معنای تساوی نباید اشتباه کرد.این حقیقت را نمیشود انکار کرد که بین دو جنس هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی تفاوتهای زیادی وجود دارد؛مثلاً زن سهم بیشتری از عواطف و احساسات را داراست.
آیا میتوان گفت:زن و مرد باید در تمام شؤون همراه یکدیگر گام برداشته و در تمام کارها صد درصد مساوی باشند؟و آیا نباید طرفدار عدالت در اجتماع بود؟
آری؛عدالت غیر از این نیست که هر کس به وظیفه خود بپردازد و از مواهب و مزایای وجودی خویش بهرهمند گردد و اگر برخلاف آن باشد؛یعنی زن در کارهایی که خارج از تناسب روحی و جسمی اوست بکار گرفته شود، برخلاف عدالت است.
پس اگر در اسلام در بعضی از موارد حق را به مرد داده است،این به خاطر روحیات مرد است و این عین عدالت است.